به گزارش «سدید»؛ بازهم سینمای شریف ایران در یک جشنواره مهم سینمایی، مغبون سیاستهای غربی شد تا در انفعال سازمان سینمایی در برخورد با رویدادهای بینالمللی مغرضین ایران باشند که از مهمترین جشنواره اروپایشرقی به عنوان ابزاری برای وارونگی تصویر سینمای ایران بهرهبرداری کنند.
پنجاه و هفتمین جشنواره فیلم کارلووی واری در جمهوری چک، شنبهشب در حالی به کار خود پایان داد که فیلم «تورهای خالی» جایزه ویژه این جشنواره را از آن خود کرد، فیلمی بهشدت سیاسی که تلاش دارد روابط زندگی در ایران را فرای واقعیت در معرض دید مخاطب قرار دهد. کارگردان این فیلم، بهروز کرمیزاده که این اثر را مشترکا با کشور آلمان تولید کرده، در حالی که نامزد دریافت گوی بلورین بهترین فیلم جشنواره کارلووی در بخش مسابقه بینالملل بود، از سوی هیات داوران جایزه ویژه دریافت کرد.
ابعاد یک فیلم سفارشی غرب
اما فیلم «تورهای خالی» که به دلیل اشتراک تولید از سوی یک کشور غربی که نقش غیرقابل انکاری در اغتشاشات سال گذشته کشور داشت، در حالی مورد تقدیر قرار گرفت که به طور قطع سیاسی بودن این فیلم بیشتر از جنبههای هنری است. فیلمی که عوامل پشت پرده آن در راستای ناآرامیهای پاییز گذشته در کشور نقش داشتند و حتی تشکیل گروه کانون فیلمسازان مستقل ایران را حمایت کردند تا سینمای رسمی ایران را از جشنواره برلین و کن حذف کنند.
در خلاصه داستان این فیلم که با بازی حمیدرضا عباسی و صدف عسگری همراه است، آمده: امیر و نرگس، دو عاشق هستند. مرد جوان از خانوادهای فقیر است که پس از اخراج از شغل پیشخدمتی، مجبور به پیدا کردن کار در یک جامعه ماهیگیری است. این در حالی است که نرگس از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار است و آنها در حال حاضر رابطه خود را مخفی نگه میدارند...
گفتنی است؛ صدف عسگری، بازیگر این فیلم پیشتر برای بازی در فیلم «آیههای زمینی» در جشنواره کن روی فرش قرمز رفت و با کشف حجاب و لباس نامتعارفی که به تن کرد، واکنشهای مختلفی را در کشور رقم زد.
در خلاصه داستان این فیلم که با بازی حمیدرضا عباسی و صدف عسگری همراه است، آمده: امیر و نرگس، دو عاشق هستند. مرد جوان از خانوادهای فقیر است که پس از اخراج از شغل پیشخدمتی، مجبور به پیدا کردن کار در یک جامعه ماهیگیری است. این در حالی است که نرگس از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار است و آنها در حال حاضر رابطه خود را مخفی نگه میدارند...
از دست دادن یک رویداد سینمایی دیگر
جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری که هرساله در ماه ژوئیه در شهر کارلووی واری در شمالغربی کشور جمهوری چک برگزار میشود، یکی از جشنواره مهم سینمایی است که از سال ۱۹۴۶ آغاز بهکار کرده و مهمترین جشنواره اروپای مرکزی و شرقی بهشمار میرود. این جشنواره دارای دو بخش رقابتی و غیررقابتی است و سالانه حدود ۲۰۰ فیلم جدید را از سراسر جهان به نمایش میگذارد. این جشنواره از سال ۱۹۵۹ به بعد، هر دو سال یکبار با جشنواره بینالمللی فیلم مسکو به صورت یک سال در میان برگزار میشد و از سال ۱۹۹۴ تاکنون به صورت سالانه برگزار میشود. شعار جشنواره این است که مهمانان از فرصتی بینظیر برای تماشای جدیدترین فیلمها، کشف استعدادهای تازه و ملاقات و گفتگو با چهرههای سرشناس هنری، سیاسی و اقتصادی بهرهمند خواهند شد. حال چنین جشنوارهای که پیوستگی زیادی با دو رویداد سینمایی دیگر اروپا، جشنواره برلین و کن دارد، قدم در راه این جشنوارهها برای ایجاد فضای مطلوب معاندین سینمای ایران برداشته است.
