به گزارش«سدید»؛ علاقهمندان ادبیات جهان «غلامرضا امامی» را بیشتر به ترجمههایی که از زبان ایتالیایی انجام داده میشناسند، هرچند که او به انگلیسی هم تسلط دارد و به تازگی ترجمهای از «خاطره کوچ»، نخستین رمان «عبدالرزاق گورنه»، نویسنده آفریقاییتبار برنده نوبل ادبی را به همت انتشارات «گویا» روانه کتابفروشیها کرده است. نکاتی درباره این کتاب را در گپوگفت امروزمان با امامی میخوانید.
مهاجری که زادگاهش را فراموش نکرد
نام «عبدالرزاق گورنه» بهعنوان یکی از برگزیدههای آفریقاییتبار در فهرست نویسندگان برنده جایزه نوبل ادبی درج شده، نویسندهای تانزانیایی که در سالهای دور نوجوانی به همراه خانوادهاش روانه انگلستان میشود. «خاطره کوچ» نخستین داستان بلند این نویسنده به شمار میآید. غلامرضا امامی این کتاب را در همکاری مشترکی با فرشته عبدلی ترجمه کرده است. او در پاسخ به این که انتخاب وی چقدر تحت تأثیر کسب نوبل ادبی گورنه بوده به «ایران» میگوید: «بیتردید این مسأله مؤثر بوده، من هم نظیر دیگر اهالی کتاب بهدنبال اعطای نوبل به «گورنه»، نسبت به مطالعه نوشتههای وی کنجکاو شدم. «عبدالرزاق گورنه» نویسندهای مهاجر است. هجدهسالگی گورنه با وقوع کودتایی در زادگاهش همراه میشود؛ اتفاقی که بهدنبال آن بسیاری از مردم به خاک و خون کشیده شدند و او به ناچار بهعنوان پناهنده قدم به انگلستان میگذارد.»
نکته قابل توجه درباره گورنه این است که وی برخلاف بسیاری از مهاجران همسنوسال خود به مسیر خلاف و نادرست کشیده نمیشود و از همان دوره جوانی قدم به عرصه ادبیات میگذارد. امامی در این رابطه نیز تصریح میکند: «او آنچنان غرق نوشتن و تحقیق میشود که تا مقام استادی ادبیات انگلیسی در دانشگاه «کنت» انگستان پیش میرود. گورنه هرگز زادگاه و میهنش را فراموش نکرد و در همه مخلوقات ادبیاش به مسائل پناهندگان، مهاجران و همچنین رسوخ استعمار غرب پرداخت. با وجود تلاش افرادی نظیر وی برای نشان دادن بخشی از مشکلات دنیای مدرن، اما جهان امروز همچنان با بحران پناهندگان و آوارگان روبهرو است. تنها در یک سال گذشته ۹۰ میلیون انسان، آواره و پناهنده شدند که از آن بین ۳۵ میلیون نفر کودک بودند.»
همانطور که اشاره شد از دغدغههای مشترک در اغلب نوشتههای این نویسنده آفریقاییتبار میتوان به توجه خاص به تجربیات شخصی خود و دیگر مهاجران اشاره کرد. امامی ادامه میدهد: «اغلب آثار گورنه درباره پناهجویان و مهاجرانی همچون خودش است، افرادی که به امید برخورداری از زندگی بهتر، با گذشتن از درهها و دریاها به سرزمینی دیگر روی میآورند، اما با مشکلاتی عدیده مواجه میشوند. در صورتی که بسیاری از اینها متأسفانه هرگز به آرزویشان دست پیدا نمیکنند و حتی جان خود را بر سر عبور از همان دریاها و درهها از دست میدهند.»
