به گزارش «سدید»؛ تئاتر ایران طی ۴۰ سال گذشته فرازوفرودهای بسیاری را تجربه کرده است، اما بیتردید این هنر غنی و با اصالت در هشت سال گذشته و بهویژه ۱۸ ماهی که ویروس منحوس کرونا شیوع یافت، یکی از تلخترین و سیاهترین ادوار را تجربه و از سر گذرانده است؛ دورهای که اقدامات و سیاستهای دولتی بهعنوان نهاد و دستگاه متولی نهتنها مرهمی نشد، بلکه نمکی بر این زخم کاری پاشید تا تاریخ تئاتر ایران از این روزها بهعنوان منحوسترین دوران یاد کند؛ و این در حالی بود که اغلب و اکثر جامعه تئاتری و هنری در دو دوره انتخابات همواره جزو حامیان و مبلغان دولت یازدهم و دوازدهم بوده و برای رأیآوری از هر سعی و کوششی دریغ نکردند و دستآخر نیز با سالنهای بسته و وضعیت وحشتناک اقتصادی و معیشتی هنرمندان کار دولت به پایان رسید.
اما اکنون و با آغازبهکار دولت سیزدهم مدیران اجرایی حوزه فرهنگ و هنر علی الخصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مخروبهای روبهرو هستند که آواربرداری آن مدتها زمان خواهد برد، اما دراینبین حوزه هنرهای نمایشی و تئاتر کشور بهعنوان یکی از اصلی و اساسیترین رشتههای هنری نیازمند انجام تدابیر و سیاستهایی است که شرایط را از وضع موجود به نفع هنر و هنرمندان تغییر بدهد.
یکی از موانع و موارد بسیار مهم در همین شروع کار مقوله کرونا و تاثیر آن بر جامعه و فعالیتهای تئاتری است. همانطور که پیشتر عنوان شد، از اسفند سال ۹۸ شرایط بسیار بغرنجی برای اهالی تئاتر به وجود آمده است، از تعطیلات هفتهبههفته سالنها و مراکز تئاتری گرفته تا نقش کمرنگ و عملا بیتاثیر وزارت ارشاد در جلسات ستاد ملی مبارزه با کرونا و عدم اطلاعرسانی و پیوستهای فرهنگی مناسب همگی ایرادات و اشکالات اساسی است که طی ۱۸ ماه گذشته باعث شد امروز تئاتر در بلاتکلیفی تمامعیاری قرار بگیرد؛ از همین رو برای رفع این مانع جدی و مهم لزوم بررسی دقیق و صحیح بیشک یکی از مهمترین اقدامات برای به جریان انداختن فعالیت مراکز تئاتری است؛ بهعنوانمثال، در سال ۹۹ و در برخی موارد سالنها بازگشایی شدند، اما عدم ارائه تضمین برای استمرار فعالیت یکی از مهمترین دلایل هنرمندان برای عدم استقبال از آن بازگشایی به شمار میرفت، دغدغهای که کاملا درست و بجا بود؛
زیرا هنرمندان تئاتر نمیدانستند در صورت شروع فعالیت علیرغم هزینههای سرسامآور تهیه و تولید یک اثر نمایشی آیا امکان اجرا در یک ماه را خواهند داشت یا خیر یا تا چه میزان میتوانند میزبان مخاطب بهعنوان حامیان مالی آنهم در شرایط عدمحمایت مالی اداره کل هنرهای نمایشی شوند، دغدغهها و چالشهای درست و بجایی که هرگز به آنها پاسخی داده نشد و دقیقا به همین دلیل است که وزارت ارشاد پیش از هرگونه تصمیمگیری برای بازگشایی ابتدا و در گام نخست باید از استمرار فعالیت سالنها مطمئن شده و سپس اقدام کند؛ زیرا هرگونه جلوگیری احتمالی در روزهای آتی ضربه مهلکی است بر اعتماد صورتگرفته و قطعا جلب اعتماد دوباره امری بسیار مشکل و عملا غیرممکن خواهد شد؛ از طرفی نباید فراموش کرد که بسیاری از سالنها و مراکز به میزانی در سال گذشته دچار مشکلات مالی شدهاند که حتی توان اداره امورات عادی خود را نیز ندارند، پس انتظار فراهم کردن مواد و متریال بهداشتی مانند مواد ضدعفونیکننده با قیمتهای عجیب و نجومی یا تهیه ماسک و سایر موارد امری غیرممکن برای آنهاست و همین کاستیهای در ظاهر ساده میتواند سالن تئاتر را به یکی از محلها خطرناک در سرایت ویروس بدل کند، اما بیشک تعامل وزارت ارشاد با وزارت بهداشت و سایر نهادها برای تهیه و ارسال پروتکلها برای سالنها و صدالبته نظارت دقیق بر حسن انجام آنها میتواند شرایط را کاملا برعکس کرده و سالنها را به طرز قابلتوجهی ایمن کند. راهکاری که مانند بسیاری از موارد در دولت گذشته علیرغم ارائه پیشنهاد آن ازسوی برخی منتقدان و هنرمندان هرگز توجهی نشد.