بخش ویژه و غفلت مسئولان سینمایی
اما جشنواره فیلم کارلووی واری، امسال بخش ویژهای را با عنوان «تولدی دیگر: سینمای ایران اینجا و اکنون» برگزار کرد که شامل نمایش فیلمهای «ملخ» ساخته فائزه عزیزخانی به تهیهکنندگی منیژه حکمت و مهشید آهنگرانی، «بیپایان» ساخته نادر ساعیور که جعغر پناهی در نگارش فیلمنامه و تدوین آن همکاری داشته است، «زاپاتا» به کارگردانی دانش اقباشاوی، «پوست» اولین ساخته بلند برادران ارک که پیش از این در سال ۲۰۱۷ با فیلم «حیوان» جایزه سینهفونداسیون جشنواره کن را به خود اختصاص داده بودند، «دروازه رویا» به کارگردانی نگین احمدی، «سفر به ماه» به کارگردانی محمدرضا شایاننژاد، «رودخانه سیاه و سفید» به کارگردانی فرزین محمدی، «آفرینش بین دو سطح» دومین فیلم عکاس و فیلمساز ایرانی حسین رجبیان و فیلم «K ۹» از وحید وکیلیفر میشود. اینکه فیلمی به تهیهکنندگی مهشید آهنگرانی که به همراه خواهرش پگاه آهنگرانی در تشکل خودخوانده کانون فیلمسازان مستقل ایران نقش داشته و فیلمی دیگر با حضور جعفر پناهی در بخش ویژه یک جشنواره با موضوع ایران به نمایش درآمده، خود گواه نگاه سیاسی این جشنواره است، اما نمیتوان انفعال مسئولان سینمایی ایران که در فقدان توجه به دیپلماسیهای فرهنگی، دست یک جشنواره سینمایی را برای برگزاری بخشی به نام سینمای ایران فراهم کردهاند، نادیده گرفت. هرچند در این بخش اثری از سینماگر دغدغه مندی همچون دانش اقباشاوی هم حضور داشته، اما نمیتوان از این موضوع بهراحتی گذشت که چرا سازمان سینمایی گفتمانی را با مسئولان جشنواره کارلووی واری در این راستا نداشته است.
ماهیت کانون فیلمسازان مستقل ایران
بد نیست اشارهای هم به ماهیت کانون فیلمسازان مستقل ایران داشته باشیم که پس از آنکه باعث حذف سینمای ایران از جشنواره برلین شدند، با فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» و ۱۳ فیلم دیگر از جمله ۹ فیلم کوتاه و یک فیلم انیمیشین که همگی آنها بدون رعایت حجاب و قوانین کشور ساخته شده بودند در بازار جشنواره فیلم کن حاضر شدند. این کانون، از آذر سال گذشته و همزمان با آشوبهای کشور، گروهی از سینماگران خارجنشین را در حمایت از اغتشاشات و اغتشاشگران، تحتعنوان کانون فیلمسازان مستقل ایران گردهم آورد و در این ارتباط هم بیانیهای را منتشر کردند. در آن بیانیه، جلب نظر سینماگران دنیا به وقایع ایران و حذف سینمای ایران در رویدادهای بینالمللی از اهداف اصلی این کانون ذکر شد. این کانون از همان بدو تاسیس، ذات و ماهیت ضدایرانی خود را نشان داد و سعی کرد به بهانههای مختلف وجهه معتبر سینمای ایران را در مجامع جهانی خدشهدار کند. بیانیههایی که درباره تحریم جشنواره سال گذشته فیلم فجر منتشر شد، بخشی از اقدامات آنها در این زمینه بود. نکته مهم و قابل اشاره اینکه شبکههای ماهوارهای فارسی زبان همچون رادیو فردا، ایراناینترنشنال، صدای آمریکا و... همراه با بازوهایی، چون شبکههای مجازی هم به یاری این کانون ضدایرانی و ضدانقلابی آمدند و نقش مهمی در پروپاگاندای رسانهای برای مهم جلوه دادن آن بازی کردند. طوری که انگار این کانون با اعضایی ناشناخته و معلومالحال، واقعا نماینده سینمای ایران است. این هیاهوی رسانهای در ادامه با مشارکت سیاستمداران اروپا و مواضع ضدایرانی سران آنها شکل جدیتری به خود گرفت و کار را به آنجا رساند که جشنوارههای برلین و کن در اقدامی تاسفبار و کاملا جهتدار و سیاسی، متاثر از حکومتهای آلمان و فرانسه و تحت فرامین فرانک والتر اشتاینمایر، رئیسجمهور آلمان و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که به سهم خود آتشبیار معرکه اغتشاشات بودند از حضور سینمای رسمی ایران در بازارهای این دو رویداد ممانعت کردند. با غیبت سینمای ایران در این رویدادها؛ این فضا به شکل غیرموجه در اختیار کانون فیلمسازان مستقل فیلم ایران قرار گرفت تا آنها با غرفهای منقش به چهره برخی اغتشاشگران و شعار زن زندگی آزادی، ماهیت ضدایرانی خود را عریانتر کنند. فارغ از اینکه این اقدامات جشنوارههایی، چون کن، برلین و کارلو واری ذات سیاسی آنها را کاملا برملا کرده، موضع کانون به اصطلاح فیلمسازان مستقل ایران را هم نشان میدهد که اتفاقا با سری که در آخور غرب و دشمنان ملت ایران دارند، باید آنها را کانون فیلمسازان وابسته به غرب دانست.
