به گزارش«سدید»؛ فیلم «ضد»، محصول سازمان سینمایی سوره از جدیدترین آثار در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی است که بهتازگی راهی پردههای نقرهای سینماهای سراسر کشور شده است. این فیلم در دل یک عشق قدیمی، روایت انفجار حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن شهید بهشتی به همراه یارانش در این حزب است. فیلمی که مسأله اصلی آن نفوذ است و نفوذ اعضای منافقین خلق در نهادهای مختلف در ابتدای انقلاب را نشان میدهد که چگونه دست به کشتار مردم و مسوولان نظام زدند. امیرعباس ربیعی این فیلم را کارگردانی کرده، حسین ترابنژاد نویسندگی این اثر را برعهده داشته و محمدرضا شفیعی هم تهیهکننده آن است. «ضد» در چهلمین جشنواره فیلم فجر هم مورد توجه قرار گرفت و برنده دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین طراحی صحنه شد؛ اما باید منتظر ماند و دید که در گیشه میتواند با اقبال مخاطب مواجه شود یا خیر؛ چراکه ارتباط مخاطب با این نوع فیلمها و کار کارگردان برای جلب نظر تماشاگران در میان حاکمیت فیلمهای کمدی اندکی سخت است. در گفتگو با امیرعباس ربیعی، کارگردان اثر، فیلم «ضد» را بررسی کردیم و اینکه چطور شد او در دومین تجربه خود به سراغ ساخت این اثر رفت و چند سوال دیگر پیرامون ساخت آثار تاریخی در سینما که در این مصاحبه به آنها پاسخ داده شده است.
«ضد» فیلمی با فضای تاریخی است که در دل یک عشق قدیمی روایت میشود. چرا برای روایت یک قصه تاریخی از پیشزمینه عاشقانه استفاده کردید؟ آیا این نوع روایت برای جذب بیشتر مخاطب بوده یا اقتضای چنین قصههایی است؟
تاریخ معاصر کشور ما به دلیل اتفاقات و مسائلی که قبل و بعد از انقلاب رخ داده، پُر از سوژههای ناب برای ساخت فیلمهای سینمایی جذاب و دارای معانی فراوان و مؤثر برای جامعه امروزی ایران است.
این که چرا برای یک روایت تاریخی و سیاسی از پیشزمینه عاشقانه استفاده شده است باید گفت ما معتقد هستیم که سیاست با تمام شئون زندگی انسان گره خورده است و مخالف تفکر جدایی سیاست از زندگی انسان هستیم. سیاست بخش جداییناپذیری از شئون زندگی است همانند مسائل فردی، اجتماعی، دینی و مذهبی. برای همین است که در دل بحرانهای سیاسی طبیعتا روابط اجتماعی و فردی جامعه تحتالشعاع قرار میگیرد و ما در این فیلم قصد داشتیم به تأثیر سیاست بر زندگی افراد بپردازیم، همچنین اینکه نگاهها و تفکرات سیاسی چه نتیجهای در زندگی افراد جامعه دارد.
تفکر شهید بهشتی، تفکری مبتنی بر حمایت از عشق، زندگی، زیست فردی، اهمیت خانواده و در تقابل با تفکری که صرفا سیاست را با مسائل فردی گره میزند، است. ایجاد عدم امنیت یک خانواده وقتی که افراد آن جذب فرقهای میشوند که همه چیز انسانها را فدای تفکر فرقهای خودشان میکنند، طبیعتا در زندگی فردی آنها تأثیرگذار است؛ اما وقتی که تفکر سیاسی مبتنی بر حقیقت و کرامت انسانی باشد، در برابر این تفکر نتیجه معکوسی را ایجاد میکند. ازاینرو تفکر شهید بهشتی که برگرفته از اسلام و امام خمینی (ره) است، باعث ایجاد تحکیم و امنیت خانواده میشود.
ایده فیلم چگونه در شما شکل گرفت و در نهایت منتهی به «ضد» شد؟
این که چه برداشتی از عنوان فیلم میشود را باید برعهده مخاطب بگذاریم؛ اما ضدیت با هر آن چیزی که برای یک انسان دارای ارزش است، معیار ما بوده است. در زندگی برای انسان ارزشها و اصولی وجود دارد که بخشی از آن فردی و بخشی اجتماعی است، مسائلی همچون آرامش، آزادی، احترام به حقوق خانواده، همسر و.... ما در این فیلم قصد داشتیم این موارد را تبیین کنیم که هر آن چیزی در ضدیت با زندگی و آگاهی است، مورد نقد ما است. ضدیت با مردم، جریانهای مردمی و خاصه ضدیت با خانواده، ارزشها، اصول انسانی، مذهب، دموکراسی و حقوق ملت، هدف ما بوده است.
