به گزارش «سدید»؛ «جزیره»، سریالی در ژانر درام-اجتماعی و خانوادگی به کارگردانی «سیروس مقدم»، نویسندگی «علی طالبآبادی» و تهیهکنندگی «منوچهر محمدی» و «امیرحسین حیدری»، یکی از جدیدترین سریالهای اختصاصی فیلیمو و دومین ساخته سیروس مقدم برای شبکه نمایش خانگی است. جزیره مکان نیست، بهانه کشمکش بین آدمهایی است که سرنوشت خود را در آن جستوجو میکنند و دستمایهای است برای تلاش کسانی که تصمیم دارند از زندگی سهم بیشتری داشته باشند؛ آنها برای رسیدن به جزیره دست به هرکاری می زنند. سیروس مقدم که سالهاست در تلویزیون فعالیت میکند و مجموعههای متعددی تولید کرده، حالا و پس از فاصله موقت از سیما، دومین سریالش را برای شبکه نمایش خانگی ساخته است؛ سریالی که این روزها حرف و حدیث زیادی دارد. «جزیره» سریال پربازیگری است که در نگاه اول میتواند برای مخاطب جذاب باشد اما آیا مقدم در این راه موفق بوده است؟ در ادامه سعی میکنیم این سوال را پاسخ دهیم.
کارگردانی قابل احترام
اجازه بدهید قبل از ورود به «جزیره» کمی درباره سازندهاش صحبت کنیم. سیروس مقدم یکی از قدیمیترین و پرکارترین سریالسازان تاریخ تلویزیون کشورمان است. او 30 و اندی سریال برای تلویزیون ساخته که برخی موفق و برخی از آنها ناموفق بوده است. دوران اوج سیروس مقدم از اواسط دهه80 آغاز شد. او مجموعههای پرمخاطب «ریحانه» و خصوصا «نرگس» را ساخت و سپس سریال موفق رمضانی «اغما» را کارگردانی کرد. او سپس بهطور متوسط سالی یک یا حتی دو سریال ساخت که بیشترشان با اقبال نسبی مخاطبان روبهرو شدند اما باید در کارنامه کاریاش، سریال «پایتخت» را یکسری مجزا و خاص بدانیم. «پایتخت» آنقدر موفق بود که کارگردان کهنهکاری مثل مقدم را وارد دوره جدیدی از شهرت کرد؛ البته یک نکته مهم درباره آثار او این است که موفقیتهایش بیشتر در جاهایی بوده که فیلمنامهنویس قدری داشته است. شایدم باید مقدم را صرفا یک تکنسین خوب بدانیم اما بههرحال چه بخواهیم چه نخواهیم او کارگردانی باتجربه و محترم است که بسیاری از کارهایش موفق بوده است اما متاسفانه موضوع درباره «جزیره» متفاوت است.
ناموفق و پراشتباه
در معرفی این سریال آمده است: صحرا خبرنگار جسوری که در عشق شکست خورده و تحقیر شده، بهدنبال برابری با ارشد شاهنگ، معشوق خود که از خانواده اصیل و ثروتمندی بوده تصمیمات ماجراجویانهای گرفته و وارد روابط تجاری خطرناک و پیچیدهای میشود که زندگی او و خانواده شاهنگ را دستخوش تغییرات اساسی میکند. به گزارش لوکتو، با توجه به سریالهای اخیر فیلیمو و نماوا، میتوان قاطعانه نتیجهگیری کرد که حرف زدن درباره داستان و شخصیتها در این سریالها، اتلاف وقت است. سریال «جزیره» نهتنها داستان شلخته و بینظمی دارد، بلکه حتی از ارائه یک شخصیت که برای ۱۰ثانیه، دارای هویت و رفتار مشخصی باشد، عاجز است. صحرا صراف که قرار است خبرنگاری باشد که مخاطب با او ارتباط برقرار میکند؛ خبرنگاری که قرار است آرمانهایی همسو با اقشار جامعه داشته باشد و در برابر سازمانهای فاسد، بهتنهایی ایستادگی میکند، شخصیتی آزاردهنده و منزجرکننده دارد که در هر لحظه دچار تحول شخصیتی میشود، ظاهرا چیزی به نام هوش برای او تعریف نشده، از ارائه هرگونه واکنش منطقی ناتوان است و درمجموع، شخصیتی است که هر انسان سالمی، برای حفظ سلامت روان و شاید حتی فیزیکی خود، از او دوری میکند.
