به گزارش «سدید»؛ توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام، دو شیوه مطمئن در سبک زندگی اسلامی هستند که قلب انسان را در افت و خیزهای زندگی محکم میکنند. زیارت ائمه و امامزادهها، هیئتها، مجالس قرآن و مراسم دینی که به مناسبت عزا یا میلاد اهل بیت علیهم السلام برگزار میشوند هم راهی برای محکمتر کردن پایههای توکل و توسل ماست تا در پستی و بلندیهای زندگی روزمره خود را نبازیم و ایمانمان را قویتر کنیم.
در گفتگو با دکتر طاهره محسنی، استاد حوزه و دانشگاه، به بررسی زمینههای تقویت توسل، ضرورت برگزاری مجالس روضه و قرآن و ترویج فرهنگ حسینی در زندگی پرداخته است.
رمزهای توسل به اهل بیت علیهم السلام
در اسلام سفارشهای زیادی در زمینه توسل به ائمه اطهار علیهم السلام شده است. نقش توسل و ارتباط ما با اهل بیت علیهم السلام در زندگی چیست؟
در موضوعات دینی و اسلامی یک موضوع توکل به خدا است و یک موضوع، توسل به اهل بیت علیهم السلام. توکل نیازمند روح دینی قوی است تا انسان امور خود را به خدا بسپارد، هرچند که خودش هم در رسیدن به موفقیتها تلاش میکند.
توجه داشته باشید که اعتقاد و ایمان انسان باید شهودی باشد تا مفهوم اصلی توکل به خدا را درک کند و در افت و خیزهای مختلفی که در زندگی به وجود میآید، از قلبی مطمئن و روحی آرام برخوردار باشد. در غیر این صورت انسان با وجود مشکلات، خیلی زود مستأصل خواهد شد و حتی امکان دارد از نظر اعتقادی و دینی هم سقوط کند. اما به این دلیل که همه انسانها دارای قدرت ایمانی و اعتقادات شهودی نیستند و به گفته امام خمینی دریادل نیستند، باب توسل به روی ما باز است.
زندگی شهری یا آپارتماننشینی مجالس خانگی قرآن را کمرنگ کرده است
توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و امامزادهها دارای برکاتی است که مهمترین آن موضوع معرفت نسبت به آن بزرگان است. به ما گفته نشده به صرف نیاز به در خانه اهل بیت علیهم السلام برویم. به عنوان مثال معرفت نسبت به امام حسین علیه السلام شرطهایی دارد که یکی از آن شروط، توسل به حضرت است، همان طور که در دعای توسل هم این نکته عنوان شده است.
اصولاً دعای توسل، زیارت جامعه و زیارت ائمه علیه السلام معرفت نسبت به آن بزرگان را به ما آموزش میدهد. امام خمینی در این باره اعتقاد داشتند که شیعه بیسواد نیست وقتی جامعه کبیره میخواند. چون زیارت جامعه سراسر معرفت نسبت به امام زمان و امامان معصوم علیهم السلام است.
در مرحله بعد انسان در اوج سختیها و ناآرامیها شریطی خواهد داشت که با توسل قلبش آرام میگیرد و حس میکند گویا ائمه خدا پشتیبان و مددکار او هستند و در شرایط گوناگون از او حمایت کرده و شفیع انسان هستند. بر این اساس روحیه شفاعت و روح توسل از منظر رهایی از سختیهای دنیا و حتی سختیهای برزخ و قبر اهمیت زیادی دارد.
راهی برای واسطه قرار دادن اولیاء در نزد خدا
مرحله سوم که برای توسل وجود دارد این است که مردم تصور میکنند اگر نیاز و حاجتی داشتن باید آبروی بزرگی را واسطه قرار دهند و خدا به آبروی آن شخصیت بزرگ، حاجت آنها را برطرف میکند. به همین دلیل عامه مردم به خاطر نیازها و حاجتهای خود هم که شده توسل به ائمه اطهار علیهم السلام را دارند.
نکتهای که در این باره باید به آن دقت شود، آن است که هر اندازه معرفت انسان نسبت به امامان معصوم علیهم السلام بیشتر باشد، ایمان به آنها هم قویتر و روح توسلات عمیقتر و مستحکمتر خواهد بود؛ به طوری که انسان احساس میکند لحظهای را بدون توسل به امام حی و حاضر سپری نمیکند. به خصوص امام حاضر که تمام امور به دست ایشان انجام میشود و ما باید برای تمام مسائل روزمره زندگی خود به آن حضرت مراجعه کنیم. این حقیقت توسل است، اما گاهی در این مسئله خرافهها و بدعتهایی وارد میشود.
