گزارشی درباره اثار فناوری بر هنرو سیاست؛
 تکنولوژی و فناوری تاثیرات گسترده ای بر تمام جنبه های زندگی انسان گذاشته است. زندگی اجتماعی و روابط انسانی نیز با پیشرفت تکنولوژی دستخوش تغییرات شایانی شده است.هدف از این نوشتار اشنایی با تاثیرات تکنولوژی بر ارتباطات انسانی است.

به گزارش«سدید»؛ تکنولوژی و فناوری تاثیرات گسترده ای بر تمام جنبه های زندگی انسان گذاشته است. زندگی اجتماعی و روابط انسانی نیز با پیشرفت تکنولوژی دستخوش تغییرات شایانی شده است.هدف از این نوشتار اشنایی با تاثیرات تکنولوژی بر ارتباطات انسانی است.

مقدمه

در عصر امروز تحولات عظیم بنیادینی در دنیا رخ داده است. بسیاری از این تحولات گسترده، در حوزه فناوری‌های نوین به وقوع پیوسته است. این تحولات در حوزه‌های فناوری نوین ارتباطی و صنایع اطلاعاتی، پیامد‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاصی را در پی داشته و دارد. تکنولوژی‌های نوین ارتباطی با بسط و گسترش بزرگراه‌های اطلاعاتی و استفاده از امکانات ماهواره‌ای و کامپیوتری در جهان، اثرات قابل توجهی بر رفتار‌های فردی و جمعی انسان‌ها گذاشته که این اثرات را می‌توان در بخش‌های اجتماعی، اقتصادی، روانشناسی و بسیاری دیگر مورد بررسی قرار داد.

ارتباظ انسانی از جمله مهمترین شاخصه‌های فرهنگی و اجتماعی در همه‌ی جوامع است که بسیاری از ابعاد و جنبه‌های زندگی بشری را متاثر می‌سازد. ارتباط انسانی، شامل سه بعد اساسی ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با دیگران و ارتباط جمعی یا عمومی می‌شود.

در مرتبه نخست هر یک از ما ابتدا با خود ارتباط برقرار می‌سازیم و جریان تفهیم و تفاهم را در درون خود برقرار می‌کنیم. این جریان یک نوع ارتباط درونی است. ا رتباط با خود، به حل مشکلات و تعارضات درونی فرد کمک می‌کند. این ارتباط علاوه بر برنامه ریزی برای آینده، عملکرد عاطفی و ارزیابی خود و دیگران و روابط میان خود و دیگران را مورد توجه قرار می‌دهد. ارتباط با خود، خود را مورد توجه و محور اصلی بحث و گفتگو قرار می‌دهد؛ این ارتباط باید شناخته شود زیرا پایه و مبنایی برای ارتباطات بعدی است. برقرار کردن ارتباط با خود، منحصر به هنگام تنهایی و انزا نیست بلکه در هر زمان و مکان، بدون نیاز به وسیله یا زیرساختی قابل انجام است.

مرتبه دوم ارتباط با دیگران است. ازتباط با دیگران به معنای فراگرد تفهیم وتفاهم و تسهیم معنی بین یک شخص و انسان‌های دیگر، حداقل یک نفر دیگر است. انگیزه‌ی افراد از برقرار کردن ارتباطات با دیگران متفاوت است. اما با این وجود همه‌ی انسان‌ها از برقرار کردن ارتباطات منفعت کسب می‌کنند. انسان‌ها از طریق ارتباط گرقتن با دیگران به حل مسائل و مشکلات خود با ان، رفع تضاد‌ها و تعارضات، رد وبدل کردن اطلاعات، درک بهتر خود، رفع نیاز‌های اجتماعی همانند نیاز تعلق به گروه؛ جمع و دوست داشتن و دوست داشته شدن، می‌پردازند. ارتباط با دیگران در بیشتر موارد در شرایط رسمی برگزار می‌شود و شامل ارتباط چهره به چهره بوده که از طریق کلامی ویا غیر کلامی انجام شدنی است؛ و در گام سوم ارتباط جمعی یا عمومی نیز نوعی از ارتباط است که بر اساس آن فرد با تعداد کثیری از انسان‌های دیگر ارتباط برقرار می‌کند. این ارتباط در اکثر موارد بر اساس هدف اطلاعاتی و یا اقناع و متقاعد سازی شکل می‌گیرد. ارتباط جمعی ممکن است بی واسطه و یا با واسطه و از طریق مجرا‌های گوناگون و بویژه با استفاده از رسانه ها، وسایل نوین ارتباط جمعی، چند رسانه ای‌ها و... انجام گیرد.

