چالش‌های تأسیس مسجد بزرگ شهر هامبورگ در آلمان؛
تأسیس و آغاز به کار مسجد بزرگ و مرکز اسلامی شهر هامبورگ آلمان، از آثار ارجمند دوران مرجعیت زنده‌یاد، آیت‌الله العظمی حاج‌سیدحسین طباطبایی بروجردی به شمار می‌رود.
به گزارش «سدید»؛ تأسیس و آغاز به کار مسجد بزرگ و مرکز اسلامی شهر هامبورگ آلمان، از آثار ارجمند دوران مرجعیت زنده‌یاد، آیت‌الله العظمی حاج‌سیدحسین طباطبایی بروجردی به شمار می‌رود. آن بزرگ با اعزام دانشمند فقید، زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ‌محمد محققی لاهیجی به هامبورگ، به انجام این عمل مبادرت ورزید و تا پایان حیات، از آن حمایت کرد. در مقال پی‌آمده، گزارشی از تأسیس این کانون شاخص و فعال دینی در کشور آلمان، آمده است. امید آنکه مقبول آید.

چند و، چون اعزام نماینده آیت‌الله بروجردی به آلمان
بسط و گسترش اسلام در اقصی نقاط عالم، در طی قرون متمادی و به تبع آن وجود شیعیان و پیروان اهل بیت (ع) در کشور‌های مختلف جهان، از روزگار دور، توجه نهاد مرجعیت و روحانیت را برای حمایت و هدایت آنان جلب کرده بود، لذا اعزام مبلغانی برای آشنایی بهتر شیعیان با معارف اهل بیت (ع)، اقدامی در این راستا بود. این موضوع به ویژه در عصر مدرن و جابه‌جا شدن و مهاجرت برخی ایرانیان به غرب، برای کار و تحصیل و احیاناً زندگی، مرجعیت شیعی ایران را بر آن داشت تا مبلغانی را برای رسیدگی و تمشیت امور مذهبی معتقدان و اداره مساجد و اماکن مذهبی شیعیان، اعزام نمایند. در سال ۱۳۳۲، گروهی از ایرانیان مقیم هامبورگ در یک گردهمایی، پیشنهاد تأسیس مسجدی را برای عبادت و برگزاری جلسات دینی مسلمانان، با مرحوم آیت‌الله العظمی حاج سیدحسین طباطبایی بروجردی مرجع تقلید شیعیان، مطرح کردند. ایشان در نامه‌ای ضمن موافقت با اجرای این طرح، مبلغی را برای انجام دادن این کار، کمک کردند. همزمان با این اقدام، گروهی از بازرگانان تهران نیز مسئولیت جمع‌آوری کمک‌های مالی برای احداث مسجد هامبورگ را، برعهده گرفتند. از همین رو حجت‌الاسلام والمسلمین محمد محققی لاهیجی، به عنوان نماینده آیت‌الله بروجردی و نخستین امام مسجد هامبورگ، انتخاب شد. پس از ورود ایشان به هامبورگ، زمین مسجد که وجه آن از سوی یکی از تجار خیّر ایرانی اهدا شده بود، خریداری شد. یک شرکت آلمانی به اتفاق مهندس حسین لرزاده معمار هنرمند ایرانی، مأموریت یافت تا طرح احداث مرکز اسلامی هامبورگ را، در کنار دریاچه زیبای آلستر در هامبورگ، اجرا کند.


