به گزارش «سدید»؛ حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در جلسه شرح صحیفه سجادیه، با محوریت دعای بیستم صحیفه سجادیه به مدیریت زمان و بالابردن سطح کیفیت زندگی نکاتی را اشاره کرد که در ادامه گزیدهای از مباحث این جلسه از منظر شما میگذرد؛
درباره این قسمت از دعای مکارم الاخلاق صحیفه سجادیه «وَعَمِّرْنِی مَا كَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِكَ، فَإِذَا كَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْكَ» بیان کردیم که امام عمر مشروط به طاعت را از خداوند تقاضا میکند. نقطه مقابلش هم فرمود اگر عمرم چراگاه شیطان شد به من مهلت نده و مرا قبض روح کن تا این سقوط ادامه پیدا نکند. به نظرم رسید چند جمله به مباحث جلسات گذشته اضافه کنیم. سرمایه اصلی انسان برای تجارت در ساحت قدس ربوبی عمر است. مهم مدیریت عمر و زمان است چون این سرمایه، سرمایهای است که تحت تقدیر الهی با سرعت از دست ما خارج میشود و امکان نگهداشت آن وجود ندارد. تنها کاری که انسان میتواند انجام دهد مدیریت محتوای عمر است.
وقتی میگوییم مدیریت عمر منظورمان مدیریت محتوایی عمر است والا خود عمر قابل مدیریت نیست به این معنا که نمیشود آن را نگهداری کنی. عمر انسان یک طبع رونده و سیال است و خارج از اراده ما است و هیچ تسلطی نسبت به خود زمان نداریم ولی آنچه برای ما ممکن است مدیریت محتوای جاری در زمان است.
آنچه خداوند تبارک و تعالی در اختیار ما گذاشته است مربوط به طول زمان نیست مربوط به عرض زمان است، مربوط به طول عمر نیست مربوط به عرض عمر است، یعنی شما میتوانید عمرتان را عریض کنید و به آن وسعت بدهید. این هنری است که انسان دارد. شما میتوانید در عرض زمان تصرف کنید
اگر انسان بخواهد قاهریت حضرت حق را خوب درک کند باید زمانشناس باشد. اگر شما زمان را بشناسید قاهریت حق را خوب درک میکنید چون سر سوزنی راجع به زمان اراده ندارید و این قدرت قاهره حضرت حق است که از سر تمام زمانیات یعنی تمام موجوداتی که در دایره زمان زندگی میکنند عبور میکند و آنها را کهنه میکند و هیچ کس نمیتواند در برابر قهر زمان مقاومت کند.
نکته دقیق این است آنچه خداوند تبارک و تعالی در اختیار ما گذاشته است مربوط به طول زمان نیست مربوط به عرض زمان است، مربوط به طول عمر نیست مربوط به عرض عمر است، یعنی شما میتوانید عمرتان را عریض کنید و به آن وسعت بدهید. این هنری است که انسان دارد. شما میتوانید در عرض زمان تصرف کنید. البته اینجا یک تبصره وجود دارد و آن اینکه در بعض از روایات ما هست بعضی از شیوههای زندگی در قبض و بسط اجل محتوم انسان موثر است.
ممکن است شما با حیات طیبه از تمام اجل محتوم خودتان استفاده کنید و بهره ببرید. اگر شیوه زندگی شما شیوه غلطی باشد، یعنی در اخلاق غلط باشد، در افکار غلط باشد، در تغذیه غلط باشد، در معاشرت غلط باشد، اجلتان کم میشود. به این معنا انسان در طول عمر هم مداخله دارد والا اجل محتوم تقدم و تاخر ندارد و آنی قابل افزایش و کاهش نیست.
حیات طیبه حاصل جمع ایمان و عمل صالح
اصل مساله، کیفیت زندگی و کیفیت عمر است. کیفیت عمر، مدیریت عرض زندگی است یعنی انسان چگونه میتواند به شکل مطلوب از عمر خودش استفاده کند. امام کل کیفیت زندگی را با یک کلمه جمعبندی کرده و آن کلمه طاعت است. یعنی انسان در مقام بندگی حضرت حق باشد. وقتی شما در صراط بندگی سیر میکنید زندگیتان با کیفیت میشود. هرچه سهم شما از طاعت افزایش پیدا کند به همان اندازه کیفیت زندگی شما مطلوبیت پیدا میکند. طاعت در زندگی حاصل جمع ایمان و عمل صالح است، یعنی هم عمل جوارحی و هم عمل جوانحی. اگر دست این دو به دست هم برسد محصولش حیات طیبه است.
معصیت، نقطه مقابل طاعت
دقیقا نقطه مقابل طاعت، معصیت است. معصیت زیستن اینجهانی ما را حیات خبیثه میکند که نقطه مقابل حیات طیبه است. معصیت یعنی قرار گرفتن در برابر امر الهی. بین طاعت و معصیت هم منطقهای وجود دارد. یک گروه هستند که طاعت در زندگیشان غلبه دارد و حیات طیبه دارند، یک گروه معصیت بر عمرشان غلبه دارد و حیات خبیثه دارند، میان این دو هم منطقهای است که میشود اسمش را عمرگذرانی گذاشت. این عمرگذرانی نه به طاعت است و نه معصیت.
هرچه سهم شما از طاعت افزایش پیدا کند به همان اندازه کیفیت زندگی شما مطلوبیت پیدا میکند. طاعت در زندگی حاصل جمع ایمان و عمل صالح است، یعنی هم عمل جوارحی و هم عمل جوانحی. اگر دست این دو به دست هم برسد محصولش حیات طیبه است
اگر خاطرتان باشد در روایت دارد وقتی از شخصیت انسان در قیامت پردهبرداری میشود، تمام ساعات عمرش در این سه گروه دستهبندی شده است: یک بخش بستههای مشحون از نور، یک بخش بستههای مملو از ظلمات، یک بخش هم بستههایی خالی است. هر انسان این سه بخش را در زندگی خودش دارد. در روایت داریم نور طاعت بهشتیها را مسرور میکند، بخش معصیت جهنمیها را آزار میدهد، بخش خالی هم موجب حسرت است.
اگر کسی بخش طاعت، حالت غالب بر زندگیاش باشد، حتی اگر معصیتی رخ دهد حالت غالب نیست. این شخص موفق به توبه خواهد شد، حسن عاقبت پیدا میکند و در وضعیت طاعت که حالت تسلیم در برابر خداوند است از دنیا میرود. اگر کسی در این وضعیت قرار گرفت هرچه عمرش طولانی باشد بهتر است لذا حضرت از خداوند درخواست طول عمر دارند. طرف مقابلش وضعیتی است که معصیت بر شخصیت انسان غالب باشد. حضرت تعبیر میکنند چنین کسی عمرش چراگاه شیطان است یعنی آنچه شیطان دوست دارد و طعام شیطان است در سفره عمر او پیدا میشود. البته تعبیر قرآن کریم برای کسانی که حالت معصیت بر شخصیتشان غلبه دارد «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ» است.
/انتهای پیام/
منبع: ایکنا