به گزارش«سدید»؛ اخیرا شبکه «منوتو» مستندی در مورد پرویز ثابتی از مهمترین چهرههای امنیتی رژیم شاه را روانه آنتن کرده است. پرویز ثابتی بعد از چهار دهه سکوت در اغتشاشات سال پیش و در تجمعی که به همین مناسبت در یکی از شهرهای آمریکا شکل گرفته بود، آفتابی شد. ثابتی، رئیس اداره سوم ساواک و رئیس ساواک تهران بود. در واقع در یک دهه پایانی حکومت پهلوی، پرویز ثابتی مسئول مستقیم مقابله با جریانهای چریکی بود و حفظ امنیت رژیم پهلوی را برعهده داشت و این یعنی هر آنچه درباره شکنجهها، اعدامها و بازداشتهای انقلابیون و مخالفان رژیم شنیدهاید زیر نظر پرویز ثابتی و توسط او انجام شده است. همین پیشینه کافی بوده که ثابتی را چهار دهه در سایه فرو ببرد. شبکه «منوتو» که چند هفته پیش خبر از تعطیلی قریبالوقوع خود داده است با پخش این مستند، آخرین تیر خود را در پروژه تاریک تطهیر پهلوی از چله کمان رها کرده است. کمانی که به شکستن آن زمانی بیش باقی نمانده است.
تلاش برای تطهیر یک جلاد
ثابتی ۸۷ ساله است و در آمریکا سکونت دارد. او پس از فرارش از ایران در میانه انقلاب ۵۷، زندگی مخفیانهای در پیش گرفته و هیچ تصویری از وی منتشر نشده بود.
بااینحال، روز ۲۲ بهمن سال گذشته برای نخستینبار پس از ۴۴ سال، تصاویری از حضور او به همراه خانوادهاش در یک تجمع سیاسی ایرانیان خارج از کشور در لسآنجلس منتشر شد که سر و صدای زیادی به پا کرد. او در ابتدا و بنا به صحبتهای خودش در همین مستند قرار بوده یک حقوقدان باشد؛ اما به دادگستری نرفته و وکیل نشده است. او قصد داشته استخدام وزارت آموزش و پرورش شود، بعد از آنجا به دادگستری برود. سال قبل از فارغالتحصیلی هم استخدام آموزش و پرورش شده بود؛ اما در نهایت جذب ساواک شد.
مستندی که کسی باور نکرد
ثابتی در این مستند پنج قسمتی، نکات مختلفی را بیان میکند که راست و دروغ در آن آغشته شده است. بهعنوان مثال او در این مستند ادعا میکند سال ۱۳۵۰ امام موسی صدر در آخرین سفر خود به ایران با شاه ملاقات و درخواست کمک مالی کرد که شاه با قسمتی از درخواست او
موافقت کرد. ثابتی مدعی شده امام موسی صدر با او هم ملاقاتی داشته و درخواست آزادی صدر عاملی را مطرح کرده و ثابتی هم او را آزاد کرده است.
فعلا قصد این گزارش پرداختن به راست و دروغ ادعاهای تاریخی ثابتی نیست و باید در جای دیگر و مناسب به آن پرداخت. پخش این مستند واکنشهای مختلفی را در پی داشته و هر کسی از زاویه نگاه خود به آن پرداخته است.
مثلا صالح دلدم، روزنامهنگار هم در نقد مستند پخش شده از پرویز ثابتی نوشت: «وقتی پا پس بکشی دشمنت یک گام به جلو میآید.» این حکایت دستگاههای فرهنگی کشور در برابر شبکههای ماهوارهای همچون «منوتو» است. بدون شک پرویز ثابتی یکی از چهرههای تاریخ معاصر ایران است. فردی که در دوران مدیریت رکن سوم ساواک و زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری که امروز به موزه عبرت تبدیل شده، از هیچ پروندهسازی علیه مخالفان حکومت وقت، چشمپوشی نمیکرد. حال این چهره در شبکه «منوتو»، جلوی دوربین طوری به تطهیر خود پرداخته، گویی مخاطب با یک نخبه، قهرمان ملی و فردی عاقل و اندیشمند روبهرو است! نه یک جنایتکار بدنام.
