به گزارش «سدید»؛ گیشه سینمای ایران چند سالی است به انحصار فیلمهای کمدی پرهزینه درآمده است. فیلمهایی که از همان پیشتولید، نوبت اکرانشان محفوظ است و حتی عدد و رقم حدودی فروششان نیز مشخص و معلوم است و پیش از آنکه نمایش آنها به پایان برسد، سازندگانش میتوانند براساس همان فرمول، اثر جدید خود را تولید کنند.
این فیلمها هستند که شریان اصلی اقتصاد سینمای ایران را در دست دارند و با فروشهای میلیاردی هم لبخند بر لب سینماگران مینشانند و هم مسؤولان سینمایی را هنگام ارائه آمار فروش کلی فیلمها در یکسال امیدوار میکنند؛ سایر فیلمها نیز با فروشهایی اندک و متوسط در کنار این آثار بهاصطلاح «خاکبازی» میکنند. «انفرادی» یکی از همین آثاری است که سازندگان آن در سالهای اخیر وقت و انرژی خود را صرف تولید چنین آثاری کردهاند. یعنی فیلمهایی با مضمون طنز، حضور بازیگران شناختهشده، مضامین انتقادی و پایانهای خوش و البته شوخیهایی که وجود آنها در فیلمهای دیگر میتواند باعث توقیفشان شود، اما وقتی همین شوخیها در فیلمی چنددهمیلیاردی مانند انفرادی قرار میگیرد، دیگر حتی سازمان سینمایی هم امکان قلعوقمع شدید این آثار را ندارد و باید به نمایش آنها رضایت دهد که البته میدهد!
یک کمدی شستهرفته
انفرادی، فیلم شسته رفته و مرتبی است و در کلیت فیلم اثری از کمفروشی به چشم نمیخورد. مخاطبی که با خرید بلیت ۴۵هزار تومانی هم راهی سالن نمایش شده هم، ناراضی از سالن بیرون نمیآید و ۹۰دقیقه زمان مفرح را سپری میکند. داستان فیلم درباره سه شخصیت با بازی مهدی هاشمی، رضا عطاران و احمد مهرانفر است که هرسه پولی در یک موسسه مالی ــ اعتباری با نام «اعتماد» پسانداز کردهاند، اما در شرایطی که نیاز به پول دارند، این موسسه بهظاهر ورشکسته میشود و این سه نفر که انسانهایی آسوپاس هستند و نان ندارند بخورند، به توصیه مهدی هاشمی که ۳۰سال زندان بوده، تصمیم میگیرند خلافی مرتکب شوند تا به زندان بیفتند، اما هرخلافی انجام میدهند در کمال بدشانسی به زندان نمیافتند! این خط داستانی بهخوبی در فیلم پرداخت شده و در موقعیتهای مختلف از پارتی گرفته تا سرقت خودرو و ... هربار اتفاقی رخ میدهد که زندان را از این سه شخصیت دور کند. البته که این جنس از کمدی، چندان عمیق نیست و کنایههای سیاسی ــ اجتماعی آن را نمیتوان چندان جدی تلقی کرد، اما نگاه فانتزی فیلم به جامعهای که در آن بابت هر اتفاق سادهای فرد ممکن است بازداشت شود و حالا این سه شخصیت به زندان نمیافتند برای مخاطب عام جذاب و دوستداشتنی است ضمن اینکه حضور سه بازیگر شناختهشده که حضوری تیپیکال در فیلم دارند نیز این موقعیتهای داستانی را شیرین و باورپذیر میکند. در این جنس از کمدیها، اشارههای سیاسی ــ اجتماعی نیز همیشه جایگاهی ویژه دارد که در این فیلم در مواجهه میان این سه شخصیت با اسدا...، رئیس موسسه مالی ــ اعتباری نمود مییابد. در این بخش از فیلم فضای فانتزی غلبه بیشتری دارد. از سرقت بانک گرفته تا حضور قاتلی که میخواهد اسدا... را بکشد و درنهایت تعقیبوگریز در اتوبان و ... مخاطب دوست دارد شخصیتهای ریاکاری از جنس اسدا... توسط قهرمانها تنبیه شوند که تماشای این مساله روی پرده، تماشاگر را به وجد میآورد. شاید وجود همین لحظات طنز به سازندگان فیلم مجوزی میدهد تا برخی شوخیهای ۱۶+ را نیز در فیلم بگنجانند و در راهروهای سازمان سینمایی هم به دردسر نیفتند.
انتهای پیام/