جهاد شاعرانه در بشاگرد؛
در تصور برخی از ما شاید شاعران، آشفتگان پریشان احوال در کنج عزلت نشسته‌ای باشند، دور از جماعت و روزگار که احتمالا برای هر بلا و مصیبتی جز لعن و نفرین و ناله هیچ ندارند، اما واقعیت‌ها، از حضور جانانه و همه‌جانبه آن‌ها در مسائل اجتماعی و به‌خصوص مشکلات و گرفتاری‌های اجتماعی و فرهنگی حکایت دارد.
به گزارش «سدید»؛ پشت لبخند این فرشته‌ها شاید کمی اندوه باشد یا حتی کمی خجالت، اما حتما ذوق و شادمانی هم هست نه فقط به این دلیل که چند آدم مهربان از راه رسیده‌اند و برایشان هدایای قشنگ آورده‌اند، برای این‌که این آدم‌ها، همچنان که برایشان دفتر و کتاب و مداد و کیف یا حتی بسته‌های ارزاق می‌آورند، پای حرف‌هایشان می‌نشینند و برایشان کلاس‌های شعر و نقاشی و داستان برگزار می‌کنند. این آدم‌های مهربان چشم بچه‌های بشاگرد را به دنیای بی‌انت‌های ادبیات و هنر باز و از دل کپر‌ها و خانه‌های کوچکشان به جهان‌های بی‌اتن‌ها مرتبط می‌کنند. در طرحی به نام «لبخند فرشته‌ها»، بچه‌های منطقه کم‌برخوردار هرمزگان، کتاب و لوازم‌التحریر هدیه می‌گیرند، چیزی شبیه به جشن عاطفه‌ها و جشن شکوفه‌ها و طرح‌های متنوع دیگری که در قالب کار‌های خیریه انجام می‌شود، با این تفاوت که این بار چند شاعر پای کار آمده‌اند و دست به دست گروه‌های جهادی و خیریه داده‌اند و اتفاقا در کنار تامین لوازم تحصیل، درس‌ها و آموزش‌هایی برای بچه‌ها دارند که می‌تواند روزگار بهتری را برایشان به ارمغان بیاورد. ماجرای طرح «لبخند فرشته‌ها» حتی بیشتر از همکاری چند شاعر با گروه‌های جهادی و خیریه است؛ هم سابقه قابل توجهی دارد و هم احتمالا نتیجه‌اش چشمگیر خواهد بود. اگر به اندازه کافی درباره این طرح کنجکاو شده‌اید، این گزارش را بخوانید:

طرح تهیه لوازم التحریر برای منطقه محروم بشاگرد
به اسم «لبخند فرشته‌ها» فراخوان داده و از مردم دعوت کرده آستین بالا بزنند و به هر اندازه که می‌توانند در تهیه لوازم‌التحریر برای دانش‌آموزان بشاگرد مشارکت کنند. در فراخوان این طرح نوشته شده: «دفعه قبل که برای بچه‌ها هدیه بردیم با گریه بدرقه‌مون کردند و ما هم با بغض قول اول مهر رو بهشون دادیم، حالا چشمای منتظر بچه‌های منطقه بشاگرد و دل مهربون و دست‌های بخشنده شما...»

پای این فراخوان نام حامد محقق و کاظم رستمی هست که هر دو شاعرند و مشارکت جدی در اجرای طرح دارند؛ آن‌ها از اسم و عنوانشان برای تامین هزینه‌ها مایه می‌گذارند، لوازم مورد نیاز را تهیه می‌کنند، به منطقه بشاگرد می‌روند و اقلام تهیه شده را بین بچه‌ها توزیع می‌کنند. با این همه «لبخند فرشته‌ها» فقط یک اسم و عنوان جدید است که امسال برای کمک به بچه‌های محروم انتخاب شده؛ در حالی که طرح حمایت از بچه‌ها و اهدای لوازم مورد نیازشان از جمله لوازم‌التحریر، سابقه چند ساله دارد و مدت‌هاست که این دو شاعر را با بچه‌های بشاگرد مرتبط نگه داشته است.
ماجرای «لبخند فرشته‌ها» چیست؟

مناطق کم برخوردار در استان‌های مختلف کشور شناسایی شده‌اند و نهاد کتابخانه‌های عمومی برای حمایت و ارائه خدمات به این مناطق برنامه‌هایی تدارک می‌بیند از جمله تاسیس کتابخانه‌های عمومی یا راه‌اندازی و ساماندهی کتابخانه‌های قدیمی و نیز اجرای طرح «مدرسه جهادی خواندن» که هدفش شناسایی استعداد‌های درخشان در مناطق محروم از طریق برگزاری دوره‌های مختلف فرهنگی است.

