به گزارش «سدید»؛ فطر چیدن میوههایی است که در رمضان پرورش یافته است. پیروزی بر خصم درون، جشنی روحانی دارد به نام عید فطر که میثاق بستن با فطرت را از سوی روزهداران مجاهده گر اعلام میدارد. عید فطر، پاداش افطارهای خالصانه است. مهر قبولی انفاقهای با قصد قربت و پایاننامه ایثار و گذشت در مسائل مالی است. فطر عید خداجویی، خداترسی و خداپرستی است. عید سعید فطر، عید سعادتمندان واقعی و روز شکوفایی استعدادهای معنوی و روحانی است.
تبیین دو واژه عید و فطر
عید در اصطلاح:
از دیدگاه علامه طباطبایی، عید نزد هر قوم و ملتی عبارت است از: روزی که در آن به افتخار موهبتی اختصاصی نائل آمده باشند. (المیزان، ج ۶، ص ۲۳۵)
بر این اساس، اعیاد ملتها نسبت به یکدیگر متفاوت خواهد بود چنان که بسیاری از آنها روز استقلال و رهایی خویش از بند استعمار را بهعنوان روز عید ملی تلقی کرده و در آن روز به شادی میپردازند؛ بنابراین باید گفت: عید به معنای اصطلاحی اش یک سنت بشری است که جهت بزرگداشت حوادث مهم و سرنوشتساز، هر سال تکرار میگردد؛ بنابراین منشأ عید نزد ملتها، پیدایش تحولی مثبت و سازنده در سیر تکاملی آنان میباشد. در اسلام معیار ارزشگذاری برخی ایام بهعنوان «عید»، از سه جنبه مورد عنایت قرار گرفته است:
ولادت رهبری از رهبران الهی (نظیر عید ولادت امامان معصوم)
انتصاب رهبری از رهبران الهی به مقامی بزرگ (نظیر عید مبعث و عید غدیر)
دگرگونی و تحولی سازنده در افکار و آرمان انسانها (نظیر عید فطر)
فطر در اصطلاح:
روز اول شوال را عید فطر میخوانند، بدان سبب که در این روز، امر امساک از خوردن و آشامیدن از انسان برداشته شده و از مؤمنان خواسته شده که در آن روز روزهشان را شکسته و افطار کنند.
حقیقت عید فطر:
در روایات متعدد از عید فطر بهعنوان «یوم الجوائز» یاد شده است.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «وقتی اول شوال فرا میرسد منادی ندا بر میآورد،ای مؤمنان، اول صبح به سوی جایزههایتان بشتابید.» سپس فرمود: «ای جابر، جوایز خداوند همان جایزههای پادشاهان نیست.» آنگاه فرمود: «این روز، روز جایزه است.» (من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۲۳)
عالم وارسته، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در این رابطه میفرماید: زمانی است که خداوند متعال برای جایزه دادن و بهرهمند کردن بندگان از نعمتها، آن را در میان روزها انتخاب میکند تا برای گرفتن خلعتها و عطایا، جمع شوند و به همگان اعلام کرده است آنان که به درگاه خداوند روی آورده با اعتراف به بندگی و آمرزش خواستن از گناهان و عرضه نیازها و آرزوهایشان برای او تواضع نمایند. خداوند نیز در تمام این موارد به آنان وعده اجابت و اعطایی بالاتر از آرزوهایشان بلکه بالاتر از آنچه در دل بشری خطور کرده، داده است. خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه عبادت خود قرار داده و بندگانش را در روز عید فراخوانده تا برای گرفتن جوایز و هدایا جمع شوند. (المراقبات، ترجمه ابراهیم محدث، ص ۳۳۳)
در کلمات گوهربار امیرمؤمنان (ع) نیز، «عید فطر» تنها به کسانی اختصاص یافته که موفق به پیمودن مسیر مسابقه عبادت در ماه رمضان گردیده و نشان قبولی را از ناحیه خداوند متعال دریافت نمودهاند.
«انما هو عید لمن قبلالله صیامه و شکر قیامه» (نهج البلاغه، حکمت ۴۲۸)
«انما هذا عیدمن غفر له» (بحار، ج ۴۰، ص ۳۲۶)
بنابراین عید فطر برخلاف اعیاد دیگر عمومی و همگانی نبوده و تنها مختص عدهای خاص خواهد بود.
