به گزارش«سدید»؛ اخیرا به بهانه صحبتهای خانم معصومی در صداوسیما، این سوال دوباره اهمیت پیدا کرده که حزباللهی کیست و وقتی در مورد این مفهوم سخن میگوییم، از چه کسانی سخن میگوییم. در این میان برای پاسخ دادن به این پرسش میتوان به موارد مختلفی اشاره و به عرصههای گوناگونی رجوع کرد؛ اما برای فهم دقیق این سوال میتوانیم از تصویر حزباللهی در سینمای ایران و مخصوصا سینمای ارزشی سخن بگوییم؛ تصاویری که در دهههای مختلف خلق شدند و هر کدام بازنماییکننده حس و حال و درک سینما و جامعه از این مفهوم در آن عصر خاص است.
سینمای ایران در طول چهار دهه گذشته چه تصویری از حزباللهی ارائه کرده و این سوال که حزباللهی در سینمای ایران چگونه تصویر شده است، جای بررسی دارد. آیا همانطور که برخی در عرصه سیاست عنوان میکنند، حزباللهی کسی است که عضو کلوپ و باند آنان باشد یا باید معنای دیگری از این مفهوم فهم کرد.
فیلمهای بسیاری در طول چهار دهه گذشته تلاش کردند مفهوم حزباللهی را بازنمایی کنند. شاید بدون اغراق مهمترین نماد و نمود آن در سینمای ایران، فیلم «آژانس شیشهای» ابراهیم حاتمیکیا است که بهراستی فرزند زمان خود و انعکاسی از تحولات زمانه خود بود. البته بیشتر فیلمها را در این زمینه حاتمیکیا ساخته و بهنوعی باید او را کارگردانی تلقی کنیم که در این زمینه بیشترین دغدغه را داشته است.
تصویر حزباللهی در سینمای ایران در چهار دهه
سابقه و تاریخ تصویرسازی و ارائه نمایی از حزباللهی در سینمای ایران به همان دهه ۶۰ برمیگردد؛ یعنی از همان ابتدای انقلاب و با تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی رخ داده در سطح جامعه و عرصه حکومت، سینما در نتیجه این تغییرات دچار دگرگونی شد و شخصیتها و تصویرهای جدیدی در آن نمود پیدا کردند. با آغاز دفاع مقدس در شهریور ۱۳۵۹ تصویر رزمندگان وارد سینما شد و رزمندگان دفاع مقدس بهعنوان نمودی از چهرههای حزباللهی در فیلمهای مختلف بازنمایی شدند.
فیلم سینمایی «دیدهبان» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا محصول سال ۱۳۶۷ است. این فیلم در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۸ در سینماهای ایران اکران شده است. «دیدهبان» اولین فیلم شاخصی است که در آن میتوانیم تصویر یک فرد حزباللهی را ببینیم. موضوع فیلم از این قرار است که ارتباط خط کمین با نیروهای خودی توسط دشمن قطع شده و احتمال سقوط منطقه بسیار زیاد است. مقابله و مقاومت نیروها در مقابل دشمن نیازمند حضور دیدهبان جهت هدایت آتش سنگین است.
عارفی برای پیوستن به خط کمین و دیدهبانی باید از مسیری عبور کند که زیر آتش شدید دشمن عراقی قرار دارد. در واقع نمود بارز این حزباللهی، ایثار و از خود گذشتگی برای منافع کشور است. حاتمیکیا در دهه ۷۰ فیلم سینمایی «از کرخه تا راین» را ساخت. هما روستا و علی دهکردی بازیگران اصلی این فیلم بودند. این فیلم به سرنوشت چند جانباز شیمیایی میپردازد که برای معالجه به آلمان سفر کردهاند.