دغدغه‌های ساخت مسجد در منطقه توریستی هامبورگ!
مسجد در سنت اسلامی، علاوه بر کارکرد‌های عینی، ویژگی‎های باطنی و ظاهری خاصی دارد و معماری آن نیز، مشتمل بر نماد‌هایی، چون گنبد، مناره و... می‌باشد، که آن را از ساختمان‌های دیگر متمایز می‌سازد. در عین حال، مسجدی که در یک منطقه توریستی بنا می‌شود، باید دارای عناصر منحصر‌به‌فرد نیز باشد. این حساسیت‌ها، موجب شد تا برای تهیه طرح و نقشه این مسجد، تکاپوی جدیدی آغاز شود. در این باره باید با شرکت‌های ساختمانی آلمان، گفتگو صورت می‌گرفت. بدین منظور از طرف هیئت ساختمانی مسجد، مسابقه‌ای ترتیب داده شد تا شرکت‌هایی که مایل بودند در اجرای این پروژه با مسلمانان مشارکت کنند، شناسایی شوند. در دوازدهم آذر ۱۳۳۶ (برابر با سوم دسامبر ۱۹۵۷ م.) سه شرکت پیشنهادات خود را برای طراحی نقشه ساختمان مسجد ارائه کردند. طرح‌های پیشنهادی به منظور انتخاب نهایی برای آیت‌الله العظمی بروجردی به قم فرستاده شد و ایشان هم طرح‌ها را به مشاور خود در امور ساختمانی، یعنی استاد معمار آقای حسین لرزاده ارجاع دادند. معمار لرزاده، تجارب بسیاری در احداث مسجد و بنا‌های اسلامی داشت. وی طراح، مجری، تعمیرکار و سازنده بیش از ۸۴۰ مسجد و بنای اسلامی و معنوی است، از جمله صحن حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا، مسجد اعظم قم، شبستان و محراب مسجد سپهسالار تهران (مدرسه عالی آیت‌الله شهید مطهری)، آرامگاه فردوسی در مشهد، سردر دارالفنون و از این قبیل. معمار لرزاده از میان نقشه‌های طراحی شده، طرح شرکت الینگیوسشرام، زیر نظر مهندس «گوتفریدشرام» را انتخاب کرد. این نقشه با همکاری یک مهندس ایرانی به نام آقای «پرویز زرگرپور»، که به سبک ایرانی و اسلامی تبحر داشت، تهیه شده بود. آقای لرزاده همچنین در نامه‌ای جداگانه، نقایص نقشه‌ها، پیشنهادات تکمیلی و تذکرات لازم را، یادآوری کرد. نقشه نهایی شبستان و گنبد نیز باید تهیه می‌شد. به این صورت، قرعه ساخت مسجد آسمانی هامبورگ، به نام مهندس آلمانی، آقای «گوتفریدشرام» افتاد و افتخار مشارکت در این کار نیک و خدایی، نصیب وی شد تا با همکارانی همچون مهندس هالم، نا‌م‌شان در تاریخ ساخت این خانه خدا، در کنار ده‌ها آلمانی دیگر ماندگار شود. سپس پیش‌نویسی از سوی هیئت ساختمانی مسجد، برای اجرای پروژه در زیربنایی به مساحت ۴۲/۸۳۲ مترمربع، با شرکت الینگیوسشرام تنظیم شد و در یازدهم مارس ۱۹۶۰، قرارداد به صورت رسمی منعقد شد، اما مشکل دیگری وجود داشت، که حل کردن آن به ظاهرچندان آسان به نظر نمی‌رسید.

مشکل ناهمسانی بنای مسجد با دیگر ابنیه شهر
مشکل این بود که طبق مقررات شهرداری هامبورگ، باید نما‌های بیرونی ساختمان‌ها، با یکدیگر یکسان باشد، در حالی که نمای بیرونی مسجد، به صورتی بدیع و به رنگ آبی طراحی شده بود و با نمای عمومی شهر، هماهنگی نداشت. با آنکه این مشکل به نظر بزرگ می‌نمود، اما با تلاش‌های خالصانه و انگیزه‌های معنوی برخی مسئولان آلمانی، مانند آقای دکتر نورمان (Nevermann.Dr) (سناتور مسکن) و آقای کورت براش (Kurt Braasch) رئیس وقت ناحیه شهرداری هامبورگ، این مشکل به صورت قانونی برطرف شد تا نام آنان نیز در فهرست کسانی که در بنای این مسجد آسمانی به نوعی همدلی و مشارکت داشتند، به یادگار بماند.

