در گفتگو با تهمینه حدادی، نویسنده کودک و نوجوان مطرح شد؛
حدادی می گوید: به‌واسطه ارتباط با بچه‌ها می‌دانم که آن‌ها می‌توانند تخیل‌شان را رها کرده و فکر کنند که می‌توانند در یک روز دور دنیا را بگردند، یعنی با آگاهی از تخیل کودک فضا را ساخته‌ام. تلاش نکردم چیزی را آموزش دهم، زیرا به نظرم تخیل خودش یک نوع آموزش است و می‌تواند به کودک چیزهای زیادی را یاد بدهد. اینکه من تخیل کنم سفر می‌روم، با این موضوع بسیار یاد می‌گیرم، پس چرا باید حتما آموزشی را در کتاب بگذارم؟ در داستان‌های کودک سعی کردم یک برش از زندگی را نشان دهم. این برش زندگی می‌تواند به کودک مهارت‌های ارتباطی را یاد دهد.

به گزارش «سدید»؛ تهمینه حدادی، نویسنده‌ای است که از 18سالگی در حوزه ادبیات کودک فعالیت کرده است. او با خبرنگاری وارد این حوزه شده و امروز یکی از خبرنگاران، نویسندگان و تصویرگران حوزه کودک و نوجوان به شمار می‌رود که مجموع آثارش به بیش از 30اثر می‌رسد. در این راستا، به مناسبت چاپ آخرین کتاب داستان او به نام «جهان مال من است» به گفت‌وگو با این نویسنده نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

کمی بیشتر کتاب «جهان مال من است» را برای مخاطبان معرفی کنید!

«جهان مال من است» داستان پسری را روایت کرده است که به همراه پدرش سفر می‌کند اما مبنای این سفر جغرافیایی نیست. پسربچه در این قصه روایت می‌کند که به همراه پدرش از شهر خارج شده و به سفر می‌روند، در طول سفر هر بار که برای وسیله‌نقلیه‌شان مشکلی پیش می‌آید. شخصیت حامی پدر مشکل را رفع می‌کند تا پسر نگران پایان سفر نباشد. همیشه وسیله‌ای جور می‌شود تا آن‌ها با آن به سفر خود ادامه دهند. آن‌ها با قایق، اسب و شتر سفر می‌کنند و سفرشان یک روز طول می‌کشد. این روایت اول نویسنده در این کتاب است. کتاب لایه‌های دیگری نیز دارد. من به‌عنوان نویسنده تصویری از سفر به دور دنیا در این کتاب داشتم که تصویرگر آن را ترسیم کرده است. در کتاب فرانسه، مصر، ایتالیا و دیگر کشورها را می‌بینیم. در آخر کتاب، ما به تصویری منطقی می‌رسیم و برای‌مان واضح می‌شود که چطور ممکن است یک سفر در یک روز و با وسایل مختلف انجام شود.

 

ایده این سفرهای درهم‌تنیده‌شده چطور شکل گرفت؟

این داستان را حدود 10سال پیش نوشتم. در آن زمان هدف اولیه‌ام این بود که حامی بودن پدر را پررنگ کنم. در طول این سال‌ها حدود 12ناشر کتاب را رد کردند، عده‌ای با داستان مخالف بودند و عده‌ای با ماکت متفاوتی که برای این کتاب طراحی شده بود؛ درنهایت با انتشارات طوطی به تفاهم رسیدیم و قرار شد ماکت اولیه را کنار بگذاریم و کتاب به چیزی تبدیل شد که امروز می‌بینیم.

 

شما خودتان تصویرگر کتاب کودک هستید اما چرا تصویرگری کتاب را خودتان انجام ندادید؟

ژانری که من کار می‌کنم خردسال و تکنیک مورد استفاده‌ام دیجیتال است. داستان «جهان مال من است» به ریزه‌کاری‌هایی نیاز داشت که باید به‌صورت دستی انجام می‌شد تا فضا واقعی‌تر به نظر بیاید که این موضوع با شیوه کاری من که دیجیتال و فانتزی است، همسو نبود.

 

کتاب برای چه رده سنی نوشته شده است؟

آنچه روی جلد کتاب درج شده، برای رده سنی 6سال به بالاست اما مخاطب چهار سال به بالا نیز با کتاب ارتباط گرفته است.

