یادداشت محمدالیاس قنبری درباره فوتبال ایران
نظاره فوتبال و حواشی و هیاهوی پیرامون آن به عنوان یک مشاهده‌گر بیرونی کار ساده‌ای نیست خاصه آنکه قرار باشد نظاره‌گر نبرد گلادیاتورهای کشورت باشی که در مستطیل سبز به میدان نبرد می‌روند.

به گزارش «سدید»؛ فوتبال تو را با خود درگیر می‌کند و جو استادیوم و اشک و شادی‌ها و فریادهای مردم، آدم را همراه خود می‌کند. هنوز حنجره‌ام از فریادهایی که سر بازی بچه‌های ایران با تیم ولز کشیدم درد می‌کند و صدایم در نمی‌آید. امروز اما این صدا را نیاز دارم برای نود و چند دقیقه تشویق مستمر تیم ملی کشورم. فوتبال به قول یکی از اندیشمندان جامع تعارض‌هاست. این تعارض را در جام جهانی به صراحت می‌توان تماشا کرد. تماشاچیانی که به سمت استادیوم می‌روند در مترو و اتوبوس قبل از بازی برای هم رجز می‌خوانند در عین حال با هم شوخی می‌کنند و می‌خندند. عربستانی‌هایی که بعد از بازی با آرژانتین با هم همخوانی می‌کردند «مسی وینه، کسرنا عینه» (مسی کجاس؟ چشاشو درآوردیم) بعد از بازی با آرژانتینی‌های مغلوب عکس یادگاری می‌گیرند.
تعارض دیگر فوتبال این است که با اینکه تکنیک بازیکنان و تاکتیک مربیان در آن دخیل است و نیازمند طرح و برنامه است ولی در عین حال تا زمانی که داور سوت پایان را می‌زند، پیش‌بینی‌ناپذیر است. به‌قول معروف توپ گرد است و همواره امکان شگفتی در آن وجود دارد.

فوتبال امروزه تجارتی پرسود است و با سرمایه پیوند دارد. شاید دیگر تعارض این ورزش همین است که با اینکه بازتولیدکننده نظام سرمایه‌سالار است اما همه توده‌ها و حتی ضعیف‌ترین اقشار، هوادار ورزشکاران و باشگاه‌هایی هستند که درآمدهای کلان دارند. شاید این هم یکی دیگر از تعارض‌های فوتبال است.
اما چرا مردم هویت خود را با فوتبال پیوند می‌دهند؟ اینکه یک توپ گرد از خط دروازه عبور کند یا نکند چه تأثیری در عالم دارد؟ من پاسخ این پرسش را نمی‌دانم ولی حدس می‌زنم که داستان را باید از آن سرش دنبال کرد. در واقع این نیاز انسان‌ها به هویت‌یابی است که آنها را حول فوتبال گردآورده است. گویی فوتبال در دوره جدید، برای امکانی که همین هویت‌یابی و عرض‌اندام در عرصه جهانی فراهم می‌کند، مهم شده است. همین که ما توانسته‌ایم از میان همه کشورهای دنیا جزو 32 کشوری باشیم که به این تورنمنت راه یافته‌اند و پرچم ملی ما در خیابان‌های دوحه برافراشته شده است مایه افتخاراست.

به قول دکتر داوری اردکانی اینکه رد شدن توپ از خط دروازه چیز مهمی است یک وهم است ولی بشر به این وهم نیاز دارد. انسان به وهم و سودا نیاز دارد و فوتبال امروز بستری فراهم کرده است برای این سودا. فوتبال امروز کاری می‌کند که ما می‌توانیم از کلمه «ما» استفاده کنیم. اینکه «ما» جلوی انگلیس باختیم و «ما» در تقابل با تیم ولز برنده شدیم خیلی اهمیت ندارد. مهم این است که «ما» هستیم یک ملت یکپارچه که امروز نبردی سخت با تیم کشوری داریم که هوشمندانه بازی می‌کند. البته «ما» در برابر ولز اینقدر خوب بازی کردیم که حتی شکست در برابر امریکا هم نمی‌تواند طعم این پیروزی را که بهترین پیروزی‌مان در جام جهانی بوده است از میان ببرد.

بازی با تیم امریکا خواهی نخواهی سیاسی است و امریکا قبل از شروع بازی شیطنت‌های خود را ازجمله حذف آرم‌ الله از پرچم ایران در سایت فدراسیون امریکا آغاز کرد. گرچه با فشارهای رسانه‌ای مجبور به عقب‌نشینی شد. حال که سخن به رسانه رسید باید از اهمیت رسانه در فوتبال نیز سخن گفت. اگر تماشاچی روی سکو، یار دوازدهم تیم باشد رسانه‌ها قطعاً یار سیزدهم تیم هستند. قبل از اینکه سوت بازی در زمین چمن زده شود رسانه‌ها بازی را آغاز می‌کنند و شروع می‌کنند به عملیات روانی له تیم خودشان و علیه تیم مقابل. رسانه‌ها و انسان‌رسانه‌ها امروز نقشی مهم در افزایش روحیه تیم ملی دارند. امروز همه «ما» باید رسانه باشیم و تیم ملی‌مان را یاری کنیم. ما پیروزیم چون «ما» هستیم.

منبع: ایران آنلاین

ارسال نظر
captcha