روز برفی به‌یادماندنی!
قرار بر این شد که همزمان با میلاد منجی عالم بشریت، حضرت مهدی موعود (عج)، کلنگ ساختمان مسجد، در روز شنبه نیمه شعبان ۱۳۷۹ ق. برابر با ۲۴ بهمن ۱۳۳۸ ش؛ و ۱۳ فوریه ۱۹۶۰ م. پیش از ظهر بر زمین زده شود. هوا به شدت سرد بود و برف سطح زمین را پوشانده بود! تعدادی از مسلمانان و نمایندگان شهر هامبورگ، به این مراسم دعوت شده بودند. در تصاویر به یادگار مانده از آن روز، برخی مسئولان آلمانی و مقامات کشور‌های دیگر و نمایندگانی از کلیسا‌های مختلف، در کنار مسلمانان دیده می‌شوند. تقریباً در وسط زمین، سایبان و جایگاه ویژه‌ای برای سخنران، آماده شده بود. مراسم آغاز شد و استاد محققی در آغاز سخنرانی، باشکوه هر چه تمام‌تر، با نام و یاد خدا، انسان‌ها را «برادر» یکدیگر توصیف کرد، با این استدلال که: «خدا برای ما بالاتر از هر پدری است، پس چرا ما با هم برادر نباشیم؟»
سنگی به نشانه یادمان اولین سنگ بنای مسجد تهیه شد، که روی آن آیه‌ای از قرآن‌کریم حک شده و به آلمانی ترجمه شده بود و ساخت بنای کعبه توسط ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح‌الله (ع) را یادآوری می‌کرد: «به یاد آر هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل دیوار خانه کعبه را بالا می‌بردند، پروردگارا از ما بپذیر که تو شنوا و دانایی...»

سخنانی که در تاریخ مسجد به یادگار ماند!
چندی بعد متن سخنرانی زنده‌یاد محققی در مجله مکتب اسلام قم درج شد. این خطابه از قرار ذیل بود:
«به نام خداوند متعال. آغاز و پایان کلام، به نام عزیز او. اوست خدای همه و ماییم همه بندگان او. او برای ما بالاتر از هر پدری است، پس چرا ما با هم برادر نباشیم؟ کتاب مقدس ما می‌گوید: «قُل یا أَهلَ الکِتابِ تَعالَوا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللهَ وَلا نُشرِکَ بِهِ شَیئا وَلا یَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضاً أَرباباً مِن دونِ اللهِ». بگو‌ای اهل کتاب! بیایید بر سر سختی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم، و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد.

برادران عزیز! اینجا زمین مسجد ماست، ولی لازم به ذکر است که پهنای زمین، همه جا مسجد است. همه جا لازم است او را عبادت نمود، یعنی به وظیفه خود عمل کرد. آیا عبادت معنی دیگری جز انجام وظیفه‌ای که او مقرر نموده است، دارد؟ کلمه مسجد، جز این معنایی ندارد. مسجد یعنی محل پرستش، آنجا باید امر خدای را، تا سرحد پرستش انجام داد. ولی کیست که مقهور خواسته‌های نفسانی خود نباشد؟ کیست که همه جا را مسجد ببیند و در انجام امر خدا به جان بکوشد؟ برای تربیت نفوس بشری، در سرلوحه برنامه انبیا، بنای مسجد قرار داشت، تا بندگان خدا در آن محل پاک جمع شوند و با الغای هر گونه تشخصات در خانه خدا، به یاد او باشند و خود را بدین وسیله از هر گونه آلودگی پاک سازند و با قلبی مملو از عشق خدایی، برادرانه به کار و زندگی بپردازند. اولین مسجدی که پس از طوفان نوح در روی زمین بنا شد، همان مسجدی بود که ابراهیم خلیل‌الرحمن با کمک فرزندش اسماعیل، در دامنه کوه فاران یعنی سرزمین مکه برپا نمود... اینک از طرف آیت‌الله العظمی آقای بروجردی، وظیفه دارم که سلام و تحیات و تبریکات ایشان را، به عموم آقایان محترم ابلاغ نمایم...»

سپس اولین سنگ‌بنای مسجد، توسط استاد محققی نصب شد در حالی که تاریخ بناگذاری مسجد (۱۳ فوریه ۱۹۶۰ ساعت ۳۰/۱۰ صبح مطابق با ۱۵ شعبان ۱۳۷۹ و ۲۳ بهمن ۱۳۳۸ ش.) به زبان فارسی و آلمانی در جعبه‌ای فلزی، زیر این سنگ قرار داده شد. برگزاری آبرومندانه و باشکوه مراسم، موفقیتی بزرگ را نوید می‌داد و این آغازی شد بر یک راه نورانی و پر از معنویت.

