به گزارش«سدید»؛ درباره میزان بازگشت به اعتیاد معتادان پس از ترک، آمارهای مختلفی وجود دارد، اما تازهترین آمار به روشنی روایت میکند که بیش از ٨٠درصد معتادان بهبود یافته دوباره به اعتیاد روی میآورند. تنها در خوشبینانهترین حالت حدود ۲۰درصد از معتادان پس از ترک به چرخه مصرف بازنمی گردند؛ بنابراین نمیتوان امیدوار بود فرد پس از قطع مصرف به صورت دائمی و حتمی بهبود یابد؛ در واقع بهبودی تنها با ترک مصرف حاصل نمیشود، از این جهت امروزه عود یا بازگشت به اعتیاد یکی از معضلات اصلی درمان افراد دچار سوء مصرف به شمار میرود.
این «بیماری مزمنِ عودکننده» باعث تغییر ساختار و عملکرد مغز میشود، پدیدهای بسیار پیچیده که فروکش و عود دارد و بدون درمان و حمایت مستمر احتمال عود بیشتر هم میشود.
وقتی فرد مصرف مواد مخدر را کنار میگذارد همه تصور میکنند که مشکل برطرف شده درحالی که مبتنی بر نتایج برخی پژوهش هاو مطالعات، اعتیاد را میتوان بیماری ای دانست که تا انتهای عمر باقی میماند بنابراین مشکل اصلی مربوط به اعتیاد و ماهیت مزمن آن است. از این رو گفته میشود؛ «نرخ موفقیت درمان اعتیاد بسیار پایین است و در بهترین مراکز درمانی هم هیچ گاه موفقیت بیشتر از ۲۵ درصد حاصل نشده است و عمدتا موفقیتها در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد بوده است.»
وقتی فرد مصرف مواد مخدر را کنار میگذارد همه تصور میکنند که مشکل برطرف شده درحالی که مبتنی بر نتایج برخی پژوهش هاو مطالعات، اعتیاد را میتوان بیماری ای دانست که تا انتهای عمر باقی میماند بنابراین مشکل اصلی مربوط به اعتیاد و ماهیت مزمن آن است. از این رو گفته میشود؛ نرخ موفقیت درمان اعتیاد بسیار پایین است و در بهترین مراکز درمانی هم هیچ گاه موفقیت بیشتر از ۲۵ درصد حاصل نشده است و عمدتا موفقیتها در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد بوده است
آرش صالحی، روانشناس اعتیاد در این باره میگوید: «اعتیاد به برخی مخدرها نظیر هروئین اختلالی وخیم و ماندگار است و رهایی از آن بسیار دشوار است و پرهیز از مصرف پس از ترک، نیاز به تغییرات بسیار وسیع و بنیادی در رفتار و نگرش دارد. فرد باید ماده اعتیاد آور را به جای راه حل، جدیترین مشکل خود ببیند. اینکه فرد پس از سالها سوء مصرف بتواند این باور طولانی مدت را با موفقیت تغییر دهد چالشی عظیم است و فرد به آسانی میتواند دوباره به ورطه افکار و عادتهای قدیمی بلغزد.»
عذاب و مبارزه دائمی
تمام انواع اعتیاد با جرقهای میتوانند شعلهور شوند. این جرقه ممکن است یک روز پراسترس باشد یا دعوا و اختلاف با همسر، بر هم خوردن رابطه یا بیکار شدن، عود یک بیماری جسمی یا از دست دادن دوست یا عضوی از خانواده، یا زنده شدن خاطره نشئگی باشد.
صالحی عنوان میکند: «این جرقهها باعث میشوند در مغز مقدار اندکی دوپامین آزاد شود. این افزایش دوپامین، احساسی مشابه مصرف خود مواد ایجاد میکند. وقتی این نشئگی کوچک ایجاد میشود ذهن معتاد برای ایجاد رضایتی که قبلا به آن عادت داشته به تمنا میافتد و برای تحریک دوپامین قدیم، فرد را زیر فشار میگذارد. این روند ناخودآگاه و سریع اتفاق میافتد؛ به همین دلیل هم گاهی فرد دقیقا نمیداند چرا تَرک را شکسته و حتی به یاد نمیآورد که چگونه این اتفاق افتاده است. وقتی این جرقههای ناخودآگاه در مغز معتاد زده میشود، افزایش دوپامین، فعالیت مراکز برنامهریزی و تصمیمگیری را که در قشر پیشانی (فرونتال) قرار دارند مختل میکند. در نتیجه، فرآیند فکری فرد، نیاز عاطفی یا استرس کوتاهمدت خود را به شکلی اغراقآمیز تفسیر میکند و روی آوردن به تسکین موقت و مضر مواد را بر منافع درازمدت پرهیز ارجح میبیند.»
