نیازمند طرح بحث در زمینه نقش کلام در تمدن‌سازی هستیم؛
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: یکی از مشکلات ما این است که هنوز تعریفی درست و منطبق با آموزه‌های قرآنی از تمدن نداریم و نگاه‌هایی داریم که با نگاه قرآنی در تضاد هستند و در تمدن‌سازی باعث اشکال می‌شود.
 

به گزارش «سدید»؛ نشست «جایگاه و نقش کلام شیعی در تمدن‌سازی»، از سلسله نشست‌های دومین همایش علوم انسانی ـ اسلامی، پژوهش و فناوری، امروز پنج دی، به همت مجمع پژوهشگاه‌های علوم انسانی ـ اسلامی، با همکاری معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه برگزار شد.

سیدعلیرضا عالمی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست بیان کرد: در مقاله آقای سبحانی که به جایگاه کلام در تمدن‌سازی اشاره شده، بحث عینیت یافتن یک مکتب مطرح شده که یک دستگاه معرفتی را در نظر داشتند و مطلوبیت‌های آن آمده بود. ایشان می‌گویند کار کلام، تبیین هماهنگی آموزه‌های یک مکتب است. در این صورت کلام بسیاری از حوزه‌های تمدن را پوشش می‌دهد یا حداقل این است که خودش را متکفل این امر قرار می‌دهد.

 

کلام ما وارد حوزه رفتار تمدنی نشده است

وی تصریح کرد: اگر به تاریخ کلام و تاریخ تمدن اسلامی هم توجه کنیم و نیمی از تمدن را حوزه نظر بدانیم و بخش دیگر را حوزه عمل تمدنی در نظر بگیریم، به نظر می‌رسد در طول تاریخ در حوزه نظری و در بحث معارف دینی بیشتر ورود کرده‌ایم و کلام ما این حوزه را مورد توجه قرار داده و می‌توانیم مدعی شویم که در این حوزه توقف کرده است. به تعبیر دیگر کلام ما عملاً وارد حوزه رفتار تمدنی یا حوزه زیست و حیات تمدنی نشده است.

عالمی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: درست است که کلام در مورد تمدن حرف زده است اما اینکه سمت‌وسوی تمدن را به گونه‌ای مدیریت کند، محل بحث است و به نظر می‌رسد کلام به این وظیفه خودش در طول تاریخ عمل نکرده است و این آسیب می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد؛ مثلاً در شیعه اینطور بوده که شیعه در طول تاریخ یک حکومت و ساختار نداشته است که می‌تواند منجر شود کلام شیعی به صورت خاص به این سمت‌وسو حرکت نکند.

درست است که کلام در مورد تمدن حرف زده است اما اینکه سمت‌وسوی تمدن را به گونه‌ای مدیریت کند، محل بحث است و به نظر می‌رسد کلام به این وظیفه خودش در طول تاریخ عمل نکرده است

وی تصریح کرد: بنابراین سوال این است که آیا کلام توانسته تمدن‌سازی کند یا خیر؟ این پرسش باقی است و حتی می‌توانیم مدعی شویم که متکلمین بعدی بر آورده‌های پیشینیان تاکید کرده‌اند و این از مشکلات تاریخی است که در بحث کلام داشته‌ایم. میان نظام معارف دینی و دانش کلام تفاوت وجود دارد اما عملا در تعریف معارف دینی متوقف شده و وارد فضای تمدنی و مطالعات تمدنی و رویکردهای تمدنی نشده و این از آسیب‌های علم کلام به صورت تاریخی است.

عالمی گفت: یک بحث جالبی در مورد جایگاه علم کلام و نسبت آن با برخی از علوم مطرح شده که از علم فقه و اخلاق نام برده می‌شود. البته بحث است که فقه و اخلاق هم می‌توانند در تمدن‌سازی، دستگاه‌مند باشند یا خیر اما اگر کلام وظیفه مدیریت این علوم را دارد آیا در طول تاریخ موفق بوده یا خیر؟ اگر نمونه‌هایی را جست‌وجو کنیم، می‌توانیم آنها را به عنوان یک مدل مورد توجه قرار دهیم. باید ببینیم چه الگوهایی داریم که بتوانیم بازخوانی تمدنی ارائه کنیم. اگر مدل‌هایی هست می‌توانیم اینها را پیاده کنیم و بگوییم می‌توانیم یک دستگاه کلامی برای تمدن‌سازی بسازیم. اگر می‌خواهیم بازخوانی هم داشته باشیم، مسئله این است که باید این بازخوانی بر چه اساسی باشد. البته معیار می‌تواند قرآنی باشد اما آیا کلام می‌تواند خود یک مبنایی باشد؟

