اخباری مبنی‌ بر تعطیلی شبکه تلویزیونی بامخاطب بین‌المللی؛
چندی پیش اخباری مبنی‌ بر تعطیلی شبکه تلویزیونی «جام جم» منتشر شد؛ شبکه‌ای که تریبونی مهم برای کشور بوده و حفظ آن از جهات مختلف دارای اهمیت و از دست دادنش باعث زیان و صدمه به منافع ملی خواهد بود.

«جام جم»، آخرین سنگری که نباید رهایش کرد

به گزارش«سدید»؛ چندی است خبر احتمال انحلال شبکه جهانی جام جم به‌عنوان یکی از بازوهای رسانه‌ای مهم جمهوری اسلامی ایران توسط سازمان صدا و سیما دست به دست می‌شود، رسانه‌ای که در مسیر رسیدن به تاثیر حداکثری راه بسیاری دارد.

قطعا مسائل و موضوعاتی که برای ایرانیان خارج از کشور مطرح است تنها با ساخت برنامه‌های گفت‌وگو محور حل و فصل نمی‌شود و گزافه نیست اگر بگوییم که حتی باید سریال‌هایی مخصوص این گروه از جامعه مخاطبین ساخته و از این شبکه مهم پخش شود.

امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که رسانه شاید یکی از مهم‌ترین عوامل و مؤلفه‌های قدرت در میان کشور‌های مختلف جهان است؛ بازویی که می‌تواند به‌تنهایی اهداف و سیاست‌های مدنظر یک کشور را در هر نقطه‌ای از جهان به ثمر رسانده و یا نظریات و گفتمانش را نشر داده و تبلیغ کند.

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باره گفته بود: «رسانه دیگر ابزار قدرت نیست، بلکه عین قدرت است؛ امروز بسیاری از کشور‌های مستقل جهان قربانی هجوم تروریسم رسانه‌ای قدرت‌های سلطه‌گر هستند.»

برای تایید این گزاره‌ها حتی نیاز نیست مطالعه تاریخی داشته باشید و یا دوره‌هایی را در راستای آموزش سواد رسانه‌ای گذرانده باشید. فقط نگاهی به اتفاقات سال گذشته و ناآرامی‌هایی که به وجود آمد، بیندازید تا نقش مهم رسانه‌های معاند را در ترویج دروغ‌های مختلف و در نتیجه ایجاد آشوب ببینید؛ دروغ‌هایی که بدون هزینه برای ضدانقلاب گفته شد، اما هزینه‌های بسیاری را برای کشور ایجاد کرد.

مخاطبی که نباید نادیده گرفته شود

در این نبرد نابرابر رسانه‌ها در جهان در مدیوم‌های تصویری، جمهوری اسلامی ایران چند بازوی مهم برای ارائه عملکرد خود به جهان و البته مقابله با دروغ‌گویی‌های رسانه‌های معاند دارد. شبکه‌های داخلی و سیمای ملی یکی از این بازوهاست که توانش را برای روشنگری در داخل کشور صرف می‌کند، اما نماینده رسانه‌ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برای ایرانیان خارج از کشور مجموعه شبکه‌های «جام جم» است که اگر اهمیتش از سیمای ملی بیش‌تر نباشد، کمتر نیست.

برای اثبات این جمله باید گفت که در شرایط فعلی، تمام کشورهایی که تعداد مهاجران بالایی در سرزمین‌های دیگر دارند، مانند کشورهای چین، هند و کره برای تغذیه فرهنگی مهاجرین خود در خارج از مرزهای داخلی، برنامه‌های فرهنگی و رسانه‌ای بسیاری را ترتیب می‌دهند تا اتصال ذهنی و فرهنگی مهاجرین از کشورشان قطع نشود. در واقع مهاجرین برای تمام این کشورها به عنوان سرمایه‌ای در همه زمینه‌ها شناخته می‌شود.

گوشه‌ای از اهمیت وجود تریبونی برای ایرانیان خارج از کشور

لزوم وجود پلی ارتباطی میان ایران و شهروندانش در خارج از کشور غیرقابل انکار است. حتی باید گفت که اهمیت این مسأله تنها به ابعاد فرهنگی و یا حتی سیاسی خلاصه نمی‌شود و شاید یکی از مهم‌ترین و ملموس‌ترین ابعاد آن هم مربوط به اتفاقات اقتصادی کشور باشد.