«آژانس شیشهای» یک فیلم درام ایرانی محصول ۱۳۷۶ به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا است. در این فیلم، پرویز پرستویی، رضا کیانیان و حبیب رضایی بازی کردهاند. داستان فیلم درباره عباس، رزمنده دفاع مقدس است که برای اعزام به خارج و درمان خود دچار مشکلاتی است. حاتمیکیا در دهه ۹۰ فیلم «بادیگارد» را با بازیگر محبوب خود پرویز پرستویی ساخت. موضوع درباره بادیگاردی است به نام «حیدر» که وظیفه حفاظت از مسئولان بلندپایه کشور را برعهده دارد. نقش او را پرویز پرستویی بازی میکند. حیدر شخصیت آرمانگرایی است که مسائلی را در کارش میبیند و این مسائل او را نسبت به کارش دچار تضاد، شک و تردید میکند.
حزباللهی کیست؟
بررسی مختصات افراد حزباللهی که در این فیلمها تصویر شده است، نشان میدهد دارای ویژگیهای مشترکی هستند که حاتمیکیا سعی کرده در همه آثار خود این ویژگیها را با خلق موقعیتهای مختلف به مخاطب نشان دهد. از خودگذشتگی و ترجیح منافع کشور و اسلام و دیگران بر منافع خود از ویژگیهای مهمی است که در همه این فیلمها در مورد حزباللهی تصویر میشود. در واقع از فیلم «دیدهبان» تا «بادیگارد» قهرمان حاتمیکیا کسی است که در انجام وظایفش، از خودگذشته است و حاضر است هر هزینهای را برای آرمان و اعتقاد خود پرداخت کند.
ویژگی دیگر مشترک تصویر ساخته شده از فرد حزباللهی در سینمای ارزشی و مخصوصا سینمای حاتمیکیا، شوریدگی و اعتراض به وضع موجود است. حزباللهی، چون فرد آرمانگرایی است، همواره با وضع موجود دچار تناقص و تضاد است؛ بنابراین همواره شوریدهحال و معترض است و نمیتواند تبدیل به یک فرد محافظهکار شود. اوج این شوریدگی و اعتراض را در فیلم «آژانس شیشهای» و شخصیت حاج کاظم میبینیم که علیه دور شدن جامعه و مسئولان از فضای جنگ و ارزشهای دفاع مقدس شورش میکند. مسأله دیگر عبور از خطکشیهای تصنعی و مصنوعی است. خطکشیهایی که برای منافع گروهی و افراد خاصی در جامعه ایجاد شده و اصالت ندارد. حزباللهی در این تصویرها خود را وامدار هیچ جریانی جز انقلاب اسلامی و خون شهیدان نمیداند، درگیر خطکشیهای توهمی نمیشود و همین امر او را همواره در کنار مردم و در مقابل فساد، تبعیض و اشرافیت قرار میدهد. نکته دیگر اینکه حزباللهی علیه محافظهکاری است؛ یعنی اینکه حزباللهی اسیر ساختارها نمیشود و همواره به دنبال آرمان است.
در واقع برای حزباللهی، اصل نظام و مردم هستند و دیگر چیزی اصالت ندارد همانند حیدر در «بادیگارد» که حفظ نظام را بر هر چیزی مقدم میدارد و زمانی که احساس میکند از این رویه فاصله گرفته شده است، کنار میکشد. حزباللهی در دوران جنگ و دفاع در خط مقدم است و از کسی طلبکار نیست بابت اقداماتی که انجام داده است و در دوران صلح هم بهعنوان کنشگری فعال در خط مقدم تحقق آرمانها و مقابله با شکلگیری هر پدیده ضد این آرمانها است.
البته روایت برخی سینماگران مخالف این روایت بوده است. مسیر و جریانی که سعی کرده است حزباللهی را کسی معرفی کند که از تحولات زمان و زمانه بازمانده است. این بازنمایی معمولا در قالب طنز انجام شده تا دچار محدودیتهای قانونی هم نشود؛ که نمونه آن د رفیلم زرد چپ و راست یا دینامیت دیده میشود.
/انتهای پیام/