به گزارش «سدید»؛ در دایره زنان بازیگر سینما، کم داریم بازیگری که بتواند در نقشهای جدی و کمدی، کوتاه و بلند و در گونههای مختلف سینمایی مثل آثار دفاعمقدسی، اجتماعی و کمدی حضور چشمگیر داشته باشد. بدون تردید مریلا زارعی یکی از این معدود بازیگران زن است. گاهی با یک حضور کوتاه مثل بازی در «سربازهای جمعه» و «چ»، گاهی در یک اثر کمدی مثل «خروسجنگی»، گاهی در فیلمهای اجتماعی مثل «دو زن» و بیشتر اوقات در آثار سینمای دفاعمقدس تواناییهایش را به رخ کشیده و نشان داده که از پس نقشهای متنوع بر میآید. این روزها هم که مهدعلیای سریال «جیران» به کارگردانی حسن فتحی را بازی میکند و اقتدار سیاه سیاستمدارانه این شخصیت تاریخی را با چهره، بیان و فیزیکش به نمایش میگذرد. زارعی اگرچه در گونههای مختلف سینمایی حضور داشته، اما در آستانه سومین دهه فعالیتش بهعنوان بازیگر با یک دسته بهخصوص از آثارش شناخته میشود. حالا دیگر با انتخابهای زارعی، سینمای پایداری، بین بازیگران زن یک گزینه ثابت دارد که همیشه پای کارهای مقاومتی بوده و خیال تهیهکنندگان این گونه آثار را آسوده کرده است. زارعی بهخصوص در این سالهای اخیر، جزو بازیگران اصلی مهمترین فیلمهای دفاعمقدسی بوده و رنگینکمانی از نقشهای متنوع را در همین گونه سینمایی به نمایش گذاشته است.
مریلا زارعی هم مثل بسیاری از بازیگران مطرح امروز سینمای ایران، بعد از یک حضور آماتوری در فیلم سینمایی «سلامسینما» بازیگری را با تلویزیون آغاز کرد. اولین نقشهایش در سریالهای تلویزیونی شاید نویدبخش بروز یک ستاره نبود، اما سریال «دبیرستانخضرا» او را از حاشیه به متن نزدیک کرد. در کار بعدی اکبر خواجویی با نام «کهنهسوار» هم بازی کرد و بیشتر دیده شد، اما حضور پویا و پرنشاطش در سریال «ولایتعشق» بود که مریلا زارعی را در فهرست انتخابهای اصلی و جدی کارگردانها قرار داد و یکی از بهترین نقشهایش در همین دوره روی پرده سینما تماشایی شد؛ فیلم «دو زن» که از اولین بازیهای بهیادمانده از او در سینماست.
تا اوایل دهه ۸۰ همچنان بازی در سریالهای تلویزیونی جزو انتخابهای مریلا زارعی بود، اما با دقت بیشتر و با کارگردانهای مطرحی، چون سیروس مقدم و مهدی فخیمزاده. اوایل دهه ۸۰ بازی در سینما انتخاب مهم و اصلی مریلا زارعی بود. در تمام دهه ۹۰ او فقط در سریال تاریخی «کلاهپهلوی» به کارگردانی سید ضیاالدین دری با تلویزیون همکاری کرد و بعد از آن دیگر مریلا زارعی بازیگر جدی آثار سینمایی بود.
زارعی در سینما نقشهای متنوعی در گونههای مختلف سینمایی تجربه کرد؛ در آثار کمدی مثل «خروسجنگی»، «اخراجیها» و «نیش زنبور» پابهپای کمدینهای سینمای ایران ظاهر شد، در فیلمهای اجتماعی مانند «دو زن»، «واکنش پنجم»، «زن زیادی»، «حکم»، «سربازهای جمعه»، «هیس، دخترها فریاد نمیزنند»، «دختر» و «زیر سقف دودی» بازی کرد و در سینمای دفاعمقدسی به مرور تبدیل به یک ستاره شد؛ ستاره سینمای پایداری که در محدوده فیلمهای سینمای دفاعمقدس توانست نقشهای متنوع بیافریند.
