به گزارش «سدید»؛ شهید حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن ابراهیمی، متولد ۲۲ دی سال ۱۳۴۶ در نجف اشرف بود. خانواده وی اصالتاً بوشهری بودند و بعد از اخراج ایرانیها از عراق، ساکن قم شدند. این روحانی شهید پس از اخذ مدرک دیپلم و با پایان یافتن دوره سطح، به مدت پنج سال دروس خارج فقه را نزد آیات عظام تبریزی، جوادی آملی، علوی گرگانی و وحید خراسانی گذراند. وی توسط رهبر معظم انقلاب معمم شد؛ دارای کارشناسی ارشد حقوق بین الملل بود؛ به زبانهای انگلیسی، عربی و اسپانیایی مسلط بود و با زبانهای آلمانی، فرانسوی و اسپانیولی در حد رفع نیاز آشنایی داشت و در مدرسه حجتیه، مجتمع شهید بهشتی و مدارس حوزه علمیه قم نحوه مکامله عربی و انگلیسی را به طلاب آموزش میداد.
وی معتقد بود: «یک طلبه باید به زبانهای مختلف دنیا مسلط باشد چرا که ما تنها طلبه ایران نیستیم و اینطور نیست که اسلام را فقط در ایران گسترش دهیم و باید اسلام واقعی را در کل دنیا بسط دهیم، لذا باید با زبانهای رسمی دنیا آشنایی داشته باشیم تا بتوانیم حرف، عقیده و هدف خود را به آنها بیان کنیم. هدف یک طلبه باید این باشد که اسلام را به آنانی که نمیشناسند، بشناساند».
شهید ابراهیمی از سال ۱۳۷۵ همکاری خود را با سازمان مدارس خارج از کشور آغاز کرد. امامت جمعه شهر جرج تاون کشور گویان (در آمریکای جنوبی)، مسئولیت امور حقوقی مرکز جهانی علوم اسلامی، مترجمی همزمان در کنفرانسها و میزگردهای مختلف، مدیریت کالج مطالعات عالیه اسلامی در گویان و فعالیتهای رادیویی و تلویزیونی در این کشور از جمله فعالیتها و سمتهای شهید ابراهیمی بود. مسجد حضرت ولیعصر (عج) در پایتخت گویان به همت او راهاندازی شد.
از آنجا که شهید حجت الاسلام ابراهیمی به زبان عربی و انگلیسی تسلط کامل داشت و از طرفی طرحی را در رابطه با کشورهای آمریکای جنوبی ارائه داده بود که از طرف سازمان مدارس خارج از کشور به عنوان جامعترین طرح انتخاب شد، از این رو برای زمینه سازی اجرای طرح به آمریکای جنوبی اعزام شد. او مبلّغی با اخلاص و اهل صدق و صفا و در عین حال پر انرژی و پر توان برای اسلام بود. حضور او در کشورهای حوزه کارائیب و کشورهای عربی باعث شد، جمع کثیری از مردم به اسلام و مذهب تشیع رو آورند. در خاطره دیگری از این شهید والامقام آمده است: دندانپزشکی مسیحی بود که گرفتار مشکلی شده بود. شهید ابراهیمی حدیث کساء را برایش خواند. دو سه روز بعد مشکلش حل شد و آمد شهادتین را گفت و مسلمان و شیعه شد.
در سال ۱۳۸۱ به مدت دو سال به کشور گویان در آمریکای جنوبی رفت و با وجود مشکلات و شرایط خاص این کشور فعالانه با سمت مدیریت در کالج مطالعات اسلامی به خدمت پرداخت. در این مدت یکبار نیز در فروشگاه مورد ضرب و شتم مخالفین قرار گرفت. شهید حجت الاسلام ابراهیمی روحانی مجاهدی بود که تنها برای احیای امر دین و اهل بیت (ع) به جمهوری گویان در آمریکا جنوبی اعزام شد و تلاشهای زیادی برای ترویج فرهنگ تشیع نمود، ارتباطات خیلی قویای داشت، در ترویج و انتقال معارف حقه اهل بیت (ع) همه جوانب احتیاط را رعایت میکرد. فوق العاده زیرک و باهوشی بود و مراقب بود مسائل اختلافی بین فرق اسلامی را که میتواند موجب کدورت و دوری مسلمانها از یکدیگر بشود، مطرح نکند.
