به گزارش «سدید»؛ دوران امامت امام باقر(ع) یکی از ادوار تاریخی مهمیاست که بنیانهای فرهنگی و تمدنی اسلام با خطر انحراف مواجه بود. امویان با برنامهریزی برای به انحراف کشاندن آموزههای دینی، همراه با قتلعام خاندان وحی و سختگیریهای اقتصادی، تا مرز نابودی میراث علمی و فکری اسلام نیز پیش رفتند. از همین رو با همکاری یهودیان مسلماننما به نشر اسرائیلیات پرداختند اما این حرکت موذیانه از دید نافذ امامپنهان نماند و آن حضرت با تأسیس دانشگاه علمی و کرسیهای نظریهپردازی ضمن ایجاد ارتباط با پیروان فرق اسلامی، فرهنگ و تمدناسلامی را از خطر انحراف حفظ کردند. حجتالاسلام امیرعلی حسنلو؛ مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه، پژوهشگر و نویسنده تاریخ اسلام در گفتوگوی پیش رو به تحلیل روش و سبک مدیریتی امام باقر(ع) در حوزه دین و فرهنگ پرداختهاست.
ویژگیهای تاریخی- فرهنگی عصر امام باقر(ع) که زمینهساز تحولات علمی شد، چه بود؟
دوره امامت امامباقر(ع) دورهای بسیار حساس برای اسلام بود. گروههایی از مکتب فکری و سیاسی امویان برخاستهبودند و گرایشهای حدیثی، تفسیری و تاریخنگاری داشتند که برای جهان اسلام بسیار خطرناک بودند. گروههای جبرگرا، داعش و القاعده نتیجه همان تفکرات است. تاریخ نگاریهای مغرضانه و کینهتوزانه فضایی برای انحراف ایجاد کردهبود. ترفند امویان این بود که ضمن به خاک و خون کشیدن شیعیان و مسلمانان راستین، به محو سنتهای نبوی و ایجاد انحراف در برداشت از قرآن دست بزنند؛ بنابراین به تأسیس فرقههای انحرافی فکری و مذهبی پرداختند.
«مرجئه»، «جبریه» و «مفوضه» دستاورد این حرکت امویان است. امامباقر(ع) دراین عصر، جهادی بزرگ آغاز کرد و با همه این فرقههای ساختگی به مبارزه پرداخت. اساسیترین حرکت و نهضت علمی دوران امامباقر مبارزه با افکار منحرف است.
یهودیان به ظاهر مسلمان شده، گروه خطرناک دیگری بودند که تأثیری عمیق بر فرهنگ و علم گذاشتند. این گروه حتی مرجعیت علمییافته و جعل حدیث میکردند که به نام اسرائیلیات شناخته میشوند. مبارزه با یهود و القائات سوء آنها در فرهنگ اسلام، بخش مهمى از برنامه کاری ائمه طاهرین بود. امامباقر(ع) تحریف و نگرشهای متأثر از اسرائیلیات را آشکار و مردود ساخت. تحریفهایی در خصوص معصوم نبودن انبیا، توحید و جسم قائل شدن برای خداوند، برتری بیتالمقدس بر کعبه و.... از انحرافات عقیدتی بود که از اندیشه یهود وارد دنیای اسلام شد و امامباقر(ع) به مبارزه با آن پرداخت.
امامان دیگر شیعه نیز بعدها با تعابیرى نظیر «لا تشبّهوا بالیهود» مىکوشیدند تأثیر فکری و فرهنگى نامطلوب را که میان مسلمانان به وجود آمدهبود، از بین ببرند. پیروان اهلبیت(ع) در مقابل این اندیشههاى انحرافى و عوامپسند، ایستادند و از آسیب آن در امان ماندند. آنچه امروز به عنوان شبهات به اسلام از سوی جریانهای استعماری وارد میشود، برگرفته از همان اسرائیلیات است اما منابع شیعه به برکت امامباقر(ع) از این انحرافات پاک است.
چرا در دوره امامباقر(ع) گرایش به علم و علمآموزی بین مردم رونق گرفت؟
اصل علمآموزی در جوهره دین وجود دارد، چون فهم قرآن و دین مستلزم داشتن علم است. به همین منظور پیامبر(ص) مسلمانان را به فراگیری علم تشویق میکرد و آن را واجب میدانست. تعالیم قرآن نیز علمآموزی را مهمترین وظیفه انسان میداند و علما را بالاترین افراد امت معرفی میکند. نهضت علمی که امامبرپا کرد، اینگونه اساس و بنیانی دارد که متصل به علوم وحیانی و نبوت است. از مهمترین عناصر شکوفایی تمدناسلامی تلاشهای علمی و تربیت نسلی عالم برای حفظ و رونق تمدناسلامی است. اگر تلاش علمی ائمه(ع) به ویژه امامباقر(ع) از بعد دانشی تمدناسلامی جدا شود، قطعا این تمدن با چالشی بزرگ مواجه میشود. ابعاد تأثیرگذاری علمی اهلبیت(ع) و دانش آنان در رونق و شکوفایی تمدناسلامی بسیار مهم و قابل توجه است؛ یکی از این وجوه مهم و کارکرد مهم آن در راستای حفظ تمدناسلامی، تربیت شاگردان، ترویج دهندگان، حافظان و میراثداران این علوم است.
