به گزارش «سدید»؛ «کاظم دانشی» جوانترین فیلمساز چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر در میان ۲۲ فیلمساز دیگر است. او فیلمسازی را با موسسه کارنامه و شاگردی «شهرام مکری» شروع کرده است. پس از آن به دانشکده هنر و معماری رفته و تئاتر خوانده است. در کنارش نیز به فیلمسازی مشغول بوده و تاکنون فیلمهای کوتاه موفقی را به جامعه سینمای کوتاه عرضه کرده است. دانشی که پیشتر در مستندهایش سراغ پروندههای جنایی رفته بود، در اولین فیلم بلند خود، «علفزار» سراغ یکی از این پروندهها رفته و فیلمنامهای را که خودش نوشته با بازی «پژمان جمشیدی»، «سارا بهرامی»، «صدف استهبدی» و «مائده طهماسبی» و با تهیهکنندگی «بهرام رادان» به تصویر کشیده است. «علفزار» در دومین روز جشنواره اکران شد و توجهات زیادی را به اولین فیلم بلند این کارگردان جوان جلب کرد؛ فیلمی خوشساخت، در لوکیشنی محدود که جسورانه پروندهای جنایی را بررسی میکند. به بهانه اکران این فیلم، با «کاظم دانشی» گفتگو کردهایم و او از چالشهای ساختن اولین فیلم بلند چنین میگوید:
چه شد که تصمیم گرفتید برای ساخت این فیلم سراغ پروندههای قضایی و جنایی بروید؟
این موضوع علاقه شخصیام بود. در رابطه با پروندههای جنایی فیلمهای مستندی کار کرده بودم و دلم میخواست اولین فیلم بلندم نیز در همین رابطه باشد. در این راستا، ۳۰۰ پرونده را خواندم و فیلم «علفزار» خروجی ۱۵ تا از این پروندههاست.
فیلمهای کوتاهتان را هم در این رابطه کار کرده بودید؟
فیلمهای کوتاهم متنوع بود، ولی در میان آنها فیلم کوتاه جنایی هم دیدهمیشود. بیشتر در این رابطه مستند کار کردهام.
موضوعی که در فیلم «علفزار» به آن پرداختهاید، در فیلمهای ایرانی کمتر دیده شده، شاید به دلیل قبحی که این موضوع دارد. چه شد که از میان این همه پرونده سراغ چنین سوژهای رفتید؟
این فیلم میتواند فتحبابی باشد از سوژهای که کمتر راجع به آن حرف زده و کار شده است. به نظرم این سوژه تاثیرگذار بود، قصهای داشت که میتوانست احساسات را برانگیزد و مخاطب را درگیر کند. این سوژه را انتخاب کردم، چون دوست داشتم فیلم اولم تاثیرگذار باشد.
با توجه به تعداد پروندههایی که مطالعه کردهاید، چقدر زمان برد تا فیلمنامه را بنویسید؟
یکسال تا یکسال و نیم در این رابطه تحقیق کردم و یکسال هم صرف نوشتن فیلمنامه شد. در حین نوشتن باز هم تحقیقات ادامه داشت. هفت، هشتماه طول کشید تا به ما پروانه ساخت داده شود و من در آن زمان باز هم فیلمنامه را بازنویسی کردم. در کل حدود دو تا سهسال نوشتن این فیلمنامه زمان برد.
سه سال نوشتن این فیلمنامه زمان برده است. چقدر طولانی!
بخشی از این روند طولانی بهخاطر تحقیقاتی بود که در رابطه با بحث تجاوز انجام میدادم؛ البته شاید خروجی این تحقیقات تنها یک فیلمنامه نباشد و «علفزار» تنها یکی از این فیلمنامهها باشد.
پس امکان دارد که از این پروندههایی که خواندهاید، ایده فیلمنامه بعدی را هم گرفته باشید؟
قطعا. سوژه فیلم بعدی که درحال کار کردن روی آن هستم نیز یکی از همین پروندههاست.
چطور میتوان بهعنوان یک فیلمساز سراغ این پروندهها رفت بیآنکه قبحشان بریزد و این جریان در جامعه عادی شود و درعینحال بتوان خدمتی نیز با این کار به جامعه کرد؟ چطور میتوان این دو وجه را حفظ کرد؟
باید در بحث فیلمهای جنایی دیدمان را بازتر کنیم. در فیلمهای ملودرام و اجتماعی امکان سیاهنمایی و هر اتفاق دیگری از جانب فیلمساز وجود دارد، اما یک فیلم جنایی خود مبتنی بر یک اتفاق تلخ و درباره یک جنایت است.