با غیر مسلمانان از جمله مسیحیان هم مرتبط بود و به مراکزشان میرفت و آنها را به کالج اسلامی دعوت میکرد و با آنها مباحثات کلامی و اعتقادی داشت و همین مراودات وایجاد ارتباطات عاطفی موجب گرایش تعدادی از غیرمسلمانها به اسلام و تشیع شد. اما سرانجام با دخالت مستقیم سرویسهای جاسوسی آمریکا در این منطقه، در تاریخ ۱۴ فروردین سال ۱۳۸۳ در سن ۳۷ سالگی از مقابل کالج محل تدریس خود در گویان ربوده شد و پس از شکنجههای فراوان به شهادت رسید و ۳۵ روز بعد، یعنی در ۱۵ اردیبهشت سال ۸۳ پیکر مطهرش را با دستانی بسته در ۴۶ کیلومتری شهر جرج تاون مرکز گویان درون گودالی یافتند. چند روز پس از پیدا شدن پیکرش، «فاطمه» فرزندی را که سالها انتظارش را میکشیدند، به دنیا آمد.
کتاب «جمعه دوم آوریل» که به قلم زهره شریعتی نوشته شده و قرار است در آیندهای نزدیک توسط انتشارات حماسه یاران در دسترس مخاطبان و علاقهمندان قرار گیرد، روایتی است از زندگی این شهید بزرگوار. شریعتی که پیشتر در کتاب «مهاجر» به زندگی شهید ابراهیمی پرداخته بود، در کتاب «جمعه دوم آوریل»، خاطراتی از این شهید را از زبان همسر ایشان تدوین و تنظیم کرده است. خبرگزاری تسنیم به همین بهانه با شریعتی به گفتگو پرداخته است که میتوانید در ادامه بخوانید:
کتاب "جمعه دوم آوریل" موضوع جذابی دارد و درباره شهیدی صحبت میکند که در راه تبلیغ اسلام به شهادت رسیده است. برای شروع، کمی درباره موضوع کتاب توضیح دهید و اینکه چطور شد این موضوع را انتخاب کردید؟
شهید ابراهیمی شهیدی بودند که در راه تبلیغ در فروردین سال ۸۳ در منطقه گویان آمریکای جنوبی به شهادت میرسند. اینکه چه شد که من تصمیم گرفتم درباره این شهید بنویسم، باید بگویم که من شهید را به واسطه یکی از دوستان شناختم و بعد از آن تصمیم گرفتم که با همسر ایشان گفتگو کنم. این گفتگو در سال ۸۴ رقم خورد. در آن زمان دخترشان حدود یک سال داشت و تازه شهادت شهید ابراهیمی اتفاق افتاده بود. خانواده شهید ابراهیمی شرایط مساعدی در آن زمان نداشتند، حتی همسرشان خانه مستقلی نداشت و در منزل مادر همسرش زندگی میکرد تا از فرزندش نگهداری کند. جلسه بعدی مصاحبه در خانهای که همسر شهید در قم تهیه کرده بود، انجام شد.
در آن زمان شرایط روحی همسر شهید چندان مناسب نبود؛ به همین دلیل وارد جزئیات نشدیم؛ چون یادآوری این مسائل برای همسر شهید سخت بود. البته من هم در آن زمان کمتجربه بودم. همه اینها منجر به شکلگیری کتاب «مهاجر» شد، اما من از نتیجه چندان راضی نبودم؛ چون همیشه فکر میکردم که بخشی از جزئیات از دست رفته و برخی از موضوعات که لازم بود مطرح شود، طرح نشده است.
کتاب «مهاجر» در این مدت دوبار تجدید چاپ شد، اما توزیع خوبی نداشت؛ چون مؤسسهای که کار را منتشر کرده بود، حوزه تخصصیاش نشر نبود. من هم ترجیح میدادم اگر قرار است کتاب مجدداً چاپ شود، توسط ناشری که کار و تخصصش این است، انجام شود تا کتاب دیده و شخصیت شهید و خدماتی که او انجام داده است، بین مخاطبان معرفی شود. در این مدت پیشنهاد چاپ مجدد کتاب «مهاجر» توسط انتشارات حماسه یاران پیشنهاد شد، من به این دوستان گفتم که باید به این کتاب مواردی اضافه شود، الآن ۱۵ سال از انجام آن مصاحبههای سابق گذشته و نیاز است که مواردی طرح و در کتاب گنجانده شود.
این شد که در پاییز سال ۹۹، چهار جلسه خدمت همسر شهید ابراهیمی و دخترشان که دیگر بزرگ شده بود، رسیدم. در کتاب «جمعه دوم آوریل»؛ جزئیات بیشتری به همراه وقایع پس از شهادت نیز افزوده شد.
