به گزارش «سدید»؛ «کارآمدی» در معنایی بسیار عام، به نوعی کارآیی و اثربخشی و تأثیرگذاری و رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است و گفته شده در ادامه مشروعیت و نوعی از مشروعیت تلقی میشود. بنابراین از این حیث، واجد اهمیت بسیاری است و نباید دستکم گرفته شود. چه بسا حکومتی واجد مشروعیت اولیه یعنی وجه «حقانیت» باشد اما فاقد «کارآمدی» یعنی مشروعیت ثانویه باشد. از سویی ممکن است حکومتی فاقد مشروعیت اولیه باشد اما واجد کارآمدی یعنی مشروعیت ثانویه باشد. بنابراین موضوع «کارآمدی» از هر حیثی میتواند اهمیت داشته باشد و مورد تأمل و گفتوگو واقع شود.
عناصر مختلفی میتوانند منجر به کارآمدی شوند. «مردممداری» یکی از ارکان بسیار مهم کارآمدی میتواند بهشمار آید. در واقع در اینجا، «کارآمدی» به معنای آن است که مردم در تمام امور کشور حضور دارند و بار اصلی پیشرفت و حرکت رو به جلوی کشور بر دوش و اراده و انرژی و حضور مؤثر «مردم» است. نقش حکومت نیز در اینجا ریلگذاری این پیشرفت و سیاستگذاری و مانعزدایی و فراهم کردن شرایط مطلوب برای این حرکت رو به جلو و ایجاد فضای تأثیرگذاری مطلوب است. بنابراین همانگونه که نقش و حضور مردم اهمیت و تأثیر دارد، نقش حکومت در دستیابی به اهداف مورد نظر نیز میتواند قابلتوجه باشد. اگر حکومت همراهی نکند و ریلگذاری درستی انجام ندهد یا سیاستهای ناهمگونی یا ناسازگار با جامعه وضع و اجرا کند که همدیگر را خنثی میکنند، حضور مردم نیز مؤثر نخواهد بود. حضور و نقش مردم زمانی مطلوب است که قوانین و سیاستها و سیاستگذاریهای موجود نیز همراهی مؤثری داشته باشند.
«مردممداری» یکی از ارکان بسیار مهم کارآمدی میتواند بهشمار آید. در واقع در اینجا، «کارآمدی» به معنای آن است که مردم در تمام امور کشور حضور دارند و بار اصلی پیشرفت و حرکت رو به جلوی کشور بر دوش و اراده و انرژی و حضور مؤثر «مردم» است
بنابراین برای پیدایش کارآمدی مطلوب «مردممداری واقعی» باید شکل گیرد و حرف و شعار نمیتواند به کارآمدی بینجامد. کارآمدی به معنای اثربخشی و کارایی باید بهطور عملی محقق شود. از این رو، حکومت باید مسیر نیل به اهداف را با حضور واقعی و مؤثر مردم مهیا کند. این وضعیت با قوانین دست و پا گیر و مزاحم و بوروکراسی پیچیده و غیرشفاف و کند مهیا نمیشود و این خود میتواند کارآمدی را با چالش مواجه کند و حتی حضور و آمادگی مردم برای مشارکت در بخشهای مختلف را به چالش بکشد.
با چنین نگاهی «گفتمان جهادی» نیز بدون تمهیدات صحیح در عرصه سیاستها و سیاستگذاریها و به صرف حضور در میان مردم محقق نمیشود بلکه نیازمند تصحیح برنامهها و برنامهریزی صحیح برای حرکت مؤثر است. به این معنا که هر حرکت جهادی و حضور در میان مردم، نیازمند برنامه مدون و از پیش کارشناسی و طراحی شده و همراهی همه دستگاههای مسئول است؛ وگرنه صرفاً بهعنوان یک رفع تکلیف تلقی میشود. پیامد چنین اقداماتی نیز از قبل روشن است و ناامیدی مضاعفی را بهدنبال دارد. این حضور و حرکت جهادی باید بر «خردورزی» و «حکمت» استوار باشد و افزون بر پشتوانه فلسفی، باید با نظارت مداوم و مستمر همراه شود؛ در غیر این صورت، فعالیتهای جهادی در دراز مدت هیچ نفعی در پی نخواهد داشت.