ما باید دنبال پیشگیری از وقوع جرم باشیم؛ هم دستگاههای مسوول باید در این راستا حرکت کنند و هم من فیلمساز بهاندازه خودم. سعی کردم در فیلم «علفزار» بخشی از دغدغههایم را پیش ببرم و تااندازهای این پیشگیری در وقوع جرم را رقم بزنم. فکر میکنم با توجه به نقدها، یادداشتها و نظراتی که مخاطبان دارند، این موضوع اتفاق افتاده است و فیلم در این مورد تاثیرگذار عمل کرده، اینکه تجاوز چه آسیبهای وحشتناکی میتواند داشته باشد. متاسفانه ما پروندههای زیادی ازایندست در طول سال داریم، اما اینکه رسانهای نمیشوند و به گوش مردم نمیرسند تدبیری است که قوهقضاییه و دستگاههای ذیربط برای حفظ امنیت روانی جامعه انجام میدهند تا خاطر مردم مکدر نشود و در آماج اخبار بد قرار نگیرند.
ولی این حقیقت وجود دارد که تعداد این پروندهها خیلی بیشتر از آن چیزی است که در اخبار ذکر میشود!
بله متاسفانه. این حقیقت وجود دارد که این اتفاقات در استانهای مختلف چندین بار در سال اتفاق میافتد و به نظرم اگر بتوان بخشی از این پروندهها را به تصویر کشید، میتوان از وقوع جرم پیشگیری کرد، حتی در حد یک پرونده. وقتی «علفزار» را شروع کردم، خواستم فیلمی بسازم که بتواند حداقل یکی از این تعداد پرونده کم کند؛ مثلا اگر امروز آمارش هزار پرونده است، با ساختن این فیلم به ۹۹۹ پرونده برسد. اگر این اتفاق بیفتد بینهایت خوشحال خواهم شد و میدانم که کارم را انجام دادهام، کاری که رسالت یک فیلمساز است. خوشحالم که مردم و مخاطبان فیلم را دوست داشتند و آن تاثیرگذاری که از ابتدا مدنظرم بود اتفاق افتاده است. این موضوع بسیار برایم خوشایند است.
در این فیلم بیشتر اتفاقات در یک لوکیشن محدود رخ میدهد، کار کردن در چنین لوکیشنی با چه چالشهایی همراه بود؟
فیلمبرداری در یک لوکیشن محدود کار سختی است، بهویژه در فیلم «علفزار» که فیلم پربازیگری است. لوکیشنهای این فیلم بیشتر راهرو و اتاق بازپرس است. کار کردن در این لوکیشن محدود برای من بهعنوان کارگردان چالشهای زیادی داشت، اما با همه اینها به نظرم میرسید که راهروهای دادسرا میتواند بسیار جذاب باشد و میتوان در این مکان قصههای جدیدی را تعریف کرد. یکی از دلایلی که سراغ این فیلمنامه رفتم همین فضا و اتمسفر بود که باعث میشد فضای جدید و متفاوتی نسبتبه فیلمهای دیگر رقم بخورد. خودم نیز دوست داشتم در چنین لوکیشنی فیلمبرداری کنم و فیلم اولم را بسازم.
برای ساختن اولین فیلمتان با چه چالشهایی روبهرو بودید؟
فیلم اول، سختترین فیلم یک فیلمساز است. کارگردان باید بتواند سرمایه و اعتماد تهیهکننده را جلب کند. مهمترین چالش به نظرم موضوع جلب اعتماد است، از سوی همه عوامل؛ از بازیگر و تهیهکننده گرفته تا سرمایهگذار، فیلمبردار و دیگر افراد پشت دوربین. خدا را شکر میکنم که تیم حرفهای و خوشنامی در کنارم داشتم. سختی بعدی کار این حجم از قضاوتهایی است که فیلمساز برای اولینبار با آن روبهرو میشود، اعم از تعریف و تمجید یا نقد منفی. این روزها برای خودم بسیار جذاب و هیجانانگیز است که فیلمم در میان این همه قضاوت و توجه قرار گرفته است.
آقای «پژمان جمشیدی» بازی متفاوتی را در این فیلم از خود نشان دادند و پیشبینی میشود یکی از نامزدهای سیمرغ باشند. کمی از کار با بازیگران این فیلم بگویید و اینکه در بازی آنها چه ملاکهایی را مدنظر داشتید؟
پژمان جمشیدی فوقالعاده انسان خوشانرژی، باانگیزه و البته باهوشی است. تدبیری که برای تمام تیم بازیگری در نظر داشتم این بود که همراه من به دادسرا و دادگاههای واقعی بیایند و محیط را از نزدیک ببینند. در آن مقطع دادسرای جنایی نیز همکاری بسیار خوبی با ما داشت و موفق شدیم چندینبار به همراه بازیگران به دادگاه برویم و فضا را درک کنیم. الان از این فضا بسیار راضی هستم و خوشحالم که تدبیر ما برای این کار در بازی بازیگران جواب داد. پژمان هم چندین بار همراه ما به دادگاه آمد و برخورد بازپرس و متهم را از نزدیک دید و خیلی سریع متوجه فضا شد. بعد از آن چند جلسه تمرین و دورخوانی کردیم و راجعبه لحن، ادبیات و مسائلی از این دست حرف زدیم. اینها باعث شد که پژمان جمشیدی نقشش را بسیار هنرمندانه ایفا کند و امیدوارم بعد از سالها تلاش اتفاق خوبی با این فیلم برایش بیفتد.
