به گزارش«سدید»؛ فیلمهای کمدی سینما در سالهای اخیر دچار تحول و سردرگمی شدهاند، زمانی در سینمای ایران فیلمهایی مانند «مرد عوضی»، «مومیایی ۳» و از این دست آثار در نهایت کمدی بودند و موقعیت طنز داشتند، مخاطب را به معنای واقعی میخنداندند و دچار تفکر میکردند؛ اما امروزه فیلمهای طنز، حرفی جز شوخیهای جنسی یا نگاهی تمسخرآمیز به طبقات اجتماعی و وهن امور مورد احترام مردم ندارند، سینمای بیمسألهای که درک درستی از شرایط اجتماع ندارد و به همین جهت، آثاری را روانه گیشه میکند که اصولا ارتباطی با دغدغه مردم ندارد. «چپ، راست» یکی از همین آثار است که مشخص نیست قرار است چه چیزی را به مخاطب بفهماند و عرضه کند، فیلمی سردرگم و بیهویت که به شکل عجیب و غیرقابل تحملی، شوخیهای نهتنها بیمزه و الکن، بلکه عذابآور دارد که تحمل اثر را بهشدت سخت میکند و در پی یک بحث سطحی و جلف سیاسی است.
کارگردانی که از «طلا و مس» به «چپ، راست» رسید
حامد محمدی، پسر تهیهکننده مشهور سینمای ایران «منوچهر محمدی»، یکی از کارگردانان تازه نفس سینمای ایران است که کارش را با نوشتن فیلمنامه فیلم «طلا و مس» آغاز کرد؛ فیلمی که سروصدای زیادی به پا کرد. داستان «طلا و مس» درباره مشکلات زندگی یک روحانی جوان (با بازی بهروز شعیبی) است که باید همسرش را که به اماس مبتلا شده، درمان کند. حامد محمدی و همایون اسعدیان در «طلا و مس» تلاش میکردند نگاهی عرفی به زندگی روحانیت داشته باشند و از روحانیون ایرانی، چهرهای ملموس و زمینی ارائه دهند. او پس از این فیلم تصمیم گرفت شانسش را در سینمای کمدی نیز امتحان کند، «چهار انگشت» و «اکسیدان» نیز حاصل نگاه محمدی به سینمای کمدی است، اگر یک نگاه سطحی به این دو فیلم داشته باشیم، خواهیم دانست که کارگردان به دنبال ضریب دادن به فیلمش است تا خنده گرفتن از مخاطب و در هر دو اثر سعی کرده امور مورد احترام مردم را به میان آورده و علاوه بر وهن آن با شوخیهایی که رنگ و بوی جنسی دارد، یک کار مبتذل ارائه دهد.
سریالی با حواشی تمامعیار
حامد محمدی بعد از تجربه فیلمهای سینمایی نهچندان موفقش، به سراغ ساخت مجموعه نمایش خانگی با مضمونی تاریخی رفت؛ «قبله عالم»، سریالی از دل تاریخ، تحریف آن و روایتی از زندگی ناصرالدینشاه قاجار با درونمایههای فانتزی بود که این مجموعه از همان روزهای اول دچار حواشی شد و یکبار فیلمنامه آن را دزدی اعلام کردند و او تبرئه شد و بار دیگر که سریالش را موفق ندید، خودش کار را به حاشیه برد و در صفحه شخصیاش اعلام کرد که «قبله عالم»، سریال من نیست و این مجموعه را سانسور کردهاند و خواست با بهانه ممیزی، کیفیت پایین اثرش را بپوشاند. این در حالی است که در همان زمان، «جیران» بدون ذرهای سانسور در حال پخش بود، میشود این کارگردان جوان را سازندهای پرحاشیه نامید، زیرا پخش این سریال نیمهکاره ماند و در همان زمان، پلتفرم فیلیمو از این سریال اعلام برائت کرد.
چپ و راست؛ ضد خانواده
فیلم «چپ، راست» تازهترین اثر حامد محمدی، یک کمدی انتقادی - سیاسی است که به زندگی دو تحلیلگر جناح چپ و راستِ سیاسی میپردازد، آن دو علیرغم دشمنی و اختلافاتشان بهخاطر فرزندان و آینده آنها، با یکدیگر همسایه و هممسیر میشوند. این اثر انتقادی، نمادی از نزاعهای سیاسی است که به سخره گرفته شده است، شوخیهای دوپهلو و زننده این اثر، طرح مسائل خصوصی، زناشویی و ابتذال در نوع روایت داستانی، بیان تاریخ مصرف گذشته بودن عقاید مذهبی، سنتی، سیاسی و تندروی در این عرصه، از جمله مسائلی است که در این فیلم نمایش داده میشود که همه این موارد، ضد خانواده و ایجاد یک بستر پوچ برای نسل جدید در مواجهه با چنین تعارضاتی است، بدون آورده و هیچ مفهوم دقیقی.
برای دیده شدن دست به هر کاری میزنند!