نکته مهم درباره کارنامه بازیگری مریلا زارعی نه تنوع نقشهاست و نه تنوع گونهها. نکته اینجاست که او در هر فیلمی بهترین خودش را به نمایش گذاشته و کمفروشی نکرده حتی اگر فیلم از سطح کیفی چندانی برخوردار نبوده است.
روایت تجربهاندوزی یک بازیگر
برای شرح توانایی و انعطافپذیری مریلا زارعی در بازیگری همین بس که نگاهی کنیم به فهرست کارگردانهایی که با آنها همکاری کرده است؛ از عباس کیارستمی و اصغر فرهادی تا ابراهیم حاتمیکیا و نرگس آبیار. کارگردانهای طیفهای مختلف از تواناییهای مریلا زارعی در بازیگری بهره بردهاند؛ زارعی در «شیرین» با عباس کیارستمی همکاری کرده بود، در فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» و «درباره الی» برای اصغر فرهادی بازی کرده است، زمانی یکی از انتخابهای اصلی تهمینه میلانی بود و با مسعود کیمیایی در دو فیلم «حکم» و «سربازهایجمعه» همکاری کرده است. داریوش فرهنگ، اصغر هاشمی، محمدعلی نجفی، وحید نیکخواهآزاد، مسعود دهنمکی، رضا عطاران، پوران درخشنده و رضا میرکریمی از دیگر کارگردانهایی هستند که زارعی با آنها همکاری کرده، اما این فهرست به همین اسامی ختم نمیشود.
گویی این تنوع و انعطاف در همکاریها و پذیرش نقشها، حکایت تجربهاندوزی بازیگری بوده که میخواسته مسیرش را پیدا کند و به جایگاهی که میتواند خاص او باشد در سینمای ایران برسد. زارعی از این مسیر عبور کرده تا در نهایت به بازیگر مهم سینمای دفاع مقدس بدل شده است.
از دستهای خالی تا هناس
نیمههای دهه ۸۰ بود که مریلا زارعی در نقش حوریه، آگاهانه یا ناخودآگاه قدم در راهی گذاشت که تا امروز ادامه دارد. شاید انتخاب فیلم «دستهای خالی» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی و بازی در نقش دختری که پدرش از اسرای جنگ تحمیلی بود، با هدف بازی در فیلمهای دفاع مقدسی انجام نشده بود، اما راه متفاوت مریلا زارعی با همین انتخاب آغاز شد.
او بعدها در فیلمهای دفاع مقدسی دیگری بازی کرد که از مهمترین آنها میتوان به «چ» ساخته ابراهیم حاتمیکیا، «شیار۱۴۳» نرگس آبیار، «بادیگارد» ابراهیم حاتمیکیا و «هناس» حسین دارابی اشاره کرد. او فیلم دیگری به نام «کارو» به کارگردانی احمد مرادپور در نوبت اکران دارد که از تولیدات موسسه اوج است و به نظر میرسد این فیلم هم بیارتباط به دفاع مقدس نباشد.
«دستهای خالی» داستان خانوادهای است که پدر در جنگ تحمیلی اسیر شده، مادر چشم به راه اوست و دختر خانواده حوریه، در موقعیتی کمتر تجربه شده قرار میگیرد؛ موقعیتی که فقط بهواسطه جنگ ممکن است برای یک دختر جوان در دل یک خانواده آرام بهوجود بیاید.
چ، فیلمی است درباره دکتر مصطفی چمران. مریلا زارعی در این فیلم نقش کوتاهی دارد، اما بازی درخشانی به نمایش میگذارد از یک زن کرد به نام هانا؛ زنی که به زبان کردی حرف میزند و زبان بدنش استیصال و خشم یک مادر کرد را روایت میکند که سعی در آرام کردن فرزند در آغوشش دارد، اما خودش بیقرارتر از فرزند است و نگران همسر مجروح و آیندهای که جنگ رنگ تیرگی و ابهام بر آن پاشیده است.