سایر شخصیتهای سریال «جزیره» نیز بهتر نیستند. علاوهبر اینکه علی طالبآبادی، نویسنده فیلمنامه این سریال، از هر گونه پردازش شخصیتی سر باز زده است، بازیهای بسیار بد، مصنوعی و حتی زننده بازیگران این سریال نیز باعث شدهاند تا تحمل این کاراکترهای مصنوعی و زننده، آن هم برای یک ساعت، بسیار دشوار باشد؛ مخصوصا که باید در نظر گرفت که تعدادی از این بازیگران، ازجمله محمدرضا فروتن، هنگامه قاضیانی، میترا حجار، حسام منظور، امید روحانی و اکبر زنجانپور، بازیگرانی شناختهشده و کارکشته محسوب میشوند. شادی مختاری، بازیگر جوان و تازهکار این سریال نیز بهعنوان یک خبرنگار، حتی یک خبرنگار تقلبی، باورپذیر نیست. امیر مقاره، دیگر بازیگر جوان فیلم نیز که اولین تجربه بازیگری خود را سپری میکند، بهغیر از ظاهر و کاریزمای ذاتیاش، نتوانسته کار خاصی بهعنوان نقش اصلی سریال انجام دهد. بازیگری بد سریال «جزیره» تا حد زیادی به عدم توانایی کارگردانی برمیگردد که اصولا در این مقوله هیچ مهارتی ندارد اما بااینحال، عملکرد ضعیف بازیگران این سریال که کاملا مشخص است ذرهای به نقش یا داستان اهمیت نمیدهند، غمانگیز است.
این سریال دیدنی نیست
کارگردان، بازیگران و برخی عوامل «جزیره» شناختهشده هستند. پس چرا در ایامی که بهواسطه ضعف تلویزیون، سریالهای پلتفرمها پربازدید هستند، «جزیره» پرانتقاد است؟ بیشک اولین و بزرگترین مشکل «جزیره»، فیلمنامه آن است. قصه، شخصیتها و اتمسفر این سریال کاملا غیرواقعی و پرایرادند. انگار که فیلمنامهنویس خواسته الگویی فرنگی را در بستری ایرانی طراحی کند اما آنقدر در این کار ناموفق بوده که حتی دیالوگهای ساده آن هم مورد نقد کاربران فضای مجازی است. درکنار تمام داستانکها، کاراکتر محوری زن سریال یعنی صحرا، یکی از مهمترین نقاط ضعف کار است. او خبرنگاری است که دقیقا بهشکل کاریکاتوری ترسیم شده است. اصولا خبر و خبرنگاری فرسنگها با آنچه در «جزیره» تصویر شده متفاوت است. در سریال سیروس مقدم، خبرنگار قصه، فردی پرحرف، پررو، یکدنده، مغرور و مثلا باهوش طراحی شده که خروجیاش بشود یک خبرنگار کاربلد! او دائم دست به گوشی است و با یک استوری(!) و یک سوال، یک کمپانی مشکوک اقتصادی را به دردسر میاندازد. او قبلا خبرنگار اقتصادی بوده و دادگاهی شده و حالا هم برای پوشش یک رویداد ورزشی به کیش آمده است! آخر کجای کار رسانه اینگونه است که یک خبرنگار معتبر حوزه اقتصادی چنین شیفتی به حوزه دیگر کند؟ اینها به کنار! چرا عادت کردهایم که فساد اقتصادی، رانت و... را اینقدر ساده بگیریم و برای افشایش یک دخترک بتواند اقدام کند؟! «جزیره» سریالی است که با کمترین دانش سینمایی پی به باگها و حرفههای متعددش خواهید برد. محصولی که خواسته با انتخاب لوکیشنی جذاب و بازیگرانی رنگارنگ مخاطب را جذب کند. حتی حضور خواننده جوان جذاب هم نتوانسته عمق ایرادات را کاور کند و نهایتا هر مخاطب جدی و سریالبینی میتواند ایرادات را برای خودش مرور کند.
«جزیره» نمونه خوبی برای وضعیت این روزهای شبکه نمایش خانگی و تولیداتش است. آیا قرار است در به همین پاشنه بچرخد یا صاحبان پلتفرمها فکری به حال کیفیتشان میکنند؟ و اما سیروس مقدم! آیا او صرفا محض یک درآمد خوب و کار در یک پروژه پرزرق و برق سراغ ساخت این سریال رفته یا میخواهد دوریاش از تلویزیون را ادامه دهد؟ فاصلهای که با «جزیره» منجربه کاهش اعتبار مقدم شده است.
/انتهای پیام/