نتیجه آنکه حقیقت عید فطر و جوایز الهی در چنین روزی برای گروههای مختلف مردم در یک سطح نبوده بلکه جلوههای گوناگون آن متناسب با ظرفیتها و استعدادهای آنان خواهد بود. به عبارت دیگر روز عید فطر زمان آشکار شدن آثار اعمال ماه رمضان و اعطای پاداش آنها نسبت به سالکان کوی دوست میباشد.
برکات عید فطر:
رحمت خدا در روز عید:
خداوند برخی از روزها را نسبت به روزهای دیگر پر برکت و نورانی ساخته است. زندگی انسان آمیخته از خوشیها و سختیها، موفقیتها و ناکامیها است. همچنین در کنار دیگر روزها اعیاد الهی مانند ستارههای زیبا میدرخشند. خداوند در روز عید، در رحمت خویش را به روی تمامی بندگان میگشاید، از اینرو نه تنها نیکوکاران بلکه انسانهای گنهکار فرصت دارند تا از بخشش و رحمت الهی بهرهمند شوند.
امام سجاد علیهالسلام پس از آنکه برترین و بالاترین عبادات را در ماه رمضان در حدی که در طاقت کسی نبود انجام میداد و شب و روز آن ماه را به دعا و مناجات و حال تضرع و زاری میگذراند، به نماز عید فطر حاضر میشد و پس از خروج از نماز به سوی قبله ایستاده و باحالی عارفانه و روحی خاضعانه و نفسی خاشعانه، با محبوب دلهای با معرفت و قلوب با بصیرت مناجات میکرد و رحمت خدا را آنطوری که بود با زبان پاکش در ضمن مناجات به جامعه انسانی معرفی میکرد. حضرت در دعای ۴۶ صحیفه سجادیه به رحمت واسعه دوست نظر داشته و در توضیحش به خاطر اینکه حقیقتش را یافته بود، غوغا کرده است. (دیار عاشقان، شرح دعای ۴۶، استاد انصاریان)
امام میفرماید: «ای کسی که رحم میکند به کسی که بندگان به او رحم نمیکنند،ای کسی که میپذیرد کسی را که کشورها او را نمیپذیرند،ای آنکه نیازمندان درگاهش را حقیر و کوچک نمیشمرد،ای آنکه عمل کم را قدرشناسی میکند و پاداش بزرگ میدهد.»
اگر کسى را همه از خود برانند و وى را از هر جهت طرد کنند و تمام درها را به روى او ببندند و مهر و محبت خود را از او دریغ نمایند، ولى خدا وى را از خود نمىراند و طردش نمىکند و در رحمت را به رویش نمىبندد و عشق و محبتش را از او دریغ نمىدارد.
رحمت او بر عبد از قبیل رحمت عبد بر عبد نیست، رحمت عبد بر عبد از باب غرض و هدف خاص است، ولى رحمت عام او را هدف و غرض نیست، آقایى و کرامت و بزرگوارى و لطفش اقتضا دارد در عنایت و این که محبتش به روى عبد باز باشد، به این نظر ندارد که عبد کیست و چیست، به این نظر دارد که جنبندهاى نیازمند و فقیرى مستحق و دردمندى بیچاره است و باید چنین موجودى بر سر سفره عنایت و کرم قرار داشته باشد.
عبد اگر مؤمن باشد درِ رحمت خاص هم به روى او باز است و اگر غیر مؤمن باشد، رحمت خاص، چون در وجود او جایى براى تجلى نمىبیند جلوه نمىکند، ولى به محض اینکه عبد بیدار شود و از عصیان و خطا برگردد، تجلیگاه رحمت خاص مىشود و تمام سیئات گذشتهاش در مدار مغفرت بخشیده مىشود و در آسیاب محبت تبدیل به حسنه شده و آتش توبه هیمه گناه را سوزانده وخاکسترش را به باد میدهد.
آرى، او مىپذیرد کسى را که هیچ کشورى نمىپذیرد و هیچ سرزمینى قبول نمىکند، کشور رحمت و مملکت محبت و سرزمین مهر و لطف او، قبول مىکند آن را که هیچ سرزمینى قبول نمىکند!
