گزارشی پیرامون حجاب؛
پایبندی به ارزش حجاب جزئی از هویت نهضت اسلامی است اما پایبندی به روش‌ها ما را از اهداف‌مان دور می‌کند.

به گزارش «سدید»؛ مهم‌ترین تغییر اجتماعی‌ای که موج و جو اعتراضی پس پاییز 1401 رقم زد، تغییر ملموس و واضح در پوشش بود. موج و جو اعتراضی که از ابتدا غیر متعین، افراطی، هیجان‌زده در ادامه هم شدیدا به انحراف کشیده شد و به مکانیزمی بدل گشت که رسما اهداف سیاسی و امنیتی جریان‌ها و قدرت‌های خارج از کشور را دنبال می‌کند. موجی که مسببات، عوامل، طراحان و گردانندگان مختلف و متفاوتی داشت؛ اما این تغییر در پوشش، پدیده‌ای کاملا فرهنگی و اجتماعی است و کمتر سیاسی یا امنیتی. طی این تغییر بسیاری از افرادی که پیش از آن به حداقل حجاب اکتفا می‌کردند به کل کشف حجاب کردند و نیز بسیاری که پیشتر در محیط‌های مشخص همچون مال‌ها یا پارک‌ها بی‌حجاب بودند، بی‌حجابی خود را در خیابان و عرصه‌های عمومی‌تر ادامه دادند. با وجود تمام اتفاقاتی که در سه ماه اخیر گذشت باز هم این تغییر برای بسیاری از جریان‌ها قابل تحمل نیست؛ هرچند جریان‌های مذهبی دلسوز و دقیق، قبلا این تغییر را به وضوح پیش‌بینی می‌کردند. 

 بی‌حجابی چگونه عرف می‌شود؟

آنچه از قبل به راحتی و بدون فعالیت علمی به خصوص و تنها با کمی توان تخیل قابل پیش‌بینی بود، این بود که روش‌های مقابله با بی‌حجابی بسیار فرسوده، ناکارآمد و آسیب‌زا هستند؛ کافی است اتفاقی رخ دهد و اعتراضی صورت بگیرد و موجی از کشف حجاب به راه بیفتد. اما این موج‌ها باعث می‌شوند بی‌حجابی به عرف نزدیک‌تر شود؛ چراکه عناوینی مثل دفاع از مظلوم، آزادی‌خواهی، اصلاح‌طلبی و شجاعت به خود می‌پذیرند. آنچه حس می‌شد این بود که گشت ارشاد با هر اسمی که می‌خواهیم روی آن بگذاریم به عنوان یک روش، اهمیت و تقدسی پیدا کرده معادل خود حجاب به عنوان یک ارزش. چنان که مخالفت با آن، مخالفت با حجاب یا اجرای آن در عرصه جامعه تلقی می‌شد. البته اصلاح گشت ارشاد و شیوه مقابله با پدیده بدحجابی کارویژه‌ای بود که پیش از این ماجراها روی میز سیاست‌مردان بود و حتی شخص رئیس‌جمهور به وضوح از آن سخن گفته بود؛ اما معلوم نیست چه شد که گشت ارشاد به قوت خود تا پایان شهریورماه ادامه یافت. این خود سؤال مهمی است. به هر رو در هفته‌های اخیر اظهارنظرهای چندی درباره آغاز دوباره مقابله با بی‌حجابی شنیده شد و شیوه‌های پیشنهاد شده بعضا تنها سرعت عرف‌سازی بی‌حجابی را افزایش می‌دهد. روش‌های قهرآمیز و کریه و بعضا ظلم‌آلود باعث می‌شود بی‌حجابی بار ارزشی پیدا کند و آنچه بار ارزشی داشته باشد، در نگاه مردم مقبولیت و مشروعیت و معروفیت خواهد داشت. حتی اگر فرض محال کنیم روش‌های غیر عقلانی به واقع تأثیری هم در کاهش تعداد بی‌حجاب‌ها می‌گذارد؛ بار ارزشی بی‌حجابی را می‌افزاید. این پیشنهادها هرچند به ظاهر جدیدند، اما امتداد همان راهی هستند که تا به امروز طی شده و موفقیت‌آمیز نبوده است. این پیشنهادها یعنی ما به جای آنکه از ارزش‌ها دفاع کنیم، از روش‌ها دفاع می‌کنیم و به جای حمایت از حجاب و محجبه، آن را بیشتر تحت فشار قرار می‌دهیم. ما در همین نظام راه‌هایی طی کرده‌ایم و سپس از آن‌ها برگشته‌ایم. در سیاست خارجی سال‌ها کارویژه اصلی مذاکرات هسته‌ای با غرب و مشخصا آمریکا بود اما بعد از اتفاقاتی فهمیدیم مذاکره با آمریکا یک شاه‌کلید نیست. بحث جمعیت، سیاستی بود که با تمام توان در آن کوشیدیم و الآن با تمام توان بر ضد آن می‌کوشیم. آنچه ما بدان موظفیم، این است که در راستای اجرای احکام و حدود الهی در جامعه تلاش کنیم و به طرف آن‌ها حرکت کنیم و مهم این است که در راه باشیم؛ نه اینکه تنها یک مرام و مسلک را دنبال کنیم. این فرآیند می‌تواند طولانی باشد و همچنین بسیار سخت اما باید طی شود.