شخصیت شهید ابراهیمی برای شما به عنوان یک نویسنده چه جذابیتی داشت که تصمیم گرفتید خاطراتی راجع به ایشان گردآوری و تدوین کنید؟
جذابیت شخصیت شهید ابراهیمی برای من به عنوان نویسنده در این بود که ایشان خیلی فعال و باانگیزه بود و وقتش را لحظهای هدر نمیداد. من خودم هم زبان انگلیسی و هم زبان عربی خواندم، نکته دیگری که در شخصیت شهید ابراهیمی برای من جذاب بود، علاقه ایشان به یادگیری زبانهای متعدد و به خدمت گرفتن این علاقه و توانایی در راه اهداف اسلام، خدا و اهل بیت (ع) استفاده میکند، متواضعانه آن را به کار میگیرد و لحظهای در مسیری که حرکت میکند، احساس خستگی نمیکند.
شهید ابراهیمی در راه تبلیغ دین اسلام در منطقه آمریکای جنوبی به شهادت رسیدند. ایشان به عنوان مبلغ چه تأثیری بر محیط اطراف خود گذاشتند؟
ایشان به عنوان مبلغ بیش از آنکه با زبان تبلیغ کند، با مهربانی، خلق خوش، سبک زندگی اسلامی درست، ادب، پذیرش و رواداریاش نسبت به آدمهای مختلف تبلیغ میکرد. ویژگی رواداری موضوعی است که امروزه ما در بین آدمها کم میبینیم. مبلغان اگر روادار نباشند، هرگز موفق نخواهند شد. اگر هم موفق شوند، صرفاً یک مخاطب خاص و قشری خاص و محدود خواهند داشت.
شهید ابراهیمی با هر کس در هر سنی و هر موقیعیت و قشری، قدرت ارتباط برقرار کردن داشت. شخصیت خود او به طور ویژه روادار است، نه اینکه ادای مدارا با گروهها و افراد مختلف را در بیاورد.
از شما پیشتر کتابی با عنوان «مهاجر» منتشر شد. کتاب حاضر با کتاب قبلی چه تفاوتی دارد؟
کتاب «مهاجر» با ۱۵ سال فاصله از کتاب «جمعه دوم آوریل» منتشر شده بود. در آن کتاب برخی مسائل مانند ربایش شهید ابراهیمی نقل نشده بود؛ زیرا خانواده شهید ابراهیمی در آن زمان شرایط روحی مساعدی نداشتند و زمان لازم بود تا این مسائل دوباره مطرح شود. به همین دلیل تصمیم گرفتم که مجددا مصاحبهها را ادامه دهم؛ به همین دلیل دوباره به سراغ خانواده رفتم و درباره اتفاقاتی که در گویان افتاده بود، پرسیدم. به نظرم حجم کتاب «جمعه دوم آوریل» در مقایسه با کتاب «مهاجر» دوبرابر شد و مطالب تازهتری را به مخاطب ارائه میدهد.
ماجرای شهادت شهید ابراهیمی چه بود؟ آیا مشخص شد که چه کسانی در این امر دست داشتند و آیا از سوی ایران در این زمینه تحقیقی صورت گرفت؟
متاسفانه به طور قانونی در دادگاه با وجود پیگیریهای خانواده شهید و سفارت ایران، عوامل اصلی این ماجرا دستگیر نشدند. این قضیه بیشتر متوجه آمریکاییها است، چون در آمریکای جنوبی نفوذ سیاسی و فرهنگی در آمریکای جنوبی دارند. پرونده ایشان هنوز باز است و در جریان دادگاههای بینالمللی است، هرچند به کندی.
اگر حرف دیگری باقی است، بفرمایید.
احساس میکنم همسر شهید خیلی ناشناخته است. لازم است که در جامعه به همسران شهدا که خودشان هم به نوعی در کنار شهیدشان، شهید میشوند و همه هستی خود را فدا میکنند، توجه بیشتری صورت گیرد. همسر شهید ابراهیمی همچنان مظلوم هستند و شایسته فضای بینالملل حوزه نیست که شهدای نازنینی مانند شهید ابراهیمی را معرفی نکنند؛ کسی که توانسته است از زندگی اهل بیت (ع) درس بگیرد و طبق توان خود به اجرا بگذارد.
ویژگی عمده شهدا این است که بهترین خودشان هستند، بهترین و بالاترین رشد معنوی را در خود با سختی دادن به نفس خود کسب میکنند و به هدفی که دارند میرسند، این تلاش و مجاهدت این عزیزان باید الگو باشد، نه اتفاقات و حوادث زندگیشان؛ چون هرکدام از ما شرایط خاص خودمان را داریم.
انتهای پیام/