به گزارش«سدید»؛ با روی کارآمدن صفویه در ایران، کاربری تکیهها بهعنوان مکانی که حالا برای عزاداری استفاده میشوند و تا قبل از آن برای ورزشهای زورخانهای مورد استفاده بودند، به روال گذشته خود بازگشتند و تکایا مکانی شدند برای برگزاری مراسم عزاداری، تعزیه و سخنرانی، بهخصوص در ایام محرم. تعداد تکیههای باقی مانده از گذشته که بیشتر آنها متعلق به دوره قاجار هستند، حالا به حدود ۵۰ اثر میرسد، تکیههایی مانند سرپولک، سرتخت، عباسآباد، عودلاجان، لوطی علیخان، هفت تن، چال حصار و رضا قلیخان؛ اما قدم گذاشتن به هر یک از آنها که روزی صدای ضرب زورخانه در آنها طنینانداز میشد و حالا صدای موسیقی و سوگواری حسینی، حکایتی دارد که هر کدام در جای خود شنیدنی است.
منطقه عودلاجان
از گذشتههای دور، هر محله یک تکیه مخصوص داشت که متأسفانه گذر زمان باعث تخریب بسیاری از آنها شده است. حالا فقط تعداد کمی از آنها در محلههای قدیمی تهران باقی ماندهاند. تکیه «سادات اخوی» یکی از حسینیههای تاریخی محله سادات در منطقه عودلاجان است که هنوز به سبک و سیاق گذشته، پذیرای عزاداران حسینی در ایام محرم است.
در این تکیه، مراسم عزاداری به همان روش دوره قاجار برگزار میشود؛ بانوان در حیاط و مردها دور تا دور حیاط روی سکوها عزاداری میکنند و منبر مخصوص سخنران و روضهخوان در وسط مجلس زنانه قرار دارد. این شکل از اجرا به دلیل نبودن بلندگو در دورههای گذشته رایج بود که تکیه سادات اخوی هنوز آن را اجرا میکند. مراسم در این تکیه مانند رسوم گذشته که عزاداریها از زمان طلوع آفتاب آغاز میشد، از ساعت پنج صبح آغاز میشود و تا قبل از اذان ظهر ادامه مییابد و سخنران و روضهخوان هر کدام به ترتیب اقامه عزا میکنند، هر چند این شیوه در دیگر تکیهها قدیمی شده، اما تکیه سادات اخوی همچنان به اجرای این رسم پایبند است. این تکیه با حدود ۱۶۰ سال قدمت، مانند گذشته با انداختن چادری روی سقف، خیمه عزای خود را برپا میکند؛ ولی تنها تفاوت آن با گذشته، سه میله آهنی است که حدود ۵۰ سال پیش به دلیل پوسیده شدن چوب وسط خیمه، جای آن را گرفت و سه قالیچهای که زیارت عاشورا را بر خود تبرک دارند. به گفته یکی از برادران سادات اخوی، این سه قالیچه هنوز روی دیوار حیاط هستند. این تکیه فقط در مناسبتهای مختلف پذیرای مردم است و در دیگر روزهای سال در محله سادات، خاموش میماند. منبری هم به نام «چهل منبر» هر روز در ماه محرم، با توجه به شرایط کربلا یک نوع آرایش میشود و هر سال از اول محرم تا سوم امام حسین (ع) به مراسم عزای ایشان میپردازند.
از گذشتههای دور، هر محله یک تکیه مخصوص داشت که متأسفانه گذر زمان باعث تخریب بسیاری از آنها شده است. حالا فقط تعداد کمی از آنها در محلههای قدیمی تهران باقی ماندهاند. تکیه «سادات اخوی» یکی از حسینیههای تاریخی محله سادات در منطقه عودلاجان است که هنوز به سبک و سیاق گذشته، پذیرای عزاداران حسینی در ایام محرم است
از گذشتههای دور، هر محله یک تکیه مخصوص داشت که متأسفانه گذر زمان باعث تخریب بسیاری از آنها شده است. حالا فقط تعداد کمی از آنها در محلههای قدیمی تهران باقی ماندهاند. تکیه «سادات اخوی» یکی از حسینیههای تاریخی محله سادات در منطقه عودلاجان است که هنوز به سبک و سیاق گذشته، پذیرای عزاداران حسینی در ایام محرم است
سادات تقوی که سادات اخوی شد
تهران دارای حصارها و دروازههایی بوده که از دوره شاه طهماسب صفوی شکل گرفته و سپس در دوره ناصری حصار شکسته و شهر گسترش یافته است. همچنین تهران دارای دروازههایی با نامهای؛ دروازه محمدیه، شاهعبدالعظیم، دولت، شمیران و قزوین بوده است. عودلاجان طی زمان دچار تغییرات میشود. حصار ناصری تهران در سالهای آغازین حکومت رضاشاه پهلوی میشکند و از دهه ۴۰-۳۰ شمسی به بعد، وزیران، وکیلان و متمولین محله عودلاجان، کمکم به محلههای شمال تهران مهاجرت میکنند. همچنین طبق نقشه موسیو کرشیش، پیش از دوره رضاشاه و ساخت خیابان سیروس، اینجا یک گذر محلی و باریک در کنار محله یهودیها و تکیه رضاقلیخان و... بوده است. در واقع به درخواست رضاشاه برای اینکه هم کنترل نیروی امنیه به شهر بیشتر شود و هم اینکه از تجمع جمعیت و شیوع یکسری از بیماریها جلوگیری کند، خیابان سیروس و پامنار بافت عودلاجان را میشکنند؛ بنابراین تهران پس از دوره رضاشاه سه عودلاجان دارد؛ غربی، مرکزی و شرقی. عودلاجان شرقی میشود شرق خیابان سیروس. عودلاجان مرکزی محلهای است که یهودیها در آن ساکن بودند و املاک متعلق به آنهاست. عودلاجان غربی هم میشود سمت بازارچه و مدرسه خان مروی. جالب است که بدانید محله ورودی رودهای تهران از محله عودلاجان بوده است که حسینیه سادات اخوی در قسمت شرقی آن قرار دارد.