حمایتهای مالی حقیقی و مناسب بهدور از بازی با الفاظ و اعداد و همچنین ارائه مشوقها خاص و ویژه در ایام کرونا از دیگر مولفههایی است که وزارت ارشاد میبایست برای به جریان انداختن تئاتر بر انجام آنها اهتمام جدی ورزد.
اما فارغ از مساله کرونا که رسیدگی به آن میتواند درصد بسیار زیادی از مشکلات موجود را حل کند عدم تناسب مجوزهای صادرشده با حمایتهای مالی و نظارتی صورتگرفته بیشک یکی از مهمترین دغدغههای چند سال اخیر تئاتر کشور بوده است. تنها کافی است بدانید که شهر تهران تا پیش از کرونا روزانه میزبان حدود ۱۴۰ نمایش بوده است و این در حالی است که پرسنل بخش نظارتی مرکز هنرهای نمایشی چیزی حدود ۱۰ نفر است و این یعنی عدم توانایی کافی در انجام ماموریتهای نظارتی و ارزشیابی بر آثار اجراشده که خود ریشه بسیاری از رویدادها و ناهنجاریهای پیشآمده خواهد بود. از دیگر سو، بحث عدم تخصیص علیرغم تصویب رقم مناسب در بودجه تئاتر دیگر دلیل مهم بر عدم توانایی کافی و وافی در حوزه حمایتهای مالی از آثار و گروههاست. بهعنوان نمونه، در سال ۱۴۰۰ رقم ۱۲۰ میلیارد تومان بودجه برای تئاتر مصوب شده است که با استناد به گفته مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی تنها حدود ۲۰ میلیارد مجدد تکرار میکنم تنها حدود ۲۰ الی ۳۰ میلیارد آن محقق میشود و این یعنی عملا موضوع حمایتهای مالی نیز منتفی خواهد شد. حال با آنچه از معضلات حوزه حمایتی و نظارتی بیان شد اداره کل هنرهای نمایشی یا باید میزان مجوزهای صادره را کمتر کند یا بخش ستادی و پرسنلی خود را تقویت کند، امری که حداقل حدود دو دهه است ثابت مانده و هیچ اتفاقی رخ نداده است.
از سوی دیگر، شکستن انحصار تئاتر که چندسالی است محدود به قشر و طبقه خاص شده، شفافیت و ارائه آمارهای روزانه و برخط درحالیکه سایتهای فروش بلیت کاملا مشخص هستند، اجرایی شدن واقعی تئاتر برای همه و همچنین اهتمام به نسلسازی در حوزه هنرجویان و دانشجویان تئاتر آنهم در فرایندها و بسترهای سالم و همسو با نظام ازجمله مواردی است که باید مورد اهتمام جدی در حوزه تئاتر در دولت سیزدهم قرار بگیرد.
انتهای پیام/