به گزارش «سدید»؛ هرچند هنوز تمام مشوقهای در نظر گرفته شده در قانون «جوانی جمعیت» به طور کامل اجرایی نشدهاند و انتقاداتی به بی توجهی مسئولین نسبت به اجرای مواد این قانون وجود دارد، اما «پرداخت وام ازدواج ۱۵۰ میلیون تومانی به دختران کمتر از ۲۳ سال و پسران کمتر از ۲۵ سال و وام ازدواج ۱۲۰ میلیون تومانی به سایر زوجین»، «ارائه تسهیلات قرضالحسنه برای تولد فرزند اول تا پنجم و بالاتر به ترتیب به ازای فرزند اول ۲۰ میلیون تومان، فرزند دوم ۴۰ میلیون تومان، فرزند سوم ۶۰ میلیون تومان، فرزند چهارم ۸۰ میلیون تومان و به ازای فرزند پنجم به بعد ۱۰۰ میلیون تومان»، «فروش بدون نوبت و بدون قرعهکشی خودروی ایرانی به قیمت کارخانه پس از تولد فرزند دوم به بعد و از زمان ابلاغ این قانون برای مادران»، «کاهش سن بازنشستگی مادر به مدت یک سال به ازای تولد هر فرزند و از زمان لازمالاجرا شدن این قانون»، «تحت پوشش بیمه قرار گرفتن تمامی زوجین نابارور» و «افزایش ۲ درصدی امتیاز در جذب و استخدام به ازای تاهل و نیز هر فرزند» از جمله مهمترین مشوقهای در نظر گرفته شده در قانون مذکور برای خانوادههایی است که از سال ۱۴۰۰ به بعد اقدام به فرزندآوری کنند.
با این حال با توجه به آمارهای جدید و کاهش تعداد زاد و ولدها به نظر میرسد که این قانون نیازمند اصلاحات زیادی است. منتقدان به این روش از تشویق به فرزندآوری با کنایههایی عنوان کردند که «۲۰۶ و پرشیا بچه نیاوردند!»؛ این کنایه به طرح فروش بدون نوبت و بدون قرعهکشی خودروی ایرانی به قیمت کارخانه پس از تولد فرزند دوم اشاره دارد.
هر چند به گفته برخی علت مهم کاهش فرزندآوری مسائل اقتصادی عنوان میشود، اما بسیاری از کارشناسان عمده مشکل شیب تند کاهش جمعیت در کشور را ناشی از مسائل فرهنگی میدانند. دلیل گروه دوم درباره این عقیده آمار پایین فرزندآوری در مناطق متمول نشین شهری است. اما در این میان برخی جامعه شناسان نظری بینابین دارند و معتقدند هم مسائل اقتصادی و هم مسائل فرهنگی در این زمینه موثر است. دکتر حسین ایمانی جاجرمی، جامعهشناس از این دسته از کارشناسان است. او در این خصوص به «جوان آنلاین» میگوید: دادههای کلان نشان میدهد به هر میزان که اوضاع اقتصادی بهبود و شهرنشینی توسعه پیدا میکند بعد خانوار کوچک میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به تعداد زیاد زاد و ولد در گذشته میگوید: در آن زمان که نظام رفاهی به شکل کنونی وجود نداشته فرزند در حکم نیروی کار بود، اما در حال حاضر این گونه نیست و فرزند آوری هزینههای بالایی دارد.
ایمانی با اشاره به افزایش هزینههای زندگی در جامعه امروز میگوید: کوچک شدن مسکن و همچنین اشتغال زنان از جمله دلایلی است که به کاهش فرزندآوری منجر شده است و در شرایطی که قدیم ۴ یا ۸ و بعضا ۱۵ فرزند داشتند در حال حاضر به تک فرزندی روی آورده اند.
