به گزارش «سدید»؛ دکتر حمیدرضا قلیچخانی متولد۱۳۴۷ خوشنویس، پژوهشگر، فارغالتحصیل ادبیاتنمایشی، کارشناسیارشد زبان و ادبیاتفارسی و فارغالتحصیل مقطع دکتری از دانشگاه دهلی است. او تاکنون چند کتاب و مقاله تالیف و به زبانهای مختلف ترجمه کرده است. قلیچخانی در سال ۹۷، طوبی زرین، نشان عالی و لوح یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی را در بخش پژوهشگران هنرهای تجسمی دریافت کرده است. با این استاد برجسته خوشنویسی درباره نبود برنامه مدون برای حمایت و توسعه خوشنویسی، مهاجرت خوشنویسان کشور، دلایل مقبولیت هنر خوشنویس در دهه ۶۰، تجربه خوشنویسی و برگزاری کلاسهای مجازی در دوران کرونا و جدیدترین تالیف او که در ارتباط با ام سلمه، دختر فتحعلیشاه برجستهترین بانوی خوشنویسی است، گفتگو کردیم.
قلیچخانی درباره هنر خوشنویسی و فرازوفرودهایی که طی دهههای اخیر داشته است گفت: بعد از انقلاب اسلامی خوشنویسی در ایران و هنرهای وابسته به آن به اوج رسیدند که در تاریخ ۱۴۰۰ساله این هنر خاص است. مثلا بانوان خوشنویس به اندازه تاریخ خوشنویسی ایران در این ۴۰ سال پرورش پیدا کردند. البته ما این را منسوب میکنیم به برنامههای آموزشی انجمن خوشنویسان و پاسداری از خوشنویسی که در ۴۰ سال اخیر داشتیم، اما امروزه و در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده با معضل ترافیک خوشنویس مواجه هستیم و خواهیم بود. ترافیک زیادی در دهههای ۶۰ و ۷۰ در خوشنویسی ایجاد شد و علاقهمندان زیادی به شکل تخصصی وارد این حوزه شدند، اما این افراد امروز دچار بیکاری مفرط شدهاند. با اینکه مدارج استادی دارند، اما برخی از آنها درآمدشان در ماه به پنجمیلیون تومان هم نمیرسد. یعنی برنامهای نبوده و با گسترش اینترنت و فضای دیجیتال هم همراه شده است. با اوجگرفتن آموزشهای خوشنویسی و مشاغل مرتبط با آن مثل پارچهنویسی و تابلونویسی، امروز شاهدیم که بازار کار بسیاری از این مشاغل از بین رفته و عده کثیری بیکار شدند و این روند متاسفانه ادامه خواهد داشت، چون تا این نسل متخصص زنده است این بالانسنبودن ادامه خواهد داشت.
هنر مقبول دهه ۶۰
وی درباره اینکه چرا در دهه ۶۰ خوشنویسی یک هنر مقبول بود و جزو دروس اصلی مدارس قرار داشت، ولی امروز مثل گذشته به آن اهمیتی داده نمیشود، به کاربردی بودن هنر خوشنویسی در آن سالها اشاره کرده و گفت: اگر میخواستیم روزنامهدیواری کار کنیم یا پارچهای نوشته شود همه اینها با خوشنویسی گره خورده بود. به یاد دارم دوران سربازی در دهه ۶۰ در پادگان پارچهنویسی میکردیم یا تصاویر شهدا را با رنگ کار میکردیم، اما امروز همه این کارها با رایانه انجام میشود. پرینت میگیرند و بنر را به شکل چاپی آماده میکنند. ارتباط کاربردی این هنر تا اندازهای با آموزش همخوانی ندارد. یک بخش عمدهای از کارکرد خوشنویسی از بین مردم رخت بر بسته است. البته این میتواند جنبه مثبت هم داشته باشد. برای کشوری با جمعیت بیش از ۸۰میلیون نفر صد خوشنویس لازم داریم. افرادی که حرفهای باشند و کار موزهای تولید و نمایشگاه حرفهای برگزار کنند، اما وقتی این تعداد به چند هزار نفر میرسد طبیعی است که این افراد بازار کار ندارند.
