به گزارش «سدید»؛ مشکلات و اتفاقاتی که در دنیا و زندگی روزمره برای انسانها رخ میدهد علل و عوامل مختلفی دارد که برخی ممکن است خارج از اختیار انسان باشد. در قرآن و روایات هم درباره آزمونهای الهی صحبت شده است. اما سوالی که پیش میآید این است که نوع ابتلاهایی که در زمره آزمونهای الهی هستند از مسائل دیگر را چگونه باید تشخیص داد و آیا میتوان هر مشکل دنیایی، طبیعی، یا هر رخداد اجتماعی و اقتصادی را به عنوان آزمایش خداوند از بندگان قلمداد کرد؟
آیتالله محمد عندلیب همدانی، استاد درس خارج حوزه علمیه در گفتگو با خبرنگار ایکنا به توضیح درباره چهار عامل مشکلات و گرفتاریهای جامعه از نظر قرآن پرداخت و گفت: تمام مشکلات، مصائب، دردها، رنجها و آلامی که برای بشر در طول عمرش رخ میدهد از نظر قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) در چهار دسته تقسیم میشوند که باید آنها را از یکدیگر جدا کرد. بخش اول نقایصی است که طبیعی این جهان است. این جهان برای کسی کامل محض نیست حتی برای کاملترین شخص روی زمین یعنی پیامبر اکرم (ص) نواقصی از جهت بیماریها و امثال ذلک پیش میآمده است. پس این عالم، عالم درد و رنج است. این درد و رنجها برای همه بوده، برای مسلمانها هم هست و طبیعی این جهان است.
وی ادامه داد: بخش دوم، نقایص و رنجهایی است که مقصر اصلی آن خود انسان است. نباید این نقایص رخ میداد، ولی خود انسان باعث تحقق آن شده است؛ مثلا بیتدبیری کرده، فکر و مشورت نکرده است. فرض کنید کسی بدون اینکه تحقیق لازم را انجام دهد وارد میدان تجارت شده و شکست خورده یا حفظ الصحه خودش را رعایت نکرده است و بیمار شده است. طبیعتا کسی که خودش رعایت نمیکند نباید انتظار داشته باشد مشکلاتی برایش به وجود نیاید. این مشکلات، مشکلات خودساخته است یعنی انسان بدون تدبیر و مشورت و تجربه وارد کاری شده است. این هم قسم دوم است.
فلسفه آزمایش و امتحان الهی
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: قسم سوم از مشکلات و نواقص، آنهایی است که به جهت آزمایش و امتحان است. خداوندی که همه این نعمتها را به انسان داده است، گاهی بعضی نعمتها را از انسان میگیرد تا مشخص شود میزان شکرگزاری و عبودیت و اطاعت او در برابر پروردگار چقدر است. آیا فقط در ملایمات و رفاه بندگی خدا میکند یا وقتی به سختی و رنج افتاد هم بندگی میکند. این قسم سوم از مشکلات است. قسم چهارم، آن بخش از مشکلات و دردها و رنجهایی است که یک عقاب دنیوی برای انسان است؛ یعنی من مرتکب خطایی شدم، گناهی انجام دادم و گناه من عقاب دارد. علاوه بر عقاب اخروی، برخی درد و رنجها در اثر نافرمانی و طغیان بشر برای او به وجود میآید. چه بسا بعد از این عقاب، انسان دست از عصیان خودش بکشد.
عندلیب همدانی تاکید کرد: نباید به صرف اینکه من یک نقیصه، عیب، فقر و گرانی و مشکلی دیدم زود بگویم این عقاب است یا این امتحان الهی است یا این طبیعی دنیاست. خیر، باید بررسی کنم ببینیم چه شده که به این مشکل برخوردم. اول باید از خودم شروع کنم. آیا خودم مقصر نبودم؟ آیا این مشکل خودساخته نبود؟ آیا اگر من برنامه دیگری داشتم به اینجا میرسیدم؟ چه بسا به این نتیجه برسم که این مشکل را خودم ایجاد کردم. اینجا دنبال مقصر گشتن معنا ندارد، چون مقصر خودم هستم که بیتدبیر گام برداشتم؛ بنابراین باید مشکلات فردی و اجتماعی را بازبینی کنیم.
در مشکلات اجتماعی، وظیفه اصلی بر عهده مسئولین است
وی در ادامه به عامل مشکلات اجتماعی اشاره کرد و گفت: بحث من تا اینجا با نگاه شخصی به قضیه بود. اگر جامعه مبتلا به مشکلاتی شود، جامعه دچار گرانی شود، جامعه دچار فساد شود، اکثریت مردم در درد و رنج قرار گیرند، دیگر نباید فقط سراغ جامعه رفت. در اینجا حرف اصلی و اساسی را مسئولین و دولتمردان جامعه میزنند. آنها چه کردند؟ آیا در حصول این مشکلات مقصر نبودند؟ اگر در اینجا از مردم بخواهیم صبر کنند و به عیب خودمان اعتراف نکنیم که من مسئول باعث چنین مشکلی شدم و ادعا کنیم این مشکلات امتحان الهی است حرف اشتباهی است.
وی در پایان گفت: آنجا که مشکلات اجتماعی و فراگیر میشود دو صورت دارد؛ گاهی اکثریت مردم جامعه گناهکار میشوند، مثل جوامعی که در قرآن از آنها یاد شده و عقاب شدند. خوشبختانه الآن اینطور نیست که اکثر مردم جامعه گناهکار باشند. صورت دوم به مسئولین و دولتمردانی برمیگردد که وظیفه خودشان را درست انجام ندادند. قطعا در اینجا فرافکنی کردن، مردم را دعوت به صبر و تحمل کردن و از مشکلات خود غافل بودن و اصلاح نکردن خود کار صحیحی نیست.
انتهای پیام
منبع : ایکنا