او نیازمند فقیر و مسکین مستکین و بیچاره گرفتاری را که به پیشگاهش حاجت مىبرد خوار نمىکند و تحقیرش نمىنماید و روحیهاش را نمىشکند، که نیازمند در پیشگاه حضرتش در عین فقر و نیاز، آبرومند است و از اعتبار و شخصیت برخوردار است و بىشک با استجابت دعاى حاجتمند به آبرویش مىافزاید و اعتبارش را در میان بندگان دوچندان مىکند و وى را ملجأ و پناه دیگران قرار مىدهد.
رحمت او که فقط مقتضاى آقایى و بزرگوارى اوست با انسان کارى مىکند که دیگران را نسبت به آدمى در بهت و حیرت مىبرد و همه در برابر آن که متصل به رحمت است انگشت به دهان مىمانند و از درک شخصیت و وضع انسان عاجز مىشوند، خود انسان هم وقتى توجه به حقیقت پیدا مىکند، خود را از بیانش ناتوان مىبیند و از تفسیرش درمىماند که مگر من کیستم که در عین این همه نقص و عیب و گناه و معصیت بدین صورت مورد لطف دوست قرار گرفتهام.
درگاهش درگاه نومیدى نیست، او وجود مقدسى است که الحاح کنندگان را نومید نمىسازد و دست رد بر سینه توقع داران خود نمىگذارد، هدیه بىمقدار عبد را که بهصورت رابطه با او و عمل صالح و اخلاق حسنه است، برمىگزیند و کار اندک را سپاس مىگزارد و عمل کم و کوچک را به لطفش قبول مىکند و مزد عظیم و اجر بزرگ مىدهد. (شرح دعای ۴۶، استاد انصاریان)
حیات طیبه در پرتو عید فطر:
امام سجاد علیهالسلام روز عید فطر را روز بازگشت به خداوند میدانند و میفرمایند:
«خداوندا، در روز عید فطر که آن را برای اهل ایمان روز عید و شادی قرار دادی و برای اهل دین خود، روز اجتماع و همیاری مقرر فرمودی، ما به سوی تو باز میگردیم و از گناهانمان آمرزش میطلبیم.» (دعای ۴۵، صحیفه سجادیه، فراز ۵۲)
عید فطر فرصتی است برای آنکه انسان بتواند برای خود زندگی پاک و سالمی به وجود آورد.
مقام معظم رهبری میفرمایند: «ماه رمضان و عید فطرهنگامی مبارک خواهد بود که مسلمانان بتوانند از این فرصت برای خودسازی و به وجود آوردن حیات طیبه در نفس خویش استفاده کنند و اصلاً از دیدگاه اسلام همه فرایض، احکام، تکالیف، واجبات و مستحبات و احکام اجتماعی و فردی، مقدمهای برای تسلط بر نفس و زنده شدن روح انسانی در آحاد بشر است.»
عید فطر عید فطرت است، روزی است که انسان به فطرت پاک خود باز میگردد و به شکرانه این بازگشت به ستایش باریتعالی به جشن و سرور میپردازد. عید فطر روز بازگشت به خدا، اتصال و آسمان و عروج به عرش اعلی است. نمادی از پرواز انسان به ملکوت معنویت است.
روز اعطای جوایز و پاداش:
روز عید فطر روزی است که از سوی خداوند متعال میان مؤمنان جوایزی تقسیم میکنند. مؤمنانی که در ماه مبارک رمضان برای رضای خداوند روزه گرفتهاند در این روز منتظر دریافت پاداش هستند.
حضرت علی (ع) در خطبه نماز عید فطر فرمودند:
«روز عید فطر روزی است که نیکوکاران پاداش میگیرند و گناهکاران زیان میبینند.»
چه پاداشی برای مؤمنان بهتر از اینکه گناهانشان بخشیده شود و غرق رحمت خداوند شوند.
تزکیه در پرتو زکات فطره:
تزکیه یعنی پالایش روح از گناهان برای اوج گرفتن به ارتفاعات معنوی و دستیابی به کمالات انسانی. خداوند در بخشی از آیه ۲۱ سوره نور میفرماید:
«لولا فضلالله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا ولکنالله یزکی من یشاء والله سمیع علیم.»
اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نبود، احدی از شما (از گناه و زشتی) پاک و پاکیزه نمیشد، لیکن خدا هرکس را میخواهد منزه و پاک میگرداند و خدا شنوا و داناست؛ بنابراین تزکیه، مسألهای است که جز با فضل و رحمت و سعی سالکان حاصل نمیشود. خداوند یکی از ثمرات و برکات مهم روز عید فطر را تزکیه قرار داده، یعنی کسانی که توفیق نیافتند طی یک ماه آنچنان که شایسته است روح خود را از آلودگیهای خطاها و اشتباهات تطهیر کنند، فرصت دارند در این عید مبارک به تزکیه بپردازند؛ لذا در روایات ائمه میخوانیم خداوند شب عید فطر را همسنگ شب قدر در نظر گرفته است.
امام محمد باقر علیهالسلام در این باره فرمود: پدرم علی بن حسین (ع) شب عید فطر را در مسجد میماند و تا صبح نماز میخواند و شب زندهداری میکرد و میفرمود: «ای پسرم این شب کمتر از شب قدر نیست.» (الاقبال بالاعمال الحسنه، سید بن طاووس، ج ۱، ص ۴۶۵)
با توجه به این موضوع یکی از احکام واجب روزهداران پرداخت زکات فطریه است که بر اساس متون دینی یکی از فلسفههای آن سلامتی جسم و پاکسازی روح از رذایل اخلاقی است.
در روایتی در تفسیر آیه ۱۰ سوره مبارکه شمس «قد افلح من زکاها» رستگار شد آن کسی که تزکیه کرد، آمده است: «منظور از تزکیه، زکات فطره است.» (مستدرک الوسایل الشیعه، ج ۷، ابواب زکات الفطره، ص ۱۳۷)
فردی که با آمادگی کامل به استقبال عید فطر میرود، کسی است که به سوی حق رفته و «من الحق الی الخلق» آمده است. سیر صعودی عبادت انسان را متوجه مخلوق میکند.
پذیرش رمضان زکات فطره است. بعضی تصور میکنند، در ماه رمضان از سحر تا افطار گرسنگی را تحمل کردم و همین کار نشان از عبادت و بندگی دارد. باید توجه داشت کسی که در مسائل اقتصادی، اجتماعی به فکر دیگران نیست و حرمت دیگری را رعایت نمیکند، نمیتواند بگوید روزهدار است. باید بداند که عید فطر یعنی دگربینی، ذوب در خالق شدن، مخلوق را دیدن و با او زندگی کردن، عید فطر یعنی برای دیگران رحمت بودن. اگر اینگونه نگاه کردیم، زکات فطره را به بهترین نوعاش پرداخت میکنیم.
قرآن میفرماید: «لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون» (آل عمران، ۹۲)
پیامبر خدا میفرماید: «زمانی که وارد مدینه شدم، اهالی آن شهر از زمان جاهلیت دو روز داشتند که طی آن دو روز به بازی و تفریح میپرداختند. خداوند به جای آن، دو روز بهتر به شما داد: روز فطر و قربان.»
با دقت و تأمل در این روایت، درمییابیم این دو عید بزرگ متصل است به ایام با شرافت ماه مبارک رمضان و دهه اول ذیالحجه که درباب اهمیت آن در بعضی روایات آمده است: «شبهای دهگانه قرآن «والفجر ولیال عشر» که به آن سوگند یاد شده و شبهای دهه اول ماه ذیالحجه است.»
این دو عید بزرگ متصل است به ایام پر فضیلتی که ایام بندگی و وصال و قرب خداوند است، بعد از توجه به خالق، آنچه مورد توصیه واقع شده، توجه به مخلوق است. بعد از ماه مبارک رمضان و یک ماه بندگی امر به پرداخت زکات فطره شدهایم، همچنین بعد از ایام با فضیلت ذیالحجه توصیه به قربانی و کمک به نیازمندان شدهایم، یعنی اوج توجه به خالق در توجه به مخلوق است.
پرداخت زکات فطره که با نیت عبادت و تقرب به خداوند متعال انجام میشود، نوعی بهرهگیری از مادیات برای رسیدن به معنویات است.
مقام معظم رهبری میفرماید:
«کسی که بتواند جان و روح خود را تزکیه و پاکسازی کند، به فلاح و رستگاری دست خواهد یافت و ادای زکات فطر نیز موجب طهارت انسان از دنانت، لئامت، حرص و بخل میشود.
انتهای پیام/
منبع:رونامه ایران