صالحی میافزاید: «این روند افکار و رفتار فرد را کاملا تغییر میدهد؛ صرفنظر از اینکه فرد چه مدت پاک بوده است، عطش مصرف دوباره اتفاقی طبیعی است و متخصصان تنها راه غلبه بر آن را این میدانند که فرد پرهیز از مواد را هر روز و هر لحظه مهمترین اولویت زندگی خود بداند. فارغ از اینکه چه اتفاقی برایش افتاده فقط باید فکر کند مهمترین کار او، این است که به سراغ مواد مخدر نرود. این هوشیاری مدام کار راحتی نیست و حتی افرادی هم که مدتی طولانی ترک کرده اند، ممکن است نتوانند چنین کنند. آنها که از معتادان انتقاد و درباره آنها قضاوت میکنند این واقعیت اساسی را نادیده گرفته اند که معتاد بیش از آنکه به لذت و رضایت برسد، دائم در عذاب و مبارزه با خود است و این خود اهمیت درمان و حمایت مستمر را یادآور میشود.»
میزان بهبودی کامل بسیار اندک است
فرید براتی سده، کارشناس حوزه اعتیاد نیز با تأکید براینکه ماهیت اعتیاد در همه جای دنیا مشابه هم است، تشریح میکند: «اعتیاد یک بیماری عودکننده است که کاملا با وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع ارتباط دارد و مانند بیماریهای جسمی نیست که بیشتر به سبک زندگی افراد برمیگردد، این پدیده با بیکاری، تورم، شرایط فرهنگی و اجتماعی مرتبط است و میزان بهبودی کامل بسیار اندک است، امروز با توجه به حجم بالای بیکاری، بسیاری از افراد معتاد بالاجبار و برای اینکه هزینههای زندگی خود را تأمین کنند خرده فروش موادمخدر هستند و اگر شغل دیگری داشتند شاید هرگز به این حوزه وارد نمیشدند، بسیاری از افراد برای تحمل فشارها، استرسها و رنجها معتاد میشوند، پس اعتیاد ریشههایی فراتر از یک بیماری جسمی دارد و به نوعی بیماری اجتماعی و اقتصادی است.»
این کارشناس، دلایل بازگشت معتادان به سمت اعتیاد را فراوان ذکر کرده و بیان میکند: «بازگشت به اعتیاد و مصرف دوباره بسته به شرایط افراد متفاوت است، اما عمده مشکل اصلی جامعه ما این است که میزان عود اعتیاد بالاست و این امر چند دلیل مشخص دارد؛ اصلیترین دلیل این است که درمانهای ما کامل نیست یعنی در کنار هر دارویی باید درمانهای اجتماعی و روانشناختی هم وجود داشته باشد و روانشناس و مددکار اجتماعی همراه فرد معتاد و خانواده او شرایط عود و برگشت را برای خانواده تشریح کنند تا از عود جلوگیری شود؛ بنابراین درمان اعتیاد در کشور ما مشکلات اساسی دارد. درمانهای اصلی همین درمانهای غیردارویی است که متأسفانه به آن بیتوجهی هم میشود، یعنی هزینه درمان با دارو بسیار کمتر از درمانهای روانشناختی است و به خاطر گران بودن درمانهای غیردارویی اقدام خاصی صورت نمیگیرد و درمان ناقص میماند، بنابراین عود بالا میرود.
