به گزارش «سدید»؛ طرح و تبیین مفاهیم دینی با زبان هنر، حرکتی مؤثر و جریانساز است، بهویژه از طریق مدیوم جذاب و با نفوذ و گستردگی بالای سینما، اما بهدلایل مختلف ازجمله نبود سیاستگذاری کلان فرهنگی، چنین موضوع مهمی نه تنها به رویه و جریان تبدیل نشده بلکه همان جرقههای اندک هم بهصورت خودجوش و از روی باور و دغدغه فردی اتفاق میافتد.
درحالیکه یکی از رسالتها و وظایف ذاتی هنر بهخصوص هنر متعالی، انتقال مفاهیم دینی و انسانی و در راستای تعالی بشر است. اگر تردید و ملاحظه بخش خصوصی در طرح این مفاهیم را تا حدی منطقی بدانیم که البته آن هم به علت کمبود اعتقاد، فقدان فرهنگسازی مناسب و ارتباط گسسته دراماتیک در این زمینه است، نهادهای دولتی مرتبط با فرهنگ و هنر و سینما بهانهای برای بیاعتنایی به این مفاهیم ندارند. از این ارگانها انتظار میرود که در کنار موضوعات مختلف اجتماعی، در قالب فیلمنامههایی جذاب و دراماتیک، سراغی از مفاهیم دینی و اعتقادی هم بگیرند و سهم عمدهای در تبیین آنها داشته باشند. یکی از این مفاهیم مباهله بهمعنای درخواست لعن و نفرین الهی برای اثبات حقانیت است و بین دو طرفی رخ میدهد که هرکدام ادعای حقانیت دارند.
راهی برای اثبات حقانیت
مباهله در تاریخ اسلام به ماجرایی اشاره دارد که طی آن، پیامبر گرامی اسلام (ص) پس از مناظره با مسیحیان نجران و ایمان نیاوردن آنان، پیشنهاد مباهله داد و آنان هم پذیرفتند. هر چند در این رویداد که از واقعههای صدر اسلام است، مسیحیان بهدلیل اینکه مطلع شدند حضرت محمد (ص) قصد دارد با عزیزترین نزدیکان خود به محل مباهله بیاید، از این کار صرفنظر کردند، چرا که معتقد بودند اگر پیامبر به خود و پیامبری و حقانیتش اطمینان نداشت، جان خانواده و عزیزانش را به خطر نمیانداخت.
گرچه در آن روز بهخصوص بیستوچهارم ذیالحجه که روز مباهله نام گرفت، چنین رویارویی رخ نداد، اما این مفهوم تنها مختص به آن روز و زمان پیامبر اسلام نبود و چه قبل از ایشان و در دوران اقوام سامی و چه بعد از حضرت محمد (ص) متداول بود و قابل اجراست و از بزرگان دین بهخصوص حضرت امام جعفر صادق (ع) روایت شده که: «اگر مخالفان سخنان حق شما را نپذیرفتند، آنها را به مباهله دعوت کنید.»
مباهله به عنوان روشی برای اثبات حقانیت، بسیار بار دراماتیک و سینمایی دارد. از آنجایی که معمولا کشمکش میان شخصیتهای خیر و شر است که تنور قصهها را گرم میکند و دعوا عموما بر سر اثبات حقانیت است، جایی برای طرح و تبیین مباهله هم وجود دارد و این محک و آزمون ایمانی را در داستان تعبیه کرد تا از این طریق مخاطبان سنین مختلف بهویژه جوانان و نوجوانان با این مفهوم آشنا شوند و برای مطالعه دقیقتر و کاملتر این واژه، به اصل ماجرا رجوع کنند و بیش از پیش با حقانیت اسلام و پیامبر مهربانی آشنا شوند، آن هم در زمانهای که هیاهوی رسانهای غرب، سعی دارد بر طبل اسلامهراسی بکوبد و تصویر وارونهای ارائه دهد. بهنظر میرسد حتی همین جدال و کشمکش اسلام و غرب، خودش نیازمند مباهلهای اساسی برای اثبات حقانیت است.