زمزمههایی شنیده میشود از اینکه ممکن است «علفزار» در اکران عموم با ممیزی مواجهبشود و حتی تا مرز توقیف پیش برود. چقدر این شنیدهها به نظر شما صحت دارد؟
امیدوارم این اتفاق نیفتد. ما در مرحله نوشتن فیلمنامه و مراحل بعدتر با دوستان در مجموعه قوهقضاییه، مجموعه شورای نمایش و شورای پروانه ارشاد تعاملات زیادی داشتیم. آنها بسیار به ما لطف داشتند، اما متاسفانه فشارهایی که از اطراف دیده میشود کمی عجیبوغریب است. به نظرم فیلم «علفزار» یک بازپرس تراز جمهوری اسلامی را نشان میدهد، بازپرس قهرمانی که پای حق و حقیقت ایستاده است. به یاد ندارم فیلمی در این چند سال اخیر دیده باشم که یک بازپرس قهرمان قصه باشد و بخواهد کاری قهرمانانه را انجام دهد. به نظرم مدیران ما باید کمی صبورتر باشند که البته در مورد «علفزار» همینگونه بودند. آنها نیت مرا درک کردند و میدانند که ما در فیلم دنبال این نبودیم که بخواهیم سیستم را بهغلط نشان دهیم. ما دنبال دعوای یک دادستان و بازپرس هستیم که نه از روی فساد و مسائلی از این دست بخواهند پروندهای را مختومه اعلام کنند، بلکه اختلاف، درمورد نظرات دو آدم قضایی است و این موضوع محل اختلاف دوستان هم شده است. امیدوارم به امید خدا و با حمایتهای مجموعه وزارت ارشاد و قوه قضاییه در زمان اکران مشکلی پیش نیاید.
چه زمانی را برای اکران این فیلم مدنظر دارید؟
دوست دارم اگر خدا بخواهد نوروز ۱۴۰۱ فیلم «علفزار» را اکران کنیم. پخش فیلم نیز برعهده خانه فیلم است. امیدوارم مشکلی پیش نیاید و با کمترین تنش فیلم را اکران کنیم.
آیا نگارش فیلمنامه دیگری را نیز شروع کردهاید؟
بله. فیلمنامه فیلم بعدیام آماده است.
باز هم یک موضوع جنایی از روی پروندههایی که اشاره کردید؟
بله، یک پرونده جنایی است، اما اینبار داستان در دادگاه نمیگذرد.
چه زمانی تولید این اثر را شروع خواهید کرد؟
هنوز با کسی دراینباره صحبت نکردهام. درحالحاضر کار نه تهیهکننده دارد و نه سرمایهگذار. با هیچ بازیگری هم تا این لحظه حرف نکردهام، اما دوست دارم این قصه را بسازم.
شما فیلمسازی را از سینمای کوتاه شروع کردهاید. آیا با ورود به دنیای فیلم بلند باز هم گریزی به سینمای کوتاه خواهید زد؟
همین الان که با شما صحبت میکنم دو، سه فیلم کوتاه در حال ساخت دارم که یکی از آنها در ایام جشنواره فیلمبرداری شد و من تهیهکنندگی آن را برعهده داشتم. صبحها بهعنوان تهیهکننده سرآن کار بودم و عصرها خودم را به اکران «علفزار» میرساندم.
هنوز در حوزه سینمای کوتاه فعالیت جدی دارم و دلم نمیخواهد از دستش بدهم؛ زیرا سالهاست تهیهکنندگی فیلم کوتاه میکنم و چند فیلمی را خودم کارگردانی کردهام. موقعیت فعلیام در سینمای کوتاه را دوست دارم و آن را حفظ خواهم کرد. نیمنگاهی هم به تهیهکنندگی دارم که فعلا میخواهم با تهیهکنندگی فیلم کوتاه آن را تجربه کنم.
ما باید دنبال پیشگیری از وقوع جرم باشیم؛ هم دستگاههای مسوول باید در این راستا حرکت کنند و هم من فیلمساز به اندازه خودم.
انتهای پیام/