به گزارش «سدید»؛ اجرای برنامههای مذهبی در این سالها شاید مجریهای معدودی به خود دیده و کمتر افرادی بودهاند که اجرای این برنامهها را به عهده داشتهاند. در این بین بودهاند مجریهایی که از فضای دیگری به حوزه اجرای برنامههای مذهبی ورود کردهاند و توانستهاند این فضا را بشکنند و باعث ارتباط بهتری با مخاطبان شوند. یکی از مجریهایی که باحضور در این فضای اجرا توانسته ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار کند، شهرام شکیباست. شهرام شکیبا با پیشینه بازیگری، نویسندگی و اجرای برنامههای طنز توانسته در فضای برنامههای معنوی ارتباط خوبی با مخاطبان بگیرد و نوع دیگری از اجرای اینگونه برنامهها را به نمایش بگذارد. او تا حد زیادی توانسته از پیشینه و تجربه خود در هنر نمایش استفاده کند و با اشراف به ادبیات، اجرای خوب و متفاوتی در برنامههای مذهبی و آئینی داشتهباشد. با او و در کنارحرمامام رضا (ع) گفتوگویی درباره فعالیتها و چگونگی ورودش به اجرا داشتیم. شکیبا همچنین از آینده برنامهسازی در سازمان صدا و سیما و دیداری که با رهبر معظم انقلاب داشتهاست، گفت.
شما از یک خاستگاه طنز و شعرپردازی به اجرای برنامههای مذهبی رسیدید. این اتفاق چگونه در شما شکل گرفت؟ آیا یکباره این اتفاق افتاد یا اینکه حالت معنوی و گفتن شعر در وصف ائمه از گذشته در شما وجود داشتهاست؟
اکنون حدود ۲۵سال است که در سازمان صدا وسیما مشغول فعالیتم و تقریبا هشت سال است بیشتر مردم و مخاطبان در جریان قرار گرفتهاند که آن شهرام شکیبای شاعر و طنزنویس، همین شهرام شکیبای مجری است. نه تنها مخاطبان از اینکه من طنز نویس و شاعر هستم، خبر نداشتند در برخی موارد پیش میآمد که دوستان تهیهکننده به من میگفتند آیا میتوانید آن شکیبای شاعر و طنزنویس را به برنامه دعوت کنی؟ آیا با شما نسبتی دارد؟ و من میگفتم نه به او دسترسی ندارم. واقعیت این است که به دلیل علاقه شخصی و درسهایی که خواندهام، وارد حوزه برنامههای مذهبی شدم.
من تحصیلکرده رشته ادبیات هستم و بخش بسیار مهمی از ادبیات، آموزههای دینی ماست. تقریبا از سال سوم یا چهارم که در تلویزیون فعالیت داشتم، وارد حیطه کارهای اجتماعی و مذهبی شدم، اما آن زمان هنوز این اندازه شناخته شده نبودم. بسیاری گمان میکنند من از طنز به سمت برنامههای مذهبی آمدم در صورتی که از برنامههای مذهبی و اجتماعی به سمت طنز رفتم.
