به گزارش «سدید»؛ فیلمهای روز دنیا و نوع ساختارشان یکی از مهمترین مسائل بررسی سینمای جهان است و با توجه به نگرش ساختار آنها میتوانیم تفکرات روز جهان را بررسی کنیم و هم میشود سینمای ایران را به آن سمت سوق دهیم؛ یکی از فیلمهایی که این روزها در محافل بزرگ سینمایی مورد نقد و بررسی قرار میگیرد، فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» است. فیلم در «جبهه غرب خبری نیست» (All Quiet on the Western Front) بر اساس رمان سال ۱۹۲۹ اِریش ماریا رِمارک به همین نام ساخته شده است. این فیلم حماسی و ضدجنگ را «ادوارد برگر آلمانی» کارگردانی کرده که در نگارش فیلمنامه هم سهمی داشته است. اولین نمایش جهانی «در جبهه غرب خبری نیست» - که به عنوان نماینده رسمی سینمای آلمان به بخش بهترین فیلم بینالمللی جوایز آکادمی یا همان اسکار معرفی شده- در جشنواره تورنتو ۲۰۲۲ رقم خورد. این فیلم به دلیل وفاداری پیام ضدجنگ منبع اقتباس خود، مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. با این وجود، «در جبهه غرب خبری نیست» در جوایز فیلم اروپا، دو جایزه فنی را برنده (بهترین جلوههای بصری و بهترین چهرهپردازی و آرایش مو) شد. به همین دلیل با آرش خوشخو، منتقد سینما و فعال رسانهای گفتوگویی کردهایم که میخوانید.
فیلم «در جبهه غرب خبری نیست»، اقتباسی از یک رمان با همین نام است، به نظر شما این فیلم با رمانش چقدر متفاوت است؟
رمانی که این فیلم از آن اقتباس شده است را نخواندهام؛ اما این فیلم چندینبار توسط کارگردانهای مختلف اقتباس شده است که مهمترین آن در سال ۱۹۳۰ توسط «لوئیس مایلستون»، کارگردان آمریکایی ساخته شد که این فیلم یک نسخه کاملا کلاسیک را خلق کرد که در بخشهای مختلف، موفق به دریافت جایزه شده است.
فیلم «در جبهه غرب خبری نیست»، ماجرای پاول بومر، نوجوان و دوستانش آلبرت و مولر است که داوطلبانه در ارتش آلمان نامنویسی میکنند، چون روی موجی از شور و حرارت وطنپرستانه سوار شدهاند؛ اما شور آنها خیلی زود، با حضور در خط مقدم جبهه و بهواسطه دیدن واقعیتهای بیرحمانه جنگ از بین میرود. باورها و تصور پاول از دشمن و حتی درست و غلط در میدان جنگ، خیلی زود در هم میشکند. شمارش معکوس برای صلح موقت آغاز میشود، ولی پاول باید به جنگ ادامه دهد تا میل ددمنشانه افسر ارشد خود را تغذیه کند؛ کسی که میخواهد در زمان اعلام پایان جنگ، آلمان حملهای دیگر کرده باشد.
فیلم «در جبهه غرب خبری نیست»، ماجرای پاول بومر، نوجوان و دوستانش آلبرت و مولر است که داوطلبانه در ارتش آلمان نامنویسی میکنند، چون روی موجی از شور و حرارت وطنپرستانه سوار شدهاند؛ اما شور آنها خیلی زود، با حضور در خط مقدم جبهه و بهواسطه دیدن واقعیتهای بیرحمانه جنگ از بین میرود. باورها و تصور پاول از دشمن و حتی درست و غلط در میدان جنگ، خیلی زود در هم میشکند
در مورد مضمون کلی این فیلم توضیح دهید؟
این فیلم اثری ضدجنگ درباره جنگ جهانی اول است که موضوع اصلی آن، کمی کهنه شده است و با توجه به فضای حاکم بر اروپا مانند کشور اوکراین و کشورهای مشابه آن، کارگردان و تهیهکننده این فیلم فکر کردند که میتوانند با یک اقتباس جدید از این فیلم، اثری بهروز بسازند، به هرحال این کار، فیلمی است که داستانش را بسیار قابل پیشبینی پیش میبرد و مخاطب خیلی سطحی خواهد دانست که با تماشای این اثر باید متأثر و منزجر شویم.
کارگردانی این فیلم با توجه به اینکه چندین اقتباس از یک داستان است، چطور بوده است؟
ادوارد برگر با دستودلبازی هر چه تمامتر، صحنههای خشونت را به نمایش میگذارد تا مخاطب را به هدفی که این فیلم را ساخته، نزدیک کند. این کارگردان با خودش حس کرده است که باید بار دیگر انزجار از جنگ را در شرایط کنونی جهان نشان دهد تا مجددا دنیای سیاستزده این روزها، این صحنهها را تکرار نکنند؛ اما به لحاظ تکنیکی باید بگویم که این فیلم بسیار شبیه اثر «۱۹۱۷» به کارگردانی «سم مندس» است که درباره جنگ جهانی اول ساخته شده است.
فیلمهای بسیاری درباره جنگ جهانی اول ساخته شده است، نظر شما به عنوان یک منتقد درباره کلیت ساختاری آنها چیست؟
جنگ جهانی اول یکی از فجیعترین جنگهایی است که در تاریخ جهان ایجاد شده است و هیچکدام از این دو گروهی که در این جنگ به عنوان سردمدار آن تلقی میشدند، هیچ دستاوردی به دست نیاوردند، به همین دلیل از آن به عنوان بیهودهترین جنگ نیز یاد میکنند. از این رو سینماگران بسیاری برای این جنگ فیلم ساختهاند که هر کدام با توجه به بینش منطقه جغرافیایی که قرار دارند، آن را بررسی کردهاند، زمانی که این فیلم را نیز تماشا کردیم، میدانستیم مانند تمام فیلمهای ضدجنگ قرار است لحظات دردناکی را ببینیم.
درباره بازی بازیگران این فیلم نیز توضیح دهید؟
در این فیلم، بازی خارقالعادهای از هیچکدام از شخصیتهای آن نخواهیم دید و شاهد بازی بسیار معمولی از بازیگران اروپایی بودیم، البته که همیشه بازیگران اروپایی نسبت به بازیگران آمریکایی، کمی ضعیفتر هستند؛ اما با این وجود انتظار بیشتری از عوامل بازیگری آن داشتیم که توجهمان را جلب نکرد. در انتها باید بگویم که فیلم «در جبهه غرب خبری نیست»، اثری بود که در سینمای آلمان و فرانسه بسیار دیده میشود.
/انتهای پیام/