حسینیهای با یک عقد اخوت
حسینیهای از سادات رضوی معروف به حسینیه سادات اخوی، خاندانی که نسب آنها به موسی مبرقع، پسر امام جواد (ع) میرسد و شجرهنامه مشخصی دارند. بزرگ این خاندان در دوره فتحعلیشاه قاجار، سیدحسن تقوی (منسوب به امام محمدتقی) بودند که از لواسان به پایتخت مهاجرت میکنند. جالب است که بدانید بهخاطر علاقه فتحعلیشاه به سیدحسن تقوی، آن دو با هم دست اخوت میدهند و صیغه برادری میخوانند و فتحعلیشاه او را اخوی صدا میزد و از همان زمان این خاندان به سادات اخوی مشهور میشوند. حسینیه فعلی مربوط به دوره سیدابراهیم تقوی است که یکی از مراکز سکونت این خاندان در عودلاجان شرقی بوده است. سید ابراهیم تقوی حریر فروش، نوه سید حسن بودند که حسینیه در زمان او بنا میشود. این حسینیه وقفنامهای دارد که در آن شیوه برگزاری مراسم ذکر شده است. طبق این وقفنامه، در این حسینیه از اول محرم تا سوم امام شهید برگزار میشود. محوریت مجلس با زنها است. زنها در مرکز، زیر خیمه، گرد روضهخوان مینشینند و مردها در ایوانهای اطراف مینشینند. این طریقه به این دلیل بوده که اساسا مجلس روضهخوانی یک مجلس زنانه بوده است. مردها دنبال کسبوکار خود بودند و زنها در روز از فرصت عزاداری استفاده میکردند. البته مردها در آیینهایی مثل دستهروی شرکت میکردند و حتی در محافلی که مشترک برگزار میشده و هم خانمها و هم آقایان شرکت میکردند، بهطور خاص در تکیه دولت که در سبزهمیدان بازار تهران بوده و امروزه اثری از آن باقی نیست، باز هم زنها در مرکز مجلس حضور دارند و مردها گرداگرد آنها مینشینند.
خیمهای از دوره فتحعلیشاه قاجار
این خیمه مربوط به دوره قاجاریه است. البته آن خیمه قاجاری امروزه نصب نمیشود و از آن حفاظت میکنند و خیمه کنونی، کپی آن خیمه است. او در ادامه اشاره میکند که بخشی از میراث حسینیه مثل عکسها و تصاویری از چهرههای خاندان سادات اخوی، در قسمت مردانه روی دیوار نصب شده است.
وقف چای با نانقندی
پذیرایی این حسینیه منطبق با وقفنامهای حدود ۱۵۰ ساله از خاندان سادات اخوی که هم جلو در حسینیه انجام میشود، هم در داخل آن و در سینیهای بزرگ و طبق وقفنامه خاندان سادات اخوی، در این حسینیه از ساعت هفت صبح تا اذان ظهر بهطور مستمر مراسم روضهخوانی برگزار میشود. آن هم به این دلیل که پیش از این بهخاطر عدم دسترسی به برق در دوره فتحعلیشاه، مراسم عزاداری در تکیهها صبح تا ظهر برگزار میشده است. تکیه سادات اخوی نیز طبق همان روال همچنان سنت خاندانی خود را حفظ کردهاند.