به نظر شما «ضد» توان برقراری ارتباط با مخاطب را دارد؟
درباره گیشه باید این را مطرح کنم که ما سازندگان متأسفانه در سیستم اکران، ارتباط سینما و فیلمهای سینمایی با مردم دچار اختلالی در کشورمان هستیم. اینکه فیلمهای کمدی میفروشند دلیل بر این نیست که سلیقه مردم فیلم کمدی است.
چرخه اکران ما متأسفانه عادلانه و در خدمت اقشار مردم قرار نگرفته است و خیلی از مردم ما به سینما نمیروند. حال سوال اینجاست که مردم چرا سینما نمیروند؟ شاید یکی از دلایل سینما نرفتن مردم این باشد که بستری که باید مورد نظر آنها باشد، در سینمای ما وجود ندارد.
یکی دیگر از دلایل کمرونق بودن گیشه، نوع تبلیغات است که ما سعی کردیم درباره فیلم «ضد» تبلیغاتی را انجام دهیم تا مخاطبان هدف بیایند و این فیلم را ببینند. البته در این بین هزینههای دیدن فیلم هم برای مردم مورد اهمیت است، قطعا شخصی که با خانواده برای تماشای اثر میآید باید هزینه کند و ما باید بهگونهای فیلم بسازیم تا مخاطب با رضایت از سالن سینما خارج شود.
کسانی که برای تماشای «ضد» به سینما میآیند، دو واکنش متفاوت دارند، بخشی که سینما برای آنها مهم است، با فیلمی روبهرو میشوند که ما سعی کردیم در آن مقتضیات سینما را رعایت کنیم؛ یعنی اثری میبینند که قصه و کنش و واکنش دارد و دو ساعت آنها را سرگرم میکند تا ماجرایی را پیگیری کنند. ما در این دو ساعت سعی کردیم مخاطبان را مشغول و یک روایت جدی برای آنها بیان کنیم. این موضوع برای کسانی که پیگیر مسائل نظری، فکری و بنیادی هستند، مهم است و سعی کردیم برای آنها فتح بابی صورت بگیرد و پروندهای باز شود تا آنها را درگیر معنا و واقعیتهای کند که در این کشور در حال وقوع است و در تاریخ ما اتفاق افتاده است.
اما اینکه چگونه بتوانیم مخاطب را به سینما بیاوریم یک مسأله است که به مسائل پخش و تبلیغات برمیگردد و باید ذائقهسازی شود. اگر ما این آگاهی را برای مخاطبان فیلم «ضد» هم ایجاد کنیم که این اثر شما را سرگرم و مسائل جدی را مطرح میکند، تمام افراد بدون هیچ حب و بغض و پیشفرضی میتوانند در مواجهه با فیلم «ضد» آنچه را که میپسندد، برداشت کنند. طبیعتا اینگونه با اکران موفقتر و مخاطب بیشتری مواجه خواهیم شد.
چرا فیلم تاریخی در سینمای ایران کم ساخته میشود؟
بخشی از آن به سیاستها و مدیریت بالادستی بازمیگردد که تولیدات فیلمهای سینمایی را چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی هدایت میکنند. میتوانم بگویم شاید کمتر کسی از مدیران فرهنگی کشور در بخش خصوصی و دولتی وجود داشته باشند که دغدغه مسائل بنیادی دارد.
بخشی دیگر نیز به فیلمسازان برمیگردد. پرسش اصلی اینجاست که چند درصد فیلمسازان دغدغه مسائل جدی و بنیادی و چند درصد دغدغه تاریخ و آنچه پیرامون مسائل تاریخی و سیاسی کشورمان با آن درگیر هستیم، دارند و تحقیق و پژوهش میکنند. بخشی هم به زیست خود فیلمسازان برمیگردد.
بخشی هم به شرایط دشوار ساخت فیلمهای تاریخی و از این قبیل فیلمها بازمیگردد؛ چراکه اگر کسی اهل تحقیق و پژوهش باشد و بخواهد نگاه خودش را بسازد، قطعا با فضای سانسور، ممیزیها و سفارشدهنده نهادها و مدیران بالادستی مواجه میشود.
/انتهای پیام/