به گزارش«سدید»؛ ازتوصیه‌های مشهور رهبر معظم انقلاب آن است که در هر شغلی هستید، آن را نقطه مرکزی و اصلی جهان بدانید و به نحو احسن آن مسئولیتی را که به عهده گرفته‌اید، اجرا کنید. شاید بتوان گفت یکی از مصادیق عمل به این سخن پایگاه بسیج مقداد است که تأثیرگذاری عمیقی بر فرهنگ و هنر کشور حتی در سطح بین‌المللی داشته است.
مقداد عنوان پایگاهی است که در تهران نام آن را بیشتر شنیده و در کشور اثرگذاری فعالیت‌هایش را دیده‌اند. مقداد، پایگاهی در تهران بود که می‌توان آن را ستاد فرهنگی تبلیغات در دوران دفاع مقدس دانست، چراکه غیر از اعزام نیرو، در فعالیت‌های فرهنگی، هنری و تبلیغات جنگ نیز حرف‌های زیادی برای گفتن داشت. در دهه ۶۰ و ۷۰ ساختمان ستادی پایگاه مقداد با وجودی که تنها یک ساختمان چند طبقه در میدان جمهوری اسلامی تهران بود، اما فعالیت‌های آن از نظر وسعت محیط پیرامونی یک‌سوم تهران را در بر می‌گرفت و بدین جهت بسیاری از نقاط حیاتی، امنیتی و فرهنگی از بیت رهبری گرفته تا ریاست جمهوری، ساختمان سابق مجلس شورای اسلامی و ساختمان قوه قضائیه تا فرودگاه، نماز جمعه و بیشتر وزارتخانه‌ها و کارخانه‌ها و بیمارستان‌ها، هتل‌ها، مراکز علمی و تجاری در محیط استحفاظی پایگاه مقداد بود. برای پرداختن به این پایگاه و سرگذشت و خاطرات پیرامون آن نیاز به نگارش ده‌ها جلد کتاب داریم، اما آنچه پایگاه مقداد را متمایز کرد، تبلیغات فرهنگی و هنری آن بود که با توجه به هفته دفاع مقدس خوب است تنها به بخشی از آن بپردازیم.
خاطرات سید جواد هاشمی
سیدجواد هاشمی بازیگری که در پایگاه مقداد فعالیت داشته است، می‌گوید:، چون گروه‌های خوبی در مسجد جوادالائمه جمع می‌شدند با آن‌ها ارتباط داشتیم. مرحوم سلحشور هم آنجا فعال بود. یادم است اولین‌بار با بهزاد بهزادپور به جبهه رفتم. آن موقع گروه‌های سرود از امور تربیتی بسیج و مساجد فعالیت‌های زیاد می‌کردند و گروه‌های سرود خوبی هم داشتیم که امروز افراد بزرگی در عرصه‌های هنری اعم از موسیقی یا سینما هستند. شاید اگر عکس‌هایی از آن موقع داشته باشیم بتوان آن‌ها را پیدا کرد.
امیرمحرابی از پیشکسوتان پایگاه مقداد هم می‌گوید: در پایگاه تبلیغاتی خیلی خوبی داشتیم، فضا‌های خاصی هم در اختیارمان بود، به شکلی که بیت رهبری، وزارتخانه‌های مختلف، ترمینال، فرودگاه و مکان‌های مهم دیگر همه در محدوده ما قرار داشتند برای همین دست‌مان باز بود. یادم است یک صوتی را ضبط کرده‌بودیم و در کل منطقه مقداد با تویوتا می‌رفتیم و صدا پخش می‌شد و یک حال و هوا و خروشی ایجاد کرده‌بود.
احد سیفی، مسئول فرهنگی پایگاه مقداد هم درباره فعالیت‌های سایبری پایگاه می‌گوید: از سال ۸۴ که هنوز فعالیت‌های سایبری مطرح نبود ما یک تیم ۳۵ نفری از نخبگان راه انداختیم که از کشور‌هایی مانند امریکا، اروپا و چین دعوتنامه داشتند و با کمک آن‌ها فعالیت‌های سایبری و مجازی خود را در پایگاه راه‌اندازی کردیم. همچنین یک انجمن شعری را در بخش فرهنگی مقداد داشتیم که از ۱۱۰ شاعر دعوت کرده بودیم هر سه‌ماه یک‌بار انجمن نشست عمومی داشت و هرسال جشنواره شعر و برنامه ادبی برگزار می‌کردیم که خیلی در هفته دفاع مقدس تأثیرگذار بود.