ارتباط فرد با دیگران و ارتباط عمومی از جمله نیاز‌های طبیعی و به حق انسانی است، به طوری که ابراهام مازلو در هرم سلسله مراتب نیاز‌های انسانی، نیاز‌های اجتماعی و قدر و منزلت را در رده دوم و سوم پس از نیاز‌های جسمانی و ایمنی قرار داده است.

اثرات قابل توجه فناوری‌های نوین ارتباطی برجوامع انسانی در بخش‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و روان شناسی را می‌توان به شرح ذیل توضیح داد:

اثرات اجتماعی

عدم قدرت جایگزینی: تا قبل از پیشرفت فناوری و روی کار امدن مولتی مدیا یا رسانه‌های چندوجهی، اگر افراد دسترسی‌ای به رسانه‌های جمعی نداشتند می‌توا‌نستند نیاز‌های خود را با جایگزین کردن رسانه‌ای دیگر برطرف کنند، ولی با رشد تکنولوژی‌های نوین ارتباطی و ادغام چند رسانه با هم بر روی یک خط پیوسته، دیگر نمی‌توان رسانه‌ای را جایگزین مولتی مدیا کرد.

عصر فناوری‌های نوین ارتباطی برخلاف دوران شفاهی و کهکشان گوتنبرگ که ارتباط از منبع پیام (مانند نشریات، رادیو، تلویزیون، تلفن و تلگراف) یکسویه بود و گیرنده پیام نمی‌توانست بازخوردی را نسبت به پیام ارسالی خود دریافت کند. اکنون با ایجاد سیستم‌های نوین مانند تلفن تصویری و تله کنفرانس، امکان ارتباط جمعی دوسویه فراهم شده است. افراد می‌توانند مجازی اموزش دهند یا نظر سنجی کنند یا اخبار را منتشر کنند و متقابلا بازخورد بگیرند.

اثرات اقتصادی

۱- تسلط اقتصادی: امروزه صاحبان وسایل ارتباط جمعی بر جامعه حاکم هستند. به قول رایت میلز قبلاً نخبگان حاکم بودند و صاحبان وسایل ارتباط جمعی، رابط آن‌ها با جامعه بودند. ولی اکنون، صاحبان رسانه‌ها دیگر واسطه نیستند، بلکه تمام و کمال قدرت را در دست دارند.

۲- خصوصی سازی: واگذاری مالکیت رسانه‌ها به بخش خصوصی و ارائه تز خصوصی سازی در کشور‌های درحال توسعه به منظور فروش انحصاری اطلاعات توسط صاحبان شبکه‌های ارتباطی انحصاری و تغییر برخی مفاهیم اقتصادی مانند: تغییر معیار‌های رشد و توسعه- ثروت ملی به جای درآمد ملی و موادری دیگر.

۳- تجمیع انحصارات: ادغام هرچه بیشتر انحصارات تبلیغاتی و افزایش سرمایه‌های کلان صاحبان ارتباط جمعی در دست کسانی، چون برلوسکونی در ایتالیا، بیل گیتس در مایکروسافت، تد ترنر در سی. ان. ان و رابرت مرداک در استار تی. وی. (البته این افراد هر کدامشان یک امپراطوری ارتباطی نوین را هدایت می‌کنند)

۴- بازار پیام: جایگزینی خرید و فروش اطلاعات به جای خرید و فروش سهام کارخانجات و شرکت‌های چند ملیتی، به دلیل نیاز مدیریت‌ها در کشور‌های در حال توسعه به اطلاعات همیشه و هر آن به اطلاعات و اخبار جدید نیازمندند و بابت آن مبالغ هنگفتی می‌پردازند.

۵- فضای بی انتهای اخبار: افزایش سرسام آور اطلاعات بشری حاصل از ماهواره‌های زمین شناسی، جاسوسی و پیشرفت فناوری.

ترافیک سنگین داده‌ها در بزرگراه‌های اطلاعاتی باعث می‌شود بسیاری از اطلاعات حاصل از تکنولوژی‌های نوین ارتباطی دست نخورده باقی می‌مانند. اگر روزی بشر، مشکل نداشتن اطلاعات را پیش رو داشت، حالا از مشکل عدم توانایی جهت استفاده از سیل بی امان اطلاعات رنج می‌برد.