بسیاری از ایرانیان خارج از کشور سرمایه‌ای جدی برای سرمایه‌گذاری در داخل کشور دارند؛ به طوری که شاید حتی در مقایسه با سرمایه‌های حقیقی داخل و خارج از کشور کفه ترازو به نفع ایرانیان مهاجر سنگین‌تر و یا برابر باشد. برای تایید این مسأله کافی است به مقایسه عدد GDP (تولید خالص ملی که تنها شامل سرمایه‌های داخل کشور می‌شود) و GNP (تولید ناخالص ملی که سرمایه ایرانیان خارج از کشور را شامل می‌شود) ایران نگاه کنید.


تولید ناخالص داخلی ایران از سال ۲۰۱۰ لغایت ۲۰۲۰ (در میلیارد دلار آمریکا)

قطعا ایرانیان خارج از کشور نیز برای سرمایه‌گذاری به‌دنبال جایی می‌گردند که بیش‌ترین سود را برایشان داشته باشد. مطابق قانون تجارت ایران، این گروه از افراد در سرمایه‌گذاری داخلی همانند افراد خارجی هستند و این یعنی از مالیات معاف بوده و قوانین سرمایه‌گذاران غیرایرانی شامل حالشان می‌شود. در این شرایط اگر این قانون و البته زمینه‌های مطلوب سرمایه‌گذاری در ایران برای این افراد روشن شود، قطعا کار در سرزمین مادری برایشان مطلوب خواهد بود؛ اتفاقی که کشور هم به آن نیاز دارد و البته محقق نخواهد شد؛ مگر با استفاده از رسانه‌ای مانند شبکه «جام جم».

ابعاد فرهنگی لزوم وجود تریبون خارجی برای ایرانیان نیز بیش از ابعاد اقتصادی آن مشخص است. ما امروز با وجود نزدیک به ۱۰ میلیون ایرانی نسل اول و دومی در خارج از مرزهای کشور، ظرفیت مهمی برای تبلیغ و معرفی فرهنگ اصیل ایرانی ـ اسلامی به دیگر کشورها داریم. برای مثال بعد از استفاده از واژه خلیج عربی در یکی از کشورها اولین واکنش ایرانیان در اعتراض به این اتفاق توسط ایرانیان خارج از کشور انجام شد؛ اما متاسفانه با کم‌کاری رسانه‌ای امروز، نسل جدید مهاجرین ایرانی به جای تبلیغ فرهنگ کشور مادری‌شان در حال هضم شدن در فرهنگ کشورهای میزبان هستند که در صورت نبود «جام جم» و یا کم‌کاری آن، این روند سرعت خواهد گرفت.

بعد سیاسی اهمیت وجود شبکه‌هایی برای ایرانیان خارج از کشور هم در طول اتفاقات سال گذشته بیش‌تر از همیشه احساس شد و شاید کمتر کسی لزوم آن را درک نکرده باشد. در صورت نبود چنین شبکه‌ای خیل عظیم ایرانیان خارج از کشور که در بسیاری از تصمیم‌سازی‌های سیاسی مؤثر هستند با تک‌صدایی شبکه‌هایی چون «ایران اینترنشنال» و «بی‌بی‌سی فارسی» مواجه شده و پاسخی برای دروغ‌پراکنی‌های رسانه‌های معاند وجود نخواهد داشت.

چرا «جام جم» مهم است؟

حالا شاید این سوال مطرح شود که تمام این موارد با وجود دسترسی ایرانیان خارج از کشور به شبکه‌های داخلی قابل حل است و یا شاید استفاده از تلوبیون و فضای مجازی را جایگزین مناسبی برای این شبکه بدانند.

در این باره باید به چند گزاره توجه ویژه کرد؛ اول اینکه قطعا محتوای تولید شده برای ایرانیان خارج از کشور باید با محتوایی که برای رسانه ملی و در داخل مرزهای کشور تولید می‌شود، متفاوت باشد. برای کمترین دلیل این جمله بخش اهمیت اقتصادی وجود تریبون خارجی برای ایرانیان را دوباره بخوانید و به این توجه کنید که نباید این اطلاعات در شبکه‌های داخلی عرضه شود؛ چون مصرفی برای مخاطب داخلی ندارد. اهمیت مبارزه‌های رسانه‌ای و تفاوت محتوایی که به مهاجرین ایرانی توسط رسانه‌های معاند عرضه می‌شود هم جای خودش را دارد. حتی مشکلاتی کنسولی و یا مواردی که برای مشمولان سربازی ساکن خارج از کشور پیش می‌آید هم از این دست موضوعاتی است که باید برای ایرانیان مهاجر مطرح شود اما مخاطبی در داخل کشور نخواهد داشت.