روایت بهزاد بهزادپور از پایگاه مقداد
بهزاد بهزادپور، بازیگر و کارگردان سینمایی هم می‌گوید: در بخش تئاتر بودیم که کم‌کم گفتند باید بخش سینما هم فعال بشود و از این نیرو‌های انقلابی به سینما تزریق کنیم؛ البته آن زمان از سینما خوشمان نمی‌آمد، یادم است من استخاره گرفتم که سینما بروم یا نروم. استخاره خوب شد جوابش هم آمد که خیلی سختی دارد.
مهرداد غفارزاده، کارگردان سینما هم می‌گوید: آن زمان در سلسبیل به مسجدی برخوردم به نام حجتیه که پلاکاردی برای ثبت‌نام گروه سرود زده‌بودند. من رفتم و عضو شدم، چون پشتکار و علاقه داشتم، رشد کردم و تک‌خوان گروه شدم. سرپرست گروه سرودمان، شهید مهرداد رئیسی اسکویی بود. شهید اسکویی خیلی تلاش می‌کرد گروه فقط سراینده نباشد و مسائل اعتقادی و اخلاقی را هم با ما کار می‌کرد. کم‌کم گروه سرود ما در پایگاه مقداد گرفت و مطرح شد. خاطرم هست ما را به جا‌های مختلف برای اجرا دعوت می‌کردند.
مصطفی یاری، بازیگری که فعالیت هنری خود را از مقداد شروع کرده بود، می‌گوید: تقریباً ۱۰ سال در کانون سلمان کار‌های هنری انجام می‌دادم که شادروان کار من را در بازی تئاتر دید. به من گفت یک هفته‌ای با تو کار دارم و از من خواست در فیلم «تیرباران» درباره شهید اندرزگو بازی کنم.
خانم شریفیان، عکاس پایگاه هم می‌گوید: جالب است بدانید فعالیت پایگاه مقداد خیلی بازخورد در سطح ملی و حتی بین‌المللی داشت، چون حقیقتاً کار‌های تأثیرگذار و خوبی داشت. ما قبل از شروع هفته دفاع مقدس کار می‌کردیم. بچه‌ها با شرایط سخت در زیرزمین تاریک و تنگ پر از وسیله برای برپایی نمایشگاه مشغول به کار می‌شدند.
وی می‌گوید: ۲۴ تیر سال ۷۱ رهبری در جمع گردان‌های عاشورا و الزهرا اولین مطالبی را درباره تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی مطرح کردند. من آن زمان دانشجو و به عنوان کمکی همراه سردار براتلو بودم و پیشنهاد دادم بیاییم به فرمایشات آقا برای کار‌های فرهنگی لبیک بگوییم و هیئت رزمندگان درست کنیم. هیئت راه افتاد و فعالیت‌هایش شروع شد. از همان زمان ما در کل سال برنامه‌های مناسبتی و هفتگی داریم که یکی از تأثیرگذارترین هیئات تهران است.
فدایی درباره فعالیت‌های هنری پایگاه هم می‌گوید: سید مسعود شجاعی طباطبایی، کاریکاتوریست هم با ما بود. انصافاً خیلی خوب همراهی می‌کرد. یک‌بار به او گفتم برای هفته جنگ می‌توانی نمایشگاه بزنی؟ همین کار را انجام داد. یا ایده طرح به او می‌دادم. یک‌بار به مسعود گفتم می‌توانی یک کاریکاتور کار کنی از عموسام که یک دستش پادشاه عربستان است و دست دیگرش بشکه نفت، اما چشمش به سمت نفت است. گفت بله گفتم می‌توانی رنگش کنی، روی دیوار کار کنیم؟ به خوبی انجام داد. طرح خوبی شد که بازتاب‌های زیادی هم داشت.
سید مسعود طباطبابی شجاعی می‌گوید: یک‌بار در فرودگاه کاریکاتور روی دیوار کار کردم. خیلی بازخورد داشت. به قول دوستان توفیق اجباری برای دیدن شده‌بود. هرکس وارد می‌شد، آن را می‌دید. نشریاتی مثل تایمز و فیگارو هم درباره آن مطلب نوشتند. فیگارو هشت صفحه به آن اختصاص داده‌بود که یک میکل آنژی پیدا شده کاریکاتوریست! البته تیتر اهانت‌آمیزی داشت که این کاریکاتور دارد برای مرده‌ها کار می‌کند، منظورش شهیدان بود، ولی در کل فعالیت‌های هنری و فرهنگی بازخورد زیادی در سطح داخلی و خارجی داشت که سعی می‌کردیم از ظرفیت‌های ایجاد‌شده استفاده ببریم.
/انتهای پیام/