امام باقر(ع) چه نقشی در تقویت گرایش علمی جامعه داشت؟
اقدامات علمی امامباقر(ع) و امامصادق(ع) سبب پیدایش مکتبی با فرهنگی غنی شد که بعدها به مکتب جعفری شهرت یافت و عملا در زمان امامصادق( ع) به بار نشست. این مکتب فکری که در تمام زمینهها، علوم اهلبیت را به طور منظم ارائه میکند نتیجه بیش از نیم قرن(از سال ۹۴ ـ ۱۴۸) تلاشهای پیگیرانه این دو امامشیعه است.
انتخاب چنین موضعی در جامعه سیاسی آن روز، که امویها و بعد از آن عباسیها برای بقای حکومت خویش هر مخالف و مخالفتی را به شدت سرکوب میکردند، طبعا نمیتوانست همراه با شرکت در اقدامات سیاسی مهم باشد، موضع اصلی امامدر این برهه بیان معارف اسلام و تدوین فرهنگ دینی بود. در عین حال امامخلافت را حق خود و پدرانش میدانست که قریش آن را به زور غصب کردهبود. مخالفت با حکام جور و دعوت به مبارزه منفی با آنها از مواضع روشن و مشخص امامبود. با وجود چنین نگرشی امامباقر(ع) نقش مهمی در رونق علمی امت اسلام ایفا کرد تا ضمن حفظ شیعیان، فرهنگ و تمدناسلامی را سر و سامان دهد. امامدر زمانه خود یکی از معتبرترین دانشمندان جامعه شناخته میشد که همگان به آن اعتراف داشتند. به همین دلیل در جلسات درس امامهمواره صدها نفر از مناطق مختلف قلمرو اسلامی به ویژه ایران، برای فراگیری علوم به دارالعلم امامکه در مدینه مستقر بود، میآمدند. دانشگاه اهلبیت به گواه تاریخ بیش از ۴۰۰۰ دانشجو را تربیت کرد.
چرا امام به عنوان هسته مرکزی تقویت قوای علمی جهان اسلام وارد میدان شد؟
امامباقر در دوران زندگی امامسجاد(ع) جامعه را به خوبی شناخت و با انحرافات فکری آن آشنا شد. باقرالعلوم(ع) بعد از شهادت امامزینالعابدین، هدایت فکری و رهبری شیعیان را عهدهدار شد.
مرحله بعدی تدابیر مهم امام(ع) بنیانگذاری علوم اسلامی و مقابله با انحرافات امویان بود. اگر اقدامات امامنبود، انحرافات فکری و فرهنگی که توسط امویان به وجود آمدهبود، هسته اصلی دین را هدف قرار دادهبود و خطر آن امت اسلام را از مسیر اصلی خارج میکرد. امام(ع) دراین شرایط وارد میدان شد. با عموم مردم، دانشمندان و نخبگان ارتباط برقرار کرد. کرسیهای آزاد نظریهپردازی با نخبگان را برپا کرد تا اصل دین را از سقوط حتمینجات دهد. امامباقر(ع) به علم معنا داد. باقرالعلوم(ع) به معنای واقعی شکافنده علوم بود.
عملکرد امام باقر(ع) در مدیریت علمیو فرهنگی امت و ملت چه پیامیبرای ما دارد؟
برای مقابله با انحرافات جدید که سرعتی فوقالعاده هم دارند، باید برنامههای جدید طراحی کرد، از ابزارهای نوین ارتباطی بهره گرفت تا پیام اهل بیت که همواره احیاگر اندیشه بشری بوده، به گوش جهانیان برسد.
این که از ابزار جدید برای انتقال پیام دین استفاده کنیم، راهی است که امامباقر(ع) پیمود. باید دید در سیره باقرالعلوم(ع) برای رهایی از این آسیبهای بزرگ چه راهکارهایی وجود دارد؟
امامباقر(ع) در زمان خود به یک مولفه مهم پرداخت و آن ارتباط وسیع با مردم و نخبگان علمی بود. امامتعامل با مردم و ارتباط با آنان را یکی از روشهای اثرگذار و اصلاح جامعه میدانست؛ بنابراین در کلاس درس حضرت از همه فرق مسلمین شرکت میکردند. امروز مسؤولان فرهنگی و علمیباید ضمن برقراری ارتباط فیزیکی و مجازی با مردم به تربیت نسل مربی بپردازند و مردم را سرمایه جامعه ببینند.
من معتقدم جمع کردن و فیلتر کردن راهکار درست نیست؛ اگر یکی را فیلتر کنند یکی دیگر اختراع و منتشر خواهدشد. باید به دنبال راهکارهای منطقی و عقلانی بود. تعطیل کردن راه حل نیست، باید ریشهها را درمان کرد.
شکلگیری نظام فکری منسجم شیعی
امامباقر(ع) موسس نظام فکری منسجمی بود که پرچمدار مبارزه با اندیشه باطل اموی و عباسی بود. پیشوای پنجم ما، با تربیت شاگردان بسیاری از میان مسلمانان در برابر فقیه تراشی و حدیث جعلی یهودیان ایستاد. شاگردانش را به کلیه بلاد فرستاد تا صدای علم و فرهنگ دینی باشند. با این روش گستره تمدناسلامی از مدینه به کل جغرافیای اسلامیرسید و مکتب اهل بیت در همه جا ریشه دواند. اگر برخورد دقیق و حساب شده امامنبود، اثری از تمدناسلامی با وجود نفوذ یهودیان باقی نمیماند.
/انتهای پیام/