وی بیان کرد: به نظر می‌رسد الگوهایی که با تمدن‌سازی ارتباط برقرار کند را در طول تاریخ نداشته‌ایم؛ مثلا در مقاله آقای سبحانی، در مورد بحث امامت و ولایت، بحثی باز شده است که این می‌تواند به صورت ویژه تمدن‌ساز باشد اما گفته‌اند این بحث در شیعه وارد کلام شده؛ یعنی شاید مراد این است که فرقه‌ای شده و ولایت به جای اینکه در شیعه یک رویکرد تمدنی یابد یک رویکرد فرقه‌ای یافته اما در اهل سنت وارد فقه سیاسی شده است. این یعنی فقه هم می‌تواند دستگاه‌مند باشد و این کار را اهل سنت در خصوص بحث خلافت انجام دادند. خلافتی که از نظر ما ناقص است از نگاه آنها جایگاه تمدنی یافته است؛ در حالی که در شیعه در باب ولایت و امامت پارامترهای مختلفی را در بحث تمدنی داریم اما اینها در یک حوزه کوچک‌تر در حیات خود ادامه داده و وقتی در فقه می‌رود نحیف‌تر می‌شود و به جای اینکه کلام جنبه تمدنی داشته باشد، جنبه ضدتمدنی یافته است، مگر اینکه یک بازخوانی از مبانی کلامی خودمان داشته باشیم.

 

نبود تعریف درست و منطبق با آموزه‌های قرآنی از تمدن

عالمی تصریح کرد: یکی از مشکلات ما این است که هنوز تعریفی درست و منطبق با آموزه‌های قرآنی از تمدن نداریم و نگاه‌هایی داریم که با نگاه قرآنی در تضاد هستند و در تمدن‌سازی باعث اشکال می‌شود.

در بخش دیگری از این نشست، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصفر جبرئیلی، عضو هیئت علمی گروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: ما باید یک بحث با عنوان نقش کلام به عنوان یک دانش عقلانی را داشته باشیم و دومین محور، نقش متکلمین به عنوان شخصیت‌های عقلانی و عقل‌گرا است که باید ببینیم چه نقشی می‌توانند در تمدن‌سازی یا احیای تمدن داشته باشند و سومین نکته، بحث مذاهب کلامی است. ما باید ببینیم در میان مذاهب، کدام مذهب توانسته در تمدن‌سازی موفق شود و یا نشان دهیم کدام مذهب می‌تواند در راستای تمدن‌سازی نقش داشته باشد و باید وارد این وادی شویم.

یکی از مشکلات ما این است که هنوز تعریفی درست و منطبق با آموزه‌های قرآنی از تمدن نداریم و نگاه‌هایی داریم که با نگاه قرآنی در تضاد هستند و در تمدن‌سازی باعث اشکال می‌شود

 

وی تصریح کرد: این حرف صحیح است که کلام دانش تاریخی است و تفاسیر ما نیز تاریخی است اما باید توجه کنیم که بر کدام گزارش تاریخی می‌توانیم الگویی ارائه کنیم که در این ۱۴۰۰ سال توانست قدم‌هایی بردارد و بعد روشن کنیم چرا به خاموشی رفتیم و باید چه بکنیم تا مجدداً این رویه را پی بگیریم. بنابراین توقع من این است که میان کلام متکلمین و مذاهب و دوره‌های تاریخی یک آسیب‌شناسی انجام شود.

 

نیازمند طرح بحث در زمینه نقش کلام در تمدن‌سازی و مطالعات تمدنی هستیم

جبرئیلی در ادامه افزود: نکته دیگر اینکه باید یک بحثی مطرح شود با نام نقش کلام در تمدن‌سازی و مطالعات تمدنی؛ یعنی باید روشن شود که آیا این دو یکی هستند یا خیر. ممکن است بگوییم در تمدن‌سازی موفق نبودیم اما در مطالعات تمدنی موفق بودیم. البته که بنده معتقدم در عصر حضور و غیبت معصومین(ع) این تمدن‌سازی را داشته‌ایم و اگر آل بویه توانستند خدماتی داشته باشند، مرهون متکلمین بوده‌اند و اگر این متکلمین نبودند، چه‌بسا این خیز تمدنی که اسلام برداشت را نمی‌توانستند بردارند. بنابراین باید بین تمدن‌سازی و مطالعات تمدنی نیز تفکیک شود.

 

/انتهای پیام/
منبع:ایکنا
ارسال نظر
captcha
پرونده ها