میزگردی پیرامون فناوری های نوین با حضور حسین مطلبی، غلامرضا آذری و حسین حسنی؛
حسین مطلبی گفت: اندازه مصرف هوش مصنوعی در بازارهای جهانی به حدی رسیده که پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰، اندازه مصرف هوش مصنوعی به ۱۵/۷ تریلیون دلار برسد. در این شرایط، به عقیده برخی، ما وارد انقلاب صنعتی پنجم می‌شویم. اکثر کشورها راهبردهای ملی خود را در زمینه هوش مصنوعی ارائه داده‌اند.

به گزارش«سدید»؛ نشست «فلسفه رسانه و فناوری‌های نوین»  با حضور حسین مُطلّبی ،رئیس پژوهشگاه فضای مجازی، و غلامرضا آذری ،عضو هیأت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی، و با دبیری علمی حسین حسنی ،عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد که در ادامه مشروح آن را می خوانید.

در ابتدای این برنامه حسین مُطلّبی با تعریفی از هوش مصنوعی، تقسیم‌بندی از انواع آن را در تبیین مسائل فلسفی این حوزه کمک‌کننده دانست و گفت: در فلسفه همواره نگرانی از ایجاد موجود هوشمند که فراتر از انسان برود و انسان در برابر آن، دچار عجر و ناتوانی شود، وجود داشته است. هوش مصنوعی به توانایی ماشین برای انجام عملکردهایی که با سطوحی از هوش انسانی شباهت دارد، مثل درک، پیش‌بینی، حل مسأله و ...، گفته می‌شود که تقسیم‌بندی از انواع آن، می‌تواند به ما در تببین مسائل فلسفی کمک کند. در این خصوص می‌توان انواع هوش مصنوعی قوی، ضعیف، محدود، عمومی یا AGI و ابرهوش مصنوعی را نام برد. هوش مصنوعی قوی به دنبال ساخت ماشین است که تمام قابلیت‌های تداعی هوش در انسان را واجد باشد. هوش مصنوعی ضعیف، صرفاً به دنبال کارکردهای آگاهی است نه دارابودن آن‌ها. ابرهوش مصنوعی هم می‌خواهد از هوش انسانی فراتر رود.

 او در باب اهمیت مسأله افزود: هم‌اکنون اندازه مصرف هوش مصنوعی در بازارهای جهانی به حدی رسیده که پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰، اندازه مصرف هوش مصنوعی به ۱۵/۷ تریلیون دلار برسد. در این شرایط، به عقیده برخی، ما وارد انقلاب صنعتی پنجم می‌شویم. اکثر کشورها راهبردهای ملی خود را در زمینه هوش مصنوعی ارائه داده‌اند. کشور ما هم نزدیک ۲ سال است که بر روی آن کار می‌کند ولی هنوز نسخه مورد وفاقی ارائه نشده است.

رئیس پژوهشگاه فضای مجازی در ادامه به برخی مسائل فلسفی موجود در حوزه هوش مصنوعی اشاره و خاطرنشان کرد: شاید مهم‌ترین مسأله‌ای که ما در حوزه فلسفه در هوش مصنوعی با آن مواجه‌ایم، مسأله امکان‌سنجی تحقق هوش مصنوعی قوی است. هوش مصنوعی قوی وقتی امکان‌پذیر است که ما به معنای واقعی کلمه به یک موجود هوشمند دارای قابلیت‌های انسانی برسیم. در این خصوص قبل از هر چیز، باید این سوال فلسفی پرسیده شود که اصلاً هوش انسانی چیست؟ امروز گفته می‌شود که قرار است یارانه‌های کوانتومی بیایند که قدرت خیلی بالایی در پردازش دارند. باید ببینیم این توانایی محاسباتی، یعنی اینکه ما از توانایی انسانی جلو زدیم یا خیر. مسأله بعدی، پرسش از حدود کاربست هوش مصنوعی ضعیف است که در بخی از حوزه‌ها از توانمندی‌های انسانی جلوتر رفته است. مثل نرم‌افزارهای طراحی ساختمان که با سرعت بیشتر و کیفیت بهتری در حال انجام طراحی هستند. اینها جزء موارد اصلی هستند که ما با آن‌ها مواجه‌ایم. ازجمله مسائل دیگر در این حوزه، مسأله چالش مسئولیت است که باتوجه به اینکه بخش زیادی از فعالیت‌ها و اقدامات را هوش مصنوعی با الگوریتم‌های داده‌شده انجام می‌دهد، مسئولیت انجام آن‌ها با چه کسی است. هم‌چنین مسائل اخلاقی، چالش بیکاری گسترده یا اصطلاحاً «کار صفر» و یا مسأله تهدید روابط انسانی، ازجمله مسائل دیگری هستند که ذیل مسائل فلسفی در این حوزه مطرح می‌شوند.