این جامعه شناس در پاسخ به این پرسش که چرا وضعیت تولدها در دهههای مختلف دارای تعادل نبوده و در دهه شصت در قله باروری قرار گرفتیم و در دهههای بعدی با شیب تند کاهش جمعیت رو به رو شدیم میگوید: دهه ۶۰ شمسی به اصطلاح جمعیت شناسی دهه «انفجار در تولدها» یا همان دهه «baby boom» در ایران است و علت مهم این بوده که اولا سیاستهای کنترل خانواده در رژیم قبل برداشته شد و تشویق به فرزندآوری کردند. همچنین نظام کوپنی هم در این مساله تاثیر داشت. ضمن اینکه ۵۰ درصد جامعه ایران روستانشین و همچنین ۳۰ درصد جمعیت شهری نیز روستایی بودند. عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه این وضعیت را در کشورهای در مسیر توسعه شاهد هستیم افزود: این وضعیت در ترکیه و عربستان نیز وجود دارد.
پدیده تک فرزندی خاص ایران است
دکتر محمدمهدی لبیبی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی نیز در این باره با بیان اینکه کسی منکر نقش اقتصاد بر افزایش یا کاهش فرزندآوری نیست، در عین حال تصریح کرد: با این وجود اینکه همه چیز را از زوایه اقتصاد ببینیم یک نگاه تقلیل گرایانه است چراکه نتایج پژوهشها، پایان نامهها یا تحقیقات دانشجویی در سطح مقطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاههای مختلف طی سالهای اخیر نشان میدهد تمایل یا عدم تمایل افراد به فرزندآوری را باید فراتر از مسائل اقتصادی مورد بررسی قرار داد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه میتون گفت پدیده تک فرزندی خاص ایران است چراکه این پدیده را در کشورهای غربی نمیبینم، گفت: در کشورهای غربی رویکرد افراد به فرزندآوری دو دسته است. یا فرزند نمیخواهند و از این رو فرزندی ندارند و یا فرزند میخواهند که در این صورت هیچ وقت به یک فرزند اکتفا نمیکنند و حتما سه یا چهار فرزند دارند.
وی معتقد است که نقطه شروع برای افزایش فرزندآوری، «فرهنگ» و نه «اقتصاد» است چراکه در کنار بهبود شرایط اقتصادی تنها در صورتی میتوان جهت این مساله را تغییر داد که خلاءهای فرهنگی آن بر طرف شده باشد.
این جامعه شناس همچنین این را هم گفت که سه مولفه کاهش نرخ ازدواج، کاهش نرخ باروری و افزایش نرخ طلاق مکمل یکدیگر برای کاهش نرخ فرزندآوری در جوامع هستند.
مشکلات تغییر در بافت جمعیتی
کاهش فرزندآوری جمعیت فعال و نیاز به نیروی کار را هم کاهش میدهد و مبین این امر است که آن کشور باید کشور مهاجرین شود و جوانان سایر کشورها برای آن کشور کار کنند. اینگونه جوانان سایر کشورها در کشور مورد نظر ساکن شده، کار میکنند، ازدواج و فرزندآوری دارند و این امر بافت جمعیتی را دچار تغییر میکند و آن کشور مهاجر پذیر نیز باید جوانان سایر کشورها که به آن کشور آمده و کار میکنند را به عنوان افراد ساکن کشور به رسمیت بشناسد. نهایتا یک دگرگونی ساختاری در جمعیت اتفاق میافتد و تنوع فرهنگی حاصل از آن نیز انسجام اجتماعی را دچار مشکل میکند.
جامعه شناسان معتقدند در کارهای فرهنگی آسیبهای اجتماعی کاهش فرزندآوری به درستی تبیین نشده و بر این اساس نگاه فانتزی به وضعیت جمعیتی و مشوقهای درنظر گرفته شده در طرح جوانی جمعیت بدون توجه به فرهنگ سازی در وضعیت فعلی افاقه نخواهد کرد.
منبع: جوان آنلاین