به گزارش «سدید»؛ به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان، نمایشگاه خوشنویسی با مضامین قرآنی با عنوان «شهر رمضان» متعلق به گنجینه موزه هنرهای دینی امام علی (ع) در معرض دید عموم قرار گرفته است. عمده این آثار که در طبقه دوم موزه به نمایش درآمده به قلم استاد علی شیرازی نوشته شده که همگی شامل آیات زیبایی از قرآن کریم است. البته این آثار را موزه امام علی (ع) سالها پیش از استاد خریداری کرده. چرا که با دقت در این آثار متوجه میشویم تاریخ خلق آنها به سالهای ۸۰ و ۸۱ خورشیدی برمیگردد. همزمان با این رویداد، دو نمایشگاه دیگر هم در این موزه برپاست. نمایشگاه آثار معرق و خاتم استاد مرتضی آتشپنجه با عنوان «علی قرآن ناطق» که در طبقه اول موزه دایر است و نمایشگاه نقاشی قهوهخانهای با عنوان «بهار خیالینگاری» که با استفاده از روش توصیفی و تاریخی، تصویرگر زیبایی از دلاوریهای امام علی (ع) است. به نحوی که بیننده بادقت در این آثار میتواند به ویژگیهای شخصیتی حضرت علی (ع) تا اندازهای پی ببرد. جالب است بدانید که این آثار پیش از این کمتر دیده شده و تا پایان ماه مبارک رمضان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته. آنچه پیش رو دارید گفتوگوی ما با علی شیرازی، هنرمند خوشنویسی است که قطعا تا همیشه به عنوان یکی از راویان هنر و فرهنگ این سرزمین ماندگار خواهد ماند.
کلا چرا و چه شد که از بین هنرهای مختلف به خوشنویسی علاقهمند شدید؟
علاقه من به خوشنویسی یک کشش درونی بود و هیچ گاه پی به دیگر علل این شور و علاقه نبردم. هر جا خط زیبایی میدیدم یا یک نقاشی خوب را تماشا میکردم حالم دگرگون میشد. به همین خاطر از ۱۴ سالگی که دور از خانواده و در یک استان دیگر زندگی میکردم به عنوان یک خوشنویس (آماتور و خودآموخته) برای چاپخانهها، لیتوگرافیها و... خط مینوشتم یا نشان و لوگو تهیه کرده و از این هنر امرار معاش میکردم. البته به طراحی، نقاشی آبرنگ و رنگ روغن هم علاقهمند بودم ولی کمکم خوشنویسی بر تمام آنها غلبه پیدا کرد و محور فعالیتهای هنری من شد.
شما طی سالها حضورتان در عرصه خوشنویسی نسبت به قرآن کریم نگاهی ویژه داشتهاید. به نظرتان این کتاب آسمانی برای پرداختن به آن در هنر خوشنویسی چه پتانسیلهایی دارد و خودتان تا امروز چقدر از سوژهها و آیات آن بهره بردید؟
من نمایشگاههای قابل توجهی در داخل و خارج از کشور با مضامین قرآنی برگزار کردم، به ویژه نمایشگاههایی که در کشورهای عربی برگزار کردم اکثرا با مضامین قرآنی بود. واقعیت این است که قرآن و خوشنویسی وجه کاملا مشترک و غیر قابل انکار و بیمناقشهای است که در بین کشورهای اسلامی وجود دارد. من طرحهای فراملی بزرگی در این زمینه داشته و دارم که باید از جانب دولت سرمایهگذاری و حمایت شود، اما متاسفانه تاکنون مدیر یا مسوولی که دغدغه هنر و قرآن داشته باشد را نیافتهام. انگار اسلام برخی مسوولین بیشتر سیاسی است که البته در اشغال پستها و میزها کاربرد فراوان دارد. لذا من از این مسوولیت سلب امید کردهام.