مشرق‌زمین در کنار آلستر
علاوه بر گزارش تصویری و فیلم مستندی که توسط برخی شبکه‌های تلویزیون آلمان، از لحظات پایه‌گذاری مسجد تهیه شد، روزنامه «وِلت‌اَم‌زونتاگ» (دنیا در روز یک‌شنبه) نیز در مورخه ۱۴ فوریه ۱۹۶۰، مقاله زیبایی با عنوان «مشرق‌زمین در کنار آلستر»، درج کرد و روزنامه «EchoHamburger» (پژواک هامبورگ)، در شماره روز دوشنبه ۱۵ فوریه، خبر را با عنوان «منظره آلستر با مسجد»، به خوبی بازتاب داد. از آنجا که مقالات یادشده، حاوی اطلاعات بسیار مفیدی است، آوردن ترجمه متن آن‌ها مناسب است:

«مشرق‌زمین در کنار آلستر. در میان منظره نیمه برفی، در فاصله چند متری دریاچه پوشیده از یخ آلستر، در صبح روز شنبه ساعت یک‌ونیم مانده به ظهر ۱۳ فوریه، قطعه‌ای از مشرق‌زمین متولد شد. در زیر یک سایبان و درختانی بی‌برگ، سنگ بنای یک مسجد بزرگ ایرانی نهاده شد. بدین ترتیب منظره آلستر رنگی نو و نوایی تازه خواهد یافت...»

اراده‌های استوار برای ساختن
کار‌های ساختمانی مسجد چند ماه بعد، یعنی در سال ۱۹۶۱ م. به خوبی آغاز شد. نزدیک بودن زمین به دریاچه آلستر و رطوبت بسیار زیاد آن، از مشکلات اساسی برای بتون‌ریزی بود. این مشکل از نظر فنی، ساخت فونداسیون بنا را مشکل و پرهزینه می‌کرد! به هر حال، این کار با دقت زیاد و استحکام عالی، صورت گرفت. کار مهندسان و کارگران، به طور مرتب و منظم توسط استاد محققی نظارت می‌شد و علاقه‌مندان از کشور‌های مختلف نیز، هر از گاهی برای بازدید در محل حاضر می‌شدند. پیشرفت کار‌ها قابل قبول بود. اسکلت مسجد تا گنبد آن، اندک اندک داشت به پایان می‌رسید و پس از آن، باید برای قالب‌بندی گنبد بتونی اقدام می‌کردند. در این دوره نیز همچنان نشریات فارسی‌زبان در ایران و آلمان، به فعالیت‌های مثبت استاد محققی، پوشش خبری می‌دادند و به نوعی در این کار خیر، مشارکت داشتند.

مسافری از هامبورگ در ایران
در مورد تهیه نقشه گنبد مسجد، حکایتی وجود دارد که عمق احساسات و دلبستگی شیعیان، به مرجعیت را نشان می‌دهد. در این باره حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی می‌گوید: «مسلمانان هامبورگ، علاقه‌مند بودند که سقف مسجد، با گنبد پوشیده شود و، چون مهندسین آلمانی نمی‌دانستند که گنبد مساجد چگونه ساخته می‌شود، قرار شد یک مهندس را راهی ایران کنند تا از نزدیک با نحوه ساختن گنبد آشنا شود. او به تهران آمد و گنبد بعضی از مساجد تهران را مشاهده کرد. سپس به قم رفت و مایل بود که با آیت‌الله العظمی بروجردی نیز، ملاقاتی داشته باشد. در آن ایام ایشان به علت عارضه قلبی بستری بودند لذا ملاقاتی صورت نگرفت. او سپس به اصفهان رفت و مساجد مهم آن شهر را هم دید. در همان روز‌ها که در آن شهر بود، خبر وفات آیت‌الله العظمی بروجردی از رادیو پخش شد. مهندس آلمانی از اینکه مردم سراسیمه به خیابان‌ها ریخته و تمامی مغازه‌های خود را تعطیل کردند و به عنوان احترام به مقام مرجعیت، عزای عمومی و مراسم سوگواری و ماتم برپا نمودند بسیار حیرت‌زده شد!...»