بازگشت به اعتیاد و مصرف دوباره بسته به شرایط افراد متفاوت است، اما عمده مشکل اصلی جامعه ما این است که میزان عود اعتیاد بالاست و این امر چند دلیل مشخص دارد؛ اصلیترین دلیل این است که درمانهای ما کامل نیست یعنی در کنار هر دارویی باید درمانهای اجتماعی و روانشناختی هم وجود داشته باشد و روانشناس و مددکار اجتماعی همراه فرد معتاد و خانواده او شرایط عود و برگشت را برای خانواده تشریح کنند تا از عود جلوگیری شود؛ بنابراین درمان اعتیاد در کشور ما مشکلات اساسی دارد. درمانهای اصلی همین درمانهای غیردارویی است که متأسفانه به آن بیتوجهی هم میشود، یعنی هزینه درمان با دارو بسیار کمتر از درمانهای روانشناختی است و به خاطر گران بودن درمانهای غیردارویی اقدام خاصی صورت نمیگیرد و درمان ناقص میماند، بنابراین عود بالا میرود
از سوی دیگر در مسائل اجتماعی پس از ترک، درمانگر، بهزیستی یا ستاد مبارزه با موادمخدر نقشی ندارند، بلکه بیکاری و نداشتن شغل به شدت در عود دوباره مؤثر است یعنی شرایط اجتماعی و وجود استرسها همچنان در فرد وجود دارد و در اینجا باید مباحث کلان اجتماعی حل شود، در دیگر کشورها بیمار بعد از ترک تا زمان یافتن شغل از بیمه بیکاری برخوردار میشود که در کشور ما چنین قانونی وجود ندارد. علاوه بر آن حتی برای اخذ وام هم، کسی ضامن فرد بهبود یافته نمیشود، در حالی که در کشورهای دیگر پس از درمان شرایط خوبی برای تداوم زندگی سالم آنها ایجاد میشود.»
بازگشت حدود ۲۰ تا ۸۰ درصد از معتادان به چرخه اعتیاد ظرف یک سال اول
«بر اساس اطلاعات رسمی و غیررسمی در ایران و جهان، عود رفتارهای اعتیادی در معتادان امری نسبتا رایج است. حدود ۲۰ تا ۸۰ درصد از معتادان ظرف یک سال اول درمان اعتیاد دچار بازگشت میشوند. در خوشبینانهترین حالت احتمال بازگشت به مواد تا ۵۰ درصد پیشبینی شده و این احتمال تا ۹۰ درصد متغیر است.» عبارتی که از سوی فرزانه سهرابی، معاون اجتماعی مؤسسه کادراس نقل شده و به تعبیر او، «تمام عواملی که در ایجاد اعتیاد مؤثر هستند، در عود یا بازگشت مجدد نیز میتواند مؤثر باشد.»
همانطور که پیشتر اشاره شد، وقوع هر جرقهای مانند اختلاف و دعوا با همسر، بیکاری، فقر، عدم اعتماد خانواده و اضطراب ممکن است به شروع دوباره مصرف منجر شود. نشانههای این مرحله عبارت از ناسازگاری فرد با خانواده و دیگران، عدم همکاری در جلسات مشاور، شروع رفتارهای استرسی مانند سیگار کشیدن و ملاقات با دوستان معتاد است.
آمارها نشان از شیوع و افزایش سطح اعتیاد دارد و بر اساس اعلام سازمان بهزیستی کشور، سالانه حدود ۱۰ درصد به مصرفکنندگان انواع مواد در کشور افزوده میشود. اما نکته بسیار مهمی که کنترل و مبارزه با اعتیاد را به چالش کشیده، این است که نمیتوان امیدوار بود فرد حتی پس از قطع مصرف به صورت دائمی و قطعی بهبود یابد؛ در واقع بهبودی فرد تنها با قطع مصرف مواد حاصل نمیشود از این جهت امروزه عود یا بازگشت به اعتیاد یکی از معضلات اصلی درمان افراد دچار سوء مصرف است. براین اساس معاون اجتماعی مؤسسه کادراس با بیان اینکه حدود ۸۰ درصد از معتادانی که دوره سمزدایی را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند، ظرف مدت یکسال یا کمتر به مصرف مجدد روی میآورند و تنها ۲۰ درصد از آنها بهبودی خود را پس از سمزدایی ادامه میدهند، میگوید: «در حال حاضر در کشور آمار دقیقی از اینکه چند درصد بهبودیافتگان به مصرف مجدد مواد روی میآورند، در دسترس نیست، اما بر اساس اعلام مقامات ستاد مبارزه با مواد مخدر، میزان بازگشت به مصرف مجدد مواد ۹۰ درصد ذکر شده است. بر اساس آمارها، با حضور معتادان در مراکز بازپروری وابسته به سازمان بهزیستی، بسیاری از افراد پس از ترک، بیش از ۲ تا ۳ بار به صورت خودمعرف یا اجباری از خدمات بازپروری استفاده کردهاند.»