شاهنامه مشوق گورنه برای نوشتن درباره استعمار
آنطور که از برخی گفتههای قبلی گورنه و از طرفی صحبتهای غلامرضا امامی در این گفتگو برمیآید، این نویسنده تانزانیایی تا اندازهای هم تحت تأثیر ادبیات شرق و حتی ایران بوده است. مترجم رمان «خاطره کوچ» در این رابطه نیز میگوید: «وی در مصاحبهای از این گفته که داستانهای هزار و یکشب و شاهنامه فردوسی را در روزگار کودکی از مادربزرگش شنیده و شیفته آنها شده است. حتی تأکید کرده دلبستگی به این آثار شاخص انگیزهای شده که بعدتر، وقتی قدم به دنیای نویسندگی میگذارد از مهاجران و مسائل آنان بنویسد. بگذارید برای کمک به شناخت بیشتر مخاطبان به بخشی از بیانیه هیأت داوران نوبل ادبیات درباره اعطای این جایزه به «عبدالرزاق گورنه» اشاره کنم که در آن آمده: (گورنه بهدلیل نوشتههای رسوخگر و دلسوزانه در زمینه تأثیرات استعمار و سرنوشت پناهجویان در میانفرهنگ و قارهها شایسته دریافت این جایزه شده است.)»از این نویسنده ۷۴ ساله تا به امروز ۱۰ رمان و یک مجموعه داستان کوتاه با عنوان «مادرم در یک مزرعه در آفریقا زندگی میکرد» در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. امامی در پاسخ به این که چرا از میان آثار گورنه سراغ ترجمه یکی از نخستین نوشتههای وی رفته تصریح میکند: «خب این نخستین داستان بلند گورنه به شمار میآید که از قضا نوشته قابل توجهی نیز هست. در ارتباط با جایگاه ادبی این نویسنده در عرصه جهانی به چند نقل قول دیگر اشاره میکنم. «میشل رابرتز» منتقد ادبی نشریه «ایندیپندنت» درباره این کتاب نوشته: «فکر نمیکنم تاکنون رمانی را خوانده باشم که به گونهای چنین دلنشین، از دست دادن خانه، زادگاه و آرزوی دلبستگی را روایت کند.» مهاجرت و استعمار در آفریقا درون مایه داستانهای بلند این نویسنده تانزانیایی است. منتقد ادبی روزنامه گاردین هم دربارهاش نوشته که خاطره کوچ داستانی گیرا با کلامی شورانگیز، تند و تیز، اثری تسخیرناپذیر از خاطره گمگشتگی است.»
به گفته امامی، آثار این نویسنده را میتوان بازتابی از زندگی خودش دانست. او در کتاب «خاطره کوچ» و دیگر آثارش تلاش کرده صدای رسای پناهجویان و مهاجرانی شود که به ناگزیر در سرزمینی بیگانه زندگی میکنند، افرادی که غم غربت در دل دارند و همواره در حسرت و به یاد ریشهها و خاطرههای زادگاهشان هستند.
وی در پاسخ به این سؤال که نوشتههای گورنه تنها از منظر مضمون قابل تأمل هستند یا جایگاه ساختاری آنها هم توجه منتقدان را به خود جلب کرده ادامه میدهد: «بحث عمده درباره مضمون نوشتههای وی است، با این حال نمیتوان منکر ساختار نوشتاری داستانهای وی شد.» بنابراین گزارش، با ترجمه مشترک غلامرضا امامی و فرشته عبدلی از رمان «خاطره کوچ»، علاقهمندان ایرانی ادبیات جهان برای نخستین مرتبه شاهد اثری از «عبدالرزاق گورنه» نویسنده آفریقاییتبار برنده نوبل ادبی در کتابفروشیهای کشورمان هستند. با این حال امامی در پایان گفتههای خود تأکید میکند که دیگر سراغ ترجمهای از گورنه نخواهد رفت. هر چند که بهعنوان سرویراستار در سهترجمه از آثار این نویسنده تانزانیایی همکاری داشته است. بنابر گفتههای امامی، کار ترجمه این سه کتاب هم به پایان رسیده است، اما وی اطلاعرسانی درباره ناشر و زمان انتشار آنها را به زمانی دیگر موکول کرد.