معرفی سینمای ایران بدون ایران
در حالی جشنواره کارلووی واری تصمیم گرفت در پنجاه و هفتمین دوره خود بخش ویژهای برای سینمای ایران در نظر بگیرد که بهطور معمول چنین بخشهایی با همکاری سینمایی رسمی یک کشور برگزار میشود، زیرا بخش ویژه یک جشنواره معرفی ماهیت کلی یک کشور است، اما نبود دیپلماسی در بین مدیران سینمای ایران باعث شده برخی از معاندان با نظام اسلامی فرصت داشته باشند با حضور در یک رویداد سینمایی خود را به عنوان نماینده سینمای ایران جا بزنند و به تحریف فضای هنری کشور بپردازند. همانگونه که چنین افرادی در جشنواره برلین و کن هم این فرصت را از سینمای ایران گرفتند و جشنواره کارلووی واری هم نمونه دیگر از این انفعال سینمایی است. با وجود هشدارهای مختلفی که پیشتر در روزنامه جامجم با موضوع عدم توجه به مبانی قانونی سینمایی در زمینه گفتمان فرهنگی و نبود برخوردهای قانونی با قانونشکنان در رویدادهای بینالمللی داده شد همچنان شاهد ازدیاد قانونیشکنی در رویدادهای سینمایی هستیم. متاسفانه با وجود قوانین بالادستی برای برخورد با قانونشکنی در سینمای ایران، انفعال سازمان سینمایی در برخوردهای قانونی، زمینه را برای بیقانونی بیش از پیش مهیا کرده است.
فقدان دیپلماسی در سازمان سینمایی
محمد خزائی، مدیر سازمان سینمایی کشور در نشستی که با سینماگران اصفهانی در هفته گذشته داشت، حذف ایران از بازارهای جهانی را به تحریمها نسبت داد و گفت: «ایران ازجمله کشورهایی است که در سینما صاحب نام و مطرح است، اما متاسفانه بهرغم بضاعت بالا و نیروی انسانی خلاق و ممتاز، اما محصولات سینمایی ما به دلایل مختلف از جمله بهدلیل تحریم فرهنگی و اقتصادی از سوی نظام سلطه، بازار جهانی ندارد. همچنین نیاز است در رویکرد آثار نسبت به اقتصاد هنر و رسیدن زبان مشترک جهانی بازنگری شود.»
این گفته رئیس سازمان سینمایی خود گواه آن است که توجهای به موضوع دیپلماسی فرهنگی کشور نمیشود و در روزگاری که کشور با وجود تحریمها در راه نظم جدید جهانی گام گذاشته، چرا سینمای ایران باید جایگاه شریف خود را به دست افرادی بسپارد که ماهیت و فرهنگ ایرانی را نمایندگی نمیکنند. بیشک، اگر فرهنگ دیپلماسی در سازمان سینمایی شکل بگیرد و بر قانونمداری در برخورد با متخلفان تاکید شود، دیگر شاهد چنین اقداماتی در سینمای ایران نخواهیم بود.
/انتهای پیام/