در ماتم مرجع بزرگ
خبر رحلت حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی، پیر مراد و مرجع بزرگ شیعیان، در تاریخ دهم فروردین ۱۳۴۰ ش. (شوال ۱۳۸۰ ق؛ و مارس ۱۹۶۱ م.) به گوش جمعیت اسلامی هامبورگ رسید. همه از شنیدن این خبر ناگوار، ناراحت و محزون بودند. دقیقاً مدت ۱۴ ماه، از نصب اولین سنگ بنا سپری شده بود و حدود ۹ ماه، از آغاز عملیات ساختمانی می‌گذشت. مانند همیشه، تأمین بودجه برای تداوم ساخت‌وساز، مهم‌ترین دغدغه هیئت امنا بود. به طور طبیعی امام مسجد و بقیه ارادتمندان آیت‌الله، دچار نوعی سردرگمی شده بودند و دیگر نه پولی برای کار مانده بود و نه شوق و امیدی! به همین دلیل کار ساختمان‌سازی، مدتی تعطیل شد، ولی ارتباطات مردمی به منظور آشناسازی با اسلام، کماکان ادامه داشت. در این مرحله، آیت‌الله العظمی سیدمحسن حکیم طباطبایی از مراجع معظم تقلید، که در نجف اشرف حضور داشتند، به منظور حفظ این پایگاه معرفی اسلام و تداوم فعالیت‌ها نماینده مرجعیت، استاد محققی را با صدور اجازه‌نامه‌ای، برای مصرف وجوهات شرعیه، وکیل خود قرار دادند و از مسلمانان هامبورگ، با تأکید فراوان خواستند که از هر جهت پشتیبان ایشان باشند. ایشان همچنین یک نسخه از کتاب ارزشمند و مشهور خود، به نام «مستمسک العروه‌الوثقی» را، به دست‌خط مبارک خود پشت‌نویس و به کتابخانه مسجد اهدا فرمود. بدین ترتیب، متولیان احداث مسجد، تصمیم گرفتند تا کار ناتمام خود را، در فقدان مرجع بزرگ و با حمایت مراجع حاضر، به پیش ببرند.

تداوم کار استاد زنده‌یاد محققی و احداث مسجد هامبورگ
با تلاش فراوان، بالاخره پس از چندی ساخت گنبد بتونی، به پایان رسید و کار پله‌های جلوی مسجد نیز، آغاز شد. اما هنوز هزینه‌های بسیاری، باید صرف می‌شد تا مسجد، به طور کامل برای بهره‌برداری آماده شود. تصمیم این بود که وضعیت مسجد، به اطلاع خیّرین ساکن ایران و هامبورگ برسد و از آنان برای اتمام کار، تقاضای کمک شود، تا متولیان پیمانی را که با مرجع خود بسته بودند، به سرانجام مطلوبی برسانند. آن‌ها نیک می‌دانستند که تحقق این آرزو، محتاج تدبیر، همت و صبر است.

به این ترتیب، پس از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی، با وجود ناکافی بودن کمک‌های دریافتی و در نتیجه وقفه‌هایی که کم‌وبیش پدید می‌آمد، ساخت‌وساز مسجد همچنان با همت استاد محققی و همراهانش، ادامه یافت و تا اوایل سال ۱۹۶۳ م. (اواخر سال ۱۳۴۱ ش.) تقریباً اسکلت و سازه اصلی ساختمان، به پایان رسید. اما هنوز کار‌های بسیاری باید انجام می‌شد که به اراده‌ای تازه و بودجه‌ای سنگین نیازمند بود. در این مقطع، بنا به تشخیص استاد محققی و گویا با هدف تشویق ایرانیان به مشارکت مالی بیشتر، در ۲۲ سپتامبر ۱۹۶۲ م. (۳۱ شهریور ۱۳۴۱ ش.) یعنی چند ماه پیش از بازگشت استاد محققی به ایران، جلسه‌ای تشکیل شد و در مورد تبدیل «جمعیت اسلامی در هامبورگ» به «جمعیت اسلامی ایرانیان در هامبورگ» تصمیم‌گیری شد.