مباهله به عنوان روشی برای اثبات حقانیت، بسیار بار دراماتیک و سینمایی دارد. از آنجایی که معمولا کشمکش میان شخصیتهای خیر و شر است که تنور قصهها را گرم میکند و دعوا عموما بر سر اثبات حقانیت است، جایی برای طرح و تبیین مباهله هم وجود دارد و این محک و آزمون ایمانی را در داستان تعبیه کرد تا از این طریق مخاطبان سنین مختلف بهویژه جوانان و نوجوانان با این مفهوم آشنا شوند و برای مطالعه دقیقتر و کاملتر این واژه، به اصل ماجرا رجوع کنند
مباهله در «روبان قرمز»
تا اینجا تنها یکبار در سینمای ایران به واژه مباهله اشاره شده است، آن هم در فیلم «روبان قرمز» به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا. بهکارگیری این مفهوم برای اثبات حقانیت هم ریشه در شناخت خالق اثر از این مفهوم و آن رویداد صدر اسلام دارد و هم به هنر حاتمیکیا برمیگردد که ظریف و هنرمندانه، مباهله را به شکلی جذاب و دراماتیک در سکانسی نفسگیر به خدمت میگیرد و به سهم خود نقش مهمی در تبیین این واژه و معرفی این آزمون ایمانی دارد. شاید پیش از روبان قرمز مخاطبان بسیاری بهویژه نسل جوان اصلا چنین کلمهای را نشنیده بودند، اما حاتمیکیا کاری میکند که تماشاگران با این عبارت آشنا و برای فهم بیشتر آن، دنبال اصل رویداد بروند. بهرهگیری از مفهوم مباهله در روبان قرمز، در دل یک روایت غریب عاشقانه صورت میگیرد و وقتی کار جمعه و داوود بهعنوان عشاق محبوبه در ویرانهای جنگزده گره میخورد و آنها حرف همدیگر را نمیفهمند و اهل گفتمان نیستند، چارهای جز مباهله برای اثبات حقانیت باقی نمیماند. حاتمیکیا هم میتوانست مثل نویسندگان و کارگردانهای دیگر، این جدال و کشمکش برای کسب برتری را فینفسه و شخصی ببیند و اشارهای به مباهله نداشته باشد، اما عقبه اعتقادی و مطالعات تاریخی این فیلمساز، در چنین بزنگاهی بهدرستی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و با ارتقای این مقابله به آزمونی دینی، به رویدادی مهم با محوریت پیامبر گرامی اسلام ارجاع میدهد.
اهمیت کار حاتمیکیا بهعنوان نویسنده اینجاست که برای چنین ارجاعی، از شوخطبعی و ظرافت هم غافل نیست و برای اشاره به واژه مباهله (و پیامبر و دوران صدر اسلام) مابهازایی از قدمت دیرینه این مفهوم به درازای تاریخ بشر را در فضای کار که محیطی بدوی است و دیالوگها تعبیه میکند. برای همین وقتی جمعه (رضا کیانیان) همراه محبوبه (آزیتا حاجیان) نزد داوود (پرویز پرستویی) میآید و با شلیک تهدیدآمیز داوود به سمت خود مواجه میشود، با لحنی آرام و شیرین میگوید: «سلام بر داوودِ نبی!» با وجود اینکه خشونت و عتاب داوود، از جانب خودش توجیه دارد و آن میدان مین، رزمگاه او و همرزمانش در دوران جنگ است و برای همین آنجا را مقدس میداند، اما آنچه بر گره کور این کلاف عاشقانه میافزاید، نافهمی زبانی و عدم درک یکدیگر است. سالها دفاع از میهن و جنگیدن به جای حرف زدن، باعث شده داوود صدای نخراشیدهای داشته باشد و خشونت ناشی از محیط جنگی هم مزید علت شود تا او زبان بیان احساسات را نداند، حتی زبان ساز جمعه را. ادامه این رویارویی با شلیک داوود به ساز دستساز جمعه و فرار محبوبه است، اما