گذشته از این نکات قطعا فضای ذهنی فردی که با دوری از وطن و کشور مادری‌اش به کشوری دیگر مهاجرت کرده است با کسی که در کشور خودش زندگی می‌کند متفاوت خواهد بود، این اتفاق خود نشان دهنده اهمیت ساخت برنامه‌هایی مختص به جامعه ایرانیان خارج از کشور است.

نکته بعد درباره استفاده از فضای مجازی برای انتقال این اطلاعات است. ناگفته پیداست که عرضه اطلاعات بر بستر برودکست (پخش عمومی و ماهواره‌ای) که به‌صورت رایگان برای مخاطب قابل دسترس است، مخاطب بیش‌تری از بستر فضای مجازی خواهد داشت.

صحنه را خالی نکنید

مطابق با اعلام منابع رسمی کشور آمریکا بودجه آژانس ایالات متحده برای رسانه‌های جهانی (USAGM) در سال ۲۰۲۳ عددی معادل 1.01 میلیارد دلار است، بودجه‌ای که هرسال نسبت به سال گذشته رشد کرده و بیشتر می‌شود.

همچنین در سال ۱۴۰۰ خبرگزاری اسپوتنیک روسیه طی گزارشی اعلام کرد که در بودجه آمریکا که به کنگره این کشور ارائه شده، آمریکا یک بودجه ۸۰۰ ملیون دلاری برای شبکه‌های تلویزیونی بین‌المللی برای هدف قرار دادن مخاطبان در ایران، چین و روسیه و همچنین کشورهای آفریقایی و خاورمیانه در نظر گرفته است. 


گوشه‌ای از شبکه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای

در ادامه باید اشاره کرد که وب‌سایت www.insidegov.com که اکنون از دسترس خارج شده بهمن‌ماه سال ۱۳۹۶ اسنادی را منتشر کرد که نشان می‌داد مسیح علی‌نژاد بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ سه قرارداد با «شورای مدیران خبررسانی» (مشهور به «BBG») وابسته به دولت آمریکا منعقد کرده است.   

شورای مدیران خبررسانی (BBG)، سازمانی مشتمل بر تمامی آژانس‌های خبری دولت آمریکا است که «صدای آمریکا»، «رادیو فردا»، «رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی» زیر نظر آن فعالیت می‌کنند. این سازمان، در دوران ریاست‌جمهوری «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور سابق آمریکا نامش را به «سازمان رسانه‌های جهانی ایالات متحده» تغییر داده است.

سه سندی که در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۶ بر روی وب‌سایت www.insidegov.com قرار گرفتند  قراردادهایی بودند که بین «شورای مدیران خبررسانی» به عنوان کارفرما و «مسیح علی‌نژاد» به عنوان کارپذیر منعقد شده بود. آمارری که نشان دهنده عملکرد این شورا و محل هزینه بودجه فوق‌الذکر است.

این آمار نشان از اهمیت ویژه رسانه‌های ایرانی در خارج از کشور، به خصوص با مخاطب ایرانی است. کشورهای مختلف در این نبرد رسانه‌ای با هزینه‌های بسیار بالا تلاش می‌کنند مخاطبین ایرانی را در هر جایی از کره خاکی هدف تهاجم فرهنگی و رسانه‌ای قرار دهند. قطعا در این شرایط خالی کردن صحنه و از دست دادن تریبونی که توانایی تاثیر دارد، چاره راه نیست.

جامعه ایرانیان خارج از کشور همیشه برای مسئولان عالی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه بوده‌اند. تاکیدات رهبر انقلاب، تشکیل شورای عالی ایرانیان خارج از کشور و دستورات رئیس قوه‌ قضائیه مبنی بر راحتی ورود و خروج این گروه از جامعه به کشور نشان دهنده این امر مهم است.

در این شرایط قطعاً وجود رسانه‌ای برای این گروه از جامعه و اتخاذ تدابیر درست می‌تواند باعث ارتقاء رابطه میان کشور و مهاجرینش شده و شاید در نهایت منجر به بازگشت نخبگانی شود که از کشور خارج شده‌اند.

 

منبع: جوان آنلاین