شیار ۱۴۳ به کارگردانی نرگس آبیار همزمان با چ ساخته شد. فیلمی که زارعی اینبار در نقش یک زن یزدی در آن ظاهر شد و رنج و صبوری مادرانی را به نمایش گذاشت که سالهای سال چشم به راه فرزندانشان بودند و تفحصهای مناطق جنگی به چشم انتظاری آنها پایان داد.
بادیگارد به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا داستان بادیگاردی است به نام «حیدر» که وظیفه حفاظت از مسؤولان بلندپایه کشور را برعهده دارد، اما واقعیتها با آرمانهای انقلابی حیدر تضادهای زیادی دارد. زارعی در نقش راضیه همسر حیدر، شمایل زنی معتقد را به تصویر میکشد که تا پایان راه به آرمانهای همسرش مؤمن میماند و حتی بعد از ترور همسر، چهرهاش را در حریم حجابش میپیچد که از نگاههای سودجویانه در امان بماند.
«هناس» یک فیلم زندگینامهای به کارگردانی حسین دارابی درباره شهید داریوش رضایی، دانشمند هستهای ایران است. زارعی در این فیلم نقش شهره پیرانی همسر شهید رضایی را بازی کرده که هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و هم مورد حمایت شهره پیرانی.
۴دقیقه سکوت نفسگیر
الفت در غم یونس، در جوانی پیر شده؛ خبر آوردهاند که در تفحص میدان مین، پیکر فرزندش را یافتهاند. مهمترین و تاثیرگذارترین صحنه فیلم شیار ۱۴۳ از همینجا آغاز میشود؛ از زمانی که مریلا زارعی در نقش الفت وارد اتاق میشود و بهتزده و بیتاب میگوید: میخوام با بچهام تنها باشم.
تا چهار دقیقه بعد دیگر هیچ دیالوگی به گوش نمیرسد؛ هر چه هست بازی نگاه و چهره و صدای نفسها و بغض مریلا زارعی در کالبد الفت است که بعد از سالها فرزندش را در تابوتی پیشرو دارد. شکسته و خسته به سمت تابوت میرود. قدمها یکی بعد از دیگری سنگینتر و شکنندهتر میشود. در مقابل تابوت مینشیند، نگاهش خسته و دردمند است، در چشمانش غم و اشتیاق با هم دست به گریبانند. دست میکشد روی پرچمهای کشیده شده بر تابوت. پرچم را تا چهرهاش بالا میآورد و میبوسد و بر پیشانی میگذارد. با ذکر زیر لب از شیار بین دو پرچم دست فرومیبرد به داخل تابوت. بهت صورتش را میپوشاند. پرچمها را کنار میزند. از جنازه جوانش خبری نیست؛ حجم کوچکی پیچیده در پارچه سفید دیده میشود و بس. استخوانهای یونس در کفن به نوزادی پیچیده در قنداق شبیه است. صدای نفسهایش به بغض شبیه میشود؛ حجم نوزادشکل را با احتیاط بلند میکند، در آغوش میگیرد، میبوید و میبوسد، آنچنان که مادری نوزادی را در آغوش میگیرد.
کارنامه افتخارات جشنوارهای
۱۳۷۸- برنده تندیس بازیگر نقش مکمل زن از جشن خانهسینما برای «دو زن»
۱۳۸۲- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل برای «سربازهای جمعه» از جشنواره ۲۲ فیلم فجر
۱۳۸۸- دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در «کیفر» از جشنواره ۲۸ فیلم فجر
۱۳۸۹- تندیس بازیگر نقش مکمل زن از جشن خانهسینما برای فیلم «درباره الی»
۱۳۹۲- برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در «شیار ۱۴۳» از جشنواره ۳۲ فیلم فجر
۱۳۹۳- جایزه ویژه حشنواره فیلم آسیا پاسیفیک استرالیا برای بازی در «شیار۱۴۳»
۱۳۹۵- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای «زیر سقف دودی» از جشنواره ۳۵ فیلم فجر
۱۳۹۹- برنده تندیس بهترین بازیگر سریال تلویزیونی برای سریال «مانکن» از بیستمین جشن حافظ
انتهای پیام/