طی دو سال اخیر که اخبار بسیاری راجع به «چپ، راست» منتشر شده است، خواسته و ناخواسته، تبلیغات مهمی برای این فیلم رقم خورده است. چراغ این اخبار زمانی درخشان شد که منوچهر محمدی بهعنوان تهیهکننده این اثر، آن را با «مارمولک» مقایسه کرده و در مصاحبهای گفت: ««چپ، راست»، کمدی بسیار موفقی است و احساس میکنم حداقل به نسبت «مارمولک»، در برقراری ارتباط با مخاطب، تنه به آن فیلم پرمخاطب میزند.» همین تصویرسازی کافی بود تا اخبار بسیاری حول فیلم شکل بگیرد و مردم نسبت به آن حساس شوند. حساسیتی که با توقیف موقت اثر، بیشتر هم شد و نام فیلم بر سر زبانها افتاد. فارغ از تبلیغات خوبی که طی این دو سال برای فیلم شکل گرفت، همین که نام «چپ، راست» در کنار اثر مهمی، چون «مارمولک» آورده شده، کافی است تا تعداد مخاطبان این فیلم افزایش پیدا کند و ترغیب برای دیدنش بیشتر شود. هر چند که در این دو سال، برخی از افرادی که فیلم را تماشا کرده بودند، در اظهارنظرهای غیررسمی، آن را بهنوعی دنباله «مارمولک» عنوان کردند که میتواند در جذب مخاطب، بسیار موفق عمل کند.
نوچهر محمدی بهعنوان تهیهکننده این اثر، آن را با «مارمولک» مقایسه کرده و در مصاحبهای گفت: ««چپ، راست»، کمدی بسیار موفقی است و احساس میکنم حداقل به نسبت «مارمولک»، در برقراری ارتباط با مخاطب، تنه به آن فیلم پرمخاطب میزند.» همین تصویرسازی کافی بود تا اخبار بسیاری حول فیلم شکل بگیرد و مردم نسبت به آن حساس شوند. حساسیتی که با توقیف موقت اثر، بیشتر هم شد و نام فیلم بر سر زبانها افتاد. فارغ از تبلیغات خوبی که طی این دو سال برای فیلم شکل گرفت، همین که نام «چپ، راست» در کنار اثر مهمی، چون «مارمولک» آورده شده، کافی است تا تعداد مخاطبان این فیلم افزایش پیدا کند و ترغیب برای دیدنش بیشتر شود
دلمان یک فیلم کمدی واقعی میخواهد
در روایت سینمای کمدی ما یا باید به کمدی موقعیت بخندیم و این یعنی کاراکتر در موقعیتی قرار بگیرد که نامتعارف خواهد بود و موقعیت طنز ایجاد کند یا باید کمدی کلامی باشد و این نکتهای است که در سینمای ایران گم شده است و با بیان هر لفظی حتی جنسی اشتباه گرفته میشود. اصولا فیلمسازان به جای شوخیهای درست که باعث خنده میشود، با کلمات یا موقعیتهای اروتیک میخواهند مخاطب را وادار به خنده کنند، مخاطب امروزی که بیننده آثار قوی کمدی در سطح جهان است به هر چیزی نمیخندد. در «چپ، راست» بهوفور شاهد این موضوع بودهایم که کاراکترهای این فیلم با ایجاد موقعیت نامتعارف و شوخیهای جنسی که برای خانواده ایرانی به دور از شأن است، او را وادار به خنده میکنند، مردم عامه نیاز به خنده دارند؛ اما به هر چیزی هم نمیخندند و برای خنده گرفتن نباید دست به دامن هر چیزی شد.
تصویر بد از زن چادری!
نشان دادن خانم چادری به دور از منطق، ترفندی است که فیلمسازان ایرانی یاد گرفتهاند و گاهی برای وایرال فیلمشان از آن استفاده میکنند. در فیلم «عرق سرد»، ساخته «سهیل بیرقی» نقشی که «سحر دولتشاهی» آن را ایفا میکرد، نمونهای از این تفکر بود که با نشان دادن هجمه زنستیزی این کاراکتر که دلیلی هم برای بیانش وجود نداشت و صرفا برای وایرال در صفحات اجتماعی و نیز جذب مخالفان این تفکر بود. در این فیلم نیز شاهد نوعی بیان غیرضروری در شخصیت زن راستی داستان؛ یعنی «سارا بهرامی» هستیم که متاسفانه شخصیت زن چادری چقدر غیرمنطقی و لوده است، انگار فیلمسازان نیز به دنبال دوقطبیسازی و ترویج این نوع نگاه در جامعه هستند.
کدام سینما، کمدی است؟
اثری را میتوان بهواقع کمدی دانست و در این استاندارد قرار داد که بتواند بدون بهکارگیری تمسخر و توهین، همه طیفهای جامعه و همه نوع سلیقه مخاطب را جذب خود کرده، بخنداند و از هر گونه اهانت به مقدسات، رفتار و روش یک طبقه از جامعه دوری کند. اثری را کمدی میتوان قلمداد کرد که در کنار خنده گرفتن از مخاطب، مفهومی را نیز به ذهن او متبادر کند، او را به تفکر وادارد و اگر این محقق شود، تازه میشود اسم آن را سینما و هنر گذاشت.