به گزارش «سدید»؛ نام امیرحسین قهرایی با سینمای کودک عجین شده است و تقریبا اکثر آثار کارنامهاش در حوزه کودکونوجوان است. او جزو نسل اول فیلمسازان کودک است که موتیف اصلی آثارش از «علیکوچولو» و «چاقولاغر» گرفته تا مجموعه «دوربینمخفی» شالودهای از طنز و دنیای فانتزی را با خود به همراه دارد. قهرایی این روزها فیلم سینمایی «بازیوو» را بر پرده سینماها دارد که بعد از حدودا دوسالی که اکرانش به تعویق افتاد، امروز اکران شده و از استقبال نسبتا خوبی هم بهره برده است. اکران این فیلم بهانهای شد تا با این کارگردان درباره سینمای کودک و دنیای کودکانونوجوانان و دغدغههایشان به گفتگو بپردازیم.
این کارگردان در ابتدای بحث، به نقش تکنولوژی جلوههای ویژه رایانهای در ساخت بازیوو اشاره میکند و میگوید: آنچه امروز از بازیوو روی پرده سینماها میبینید ۵۰درصد کاری است که در ذهن داشتم. چون بهدلیل شرایطی که در اواسط فیلمبرداری پیشآمد بالاجبار کار را زودتر به اتمام رساندم. درواقع اگر فرصت بیشتری داشتیم جلوههای رایانهای فیلم را بهتر درمیآوردیم، اما بههرحال با همین سر و شکل هم دیدهام بچهها از تماشای فیلم لذت برده و شاد شدهاند. با ورود تکنولوژی، فضای مجازی، بازیهای رایانهای جذاب و ماهواره بچههای امروز کمتر میتوانند در فضای ذهنی خود رویاپردازی کنند. در حالیکه به عقیده من کودکان به داستان نیاز دارند.
آنها با داستان رویا میسازند، تخیل میکنند و در آن تخیلات برای خود هدف تعریف مینمایند. بازیوو این فضای فانتزی را در اختیار کودکان میگذارد.
او هدف از ساخت این فیلم را سرگرمکردن کودکان میداند میگوید: در بازیوو نهتنها من بلکه تمام گروه تحقیقات وسیعی روی گیمهای بازی و کلا دنیای کودکان انجام دادیم. هدفم از ساخت این فیلم سرگرمیسازی مفید برای بچهها بود. ادعایی هم ندارم، اما همین که کودکانونوجوانان با دیدن این فیلم میتوانند دو ساعت از عالم واقعیت دور شوند و در دنیای فانتزی لذت ببرند یعنی کارم را درست انجام دادهام. تمام آثارم هم این حالت فانتزیگونه را دارند، چراکه اگر بستر فانتزی مناسبی را برای کودکان فراهم کنیم خلاقیتشان را تقویت کردهایم.
به گفته قهرایی، بازیوو روایتگر داستانی تخیلی است. در این فیلم شاید برای اولینبار دغدغه بچههای امروزی سوژه فیلم شده. بچههایی که گیم و رسانههای دیجیتال دنیای پیرامونشان را احاطه کرده و توان یادگیری و عکسالعمل سریعی در مقایسه با نسل ما دارند. در این فیلم میبینیم که غول بزرگ سرزمین بازیوو با نام «سیلوس»، چون از بچهها بسیار شکست خورده، خسته شده و میخواهد برنده شود، اما از آنطرف «ماپان»، مخترع بازیها و خالق سرزمین بازیوو برای نجات سرزمینش از چنگال این غول بزرگ به دنبال پیداکردن قهرمانی از میان بچههای زمین است و ژوبین، پسربچه دست وپاچلفتی بدترین انتخاب ممکن برای این کار است. چون او اعتمادبهنفس ندارد. در ادامه داستان میبینیم که ماپان روی اعتمادبهنفس ژوبین کار میکند و درنهایت ژوبین میتواند بر این غول بزرگ غلبه کند.
قهرایی ادامه میدهد: به کمک تکنیکهای رایانهای پیشرفته امروز دیگر میتوان به تصورات ذهنی یک کارگردان عینیت بخشید. یعنی آنچه را که من بهعنوان کارگردان تصور میکنم بهراحتی میتوانم بسازم.
این کارگردان با بیان اینکه باید با نگاه کودکان برای آنها فعالیت کرد، میگوید: ۶۷سال دارم و کودک درونم هنوز زنده است. شاید باورتان نشود، اما خانه من پر از گیمهای رایانهای است. میخواهم بگویم با دنیای بچهها کاملا عجین هستم و با نگاه یک بزرگسال برای آنها فعالیت نمیکنم. بارها اعلام کردهام که اگر بچهها بازیوو را دیدند و دوست نداشتند دیگر هرگز کاری برای کودک نمیسازم. بعد از بیش از ۴۰سال فعالیت برای کودکان اگر ندانم چطور بچهها را سرگرم کنم که یعنی به درد این کار نمیخورم. امیدوارم ارگانهای نگران سینمای کودک حمایتشان را از معدود فیلمهایی که در این حوزه ساخته میشود دریغ نکنند، چراکه به واسطه فرهنگسازی و تربیت کودکان امروز شاهد آینده بهتر و سالمتری در جامعه خواهیم بود.
از قهرایی میپرسیم چه شد که گیم و دنیای دیجیتال را بهعنوان محتوایی برای ساخت فیلمی درخصوص کودکان و نوجوانان انتخاب کردید و او اینطور پاسخ میدهد: در وهله اول ذکر کنم که اصولا فیلم مثل بازی فوتبال است. به این معنا که تکتک نفرات سازنده در میزان نتیجهبخشی آن تاثیرگذار هستند.
سلمان خورشیدی (نویسنده) داستان اولیهای در مورد گیم و ورود به دنیای بازیها نوشته بود که من آن را دوست داشتم. پس از آن میثم معراجی (جانشین تهیهکننده) به دلیل سابقه کاریام در ساخت سریال کودک، آگاهی و همچنین تجربهام در صحنههای دیجیتال و رایانهای ساخت این فیلم را به من پیشنهاد دادند که بعد از چندین جلسه مشترک سناریو به این صورت که میبینید نهایی شد. از نظر من بازیهای رایانهای در هوش بچهها بسیار تاثیرگذار است. چون در این بازیها معمولا خود بچهها باید راهحل مسألهها را پیدا کنند. بازیهای رایانهای برخلاف بازیهای زمان کودکی ما نیاز به فکر دارد و به همین دلیل یادگیری آن برای کودکان نسل جدید ضروری است. البته همانطور که میدانید هزینه این بازیها گزاف است و امیدوارم شرایطی فراهم شود که تمام کودکان این سرزمین بتوانند از آن بهرهمند شوند.
او با تاکید بر رعایت سهم بزرگترها در کلیت این فیلم میگوید: بازیوو فیلم کودک نیست بلکه فیلم خانواده است و بزرگها هم در این فیلم سهم عمدهای دارند. چون باید دنیای زیبای کودکان را درک کنند و به آن احترام بگذارند.
این کارگردان در پایان با بیان اینکه سینمای کودک از دهه ۶۰ و ۷۰ تاکنون دستخوش تغییرات گستردهای شده، توضیح میدهد: بعضیها فکر میکنند سینمای کودک یعنی فیلمهایی که بازیگران آن بچهها باشند، درحالیکه سینمای کودک یعنی فیلمی که در ظاهر بچهها را سرگرم و در لایههای مستتر به بچهها مفاهیم زندگی بیاموزد.
انتهای پیام/