به گزارش «سدید»؛ عباسعلی رهبر در یادداشتی نوشت: کلمه امر که استفاده میکنیم، بنابر نگاه شناختی ونگاههایی که در بحثهای علوم شناختی مورد توجه قرار میدهیم، به معنای فضای جامعی است که زبان به عنوان Language و نه به عنوان Speech، فهم خود را و شرایط مناسب را برای ایدهپردازی فراهم میکند و این ایدهپردازی با نگاه شناختی دارای یک منبع مناسب برای معنابخشی است. از این جهت بحث امر عاشورا از صدر اسلام این موضوع مورد توجه قرار میگیرد تا به نقطهای میرسد که در نکات اولیه هست، در روز دهم محرم و بعد شروع به تکمیل و استکمال میشود تا جریانی که حضرت زینب (س) و حضرت امام سجاد (ع) بعد از عاشورا رقم میزنند. این نقطه و شروع زبانی و تداوم امر عاشورا تا منصه ظهور، در واقع، ظهور حضرت حجت (عج)، ادامه دارد.
با وجود اینکه ما دارای یک امام حاضر هستیم نه یک امام غایب. امامی که الان داریم صحبت میکنیم، در حیطه امر عاشورا مورد توجه قرار میگیرد؛ امامی است که حاضر است. هر چند تاریخچه عاشورا، قبل از بعثت نبوی هم در فضاهای انسانی وجود داشته است. اما در ظاهر در یک منصهای در تقابل عینی، نه ذهنی، بین حق و باطل، بین انسان به عنوان حیوان ناطق و انسان به عنوان حی متأله قرار میگیرد. در این دو گونه، دائم بشر در حال تکاپو و مبارزه بود و در جاهایی جنسیت بر این امر غالب میشد. تا قبل از عصر نبوی، جنس مبارزه، جنس مردانه میشد. در زمان عصر نبوی و بعثت، یک اتفاق بسیار مهمی در فضای معناگرایی بشر رخ میدهد و این است که نوع نگاه به جنسیت تغییر پیدا میکند و آن ملاک و مبنا، حیات طیبهای میشود که فراتر از امر جنسیت است و با تقسیم زن و مرد شروع نمیشود. در واقع، دیگر با جنس اول، جنس دوم شروع نمیشود. آنجا است که شخصیت و منزلت حقیقی زن تبلور پیدا میکند.
با اشاره به بحث منزلت زن پیش از عصر نبوی گفت: قبل از عصر نبوی ما بحث منزلت و شخصیت زن را در افراد و مصادیق خاصی ملاحظه میکردیم، به گونهای که آنها برای تمام ابنای بشر الگو میشوند. مثلاً در رابطه با همسر فرعون، عین نص قرآن هست که خداوند درباره این زن مثالی میزند که همسر فرعون الگویی برای انسانیت است.
این نوع نگرش به جنسیت و نوع نگاه فراجنسیتی نسبت به تحول و تغییر و انقلاب اجتماعی در دوران عاشورا عینیت بیشتری پیدا میکند و در امر عاشورا مشخصاً و به طور خاص خود را نشان میدهد. این همان نقشی است که امام حاضر، امام معصوم، امام متصل به وحی دارد، همان نقش را حضرت زینب (س) بدون کم و کاست ادامه میدهند و یک سنخیتی بین امام معصوم و حضرت زینب صورت میگیرد.
به نظر من، اوج منزلت و اثرگذاری بانوان کربلا در همین فضای عاشورا و امر عاشورا قابل گفتن است. خیلی جالب است وقتی که بدنها در عصر عاشورا رها میشود و چند روزی میماند آن قبیله بنی اسدی که میخواهد این کار را انجام بدهد، مردانشان میترسند. از طرف زنانشان دچار توبیخ میشوند و یک امر زنانه فراجنسیتی آنها را تشویق به دفن بدنها میکند. حتی در مقابل آن فضایی که عاطفه دختر یا همسر یزید نوع اعتراضی که صورت میگیرد، فراتر از یک نگاه جنسیتی است که باید انجام شود؛ لذا اعتقاد دارم، اگر بخواهیم بحث زن و نقش بانوان را در فضای امر عاشورا با یک نگاه شناختی و یک رویکرد معرفتی تبیین کنیم، یک نقش مثال زدنی و یک نقشی است که اگر امام حسین (ع) و معصوم اصیل علت محدثه برای عاشورا و احیای دین میشود، حضرت زینب و بانوانی که در کنار ایشان بودند، علت مبقیه برای احیای دین میشوند.
لذا این همآوردی علت محدثه که شروعکننده امر عاشورا و احیا است در کنار امر مبقیه که عامل بقا و استمرار حیات نبوی است، نشان میدهد امر دین، امر احیا، امر انسانیت و ارزش انسانیت یک موضوعی است که نمیشود گفت خانمها نقش داشتند یا آقایان. نقش مهم و اصیل زن را در جامعه ظلمتزده و جامعهای که اسیر تعصبات دینی است و به عبارتی، اسیر خطاهای شناختی است، آنجا آن بانو است که میآید و با قدرت، با اقتدار و با استدلال فضا را برای ایجاد یک فهم درست و عمیق در جامعه ایجاد میکند. حتی در فضای فقه سیاسی ما هم عبارتی که «مرد از دامن زن به معراج میرود»، هر چند ممکن است ما خیلی ساده از آن بگذریم، اما واقعیتی است که نشان میدهد منبع رشد، منبع حرکت و منبع تحول در هر جامعهای در واقع زنان جامعه هستند که میتوانند فضا را برای پیشرفت و رشد ایجاد کنند.
/انتهای پیام/
منبع: عطنا