شهرام شکیبا، فرد روشنفکری است یا مذهبی؟
مگر فرد مذهبی، تاریک فکر است؟ من به آنچه امروز بهعنوان روشنفکری شناخته شده میگویم افرادی که به شکل دیگری میاندیشند که در اندیشهشان سابقه مذهبی وجود ندارد. آدمی هستم که از ابتدا علاقههای مذهبی داشتم و در خانوادهای بزرگ شدم که مذهبی بوده و هستند. مذهبی بودن برای من هیچ منافاتی با خواندن، گشتن در فضاهای خاص هنری، حتی گشتن در فضاهایی که ممکن است به لحاظ تفکری با من نزدیک نباشند، ندارد. وقتی بحث شعر پیش میآید، ممکن است در فضاهایی قرار بگیرم که با من به لحاظ اعتقادی هم افق نباشند، ولی بحث شعر و هنر است و تا زمانی که بحث اعتقادی در نگرفته، مشکلی وجود ندارد ضمن اینکه به ما دستور دادهاند بیاموزید، نگفتهاند فقط از مسلمانان بیاموزید. تمام این افرادی که درباره آنها صحبت میکنیم هموطنان من هستند که نوع دیگری فکر میکنند. برخی حرفها و صحبتها کدورتزاست. در سالهای اخیر، شاهدیم رهبر معظم انقلاب از ترکیب ایران عزیز بیشتر استفاده میکنند. در ترکیب ایران عزیز، وطن را بیشتر مشهود میبینیم و حبالوطن در این کلمه نمود بیشتری دارد. ملیت، دین و مذهب هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند و رهبری هم بارها در سخنانشان اشاره داشتهاند قائل به این نوع خطکشیها نیستند. واقعیت این است که من (شهرام شکیبا) یک انسان مذهبی هستم که اعتقاداتم را پرچم کارهایم نکردهام. وقتی دارم یک برنامه مذهبی اجرا میکنم، اعتقاداتم معلوم میشود و آنچه را به آن اعتقاد دارم، اینجا باید اعلام کنم به همین دلیل شاید قدری برای برخی دوستان، عجیب باشد.
معمولا به سمت این گونه افراد (کسانی که اهل هنر هستند و مذهبی هم هستند) به ویژه در فضای مجازی، هجمهای ایجاد میشود. آیا برای شما این اتفاق نیفتادهاست؟
تاکنون این اتفاق نیفتاده که به خاطر عقایدم به من بیاحترامی کنند، اما اگر هم اتفاق بیفتد، برایم اهمیتی ندارد. فضای مجازی جایی است که آدمها در تاریکی نشستهاند و میتوانند به تو که در روشنایی نشستی، گل یا سنگ پرت کنند. میتوانند تو را دوست داشته یا از تو متنفر باشند. فضای مجازی جایی است که برای اولین بار باعث شد افرادی که خاستگاه اجتماعیشان ویژه نبوده تا بتوانند در مواجهه با افراد دیگری که شناختهشدهتر هستند، نظر بدهند. برخی افراد در این فضا خیلی ذوقزده میشوند و شروع به نظر دادن میکنند و معمولا هم سعی دارند از خلافآمد عادت کام بطلبند؛ به همین دلیل هم اگر از کسی طرفداری یا تعریفی شکل بگیرد، تکذیبش کنند یا مدحی صورت گیرد، «در آن سو قدحی باشد». زمانی به دلیل یک اتفاق اشتباهی که در برنامهای رخ دادهبود و به من هم مربوط نمیشد، فضای مجازی و شبکههای خارجی پر شد از واکنشها. پسر من، نوجوان است و این واکنشها را دیدهبود و میپرسید حالا چه اتفاقی میافتد؟ به او گفتم مساله مهمی نیست و ۲۴ساعت دیگر یک اتفاق دیگری میافتد و همه این موضوع را فراموش میکنند و همه سعی میکنند به یک نفر دیگر توهین کنند. شما نمیدانید آیا این مثلا صد نفری که دارند از شما انتقاد میکنند، واقعا ۱۰۰ نفر هستند یا ۱۰ نفر هستند. در فضای مجازی هیچ چیز، مشخص نیست و به نظرم معیار خوبی برای سنجیدن پذیرش عامه مردم از یک شخص یا یک موضوع نیست. فضای واقعی و فضای مجازی، تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند و فضای مجازی، الزاما فضای همه جامعه نیست.