یکی از مهمترین عناصر گفتمان جهادی این است که «امید» را باید به جامعه بازگرداند. از این رو، حرکت از پیش طراحی و کارشناسیشده و با تفکر میتواند به آن کمک کند. اگر این گفتمان بتواند امید را در جامعه احیا کند شاید بخش زیادی از عنصر معنوی کارآمدی را محقق ساخته است. امید باعث نشاط و شادابی اجتماعی و ایجاد انرژی مستمر برای انجام کارهای مؤثر و مداوم است. هر حرکت موفقی در جامعه باید مسبوق به امید باشد و بتواند روزنههای امید را در جامعه افزون کند.
طی چهار دهه گذشته، بهعنوان یک نمونه از گفتمان و کار جهادی و مردممداری واقعی که به «کارآمدی سیاسی» نیز منجر شد میتوان از دوران دفاع مقدس یاد کرد که به معنای واقعی در آن مردم آزادانه با حضور در عرصه دفاع از کشور اجازه ندادند که قطعه هرچند کوچک از ایران جدا شود. این موضوع میتواند تجربه مهمی برای حضور مداوم مردم در عرصههای فرهنگی و اقتصادی باشد. متأسفانه با حذف مردم از این صحنهها صرفاً بر مشکلات افزوده شده و طبیعی است که بدون حضور و نقشآفرینی آنان نیز امیدواری بهحل مشکلات و معضلات، آب در هاون کوبیدن است.
یکی از مهمترین عناصر گفتمان جهادی این است که «امید» را باید به جامعه بازگرداند. از این رو، حرکت از پیش طراحی و کارشناسیشده و با تفکر میتواند به آن کمک کند
گفتمان جهادی خدمت به مردم، با «آزادی» همراه است و در این مسیر باید تلاش شود که همه ظرفیتها آزاد شود و برای پیشرفت کشور مورد بهرهبرداری قرار گیرد. کنار گذاشتن برخی از ظرفیتها و نادیدهگرفتن اصل شایستهسالاری میتواند همزمان هم آسیب زننده باشد و هم به اتلاف منابع و امکانات بینجامد و دلسردی نخبگان و عموم مردم را به همراه داشته باشد.
از این رو، در مسیر تحقق یک کارآمدی مؤثر و هدفمند که بتواند واجد کارایی و اثربخشی باشد نمیتوان حضور عنصر «آزادی» در جامعه را از نظر مغفول داشت. آزادیهای مشروع و قانونی و بهرهگیری از آن توسط عموم مردم به نحو یکسان میتواند کارآمدی در عرصه سیاستورزی را ارتقا دهد و به پیشرفت جامعه و ارتقای کارآمدی کمک کند. محدود کردن انتخابهای مردم و ایجاد تضییقات غیرمعمول و فقدان پاسخگویی و عدم شفافیت در اقدامات اجرایی میتواند کارآمدی سیاسی را دچار اخلال کند که یکی از آنها تزریق ناامیدی در میان مردم است. بنابراین ایجاد فضای آزاد برای ورود به عرصه فعالیت و مشارکت و نظارت میتواند به بهبود کارآمدی بینجامد. «آزادی» خود به کارآمدی سیاسی و دیگر انواع کارآمدی میانجامد.
این نکته را باید مدنظر داشته باشیم که انقلاب اسلامی همزاد ارزشهای اسلامی است و حضور مؤثر و صاحب نقش بودن مردم در انقلاب و تداوم ارزشهای آن یعنی عدالت و آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی یکی از مهمترین اقدامات است. به تجربه حضور مردم در دوران دفاع هشت ساله میتوان گفت هر کجا این حضور و نقش پررنگ باشد، به پیشرفت جامعه منتهی میشود و هرکجا این حضور کمرنگ شود در پیشرفت جامعه خلل وارد خواهد شد و بر مشکلات خواهد افزود و زمینه ناآرامی و گسست در جامعه را فراهم میکند.
/انتهای پیام/
منبع: روزنامه ایران