وی درباره اینکه چقدر تکنولوژی بر حاشیه رفتن خوشنویسی اثر منفی داشته است، افزود: البته میتوان از زاویه دیگری به این موضوع نگاه کرد و عکاسی را مثال زد. در کشور ما شاید نزدیک به ۷۰ میلیون نفر گوشی موبایل دارند و با آن عکاسی هم میکنند. این موضوع سبب نمیشود رشته عکاسی از دانشگاه حذف شود. دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته عکاسی زیر نظر بهترین استادان این رشته تدریس میشود و به نظر من عکاسی کردن همه مردم با موبایل هیچ لطمهای به این هنر نمیزند. خوشنویسی را هم میتوان از این زاویه دید. همه میتوانند با فونتهای مختلف روی جلد کتاب یا پوستر کار کنند. این امر باعث نشده منزلت و ارزش هنر خوشنویسی کم شود. کما اینکه امروز شاهدیم آثار استادانی، چون استاد غلامحسین امیرخانی و استاد محمد احصایی ارزشمندتر و مخاطب پسندتر شده است. آثار این اساتید در حراجها وارد شده، اما نکته این است که آن گروه و قشر میانی که جزو ۱۰۰هنرمند برتر خوشنویسی نیستند از طرفی هم نمیخواهند در مدارس و هنرستانها معلم هنر شوند، چون معتقدند مدارج بالای هنری دارند. انتقاد من هم به همین است که وقتی وزارت ارشاد و انجمن خوشنویسی به این افراد درجات هنری میدهد بهجای ۱۰۰هنرمند خوشنویس، یکباره ۳۰۰۰ خوشنویس داریم که مدارج بالا و ممتاز دارند که نه تن به معلمی میدهند و نه هنوز مثل استاد عباس اخوین و استاد کیخسرو خروش از چهرههای ماندگار خوشنویسی شدهاند. در نتیجه این موضوع باید آسیبشناسی شود. کسانی هستند که خود را حرفهای میدانند، اما جامعه هیچ تقاضایی از آنها ندارد و به این ترتیب بالانس عرضه و تقاضا به مشکل برخورده است. در حالی که در دهه۶۰ مردمیترین هنر خوشنویسی بود. به یاد دارم سال ۶۵ در مسجد محله کلاس خوشنویسی رایگان برگزار کردم و بیش از ۷۰ نفر در این کلاس شرکت میکردند، اما امروز اگر بخواهیم کلاس برگزار کنیم شاید ۴ نفر حضور پیدا کنند. این نشان میدهد مخاطب و بازار، پسند جامعه نیست و ورود تکنولوژی و اینترنت و ... هم تاثیر دارد. کما اینکه پیشبینی وزارت آموزش و پرورش و سازمان فنیوحرفهای این است بچههایی که این روزها در مقطع ابتدایی تحصیل میکنند زمانی که دیپلم بگیرند ۶۰ درصد مشاغلی که الان وجود دارد آن زمان دیگر وجود نخواهد داشت و این نشان میدهد جامعه با یک سرعت و شتاب زیاد در حال تغییر و تحول است.
مهاجرت هنرمندان خوشنویس
دکتر قلیچ خانی درباره جایگاه خوشنویسی ایران و دلیل مهاجرت هنرمندان خوشنویس از ایران به جنبههای مثبت و منفی این موضوع اشاره کرد و یادآور شد: جنبه مثبت این است که ما ظرفیتی در خوشنویسی داریم که باعث شده کشورهای دیگر مثل کشورهای عربی و ترکیه، نگاه ویژهای به هنرمندان ما داشته باشند که به نظر من دستاورد مهم و قابل صادر کردن است، اما از جنبه منفی وقتی به این موضوع میپردازیم باید به نبود بازار کار در ایران اشاره کنیم. همزمان با خراب شدن بازار کار در ایران، مسابقات مختلف بینالمللی در کشورهایی، چون الجزایر، قطر و بهویژه ترکیه برگزار میشود. در ترکیه، چون خط فعلی آنها عربی و فارسی نیست در نتیجه اقبالی به خوشنویسی ایران دارند. از طرفی با ریز شدن در عملکرد کسانی که آنجا میروند متوجه میشویم ترکیه سلیقه خودش را به هنرمندان ما اعمال میکند. یعنی نمیتوانند خط ثلث و نسخ ایرانی بنویسند و اینها را به سمت عثمانی و عربی برمیگردانند.
شاگردانی بودند که نزد من کار میکردند بهویژه چند بانوی خوشنویس که امروز در استانبول موفق هستند. اینها برای گرفتن اجازهنامه از خوشنویسهای ترکیه که یک رسم چند صد ساله است و باید گواهی مکتوب از استادان بگیرند، ناچار شدند با اینکه خودشان در ایران استاد بودند، نزد استادان ترکیه بروند. به این ترتیب، تعدادی از این هنرمندان در ذیل آنها قرار گرفته و شاگرد آنها شدند. در حالی که در شروع خوشنویسی عثمانی مثلا در قرن دهم، برجستهترین استاد عثمانی که احمد قرهحصاری است، شاگرد یکی از استادان ایرانی بود و خود احمد قرهحصاری در زیر چند اثر خود امضا کرده بود که شاگرد اسدا... کرمانی است و به اینکه شاگرد استادان خوشنویس ایرانی است، افتخار میکرد. وقتی از این زاویه نگاه میکنیم درواقع دچار افولی شدیم که هنرمندان ما به کشوری میروند که خطشان، خط فعلی نیست. به بیان دیگر میتوانیم این را یک لطمه فرهنگی ببینیم. اگرچه از جنبه مثبت میتوانیم بگوییم اینها هنرمندان ایرانی هستند و هنر ایرانی را به کشورهای دیگر برده و آنجا کار میکنند.