در همان حال که کار ساخت‌وساز مسجد ادامه داشت وظیفه رسیدگی به مسائل مسلمانان و رساندن پیام قرآن به مشتاقان نیز، با شور و حرارت دنبال می‌شد. یکی از ابتکارات استاد محققی در این دوره، برگزاری نماز عید فطر در این مسجد نیمه‌تمام بود. این کار به نوبه خود، توانست توجه هر چه بیشتر مسلمانان را به مسجد هامبورگ جلب کند. شکوه نماز و سخنرانی روز عید، در تصاویری که از آن روز به یادگار مانده، به خوبی پیداست. تلاش برای ایجاد ارتباطات معنوی و علمی، با جست‌وجوگران حقیقت، از اقدامات ارزنده استاد محققی بود. طبق اسناد، شخصیت‌های بزرگ اسلامی از سراسر جهان، از همان ابتدا به این مسجد عنایت خاصی داشتند و به مناسبت‌های مختلف، به این مسجد می‌آمدند. مسجد خدمات اجتماعی خود را، بی‌شائبه و در حد توان، به مسلمانان نیازمند با ملیت‌های مختلف عرضه می‌کرد. پذیرایی از اشخاص و شخصیت‌های بزرگ اسلامی، که از کشور‌های دوردست برای ملاقات با جمعیت به هامبورگ می‌آمدند و مسلمانان آواره الجزایری، تونسی، اردنی، یوگسلاویایی، اتریشی و... که به وسیله دستگاه‌های تبلیغاتی عیسوی‌ها، به این جمعیت معرفی می‌شدند، گام‌های دیگری، از اقدامات جمعیت بود. دکتر مصطفی فلسفی فرزند حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی، خاطره حضور پدر در آلمان را، این‌گونه روایت می‌کند: «در اوایل سال ۱۹۵۸، زمانی که من در دانشگاه هامبورگ به تحصیلات پزشکی مشغول بودم، پدر برای عمل جراحی اینجا آمد. عموی من هم که دندانپزشک بود، همراه پدر آمده بود. عمو در همان ساختمان قدیمی داخل زمین مسجد، پیش من بود و پدر برای استراحت در خانه آقای محققی مهمان بود و جلساتی هم با امنای مسجد داشت. پدر برای من، اتومبیلی در هامبورگ خرید که با آن به مسافرت‌هایی رفتیم و به برخی از جا‌ها سرکشی کردیم و ملاقات‌هایی داشتیم...»

... و کلام آخر
اینک مسجد بزرگ هامبورگ آلمان، در زمره فعال‌ترین کانون‌های اسلامی اروپا به شمار می‌رود. هم از این روی، مناسب است تا یاد و خاطره بانیان آن، از جمله آیت‌الله العظمی بروجردی و حجت‌الاسلام والمسلمین محققی را، ارج نهیم و یاد ایشان را، گرامی بداریم.
 
انتهای پیام/
منبع: جوان
ارسال نظر
captcha

نگاه آینده‌نگر به حضور اجتماعی زن

فهم دقیق رهبری امام رهبری در گستره وسیع تاریخی ممکن است

پاسخی به ادعاهای دکتر سروش

روضه‌های جعلی و مداحان و واعظان جاعل را باید معرفی کرد

چرا علاقه ایرانی‌ها به کتاب‌های عامه‌پسند بیشتر شده؟

فرهنگ همدلی در خدمت توسعه و پیشرفت کشور

پیچیدگی‌‎های حکمرانی در فضای مجازی

۹۵۰ اعتراض دانشجویی در فصل خزان دانشگاه‌ها

در حوزه ارزش‌ها، استانداردها و تعاریف لازم را لحاظ نکرده‌ایم!

دنیای جدید متاورس، حوزه تهدید و فرصت است

ضرورت احیای اداره تئاتر و بازگشت دوران شکوفایی تئاتر ایران

فاطمه زهرا(س) اُسوه سلامت معنوی

حضرت زهرا(س)؛ نماد کنشگری شجاعانه و جامع در تاریخ اسلام

مضروب کردن حضرت زهرا(س) مسئله‌ای تاریخی است، نه کلامی

زندگی کریمانه در سخت‌ترین شرایط

پویایی حکمرانی ولایی در گروی نقش مردم و حاکمیت شایستگان

ادبیات نمی‌میرد

ولایت‌؛ تداوم نبوت

توطئه یهودیان سایبری برای تسلط بر جهان

در سوگ حضرت مهتاب

پرونده ها