بررسی چگونگی تحقق علوم انسانی اسلامی در گفتگو با حجت‌الاسلام عباس ایزدپناه؛
حجت‌الاسلام عباس ایزدپناه، عضو هیئت علمی دانشگاه قم گفت: وقتی مبانی که شامل فلسفه، کلام و عرفان است در اسلام، توحیدی می‌شود بنابراین مشخص است که در علومِ مبانی، انقلاب رخ می‌دهد و اسلام هم تأکید خاصی بر این موضوع دارد و در نتیجه علوم که شامل علوم تجربی و ریاضی و فنی و مهندسی است نیز تعاملی خواهند شد.

به گزارش «سدید» علوم انسانی اسلامی، از مسائلی است که در چند سال اخیر نگاه مراکز حوزوی و دانشگاهی را به خود مشغول کرده و بحث و جدل‌های فراوانی هم در این رابطه شکل گرفته است. یکی از مبنایی‌ترین مسائل در مباحث مربوط به علوم انسانی اسلامی که جدال بسیاری درباره آن وجود دارد امکان تحقق این موضوع است که بسیاری آن را قبول و عده‌ای انکار کرده‌اند. موافقان و مخالفان این پروژه، دلایلی را با توجه به نحوه نگرشی که به دو مقوله علم و دین دارند بیان می‌کنند. برای بررسی بیشتر این موضوع با حجت‌الاسلام والمسلمین عباس ایزدپناه، عضو هیئت علمی دانشگاه قم به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

 

لطفا بفرمائید چه دیدگاه‌هایی در زمینه رابطه علم و دین وجود دارد؟

در این باب، چهار نظریه اساسی وجود دارد که شامل تعارض‌گرایی، تساوی‌گرایی، توازی‌گرایی و تعامل‌گرایی است که نظر من نیز بر همین تعامل‌گرایی است. دو دهه است که از این نظریه دفاع می‌کنم و اخیراً به عنوان یک مکتب فکری در تلویزیون مطرح کردم و پس از آن چنین پروژه‌ای را در کلاس‌های درس و در قالب کتب و مقالات پیگیر هستم.

تعامل‌گرایی درست است چراکه بنای هستی بر کثرت و تعامل‌گرایی استوار است. مراد از دین در این عنوان هم دین اسلام به عنوان کامل‌ترین دین و مراد ما از علم در اینجا، علم به معنای گسترده کلمه است لذا دینی شدن علوم انسانی، پروژه‌ای به صورت فراگیر است.

 

منظور از علوم انسانی اسلامی چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

گرایش تعاملی که به آن اشاره کردم پیوند علوم را مورد تأکید قرار می‌دهد. پایه و اساس اسلام بر تعامل‌گرایی است و اسلام را با چند ویژگی می‌شناسیم که یکی تأکید بر مبانی توحیدی است. وقتی مبانی که شامل فلسفه، کلام و عرفان است در اسلام، توحیدی می‌شود بنابراین مشخص است که در علومِ مبانی، انقلاب رخ می‌دهد و اسلام هم تأکید خاصی بر این موضوع دارد و در نتیجه علوم که شامل علوم تجربی و ریاضی و فنی و مهندسی است نیز تعاملی خواهند شد.

  لذا اگر کسی بگوید اسلام طرفدار توازی و تعارض است قطعاً نظریه اشتباه و مردودی ارائه داده است. اسلام اصول راهبردی دارد که بر مبنای گرایش تعاملی باعث می‌شود در علوم، انقلاب رخ دهد و همه علوم تعاملی شوند.

 

علت مناقشاتی که در این زمینه وجود دارد و مخالفت‌ها با علوم انسانی اسلامی را چه می‌دانید؟

علت بسیار روشن است و با توضیحاتی که ارائه دادم مشخص شد که عدم توجه به نظریه تعامل‌گرایی بنیادین و سازنده علت اصلی این مناقشات است. معتقدم مخالفان، تعامل‌گرایی اسلام در حوزه، مبانی را نشناخته‌اند و نتیجه این شد که شاهد مناقشات مختلف در زمینه علوم انسانی اسلامی هستیم. اگر مبانی براساس گرایش تعاملی اصلاح شود بخش زیادی از مشکلات در این زمینه برطرف خواهد شد.

عدم تعامل‌گرایی نظری در حوزه‌های علمیه و آموزش عالی، باعث شده پروژه علوم انسانی اسلامی در بعد عملی، عقیم و نازا شود و پروژه عینی شدن علوم انسانی اسلامی را فلج کرده است

 آقای مصطفی ملکیان تأکید می‌‌کند باید بین داوری و گردآوری تفکیک قائل شویم چراکه در حوزه گردآوری ممکن است اسلام و قرآن و نهج‌البلاغه سخنانی داشته باشند اما داوری در علوم ربطی به اسلام ندارد بنابراین اسلامی شدن علوم، مقوله‌ای بی‌معنا و باطل است. اما سؤالی که پیش می‌آید این است که چگونه می‌شود فرضیات، فهم‌ و منابع ما در پژوهش و تحقیق متحول شود اما در حوزه داوری هیچ اثری نداشته باشد لذا نظریه آقای ملکیان تناقض‌آمیز است. البته آقای خسرو باقری در کتاب «هویت علم دینی» به خوبی این موضوع را تبیین کرده‌اند.

 

به نظر شما آیا اساساً علوم انسانی اسلامی امکان تحقق دارد؟

بله، چنین چیزی امکان‌پذیر است. اسلام، قرآن، نهج‌البلاغه و تجارب تاریخی جهان اسلام و سرگذشت علوم انسانی و حتی تجربی و فنی و مهندسی، حکایت از امکان تحقق علوم انسانی اسلامی و حتی علوم تجربی اسلامی و فنی اسلامی دارد چراکه وقوع یک امر حکایت از امکان آن دارد.

 اینکه این همه در قرآن و نهج‌البلاغه و تفکر اسلامی و حتی غربی، در مورد تحقق حضور دین اسلام در عرصه علوم انسانی و تجربی و علم طب بیان شده نشان می‌دهد که امکان آن هم ثابت می‌شود همانگونه که متفکران اسلامی اعلام کرده‌اند بهترین دلیل امکان شیء، وقوع شیء است

 

تحلیل شما از وضعیت کنونی پروژه اسلامی‌سازی علوم چیست؟

این پروژه در بعد نظر و عمل و اجرا دچار آسیب جدی است چراکه عدم تعامل‌گرایی نظری در حوزه‌های علمیه و آموزش عالی، باعث شده پروژه علوم انسانی اسلامی در بعد عملی، عقیم و نازا شود و با برگزاری همایش‌های صوری و مقالات شعاری، چاپ مجله و کتاب نمی‌‌توان کاری را پیش برد.

 حتی همان کتاب‌ها و مقالات هم مبتنی بر تعامل‌گرایی نیست بلکه بی بنیاد است چراکه اگر گرایش ما تعاملی و داد و ستدی نباشد عمدتاً نظریات تقابلی مطرح خواهد شد. در نتیجه در علوم انسانی نمی‌توانیم پروژه اسلامی شدن را به سرانجام برسانیم؛ کما اینکه حوزه‌ها و دانشگاه‌های ما تاکنون توجهی به این موضوع نداشته‌اند لذا مشکل ما ساختاری است و حتی صدا و سیما هم توجهی به این موضوع نداشته است بنابراین با این شرایط نباید انتظار داشته باشیم علوم انسانی اسلامی در نظر و عمل محقق شود.

 

/انتهای پیام/

منبع: ایکنا

ارسال نظر
captcha