ششمین نویسنده آفریقاییتبار برنده نوبل
نسخه اصلی کتاب «خاطره کوچ» سال ۱۹۸۷ منتشر شده که هماکنون ترجمهای از آن به همت و با کار مشترک غلامرضا امامی و فرشته عبدلی روانه کتابفروشیها شده است. پیش از این هیچ ترجمهای از کتابهای «عبدالرزاق گورنه» در اختیار علاقهمندان ادبیات جهان در کشورمان قرار نگرفته بود. کتاب با یک زندگینامه کوتاه از گورنه هم همراه شده، متن سخنرانی وی در مراسم دریافت نوبل ادبیات نیز به ترجمه امامی ضمیمه شده است. ناشر هم در توضیحات بیشتری برای معرفی این نویسنده تانزانیایی، دست به درج چند سطری به این مضمون زده: «عبدالرزاق گورنه (گورنا) استاد دانشگاه و نویسنده، در سال ۱۹۴۸ در «زنگبار» که حالا بخشی از تانزانیا به شمار میآید متولد شد. او پس از مهاجرت به انگلیس، در ۲۰سالگی داستاننویسی را آغاز کرد. کتاب «خاطره کوچ» اولین رمان گورنه است که همزمان با نوشتن رساله دکترای خود آن را تمام کرد. گورنه به زبان انگلیسی مینویسد، از وی تا به امروز ۱۰ رمان و یک مجموعه داستان کوتاه با عنوان «مادرم در یک مزرعه در آفریقا زندگی میکرد» منتشر شده است. براساس اطلاعات مندرج در خبرگزاریها، «رمان بهشت» از مهمترین آثار گورنه محسوب میشود که در زمان انتشارش به فهرست کوتاه جایزه «بوکر» نیز راه یافته بود. «گریز» و «کنار دریا» هم دو رمان معروف دیگر این نویسنده هستند. نکته جالب توجه درباره گورنه این است که نام وی بهعنوان ششمین نویسنده آفریقاییتبار در میان فهرست برگزیدگان نوبل ادبیات جای گرفته است.
مترجمی پیشکسوت در حوزه ادبیات ایتالیایی
در میان مترجمان امروز، غلامرضا امامی یکی از چهرههای پیشکسوت ادبیات داستانی در زمینه ترجمه به شمار میآید. این مترجم و سرویراستار با وجود تسلط به زبانهای ایتالیایی و انگلیسی عمدتاً به انتخاب آثاری از زبان ایتالیایی تمایل دارد. از جمله دلایلی که سبب تمایز ترجمههای امامی شده میتوان به تسلط وی به ادبیات فارسی و از سویی رفتوآمد مداوم به ایتالیا اشاره کرد. زندگی در محیطی که زبان مبدأ هر کتابی به شمار میآید سبب میشود که مترجم حتی در جریان اصطلاحات رایج و تغییرات زبانی هم قرار بگیرد. در میان آثاری که به همت این مترجم و نویسنده روانه کتابفروشیها شدهاند میتوان به نوشتههایی از «ایتالو کالوینو» و «جانی روداری» اشاره کرد که هر دو از نویسندگان سرشناس ایتالیایی در عرصه جهانی به شمار میآیند. امامی، سال ۱۳۹۶ نخستین ترجمه بیواسطه از زبان اصلی «پینوکیو» نوشته «کارلو کلودی» را در اختیار علاقهمندان قرار داد؛ ا لبته پیشتر ترجمههای متعددی از این نوشته مشهور در اختیار علاقهمندان قرار گرفته بود، اما همه آنها از زبانهای واسطه نظیر انگلیسی انجام شده بودند. امامی آثاری هم از عربی ترجمه کرده که در بین آنها اسامی نویسندگانی همچون «غسان کنفانی» دیده میشود.
انتهای پیام/
منبع:روزنامه ایران