روزنامه جوان هم در این زمینه نوشت: «مستندی که دادگاه شد، شاید جالبترین بخش مستند که ناگهان فضای کلی آن را تغییر میدهد، زمانی است که ثابتی در حال سخن گفتن از دادگاه خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان است؛ مشاهده آن چند دقیقه و قسمتهای بعد از آن تبدیل به دادگاهی میشود که گویا ثابتی در آن، اعدام آن دو نفر را توجیه میکند و رفتهرفته جنایات ساواک از دوربین بیرون میزند؛ سوالات مصاحبهکننده در مستند شنیده میشود و او در دفاع از عملکرد گذشته خویش برآمده است.
او در برابر سوالات مختلفی قرار میگیرد و یک به یک را به نحو تمسخرآمیزی توجیه میکند و با پنجه کشیدن بر صورت تاریخ، تلاش میکند خود را تبرئه کند و در نهایت عملکرد خود را قابل قبول میداند.»
در بخش دیگری از مطلب این رسانه بیان شده است: «اگرچه امید میرفت ثابتی در این مستند لااقل گوشهای از حقایق را برای ثبت در تاریخ بازگو کند؛ اما نشان میدهد وی در همین سالهای پایانی عمر هم تغییری نکرده و همان ثابتی سرسپرده است؛ برخی چهرههای اپوزیسیون در سالهای اخیر وقتی مشاهده کردند که جریانهای ضدانقلاب خارج کشور، اساس و شالوده تمامیت ارضی ایران را هدف گرفتهاند، دست از مبارزه کشیده و با سکوت خود یا حتی دفاع از جمهوری اسلامی تلاش کردند به نفع تجزیهطلبان و دشمنان ایران کاری نکنند. نمونه بارز این نوع روحیه را میتوان در داریوش همایون و اردشیر زاهدی، وزرای اطلاعات و امور خارجه دوره پهلوی جست.
با این وجود، ثابتی که جزو معدود بازماندگان آن دوره است و در این مستند چندبار مدعی مقابله با تلاشهای تجزیهطلبانه در ساواک است، سال گذشته با حضور در اجتماع جبهه ضدایرانی نشان داد که نهتنها با اسلام و جمهوری اسلامی مخالف است، بلکه حتی هویت ملی و سرزمینی نیز برای وی اهمیتی ندارد و سالها زندگی در انزوا و اختفای اختیاری، تغییری در وی حاصل نکرده است. در جمعبندی مطلب این روزنامه آمده است: «ثابتی در همین سالهای زندگی مخفیانه دست از تلاش علیه ایران برنداشت. او در اورلاندو بهعنوان یک سهملیتی (ایرانی، اسرائیلی و آمریکایی) زندگی میکند و شرکتی اقتصادی به نام Paris Enterprises دارد.
از حامیان مالی کمپین انتخاباتی جرج بوش و کمیته ملی جمهوریخواهان بوده است و به گفته وین مدسن، خبرنگار آمریکایی، پرویز ثابتی بعد از خروج از ایران بهعنوان افسر موساد فعالیت خود را در اسرائیل و بعد از آن در فلوریدا ادامه داد؛ رابطه وی با موساد براساس گفتههای داخل مستند به دوران ساواک برمیگردد و میگوید موساد آمار مبارزان خارج کشور همچون شهید چمران را به آنها میداده و حتی در مناطق مرزی ایران با موساد عملیات مشترک انجام میدادند. میتوانیم او را پدرخوانده چهرههایی بدانیم که سال گذشته بیمحابا از آشوبهایی مورد حمایت تجزیهطلبان حمایت کردند و هماکنون در کنار اسرائیل ایستادهاند.» به نظر میرسد جریان پهلوی بعد از شکست در اغتشاشات سال گذشته و ناامید شدن از کنشگری رضا پهلوی و اینکه او ظرفیت بازی سیاسی را ندارد، تصمیم گرفته که از پرویز ثابتی رونمایی کند.
مهره امنیتی که همچنان مخزنالاسرار رژیم پهلوی است و باید ناگفتههای بسیاری بگوید؛ اما به نظر میرسد از وجهه رسانهای به دنبال استمرار پروژه تطهیر پهلوی و سفید کردن بخشهای مختلف آن هستند تا به مرور مقابل نظام اسلامی آلترناتیوسازی کنند، پروژهای که البته شکست خورده و عدم اقبال به مستند «منوتو» هم این مسأله را عیان کرد و نشان داد که حنای این جماعت رنگی ندارد.
/انتهای پیام/