تجربه خوشنویسی در فضای مجازی
استاد حوزه خوشنویسی یادآور میشود: برگزاری کلاسهای خوشنویسی به شکل مجازی در دوران کرونا تجربهای بود که جنبههای مثبت و منفی زیادی داشت. در دوران کرونا، مرزهای ناشناختهای در حوزه آموزش پیدا کردیم و متوجه شدیم افرادی از خارج کشور و شهرهای مختلف میتوانند با استادان بزرگ کار کنند. من برای اولین بار ناچار شدم کارگاههای عملی خوشنویسی در دانشگاه را به شکل مجازی برگزار کنم. قبل از آن تصور میکردیم این غیرممکن است، چون هنرجوها قلمشان باید تراشیده شود و به شکل حضوری نوع قلم گرفتن و نوشتن خط را یاد بگیرند، اما در کلاسهای مجازی متوجه شدم با اینکه یک افت ایجاد میکند و هنرمند استاد را نمیبیند، اما از جهت کمی، یک استاد که در بوشهر زندگی میکند میتواند صدها هنرجو از سراسر کشور داشته باشد. فکر میکنم در بحث آموزش مجازی و جدیت آن تا اندازهای شناخت پیدا کردیم و به نظر میرسد در دوره کرونا خیلی افت کمی و کیفی نداشتیم و کلاسهای انجمن خوشنویسان هم به شکل حضوری و مجازی برقرار بود. اما در حوزه ارائه کار و برگزاری نمایشگاه بهشدت افت داشتیم. گالریها مکانهایی هستند که شاگردان و استادان یکدیگر را میبینند و محفلی برای تبادل تجربیات است. اما در دوران کرونا، گالریها و حراجها به شکل اینترنتی برگزارشد.
نگاهی به بانوی شاخص خوشنویس
دکتر قلیچخانی که آثار متعددی در زمینه تاریخ خوشنویسی همچون کتاب «درآمدی بر خوشنویسی» را در کارنامه دارد، درباره جدیدترین تالیف خود که در چند روز آینده منتشر خواهد شد، بهشناختهشدهترین بانوی خوشنویس در تاریخ خوشنویسی ایران اشاره کرد و گفت: مدتهاست روی یکی از دختران فتحعلیشاه به نام امسلمه مطالعه و در سالهای قبل احوال و آثار این بانو را فراهم کردم. در واقع امسلمه شناختهشدهترین بانوی خوشنویس در تاریخ خوشنویسی ماست. اگرچه ما دهها بانوی خوشنویس داشتیم، ولی از احوال و آثار آنها اطلاعات کمی موجود است، اما از امسلمه چندین قرآن خوشنویسی شده و کتابهای مختلف موجود است که همه آنها را استخراج و حتی آثار جعلی منسوب به ایشان را هم بررسی کردم. این کتاب که به نام «امسلمه» است توسط انتشارات پیکره در چند روز آینده منتشر خواهد شد در ۹۰صفحه و به صورت چهار رنگ است و اولین کتابی است که یک بانوی خوشنویس به صورت مستقل در آن معرفی میشود. در این کتاب از زندگی و سبک کار و استادانی که امسلمه نزد آنها آموزش دیده است و ویژگیهای این استاد خوشنویس دوره قاجار نوشتهام.
یک اشتباه در ثبت خوشنویسی ایران
دکتر قلیچخانی درباره اینکه چرا به جای ثبت جهانی خوشنویسی ایران، برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسید، گفت: در باب ثبت جهانی خوشنویسی باید به این موضوع اشاره کنم که ۱۶کشور خوشنویسی عربی را به نام خودشان ثبت کردند. ترکیه هم خوشنویسی عثمانی را ثبت کرده و ایران به جای پیوستن به آنها یا ثبت خوشنویسی ایرانی، برنامه پاسداری از خوشنویسی در ۴۰سال اخیر را ثبت کرد. انتقاد من این است که ما این برنامه را که ثبت کردیم برنامهای مدون نبوده و فقط یک گزارش ارائه کردیم که این گزارش خیلی سطحی بود و حرفهای نبود. به دلیل اینکه انجمن خوشنویسی ایران یک نهاد آموزشی است و از قدیم هم همینطور بوده و یک نهاد پژوهشی نیست و تاکنون هم ندیدیم یک کتاب پژوهشی منتشر کند یا آرشیوی داشته باشد. البته خود انجمن خوشنویسان مدعی این موضوع نیست. اما وزارت میراث فرهنگی بنا به دلایلی به جای اینکه خط نستعلیق را به عنوان خط ملی ایران یا خوشنویسی ایرانی که پروندههای قطوری دارد به یونسکو معرفی کنند، برنامه پاسداری از خوشنویسی را که دمدستی بود ارائه کرد.
انتهای پیام/