در روزگاری که دین در بعضی موارد تحت تاثیر مقولات مادی قرار گرفته، بیان مباحث و اصول اخلاقی و انسانی با زبان خوشنویسی به خصوص در رابطه با نسلی که مانند گذشته به معنویات معتقد نیست تا چه اندازه کارساز است؟
تفاوت عمدهای که بین هنر خوشنویسی و هنرهای دیگر وجود دارد همین موضوع اخلاق است. اخلاق یکی از ارکان خوشنویسی است که در تمام آدابالخطها و رسالههای خوشنویسی ذکری از آن به میان آمده است و همه خوشنویسان صاحب نام متخلق به اخلاق پسندیده بودهاند. احترام به استاد و ادای دین نسبت به جامعه و شاگرد و... از اصول بدیهی خوشنویسی است. امانتداری و نقل از روی آثار دیگران با ذکر منبع و... در اخلاق خوشنویسی از الزامات است که امیدوارم به نسلهای جدیدتر انتقال یابد.
از آنجا که شما تبحر بسیاری در نقاشیخط دارید چرا در سالهای اخیر، گرایش به نقاشیخط به نسبت خوشنویسی به ویژه در بین هنرمندان جوان بیشتر شده است؟
نقاشیخط که واژهای ترکیبی و حدودا ۵۰ ساله است، هنری ترکیبی و تلفیقی است که هویتش را از خطاطی میگیرد و در بین نخبگان و مردم و رسانهها پذیرفته شده است. نامهای معتبری همچون حسین زندهرودی، احصایی، فرامرز پیلارام، رضا مافی و افجهای هنرمندانی هستند که در دوره معاصر خوش درخشیدهاند و سبک نقاشیخط آنها با هم متفاوت است. نقاشیخط برخلاف خوشنویسی که نظیرهنویسی و تقلید و کپی از روی آثار دیگران مشروط به ذکر منبع اصلی مجاز است، هنری کاملا شخصی و فردی است. در نقاشیخط کسانی در درازمدت موفق میشوند که بتوانند سبک و تکنیک فردی خود را داشته باشند. ولی با کمال تاسف باید بگویم عدهای از روی آثار بزرگان این رشته کپی کرده یا با تغییر اندکی به نام خود ثبت میکنند. تعداد زیادی از این افراد از روی کارهای من کپی کرده و در فضای مجازی بیشتر از خود من کامنت دریافت میکنند! و نکته اینجاست که این افراد نهتنها سرزنش نشده بلکه توسط دلالان بازار تقویت و تشویق هم میشوند.
پس از نظر شما نقاشیخط اعتبار و جایگاه خوشنویسی سنتی را خدشهدار نکرده است؟
آثار نقاشیخط اگر شان هنری داشته باشند نهتنها جایگاه خوشنویسی را خدشه دار نمیکنند بلکه باعث میشوند که ظرفیت خوشنویسی در عرصهای وسیعتر و بیشتر در بین مردم دیده شود.
در مجموع میتوان به نوعی گفت که خوشنویسی برای هنرمند نوعی سلوک و طی طریق معنوی است؟
بله، خوشنویسی پیوند تنگاتنگی با معنویات و عرفان داشته است و خوشنویسی علاوه بر مشق از روی خط استاد با طی طریق و سلوک معنوی به این جایگاه ارزشمند دست پیدا میکند.
اگرچه هنر خوشنویسی یکی از هنرهای ایرانی به شمار میرود اما آثار کلاسیک این رشته چندان از سوی سرمایهگذاران مورد اقبال قرار نمیگیرد و خوشنویسی نتوانسته آن طور که باید و شاید نقشی در چرخه اقتصاد هنر ایفا کند. که آیا یک حراج تخصصی میتواند به چرخش چرخ اقتصاد هنر خوشنویسی کمک کند؟
باید به این نکته توجه کرد که سرمایهداران ما اکثرا نسل اولی هستند؛ یعنی نسل اول سرمایهداری. لذا هنوز فرصت نیافتهاند که در مسائل فرهنگی-هنری توجه و تاملی داشته باشند. حراج تهران توانست تعدادی از این صاحبان سرمایه را به حوزه هنر مدرن و معاصر سوق دهد. ولی هنر زیبای خوشنویسی که قرنها هنر اول ایرانیها بوده و از اصیلترین هنرهای ایرانی است نیازمند سرمایهدارانی است که خود نیز از اصالت لازم برخوردار باشند و عمق زیبایی و روح ایرانی را بتوانند در آن به درستی تشخیص دهند.
/انتهای پیام/
منبع: روزنامه جامجم