به عنوان یک مجری و عضوی از سازمان صداوسیما، فضای رسانهملی را چطور میبینید؟ فضای رسانهملی تا چه حد به واقعیت زندگی مردم نزدیک است و با آن ارتباط دارد؟
به عنوان یک مجری و عضوی از این خانواده باید بگویم اگر روالی که گذشته در سازمان وجود داشت، طی شود به هیچ عنوان نمیتوان به ارتباط مخاطب با رسانهملی امیدوار بود. در تلویزیون همه برنامهها صفحه اینستاگرام دارند، اما شما حق ندارید بگویید به صفحه اینستاگرام ما مراجعه کنید و باید بگویید صفحه مجازی ما. تا زمانی که زبان رسانهملی تا این حد از زبان مردم دور است، هیچ اتفاقی نخواهدافتاد مگر اینکه نوع نگاهها تغییر کند. مثلا شما میخواهید صفحه اینستاگرام دفتر رهبری را معرفی کنید، یعنی چه که میگویید صفحه ایشان در فضای مجازی؟ کجا فضای مجازی؟ مثل این است که نشانی بدهیم و بگوییم ایران، پلاک یا در دوم. این یک مثال بسیار ریز است که میتواند به هزار و یک موضوع دیگر تعمیم پیدا کند، از فضای مردم خیلی دور هستیم و اگر روال گذشته بخواهد ادامه پیدا کند، به باختهایمان ادامه میدهیم، اما اگر بخواهیم کار درستی انجام دهیم باید به زبان مردم حرف بزنیم. مگر مجری غیر از این مردم است، من هم مثل همین مردم هستم و کف همین جامعه و با مردم زندگی میکنم چطور ممکن است نظر من با نظر اکثر مردم متفاوت باشد؟ چطور ممکن است من میتوانم وقتی با مردم حرف میزنم بگویم صفحه اینستاگرام، ولی در تلویزیون نمیتوانم. چرا؟ این حساسیت از کجا میآید؟ وقتی دشمنت میتواند بگوید و هیچ خط قرمزی در گفتار خود ندارد، مثل این است که او با اسلحه ژ۳ به ما حمله کند و ما با تفنگ بادی از خودمان دفاع کنیم. به هر حال قدرت فضای مجازی را نمیتوان منکر شد و باید از این فضا برای اثبات خود به نحو احسن استفاده کنیم.
شما دیداری با رهبر معظم انقلاب داشتید، از نظر شما ایشان چقدر به این فضاها اشراف داشتند و تا چه حد با مردم هم نظر بودند؟
در این دیدار، حرفهای فراوانی زدهشده، ایشان هم بیاناتی داشتند که ایراد فرمودند. نکات فراوان، جدی و پیش برندهای بود که ایشان مشخصا راجع به تلویزیون و صدا و سیما مطرح کردند. باید بگویم آنچه نظر ایشان است، آن چیزی نیست که دست کم تا پیش از این در رسانهملی اجرا شدهاست. به همین وضوح و راحتی میتوانم این موضوع را بگویم. نظر ایشان مانند نظر بیشترمردم است، ولی دیگرانی که تصمیمگیرنده هستند نمیدانم و نمیدانیم چه تفسیری از نظرات ایشان میکنند و چگونه به تفاسیری که میبینیم، میرسند.
اشعاری در وصف اهل بیت سرودهام
من در میان آثارم، اشعار مذهبی هم دارم و تکبیتیهایی در وصف اهلبیت (ع) سرودهام. برای برخی این موضوع عجیب است که کسی که برنامه طنز اجرا کرده و طنز مینویسد، چگونه میتواند مرثیه هم بگوید، اما من شعر مرثیه هم دارم که برخی از آنها معروف شده و بعضی افراد این مرثیه و شعرها را خواندهاند و نمیدانند این شعر یا مرثیه متعلق به من است. اوج عشق و حال من این بود که یک روزی قریب به ۲۰ سال پیش در صحن آزادی شب ولادت امام رضا (ع)، یک مداحی داشت در صحن میخواند و همه مردم هم با او همراهی میکردند و دو بیت از شعرهای مرا میخواندند.
انتهای پیام/