نسبت دین و جامعه در ایران در گفتگو با تقی آزاد ارمکی/ بخش دوم؛
چرا طالبانیسم تن به فرهنگ، علم و دانش نمیدهد؟ چون از پیامبری خالص سخن میگویند که مستقیم وارد ساحت اجتماع شده است، نه پیامبری که در یک دگردیسی تاریخی به آنها رسیده است. پشت پیامبر شما هزاران متفکر و فیلسوف هستند که از دریچه اینها ما پیامبر را فهم کردهایم؛ چون ما مواجه مستقیمی با پیامبر نداشتهایم.
تطورات دینداری در ایران در گفتگو با فرهاد بیانی/ بخش دوم؛
هر چقدر مردم از دین به معنای دین رسمی فاصله بگیرند، اما همچنان بحران معنا و اخلاق وجود خواهد داشت. جامعه هم برای ترمیم آن معنا و اخلاق به سمت معنویتهای فردگرا مثل مدیتیشن و عرفانهای نوظهور حرکت خواهد کرد.
بررسی مسئولیت اجتماعی دانشگاه در نسبت با دین در گفتاری از سیدمحمود نجاتیحسینی؛
مسئولیت اجتماعی در سپهر دانشگاهی و در متون دینی مورد تأکید است. حال باید دید که دانشپژوهان و عالمان چقدر در برابر آن مسئول هستند و تا چه اندازه به آن عمل میکنند.
بررسی نسبت دین و جامعه در گفتگو با تقی آزاد ارمکی/بخش اول؛
ما به لحاظ تاریخی همیشه دین را دستمایه حیات اجتماعی خود قرار داده بودیم. دین مانند روغنی بوده که کمک میکرد تا چرخدندههای حیات اجتماعی بتوانند بهتر عمل کنند. ولی وقتی ما در دوره جدید آمدیم و گفتیم که میخواهیم یک جامعه جدید با مختصات خاصی را بسازیم، برخی ما را با این پرسش مواجه کردند که با دین میخواهید چه کار کنید؟ آیا میخواهید دین را در داخل آن قرار دهید یا میخواهید دین را از آن بیرون بیندازید؟ مارکسیستها، سکولاریستها، ناسیونالیستها و اسلامیستها این کار را با ما کردند.
بررسی تطورات دینداری در ایران در گفتگو با فرهاد بیانی/ بخش اول؛
دین تمام حوزهها را غیر از حوزه اخلاق پوشش میدهد؛ چرا که حوزه مدرنیته، اصلاً حوزه اخلاق نبوده است. هیچکدام از علومانسانی مدرن و علوم طبیعی مدرن نسبتی با اخلاق ندارند و این دین است که کارکرد بسیار مهم آن، پرداختن به مسائل اخلاقی است. آقای «پیتر برگر» در «سایهبان مقدس» میگوید؛ جامعه مسیحی بعد از سکولاریسم که مسیحیت را کنار گذاشت، هیچ جایگزینی برای آن نداشت. یعنی سکولاریسم برای اخلاق، جایگزین و بدلی نداشت.
بررسی نسبت دین و مسئله انسجام اجتماعی؛
دولت میتواند از طریق نهادهای گزینشی، اشخاصی را که حامل ایدههای او باشند بر مصادر فرهنگی و اجتماعی منصوب کند. دولت میتواند با بزرگ و کوچککردن بودجه بخشها، آنها را دچار انقباض و انبساط کرده و اینگونه نوعی از مهندسی اجتماع را رقم بزند.
سعید طاووسی مسرور از نقش قدرت در تحولات دینی میگوید؛
از عوامل تمدنسازی، عصبیت است؛ یعنی چیزی که جامعه را به هم پیوند میدهد عصبیت است. این عصبیت باید در همه جامعه پخش باشد و میتواند از امور مختلف نشأت گرفته باشد. یکی از مواردی که در طول تاریخ، در محیطهای مختلف از جمله ایران ایجاد عصبیت کرده، یعنی جامعه را به هم پیوند داده، دین است.
نسبت میان دین و اجتماع در تاریخ ایران در گفتگو با بیوک محمدی؛
غربیها تصور میکنند مشکلات مدرنیته متعلق به خودشان است ولی ما گمان میکنیم این مشکلات از بیرون آمده است. پس باید چه کنیم؟ لذا پاسخ این میشود که باید از مدرنیته جلوگیری کرد.
روایتی از چالشهای جامعهسازی دینی در ایران معاصر در گفتوگو با بیژن عبدالکریمی؛
دین با کدامین تفسیر میتواند به انسجام اجتماعی ما کمک کند؟ اگر مراد از دین، تفسیر سنتی از آن یعنی دین فقه محور باشد، این دین نمیتواند همان نقشی را ایفا کند که در دوران ما قبل مدرن در جامعه ما بازی کرده یا در این یکی دو قرن اخیر در جامعه ما بازی کرده است. مگر آنکه دین را به امری آنتولوژیک، یعنی به تفسیری وجودشناختی از جهان، یک امر وجودی و غیر فقه محور تبدیل کنیم.
فراز و فرود دینداری به سبک ایرانی در گفتگو با جبار رحمانی/ بخش اول؛
کارما، کیهان، انرژی و... همه یکی است. داستان یکی است و همه اینها یکسان هستند و زمانی که به اینها نگاه میکنیم، متوجه میشویم که جامعه صورتبندیهای مختلفی از دینداری دارد. تفاوت این گفتمانهای دینی این است که برخی قدرت را در دست دارند و میتوانند بگویند ما اصلیم و شما باطل هستید! ما واقعی هستیم و شما فیک! اینها یکدیگر را بهصورت رقابتی نفی میکنند و به این سادگیها همدیگر را نمیپذیرند.