زیارت در نقشه توسل
به زیارت ائمه اطهار علیهم السلام اشاره کردید. زیارت در کجای نقشه توسل قرار دارد؟
زیارت مزارهای مطهر در تمام ادعیه ما سفارش شده است؛ به ویژه زیارت ائمه اطهار علیهم السلام و به طور ویژه زیارت حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام، که شیعیان باید در هر شرایط چه در اوضاع امنیت و چه در خطر، به زیارت کربلا بروند.
زیارت به این دلیل که ملائکه رحمت حضور دارند و روحیه توسل قوی میشود، آثار بسیار خوبی میتواند داشته باشد. توصیه نسبت به زیارت امام معصوم یا امامزاده یا اولیای خدا است. اما اگر زیارت همراه با معرفت باشد، ارزش و منزلت بسیاری خواهد داشت.
چرا گاهی در زیارت زبان بند آید؟
گاهی اوقات انسان به زیارت ائمه اطهار علیهم السلام میرود، اما در زمان زیارت گویا زبان انسان بند آمده و نمیتواند به خوبی با آن بزرگان ارتباط برقرار کند. دلیل این موضوع چیست؟
زمانی که به زیارت ائمه اطهار علیهم السلام میرویم، به درستی نمیدانیم چگونه باید با امام معصوم ارتباط برقرار کنیم. به این دلیل که این نکته را نمیدانیم، عظمت و ابهت حرم ما را میگیرد و نمیتوانیم چیزی بگوییم. فقط، چون سفارش شده، دعا میخوانیم. البته شرط ارتباط با امام، طهارت روح است. تا زمانی که طهارت نباشد، ارتباط هم حاصل نمیشود. ممکن است شخصی طبق عادت زیاد دعا و نماز بخواند، اما این اصل زیارت نیست.
حقیقت زیارت
پس اصل زیارت چیست؟
اصل زیارت این است که ارتباط با امام معصوم برقرار شود، مانند امام حاضر. ما الان با امام زمان خود هم نمیتوانیم ارتباط برقرار کنیم، چه برسد به ائمه که شهید شدهاند.
هر اندازه بتوانیم با امام حاضر راحتتر ارتباط برقرار کرده و با آن حضرت گفتگو کنیم، با ائمهای که به زیارت آنها میرویم هم بهتر ارتباط برقرار میکنیم. کلید و حقیقت زیارت این است که حضور امام را درک کنیم.
ضرورت تبیین جایگاه قرآن در هیئتها
در مجالس مذهبی در گذشته عموماً قرآن، محور جلسه بوده و مردم به بهانه قرآن دور هم جمع میشدند و روضه و عزاداری در فرع بود. اما امروزه برعکس شده است. الان بیشتر مجالس به سمت اهل بیت علیهم السلام کشیده میشود و حتی گاهی معارف عمیق اهل بیت عنوان نمیشود، بلکه تنها به مداحی و شور میپردازند.
همان طور که اشاره کردید مجالس مذهبی در گذشته محور اصلی داشت و آن هم قرآن بود، چون این مسئله در خانوادهها پررنگ بود که زکات منزل، خواندن قرآن است و خانوادهها به این امر مقید بودند که زکات منزل خود را بپردازند. به همین دلیل مجالس قرآن در منازل بیشتر بود.
اما امروزه جلسههای قرآنی کمتر از گذشته شده است، چون دارالقرآنها تأسیس شدهاند، مردم تصور میکنند که برای پرداختن به امور قرآنی باید تنها به این مراکز مراجعه کنند. به همین دلیل مجالس خانگی قرآنی به قدرت گذشته نیست.
من اعتقاد دارم در این زمینه رسانهها و صدا و سیما باید فرهنگسازی انجام بدهند. در عین حال سازمان تبلیغات وظیفه دارد به رسانهها ابلاغ کند که جایگاه قرآن تنها در محیطهای آموزش قرآن، حوزههای علمیه و دانشگاه نباشد. قرآن باید در محیطهای غیرآموزشی هم حضور پررنگ داشته باشد.
دارالقرآن نباید زمینه کمرنگ شدن مجالس خانگی قرآن شود
خوب است رسانهها این تصویر را نشان بدهند که در مجالس مذهبی قدیم این طور بود که در آن قرآن میخواندند و روضه و مداحی هم در کنار آن قرار داشت. حتی اگر کسی بهتر از دیگران قرآن را تلاوت میکرد، به دیگران هم آموزش میداد. خوب است هیئتهای مذهبی در عین اینکه به موضوعات اهل بیت علیهم السلام میپردازند، قرآن را هم محور قرار دهند. این نکته را رسانهها باید پررنگ کنند.
عامل دیگری که موجب کم شدن جلسات قرآنی شده، این است که در گذشته خانهها بزرگتر از امروز بودند. اما به دلیل زندگی آپارتماننشینی این امکان وجود ندارد که در منازل، محفلهای قرآنی وسیع برگزار شود. مردم دوست دارند، اما امکانش را ندارند. هرچند باید دقت داشت مجلس قرآنی را میتوان با تعداد کمتری افراد هم برگزار کرد.