پذیرایی این حسینیه منطبق با وقفنامهای حدود ۱۵۰ ساله از خاندان سادات اخوی که هم جلو در حسینیه انجام میشود، هم در داخل آن و در سینیهای بزرگ و طبق وقفنامه خاندان سادات اخوی، در این حسینیه از ساعت هفت صبح تا اذان ظهر بهطور مستمر مراسم روضهخوانی برگزار میشود. آن هم به این دلیل که پیش از این بهخاطر عدم دسترسی به برق در دوره فتحعلیشاه، مراسم عزاداری در تکیهها صبح تا ظهر برگزار میشده است. تکیه سادات اخوی نیز طبق همان روال همچنان سنت خاندانی خود را حفظ کردهاند
هیأتهای خانگی
در این محلهها عمدتا هم مکانهای بزرگی برای عزاداری وجود دارد و هم در خانههای زیاد و نزدیک به هم به اقامه عزا میپردازند. از گذشتهای دور، مردم قبل از وارد شدن به تکیهها و آغاز عزاداریهای خانگی، به مکانهای بزرگتر و مجالس عزاداری گستردهتر میرفتند.
عزاداریهای خانگی بعد از ممنوع شدن عزاداری از طرف دولت رضاشاه، در میان مردم رواج بیشتری یافت. تکیه «رضا قلیخان» در عودلاجان یکی دیگر از تکیههای است که هر چند بخش زیادی از آن در اولین خیابانکشی در تهران نابود شد، ولی هنوز به عشق امام حسین (ع) پایدار مانده است.
دستور ننگین صدام باعث ساخت این حسینیه شد
بعد از حسینیه سادات اخوی و تکیه رضا قلیخان، به چهارراه گلوبندک میرسیم و حسینیه «طویریج» یا حسینیه «کربلاییها»، این حسینیه پس از دستور صدام مبنی بر بیرون کردن ایرانیها از عراق در حدود سال ۱۳۴۵ و با آمدن آنها از عراق به ایران در سال ۱۳۴۷ با هدف برگزاری مراسم سنتی عزاداری که در کربلا انجام میدادند، در نزدیکی بازار تهران ساخته شد.
مراسم طشتگذاری
مسجد «اردبیلیها» و تکیه «درخونگاه» در محدوده سنگلج تهران، دو بنای تاریخی دیگری هستند که در سالهای گذشته برای عزاداری توسط تهرانیها ساخته شدند. مسجد اردبیلیها متعلق به دوره فتحعلیشاه قاجار است که در آن مراسم «طشتگذاری» انجام میشود. این مسجد که در دوره پهلوی اول کاملا تخریب شد، دوباره ساخته شد و از سال ۱۳۲۳ در آن مراسم طشتگذاری اجرا میشود.
نخلی که گرو گرفته شد
تکیه درخونگاه در محدوده بازار تهران و سنگلج نیز یکی از مکانهای مذهبی تهران است که در آن عزاداری انجام میشود. به گفته حدادی، در دوره قاجار برای عبور دستههای عزاداری از کنار نخل امام حسین (ع) که در این محله بود، معمولا سر و صدا میشد. به همین دلیل، این محله به نام درخونگاه معروف شد تا اینکه ناصرالدین شاه دستور داد نخل عزاداری محله گرو گرفته شود تا دیگر مشکل پیش نیاید.
چالهمیدان و امامزادههای آن
عمده تکایای قدیمی در مرز بین عودلاجان و چاله میدان است. علت چرایی نام محله چالهمیدان هم این بوده که در دوره طهماسبی برای ساختن حصار دور شهر به مقدار زیادی خاک نیاز داشتند. خاک را از این محله که همگی باغ بود، برداشتند و این محله تبدیل به چاله شده است. این چاله مانده و در دورههای بعدی به شهر ملحق شد؛ اما همچنان به همان اسم چاله میدان باقی مانده است. در این محل، دو امامزاده مهم و بسیار قدیمی قرار دارد که یکی امامزاده یحیی و دیگری امامزاده اسماعیل است و در این دو امامزاده و محلههای اطراف آن، به سبک زمان قاجار و به شیوه کاملا سنتی به عزاداری میپردازند و محلی و قدمایی بودن آن دقیقا مشهود است. ساعت برگزاری مراسم در امامزاده یحیی برخلاف حسینیه سادات اخوی، از نماز مغرب و عشا است.
نذری در خانه شهید مدرس
در همان حوالی اگر قصد خوردن غذای نذری داشته باشید، میتوانید به خانه شهید مدرس بروید که البته این خانه بهغلط، محل زندگی ایشان دانسته شده است؛ اگر چه شهید مدرس مالک خانه بوده؛ اما هیچگاه در آن زندگی نکرده است، بلکه ایشان در خانهای در کوچه آبشار غربی همراه با پسرش دکتر عبدالباقی مدرس زندگی میکرده که آن خانه الان تخریب شده است. این خانه اکنون دارالقرآن است و در ایام محرم از ساعت ۱۰ صبح تا اذان ظهر، محل اجتماع عزاداران حسینی است.
/انتهای پیام/