 

شما پیش‌تر خبرنگار بودید و الان نویسنده کودک. چه مسیری را از خبرنگاری تا نویسندگی کودک طی کردید؟

من هنوز هم خبرنگار حوزه کودک هستم اما کارم را با داستان شروع کردم. اولین داستانی که چاپ کردم و بابت‌آن حق‌التحریر گرفتم در سروش کودکان در زمان سردبیری آقای رحماندوست بود. آن زمان 18سال داشتم و فکر نمی‌کردم بتوانم روزی خبرنگار باشم. در جلسه سروش کودکان افراد مهمی در حوزه ادبیات کودک حضور داشتند؛ ازجمله آقای فرهاد حسن‌زاده، مصطفی رحماندوست، محمدرضا شمس و خانم فریبا کلهر. دعوت شدن به این جلسات اتفاق مهمی برای من بود. در آن جلسات، آقای رحماندوست از من دعوت کرد که برای نشریه دوچرخه گزارشی بنویسم. اولین گزارشم درباره بزرگداشت پرویز شاپور بود که در دانشگاه الزهرا (س)

برگزار شد. با طی این روند، در دانشگاه نیز رشته روزنامه‌نگاری و خبرنگاری را انتخاب کردم. کار من برای کودکان با روزنامه‌نگاری برای آن‌ها شروع شد و الان برای کودک و درباره کودک می‌نویسم.

 

در نوشتن برای کودکان به چه نکاتی باید دقت کرد؟ برخی آموزش را ارجح می‌دانند و برخی لذت بردن کودک از کتاب را مهم می‌شمارند. نظر شما چیست؟

در گزارش‌هایم در ارتباط با کودک و نوجوان سعی می‌کنم به مخاطب شکل دیگری از نگاه کردن را یاد بدهم. در داستان‌نویسی آنچه همیشه موردتوجه ام بود پرداختن به روابط انسانی است. سعی کردم مخاطبم را دستکم نگیرم و دنیایش را بشناسم. به همین دلیل اگر آموزشی در کتاب من وجود دارد در حاشیه این بود که من تخیل و دانش مخاطب را جدی گرفته‌ام. نکته جالب در واکنش مخاطبان به کتاب «جهان مال من است» این بود که هرکس پس از خواندن داستان این سوال را می‌پرسید که «خب که چه؟» اینکه مگر منطقی است در یک روز دور دنیا را بگردیم؟

 

و جواب شما برای این سوال چه بود؟

من به‌واسطه ارتباط با بچه‌ها می‌دانم که آن‌ها می‌توانند تخیل‌شان را رها کرده و فکر کنند که می‌توانند در یک روز دور دنیا را بگردند، یعنی با آگاهی از تخیل کودک فضا را ساخته‌ام. تلاش نکردم چیزی را آموزش دهم، زیرا به نظرم تخیل خودش یک نوع آموزش است و می‌تواند به کودک چیزهای زیادی را یاد بدهد. اینکه من تخیل کنم سفر می‌روم، با این موضوع بسیار یاد می‌گیرم، پس چرا باید حتما آموزشی را در کتاب بگذارم؟ در داستان‌های کودک سعی کردم یک برش از زندگی را نشان دهم. این برش زندگی می‌تواند به کودک مهارت‌های ارتباطی را یاد دهد.

 

چه کتاب‌های دیگری را در حوزه داستان کودک و نوجوان به چاپ رسانده‌اید؟

کتاب‌های «شهرهای بدون نردبان»، «دشت قرمز قرمز»، «فرهنگنامه مشاغل» که جایزه کتاب سال را گرفت، «رازهای بزرگ خانم معلم»، «سیب، درخت، دختر»، «قشنگ‌ترین لباس دنیا» و «دکمه‌های گربه‌ای» ازجمله این کتاب‌هاست.

 

درحال‌حاضر چه کتاب دیگری را در دست نگارش یا چاپ دارید؟

کتاب «پشت‌بام ابر دارد» را در انتشارات محراب قلم در دست نگارش دارم. این کتاب نیز برشی از زندگی و روایت مردی است که از روی پشت‌بام دنیای اطرافش را توصیف می‌کند.

 

/انتهای پیام/

منبع: صبح نو
ارسال نظر
captcha
پرونده ها