اثرات سیاسی

۱-تحولات سیاسی: تحولات سیاسی ناشی از گسترش وسایل ارتباط جمعی با گسترش حیطه عمل رسانه‌های جمعی، امکان دخالت در جهت دهی رویداد‌های سیاسی توسط صاحبان رسانه‌ها را بیشتر کرده است. برای مثال می‌توان به دو قطبی سازی مردم توسط رسانه‌ها در انتخابات‌های دهه‌های اخیر اشاره کرد.

۲- تاریخ انقضاء:کاهش اقتدار چهره‌های سیاسی و دولت ها، زایل شدن اسطوره مردان قدرتمند، به دلیل اطلاع مردم از زوایای مختلف زندگی معمولی آن‌ها، اندیشه‌های سیاسی دولتمردان، شکست‌ها و خلاصه عادی شدن رفتار‌های آنان توسط دوربین‌های خبری و وسایل ارتباط جمعی اشاره کرد. اگر روزی مردان سیاسی در پشت اتاق‌های دربسته تصمیمات سیاسی را اخذ و یا دور از چشم مردم عادی زد و بند داشتند، اکنون به دلیل افزایش آگاهی عمومی، دست آن‌ها رو شده است و دیگر آن حالت اسطوره‌ای را ندارند. دیگر هاله‌ای از ایهام پیرامون شخصیت آن‌ها نیست.

اثرات روانشناسی

۱- تکروی بشر: تنهایی انسان در جهان اطلاعات و ادامه فردگرایی شدید به دلیل امکانی که تکنولوژی‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در خصوص کار در خانه و یا دورکاری برای انسان‌ها پدید می‌آورند دیگر نیازی نیست که فرد از خانه خارج شود و در محیط اجتماعی ضمن انجام کار‌های روزمره از ارتباطات چهره به چهره و اجتماعی استفاده کند و نیاز‌های اجتماعی و قدر و منزلتی که مازلو بدان اشاره کرده برآورده شود، در نتیجه افراد به دلیل خصلت انسانی و اجتماعی خود در دراز مدت و در صورت تداوم دائمی چنین شرایطی به تدریج دچار افسردگی‌های روحی و روانی شده، احساس خلا و... می‌کنند، که نهایتاً این امر، ممکن است برای سلامت روحی و جسمی افراد جامعه خطر ایجاد کند. تبعات این خطرات نه تنها فردی بلکه اجتماعی خواهد بود.

۲- صنعتی شدن هنر: بیم آن می‌رود که خلاقیت‌های هنری انسانی جایش را به طرح‌های پیچیده کامپیوتری بدهد. اکنون طرح‌های کامپیوتری با قابلیت‌های بالا، جایگزین نقاشی سنتی می‌شود که فاقد احساسات صادقانه نقاشان سنتی است. "میلان کوندرا" در مقاله تحلیلی "رمان و اروپا" می‌نویسد: " این ایده‌ها که در کامپیوتر‌ها نوشته می‌شوند که تمامی اندیشه اصیل و فردی را در هم کوبد و بدین ترتیب، رشد جوهر فرهنگ اروپایی عصر جدید را مانع شود.

۳- سرگشتگی انسان به دلیل حجم انبوه و تراکم اطلاعات: حجم بالای اطلاعات ممکن است توانایی انسان را برای یافتن حقیقت و تشخیص درستی یا نادرستی مطالب کاهش دهد. هنگامی که انسان نتواند درست را از غلط و حقیقت را از دروغ تشخیص دهد برا اتخاذ تصمیم هایش در زندگی و حتی ساخت دورنگاه سیاسی و اجتماعی خود دچار مشکل می‌شود.

نتیجه گیری:

پیشرفت فناوری، مانند پیشرفت در تمامی عرصه‌ها مفید و لازمه‌ی حیات انسانی است. بشر برای ساده زیستن ناگزیر از پیشرفت است. اما باید در نظر داشته باشیم که کرامت انسانی و نیاز او به ارتباط با دیگران نادیده گرفته نشود. مهم است که انسان به بهانه‌ی پیشرفت تکنولوژی اختیار زندگی خود را به صاحبان قدرت ندهد. او بدون تاثیرپذیری از تکنولوژی و رسانه ها، باید با بهره‌مندی از تفکر و اراده‌ی خویش برای سرنوشت خود تصمیم بگیرد و نسبت به جامعه‌ی انسانی بی تفاوت نباشد. چراکه بی تفاوتی انسان‌ها در نهایت موجب از بین رفتن پیوند انسانی در جوامع است.

/انتهای پیام/

منبع: عطنا

ارسال نظر
captcha