یکی از مناطق کم‌برخوردار کشورمان، شهرستان بشاگرد در استان هرمزگان در جنوب شرقی کشورمان است که نزدیک به ۳۰۰ روستا دارد. بشاگرد صاحب دو کتابخانه عمومی بود، اما از سال ۱۳۹۶ نهاد کتابخانه‌های عمومی ضمن این‌که این دو کتابخانه را ارتقا داد، دو کتابخانه عمومی دیگر هم راه‌اندازی کرد و بعد در صدد برآمد برای کودکان و نوجوانانی که عضو کتابخانه‌ها هستند، برنامه‌های فرهنگی -هنری تدارک ببیند، اما شرایط منطقه و امکانات بچه‌ها کمتر از آن بود که بتوانند به راحتی در این برنامه‌های فرهنگیمشارکت داشته باشند؛ حوالی سال ۱۳۹۷ «مدرسه جهادی خواندن» با حمایت نهاد در این منطقه آغاز به کار کرد که البته اصلا به خواندن محدود نشد و کار‌های جهادی متنوعی ارائه داد از جمله برگزاری ۸ دوره آموزشی مثل کلاس‌های شعر، داستان، نقاشی، خطاطی، روزنامه‌نگاری، روزنامه‌دیواری، مشاوره فردی و خانوادگی. محرومیت منطقه به اندازه‌ای بود که «مدرسه جهادی خواندن» به برگزاری کلاس‌های آموزشی هم اکتفا نکرد و از خیریه‌ها و گروه‌های جهادی کمک گرفت برای این‌که بتواند نیاز‌های اولیه بچه‌های منطقه را برآورده کند تا برنامه‌های «مدرسه جهادی خواندن»

قابل اجرا شود و هدف‌های تعریف شده در دسترس قرار بگیرد. نیاز‌های اولیه بچه‌های بشاگرد، اما گسترده‌تر از چیزی است که شاید از ابتدا پیش‌بینی می‌شد، چون مدرسه جهادی خواندن، از تهیه شیرخشک برای نوزادانی که مادرانشان درگیر سوءتغذیه بوده‌اند تا تهیه لوازم‌التحریر را در فهرست برنامه‌هایش دارد.

جهاد برای خواندن
حامد محقق می‌گوید در طرح «لبخند فرشته‌ها» گروه جهادی مهدا و گروه خیریه کوهنوردان مشارکت دارند. حسین فیروزی به نمایندگی از این گروه‌های جهادی در کنار محقق و رستمی حضور دارد و امسال دومین باری است که «مدرسه جهادی خواندن» دست به تهیه و توزیع لوازم‌التحریر می‌زند. این شاعر کودک و نوجوان قبل از هر نکته‌ای توضیح می‌دهد: شاید فکر کنید در سالی که همچنان قرار است مدارس به صورت غیرحضوری و مجاری بازگشایی شوند، لوازم‌التحریر به چه کار بچه‌های بشاگرد می‌آید بنابراین بد نیست بدانید که در بشاگرد دسترسی به اینترنت وجود ندارد و اگر هم شبکه اینترنت وجود داشته باشد اکثر بچه‌ها در شرایطی نیستند که بتوانند برای شرکت در کلاس‌های مجازی تبلت یا تلفن همراه هوشمند تهیه کنند. مدارس منطقه بشاگرد در دوره شیوع کرونا به صورت شیفتی برگزار شده‌اند. میزان فقر در این منطقه به حدی است که برخی مادران و بچه‌ها با سوء‌تغذیه مواجهند و ما به عنوان یک گروه فرهنگی در صددیم برای تهیه شیرخشک نوزادان اقدام کنیم یا همین طور تهیه کفش و لباس و ....
این شاعر در پاسخ به این سوال که آیا تامین نیاز‌های اولیه زندگی در مناطق محروم، وظیفه نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور است؟ توضیح می‌دهد: تمام دستگاه‌های فرهنگی وظایف اجتماعی هم دارند و وظیفه نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، خدمت‌رسانی به اعضای کتابخانه‌هاست. تهیه ملزومات زندگی و برخی اقلام فرهنگی در زمره همین خدمت‌رسانی است و در این راه خیریه‌ها و گروه‌های جهادی هستند که با تامین هزینه و امکانات بار اصلی را به دوش می‌کشند.

شاعران، گروه‌های جهادی، خیریه و دیگران
حامد محقق و کاظم رستمی تنها افرادی نیستند که از خیل اهالی شعر و ادب و هنر به «مدرسه جهادی خواندن» پیوسته‌اند. در سال‌های برگزاری این طرح و نیز در دوره‌های متعدد آموزشی از جمله ۸ دوره آموزشی که پیش از شیوع کرونا به صورت حضوری برگزار می‌شد، از اهالی شعر و ادبیات و هنر هم، بزرگانی حضور داشتند. از جمله شاعران همراه با مدرسه جهادی خواندن می‌شود به علیرضا قزوه، مصطفی محدثی خراسانی و اسماعیل امینی اشاره کرد. در کلاس‌های داستان‌نویسی اساتیدی، چون مجید اسطیری، سیدحسین موسوی‌نیا، افسانه گیویان و حمیدرضا داداشی حضور داشته‌اند و نیز محمدحسین صلواتیان تصویرگر و کاریکاتوریست نیز با این دوره‌های آموزشی همراهی کرده بود و چه بسا با بهتر شدن اوضاع و کنترل شیوع ویروس دوباره این جمع گرد هم بیایند.