گفته میشود تمام عواملی که در ایجاد اعتیاد مؤثر هستند، در عود یا بازگشت مجدد نیز میتواند مؤثر باشد، سهرابی در این زمینه میگوید: «این عوامل شامل مسائل درون فرد یعنی علل روانی و شخصیتی، عوامل بین فردی یعنی افرادی که به نحوی در مصرف مواد نقش داشتهاند و عدم باور خانواده نسبت به ترک اعتیاد و عوامل محیطی است. مسئله بازگشت به مواد در کشور امری شایع است و این موضوع پیامدهای منفی زیادی بر فرد، خانواده و جامعه دارد. در واقع پروسه عود مجدد در فرد با بروز احساساتی مانند گناه، ناامیدی، خجالت و عصبانیت همراه است. از نظر خانوادگی با اختلافات و مشکلات جدی روبهرو و از نظر اجتماعی نیز امکان اینکه فرد بعد از عود برای تهیه مواد دست به جرم بزند، بسیار بالاست. در این راستا یکی از راهکارهای مؤثر پیشگیری از عود است.»
امروزه برنامههای پیشگیری از اعتیاد در سطوح مختلف انجام میشود و تجربه هم نشان داده پیشگیری بسیار بیشتر از دیگر جنبههای مبارزه و کنترل اعتیاد اثر بخش بوده است، در واقع عود یا بازگشت به اعتیاد از بحث برانگیزترین مباحث حوزه اعتیاد به شمار میرود. سهرابی در این رابطه تأکید میکند: «عود در ابتدا به عنوان یک شکست فردی در ترک یا درمان اعتیاد شناخته میشد، اما با مشخص شدن جوانب اجتماعی و خانوادگی اعتیاد، بازگشت به اعتیاد تنها یک رخداد فردی و درون فردی نیست، بلکه ممکن است فرد در جریان کنشهای خانوادگی و اجتماعی خود و تحت فشارها و مشکلات زندگی به مصرف مجدد روی آورد. به نظر میرسد، با استفاده از روش پیشگیری از عود برای افراد بهبودیافته، میتوان شاهد امیدهایی در آینده جهت کاهش آمار عود اعتیاد در کشور به شرطی که برنامههای پیشگیری از عود طراحی و اجرا شود، بود. اهداف برنامههای پیشگیری از عود شامل مواردی مثل به وجود آوردن مهارتهای مقابلهای جدید برای چالش با موقعیتهای پرخطر، شناخت علائم و نشانههای عود، ایجاد تغییرات مؤثر در شیوه زندگی و افزایش فعالیتهای خلاقانه است. در واقع در پیشگیری از عود شناخت عوامل و موقعیتهایی که حاکی از کاهش خطر عود است، میتواند بسیار اثرگذار باشد.»
سهرابی در ادامه به ارائه روشهایی جهت پیشگیری از عود اعتیاد پرداخته و توضیح میدهد: «هر چه میزان درک فرد معتاد و بهبودیافته و همچنین مراجع از موقعیتها و اتفاقاتی که قبلا منجر به بازگشت به مصرف دوباره شده، افزایش یابد، میزان خطر عود کمتر میشود.
آموزش مهمترین حوزه برنامههای پیشگیری از عود به شمار میرود و هر مقدار که درک بهتری از فرآیند بهبودی و عود وجود داشته باشد، خطر عود نیز کاهش مییابد. در واقع فرد نیاز دارد اطلاعات دقیق و مناسبی در خصوص آنچه باعث عود شده و کاری که میتواند برای پیشگیری از آن انجام دهد، داشته باشد. این اطلاعات باید در خصوص افزایش آگاهی فرد از مدل زیستی، روانی و اجتماعی اعتیاد، سختیهای مسیر بهبود و ماندن در آن، شناسایی علائم خطر، راهبردهای مقابله با شرایط خطرزا و طرحها و برنامههای مؤثر برای بهبودی قطعی باشد.»
معاون اجتماعی مؤسسه کادراس به اظهاراتش این نکته را هم اضافه میکند:
«که مشارکت خانواده و دوستان فرد بهبودیافته نقش بسیار مهمی در این حوزه ایفا میکند. زمانی که افراد شاخصی مانند خانواده و دوستان واکنش و رفتار مناسب به نشانههای خطر داشته باشند، ممکن است خطر عود نیز کاهش یابد. تجربه ثابت کرده افراد به تنهایی نمیتوانند فرآیند درمان و پیشگیری از عود را کامل کنند، بلکه نیاز به اعضای خانواده، پشتیبانان و مشاورین هنگام ترک و گروههای دوستی و همدردان دارد.»
/انتهای پیام/
منبع: رسالت