بررسی نسبت مؤلفه جنسیت در کاهش یا افزایش نرخ بازماندگی از تحصیل در گفتگو با سیدمحمد حسنی؛
معنای اصلی عدالت آموزشی به بیان شما یا تربیت مدرسهای به بیان من، حذف موانعی است که مانع حضور دانشآموزان در مدرسه میشود. یکی از این موانع جنسیت است. فاکتور جنسیت در تمام جوامع بهعنوان یکی از موانع بزرگ عدم دسترسی به مدرسه محسوب میشود. اوضاع امروز جامعه ایرانی از حیث نزدیکشدن به عدالت جنسیتی، اوضاع خوبی است. آمارها نشان میدهد که در سالهای پس از پیروزی انقلاب، موفقیتهای زیادی در خصوص برابری جنسیتی کسب شده است.
بررسی وضعیت ارزشیابی در نظام آموزشی کشور در گفتگو با دکتر نظری زاده، دکتر فلاح و دکتر سلطانی/ بخش دوم؛
در مسیر تعلیموتربیت، اصالت با مسیر رشد متربی است. او مسیری را طی میکند و الزاماً مسیر حرکت از این نقطه به آن نقطه هم نیست. این حرکت مکانیکی است و تا زمانی که رویه نادرست سنجش لحظهای و مقطعی مثل کنکور و تک آزمون نهایی باشد، احتمالاً مسیر رشد خود را طی نمیکند.
پیوند عدالت آموزشی و سیاستگذاری اجتماعی در گفتاری از دکتر رضا امیدی؛
در نخستین سالهای دهه پنجاه بود که قانونی برای ملیشدن تمام مدارس تصویب شد. این امر دلایل متنوعی داشت. از جمله افزایش درآمدهای نفتی، انگیزههای سیاسی و از همه مهمتر که این مدارس خاص به مراکز تربیت نیروهای جریانات سیاسی تبدیل میشد. در برخی از موارد داستان از این قرار بود که کادر مدارس نیروهای موردنیاز خودش را از دبیرستان انتخاب میکرد! پس باید به این نکته توجه داشت که فقط افزایش درآمد نفتی عامل این سیاست نبوده است.
بررسی سازوکار نظام سنجش و ارزشیابی کتب دینی در میزگردی با حضور فعالان عرصه ارزشیابی/ بخش دوم؛
مدلهای سنجش کمی و نمره محور نباید از آموزشوپرورش طرد شوند و این اشتباه است. چون که لایههایی از سنجش، حتماً شامل عدد و کمیت و نمره است؛ مشکل از جایی آغاز میشود که در نظر داریم تمام واقعیت سنجش را به نمره و عدد فروبکاهیم.
زیر و بم آموزش خواندن و نوشتن به افرادی با شرایط خاص در گفتوگو با علی صداقتی؛
متوجه شدم که افراد خارجی در سفارتخانهها، ظرف شش ماه زبان فارسی را یاد میگیرند! حتی یادم هست جایی خواندم که از ویل دورانت پرسیدند؛ چند ماه طول کشید تا زبان فارسی را یاد گرفتی؟ گفت من چهار ماهه یاد گرفتم! با خودم گفتم؛ چرا بچههای ما فارسی را در این مدت کوتاه یاد نگیرند؟ مگر آنها دو کله یا مغز دارند که در کله یکی فارسی چهار ماهه درونی میشود و آن دیگری باید چند سال به مدرسه بیاید تا فارسی را بیاموزد؟
بررسی وضعیت ارزشیابی در نظام آموزشی کشور در گفتگو با دکتر نظریزاده، دکتر فلاح و دکتر سلطانی/ بخش اول؛
آموزشوپرورش هیچ وقت ارزشیابی شناختی از دانشآموز خود ندارد و لذا دچار یک ارزیابی ناقص دانشی است و نقطه تبلور این مدل ارزشیابی، سنجش بزرگ مقیاسی به نام کنکور است که در بهترین حالت، حوزه دانشی را اندازه میگیرد آن هم در حالی که ابزارش صحیح نیست. ما در ادبیات سنجش قائل بر این هستیم که اگر شما بخواهید مولفهای را اندازهگیری کنید، حتماً باید دو ابزار داشته باشید. پس با یک ابزار - آن هم تستزنی - این امکانپذیر نیست. بهویژه اگر در نظر داشته باشیم که آن مفاهیم و مقولهها و آن شایستگیها، ارزشمدار باشند. برای همین است که آموزشوپرورش در ایران در مواجهه با امور تربیتی میلنگد.