این نکته درست است که مجلسهای خانگی به دلیل آپارتماننشینی کم شده، اما مجالس غیر خانگی هم بر محور قرآن نیستند.
باید برای حل این موضوع برای کسانی که متصدی هیئتها هستند جلسه گذاشته شود و به آنها آموزش داده شود که بهتر است در ابتدای مجلس قرآن خوانده شود و بعد در مورد قرآن و معارف آن صحبت کنند. بعد روضه خوانده شود. یعنی قرآن در کنار همه برنامهها وجود داشته باشد.
از همراهی قرآن و اهل بیت علیهم السلام غفلت نکنیم
شما فکر نمیکنید در ذهن بعضی از مردم، قرآن و امامان معصوم علیه السلام از هم فاصله گرفتهاند، با وجود اینکه ما حدیث ثقلین را داریم که به پیوستگی قرآن و اهل بیت تاکید دارد؟
نه، اینطور نیست. من احساس میکنم فقط غفلت است. حتی مردم هم این باور را ندارند. بحث غفلت است، مردم تصور میکنند قرآن خواندن مخصوص ایامی مثل ماه رمضان است. اگر برای مردم تبیین شود که قرآن را باید در کنار اهل بیت داشته باشند، همان طور که در عزاداریها برای امام حسین علیه السلام این گونه اشک میریزند، روضه بر پا میکنند و سینه میزنند، حتماً برای قرآن هم هزینه خواهند کرد.
ما میبینیم در ماه رمضان محفلهای قرآنی زیادی حتی در خانهها برگزار میشود و ماه محرم و صفر را فقط مخصوص عزاداری میدانند و تصور میشود تکلیف دیگری ندارند. متصدیان برگزاری مجلسهای مذهبی و هیئتها باید در این باره برنامهریزی کنند و مردم هم حتماً استقبال میکنند. من اعتقاد دارم برنامهریزیها باعث شده قضیه این طور به نظر بیاید.
متصدیان مجلسها هم اهمیت زیادی دارند. خود مسئولین و کسانی که دعوت میکنند مؤثر هستند. من این موضوع را بارها دیدهام. به عنوان مثال در ایام شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها دنبال کسی هستند که فقط مداحی کند، هیچ وقتی برای سخنرانی و گفتن از معارف ائمه اطهار علیهم السلام ندارند. این کار باید اصولیتر انجام شود.
روضهها را دست کم نگیریم
خوب است اشارهای به سیره اهل بیت علیهم السلام در عزاداریها داشته باشیم. طبق روایتهای اسلامی که در این زمینه وجود دارد، سبک عزاداری خود ائمه اطهار علیهم السلام چطور بوده است؟ به عنوان مثال امام صادق علیه السلام چگونه برای امام حسین علیه السلام عزاداری میکردند؟
روضه خیلی مهم است. هیچ چیز جای روضه را نمیگیرد. مثلاً امام خمینی را ببینید، وقتی محرم میشد حتماً در مجلسهای خود روضهخوان داشتند. روضه خوان ۱۰ دقیقه تا یک ربع ساعت روضه میخواند.
در احادیث بر روضه خواندن تأکید زیادی شده و روضهخوانی با مداحی فرق دارد. امروزه روضهخوانی و مداحی در بعضی مجالس با هم مخلوط شده است. روضهخوان باید حتماً عالم دین باشد، چون فرازهایی که در روضه خوانده میشود با مداحی فرق دارد. معمولاً روحانیون آخر سخنرانی خود روضه میخوانند و آن اصل است، نه مداحی. مردم تصور میکنند مداحی اصل است. چون مداحی برای مردم شور دارد.
جایگاه قرآن در مجالس روضه دیده شود
من فکر میکنم خوب است هیئت یا کمیتهای تشکیل شود از سوی سازمان تبلیغات و مسائلی را که در محافل عمومی و هیئتها وجود دارد، آسیبشناسی کنند. بعد کارشناسها بنشیند و راهکارهایی ارائه شود که چطور میتوان مردم را به سبک صحیح دقیق و اسلامی عزاداری هدایت کرد.
واقعیت این است که مردم ما از روضه و مجلسهای ائمه اطهار علیهم السلام استقبال میکنند. من هر شهر و استانی که رفتهام، چه کوچک و چه بزرگ، مردم از مجلسهای اهل بیت استقبال زیادی میکنند. متصدیان و ادارهکنندگان این مجالس باید به این نکته دقت کنند و برنامهریزی داشته باشند. من خودم وقتی در ایام محرم مقتل بیان میکنم مردم گریه میکنند، حتی روضه هم نمیخوانم. پس ضعف را در مردم نمیبینم. باید این مسئله توسط نهادهای مرتبط آسیبشناسی شود.
انتهای پیام/