 جدال دو قانون

صنعت موشکی ایران طی چه زمانی به وضع امروز رسید؟ طی حداقل سی سال. پیاده کردن آرمان حجاب و اساسا بحث فرهنگ خیلی از امور مهندسی‌ای همچون موشک‌سازی سخت‌تر است. نخست باید بدانیم که پوشش یک امر فرهنگی است؛ درست است که مقابله با آن را نباید صرفا معطل فرهنگ‌سازی کرد؛ اما نباید هم فراموش کنیم فرهنگ‌سازی راه اصلی مواجهه و تعامل با این پدیده است. این فرهنگ‌سازی، به یک تحول و توسعه همه‎جانبه در نهاد فرهنگ نیاز دارد. مثلا آموزش و پرورش، باید تبدیل به آموزش و پرورش دیگری شود که بتواند در این جامعه حجاب را نهادینه کند. روزآمدسازی و کارآمدسازی جدی‌ای لازم است تا این نهاد، مناسب فعالیت برای حجاب شود. باید بدانیم دین ما و انقلاب ما اساسا نهضت‌هایی محتوایی‌اند و شعائر دینی، همه زیبا، فطری و منطقی‌اند؛ پس می‌توان و باید با علم، هنر و خطابه در راستای آن‌ها آگاه‌سازی انجام داد. در مرحله بعد آنچه اهمیت دارد تأمین زیرساخت معنوی و مادی است؛ یعنی محجبه بداند احترام و جایگاه اجتماعی او تضمین‌شده است و همچنین کالای حجاب با تنوع، قیمت، کیفیت و کمیت بالا در دسترس اوست. زیرساخت اجتماعی و اقتصادی ما مثل امروز در سطح جامعه، بی‌حجابی اجباری نداشته باشیم! بی‌حجابی اجباری یعنی نیروهای جامعه افراد را بیشتر به سمت بی‌حجابی سوق می‌دهند. این نیروهای اجتماعی طی سال‌های متمادی توسط دولت‌ها تقویت شده‌اند.نهادسازی‌های اجتماعی در حالی به مفهوم غربی کلمه توسعه‌محور بوده که قانون‌گذاری‌ها در راستای ارزش‌های دینی بوده است، نتیجه این است که قانون جامعه بی‌حجابی اجباری است و قانون حکومت حجاب اجباری؛ عملا هر دو گروه ناراضی‌اند.  

 کارآمدی به عنوان کاتالیزور

بعد از همه این مراحل است که روش‌های تشویقی و تنبیهی مطرح می‌شوند. در این مرحله هم باید متوجه بود ایران، با همه جای جهان فرق می‌کند و کوچک‌ترین بهانه‌ای نباید به انبوه جنگاوران شناختی دشمن داد. هرگونه اقدامی که حتی در ظاهر تبعیض‌آلود و نازیبا باشد، ما را از هدف‌مان دور می‌کند. همچنین باید بدانیم اگر به گوهر کارآمدی دست پیدا کنیم، دل‌ها را برای بیان حقایق آماده ساخته‌ایم و نفوذ کلام پیدا کرده‌ایم. از این رو کارآمدی در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی در کارآمدی فرهنگی، بی‌شک تأثیر دارد. 

منبع: روزنامه رسالت

ارسال نظر
captcha