بررسی روشهای ایجاد خلاقیت در دانشآموزان در گفتگو با رضا حسان؛
وقتی نمیتوانیم متدها، روشها و ایدههایی را برای تغییرات در مدرسه داشته باشیم، سیستم مدرسه را تغییر میدهیم یا مدرسه جدید ایجاد میکنیم. مثل ایجاد مدارس سمپاد که کار اشتباه را با فشار بیشتری انجام میدهیم و به دانشآموزان القا میکنیم که تحت منظومه مصرفگرایی، فقط درس بخوانند و تست بزنند. در حالی که ما در مدارس دولتی مناطق محروم قم هم میتوانیم مهارتآموزی و خلاقیت محوری را در بین دانشآموزان اجرا کنیم.
بررسی سازوکار نظام سنجش و ارزشیابی کتب دینی در میزگردی با حضور فعالان عرصه ارزشیابی/ بخش اول؛
ما درباره مسیر صحیح سنجش در نظام تعلیموتربیت کاملاً در اشتباه هستیم و همه چیز را خلاصه در نمره کردیم و نمره را نیز بهعنوان وسیله تهدید، تحقیر، تنبیه و تشویق قراردادیم که این روال درستی نیست. وقتی همه چیز نمره شد، قاعدتاً شو بازی نیز زیاد میشود، آن هم در سیستم فرهنگی و آموزشی که در نظر داریم همه چیز را خوب جلوه دهیم و خطایی و اشتباهی نباشد و چنانچه فردی دچار اشتباه شد، مورد مؤاخذه قرار میگیرد.
بررسی وضعیت ارزشیابی در نظام آموزشی در گفتگو با دکتر لطیف عیوضی/ بخش دوم؛
ما همیشه ارزشیابی را بر مدار عدالت دیدیم نه بر مدار کیفیت، فرهیختگی و تربیت. عدالت هم باید عدالت توزیعی باشد که ما مدام آن را تضعیف کردیم. در واقع عدالت یکی از جلوههای ارزشیابی است و وقتی عدالت مسئله میشود، رقابت مسئله میشود؛ یعنی کسی که بیش از اندازه به عدالت اهمیت میدهد، به رقابت دامن میزند و نباید اینگونه باشد؛ زیرا جبهه عدالتخواه جریان غرب با رقابت مشکل داشتند و میگفتند رقابت به بیعدالتی منجر میشود.
آنچه که در مدارس ایران هست و در ژاپن نیست در گفتگو با زینب بهرامی/ بخش دوم؛
چرا این حس بیعدالتی در ژاپن وجود ندارد؟ چون برای همه افراد فرصت شغلی هست. یعنی شما در هر رشتهای و در هر دبیرستانی درس خوانده باشید، برایتان کار هست و این یک مسئله تضمین شده است. همانطور که قبلاً به شما گفتم ژاپن یک کشور صنعتی است و جامعه را برای این هدف آماده میکند و در این سیستم همه چیز پیشبینی شده است. از همان اول دبستان تا پایان دبیرستان، در مدارس شخصی وجود دارد به نام home room teacher که به بچهها میگوید چه کسی در چه رشتهای در دبیرستان میتواند قبول شود و در ادامه آن دانشگاه و بعد از آن به چه کاری میتواند مشغول شود.