غلامرضا آذری دومین سخنران این برنامه در ابتدای سخنان خود درباره چیستی فلسفه رسانه و فناوری‌های نوین و ماهیت آن، گفت: یک دید کلی نسبت به فلسفه رسانه وجود دارد که آن را علم به هستی رسانه و نحوه پیامی که تولید می‌کند، می‌داند. از این نظر که وجود عینی دارد و به‌عنوان یک شیء و به‌طور مستقل، قابل ادراک، تأمل و ارزیابی است. درواقع چیستی و ماهیت رسانه از این منظر، محصول فرعی-نهایی داده‌های خام یا حقایق پردازش‌شده داده‌ها و اطلاعاتی است که مأموریت آن، رشد، تحول و تطور معرفت بشری است.

او آغاز مباحث تاریخی فلسفه رسانه را مربوط به دوره پیشاتاریخ دانست و ابراز کرد: مباحث تاریخی فلسفه رسانه از پیش از دوره ثبت و ضبط تاریخ شروع می‌شود. استفاده از اولین ابزار سنگی در حدود ۳ میلیون سال پیش از سوی انسان‌تباران  ابداع و کشف شد و نوشتار، به‌عنوان نقطه مرکزی این انسان‌نماها موردتوجه قرار گرفت. به‌طور کلی اگر بخواهیم یک تقسیم‌بندی دقیق برای فلسفه رسانه داشته باشیم، می‌توانیم به دوره‌های پیشاتاریخ، دوران باستان تا مدرنیته، عصر آهن، هنر و موسیقی، تمدن مصر، یونانی‌ها، رومیان باستان، رنسانس، عصر روشنگری، تاریخ مدرن، پیشامدرنیته، مدرنیته، پسامدرنیته و اکنون، اشاره کنیم. داده‌های خام در دوره حقایق ارتباطی و رسانه‌ای که خیلی شکل ابتدایی داشته، موجب شده که ما به یک دوره دیگری برویم که پردازش نظام‌های فکری و روشی در چارچوب ساختارهاست. اما در نهایت این مسیر، به سمت اطلاعات و آگاهی رفته است. وقتی انواع مختلف دانش و معرفت در این حوزه را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم اغلب فیلسوفان بزرگ، ردپایی بر مباحث فلسفی در رسانه زمان خود و یا برداشت رسانگی و میانجی‌گری داشته‌اند. شاید پیشاسقراطیان نخستین متفکرانی بودند که در این عرصه تفسیرهای دینی یا اسطوره‌ای جهان را به روشی از ابزار یاد کردند.

عضو هیأت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به تحول و دگرگونی‌های تطور فلسفی در دوره‌های مختلف، اظهار داشت: در دهه ۶۰ فضای گفتگوی مسلط فلسفی در حوزه فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات در محافل آکادمیک، بسیار پررونق شد و مسائلی مانند هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، ارزش‌شناسی، پدیدارشناسی و غایت‌شناسی به عنوان عناوین اصلی‌ای هستند که زیرعنوان‌هایشان در بین صاحب‌نظران، رشد و تحول پیدا کرد. با نگاهی بر دگرگونی‌های تطور فلسفی در دوره‌های مختلف، می‌توانیم تغییر نوع تفکر و نگاه به ارزش‌های فناورانه را در این دوره‌ها ببینیم. از سال ۲۰۱۷ اغلب اندیشمندان رسانه‌ها، فضای گفتگوی دهکده جهانی را به‌رسمیت شناختند و از سال ۲۰۱۹ با شیوع کرونا، فیلسوفان رسانه‌ای توجه صرف به اخبار و اطلاعات را مردود شمردند و از سال ۲۰۲۱، اندیشه «تعامل منطقی» در فضای رسانه‌های جدید، جایگزین بسیاری از برداشت‌های ساختگی و کاذب شد. ما در سه چهار سال اخیر، با فلسفه امتزاجی رسانه‌ها مواجه شده‌ایم که پیدایش فناوری ارتباطات و اطلاعات (آی سی تی) و منطق گفتگویی نوین را در پی دارد.

آذری درباره آینده فلسفه رسانه و فناوری‌های نوین گفت: عبارت فلسفی‌شدن رسانه یا فلسفه رسانه‌ها، طبیعی، تبیینی و مناقشه‌انگیز به نظر می‌رسد. در شرایط دگرگونی رسانه‌ای که در حال حاضر رخ می‌دهد، تفسیر مسأله رسانه به‌عنوان پرسش فلسفی مهم و معنادار، جذاب و در عین حال، بسیار تفکربرانگیز به نظر می‌آید. از این‌رو می‌توان اذعان کرد، تبیین منظم مسائل اساسی رسانه‌ای- آموزشی در رابطه با اینترنت و رسانه‌های اجتماعی در معنای تأمل‌های فلسفی رسانه‌ای، می‌تواند در حل آن نقش بنیادی داشته باشد. دو مفهوم متفاوت از این بحث مانند بلاغت و تفسیر متن، نقش محوری در این حوزه دارند. در نهایت این مفاهیم، در صورت ترکیب معقول با یکدیگر، می‌توانند سهم نظری ریشه‌داری در روشن‌شدن مشکلات مهم امروزی در چشم‌انداز رسانه‌ای- آموزشی نوین داشته باشند که فیلسوفان رسانه‌ای در این زمینه باید مسئولیت‌پذیر و برنامه‌ریز باشند.

منبع: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات

 

ارسال نظر
captcha