داوود، این مقابله را وارد فاز دیگری میکند و به محبوبه میگوید: «تو با رفتنت داری به اون حق میدی. اون حق داره؟» جمعه، اما تصمیم میگیرد برای اثبات حقانیت خودش در این کشمکش، سراغ یک آزمون ایمانی مهم برود و وقتی داوود جنگجو، حاضر به گفتمان با نغمه صلحساز جمعه نمیشود، مرد افغان فریاد میزند: «امروز، روز مباهله است آقا داوود. یا تو بر حقی یا من.» همینجاست که در معادلی پرتعلیق و تماشایی از مباهله، جمعه ساز میزند و پابرهنه و با لبخندی مطمئن و گامهایی محکم و برآمده از حقانیت، قدم در میدان مین میگذارد. جمعه این مباهله و آزمون را بهترین دادگاه میداند و داوود را هم به حضور در این محکمه الهی فرامیخواند. تردید اولیه داوود برای اجابت این خواسته، قدم نهادن او به میدان مین و هول و ولای محبوبه برای پایان دادن به این هماوردی خطرناک برای اثبات حقانیت، تعلیق و هیجان سکانس را به اوج میرساند. استفاده درخشان حاتمیکیا از مباهله، همانقدر که به کار طراحی و اجرای سکانسی جذاب در فیلمش میآید، قدم مهمی در تبیین این مفهوم هم است، اما متاسفانه چنین بهرهبرداری دراماتیکی در آثار دیگر سینمای ایران و درباره مفاهیم و رویدادهایی از این دست تکرار نشده و بهعنوان الگو مورد استفاده قرار نگرفته است.
معرفی بهتر مباهله با جشنواره قدمگاه
در کمکاری نهادهای فرهنگی و بیاعتنایی این مدیوم به مفهوم و رویداد مباهله، حوزههای دیگر هنری و نمایشی سعی دارند نقشی در طرح و تبیین آن داشته باشند. ازجمله رویداد هنری مباهله و جشنواره ملی تئاتر خیابانی قدمگاه که از ۲۰ تا ۲۲ تیر در شهر یزد و چند نقطه دیگر از کشور برگزار شد. علی انسانی، شاعر و مداح اهل بیت و مدیرعامل مؤسسه منادیان مباهله که در برگزاری این رویداد هنری و نمایشی مشارکت داشت، در گپوگفتی با سینماپرس درباره رخداد مباهله توضیح داد: «متأسفانه مباهله تا امروز آنگونه که شایسته است شناخته نشده و برگزاری چنین رویدادهای هنری به معرفی آن کمک بسیاری میکند. امسال برای ششمین دوره است که جشن مباهله برگزار میشود و سعی کردیم در بزرگداشت این روز، از چهارچوب سالن جلسه و حسینیه خارج شویم و با رویکردی نو به آن بپردازیم.» او گفت: «باید جامعه مخاطب امروز را بشناسیم و به تناسب نیاز او برایش برنامهریزی کنیم. باورمان این است که زبان هنر و استفاده از ابزار هنری برای انتقال مفاهیم، کارساز و تأثیرگذار است؛ از اینرو در زمینه ساخت انیمیشین و فیلم بلند سینمایی اقداماتی انجام دادیم و از حوزه موسیقی و جمعخوانی و سرود هم غافل نشدیم و در آن زمینه هم تولیداتی داشتهایم.» انسانی درباره اهمیت رخداد مباهله هم بیان کرد: «عظمت روزمباهله از روز غدیر کمتر نیست، بلکه مباهله خیمه غدیر را محکمتر میکند. علما، مراجع و استادان، اهمیت این رویداد را تایید کردهاند؛ حضرت آقا هم فرمودهاند: «پیامبر عزیزترین کسانش را آورد برای احقاق حقانیت عترت و امیرالمؤمنین. حتی مراجع به من میگفتند آرزویمان این است که روزی مباهله پررنگ و شناخته شود. خدا را شکر میکنم که این حرکت آغاز شده است و با برگزاری چنین رویدادهای سراسری، شناخت بهتری هم حاصل خواهد شد.»
/انتهای پیام/