خیریه خلاقانه
گروه‌های جهادی مهدا و خیریه کوهنوردان از جمله حامیان طرح‌های «مدرسه جهادی خواندن» هستند؛ در طرح‌های مختلف این مدرسه از جمله طرح‌هایی برای تهیه کفش و لباس یا حتی شیرخشک، خیریه‌های دیگری هم با شاعران همراه شده‌اند و گاهی هم خود بچه‌ها توانسته‌اند هزینه‌های خرید لوازم مورد نیازشان را تامین کنند. چطور؟ با یک اقدام خلاقانه جذاب. یکی دو سال قبل اهالی مدرسه جهادی خواندن، بچه‌های بشاگرد را به کشیدن نقاشی تشویق کردند. بعد این نقاشی‌ها را در یک گالری به نمایش گذاشتند و کسانی به صورت شخصی یا از طرف خیریه‌ها این نقاشی‌ها را خریدند و به این ترتیب بخشی از هزینه‌های مورد نیاز بچه‌ها تامین شد. شاید هنوز هم ایده‌های خلاقانه‌ای باشد برای این‌که بچه‌ها سهم بیشتری در تولید محتوای هنری و درآمدزایی از طریق آن داشته باشند.

شاعران در صف جهادی‌ها
در تصور برخی از ما شاید شاعران، آشفتگان پریشان احوال در کنج عزلت نشسته‌ای باشند، دور از جماعت و روزگار که احتمالا برای هر بلا و مصیبتی جز لعن و نفرین و ناله هیچ ندارند، اما واقعیت‌ها، از حضور جانانه و همه‌جانبه آن‌ها در مسائل اجتماعی و به‌خصوص مشکلات و گرفتاری‌های اجتماعی و فرهنگی حکایت دارد.

مدرسه جهادی خواندن و همراهی اهالی شعر و ادب با برنامه‌های جهادی برای کمک به مناطق محروم اولین یا تنها موردی نیست که اهالی شعر و ادب با جهادی‌ها هم‌افزایی می‌کنند و کار‌های بزرگی رقم می‌زنند. پیش از این هم بار‌ها شاعرانی را دیده‌ایم که به صورت انفرادی یا در قالب گروه‌های جهادی آستین همت بالا زده و به کمک نیازمندان می‌روند. شاید به خاطر بیاورید که در روزنامه جام‌جم گفت‌وگویی داشتیم با مرحوم قاسم آهنین‌جان؛ شاعر خوزستانی که با موتورش بین مردم رفت و الکل و ماسک توزیع کرد. به تاریخ یکم مرداد ۹۹ در صفحه ۹ روزنامه با او صحبت کردیم و شنیدیم که گفت سکوت شاعر، ناجوانمردی است. تاکنون شاعران دیگری هم کفش جهادی به پا کرده‌اند که گروه «شاعران و نویسندگان جهادی» شهرستان ادب یکی دیگر از این جمله است. این گروه سال ۹۸ بعد از سیل معمولان راهی این شهر شدند و به مردم کمک کردند.

محمدرضا وحیدزاده، شاعر و مسؤول «کاروان شاعران و نویسندگان جهادی» شهرستان ادب همان روز‌های وقوع سیل در معمولان از انتشار فراخوانی خبر داده‌بود که نتیجه‌اش دور هم آمدن اعضای دوره‌های آموزشی «آفتابگردان‌ها» و «مدرسه رمان» برای خدمت‌رسانی به مردم سیل‌زده بود.

این شاعر گفته بود که برای کمک به نیرو‌های جهادی حاضر در منطقه هماهنگ هستند و توضیح داده‌بود مهم در صحنه بودن است. او تشریح کرده‌بود: با توجه به اطلاعات کسب شده در این مرحله صرفا به نیروی خدماتی برای کار یدی نیاز است، از این رو اعلام کردیم دوستانی که به فراخوان لبیک می‌گویند بدانند در این مرحله تحت مدیریت گروه‌های جهادی برای به نتیجه رسیدن امور، کار یدی انجام خواهدشد.

این گروه درصدد برآمده‌بود که بعد‌ها در رفع نیاز‌های فرهنگی منطقه هم مشارکت کند و برنامه‌ها و فراخوان‌هایی به این منظور هم منتشر کرده‌بود.
 
انتهای پیام/
منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha
پرونده ها