اما موضوعی که این روزها موجب انتقاد ناشران حاضر در بخش مجازی و فیزیکی نمایشگاه کتاب شده است، برپایی نمایشگاه مجازی دیجیکالا درست همزمان با نمایشگاه کتاب تهران است؛ نمایشگاهی که اگرچه برخی ناشران بزرگ نیز در آن حضور دارند، اما ناشرنماها و کتابسازان نیز با تخفیفهای 50 تا 70 درصدی خود در آن حضور داشته و رونق اصلی قاعدتاً برای آنهاست. کما اینکه در دورههای گذشته نمایشگاههای این پلتفرمها نیز بیش از 80 درصد فروش متعلق به کتابسازها بود، چون قیمت برای مخاطب امروز از اهمیت بالایی برخودرار است و تخفیف 50 درصدی هر چند هم کاذب باشد کششی برای مخاطب ایجاد خواهد کرد.
با هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، در این زمینه به گفتوگو پرداختیم. حسنپور که پیش از این مذاکراتی با نهادهای مسئول و پلتفرمهای مجازی از جمله دیجیکالا در این زمینه داشته است، حالا میگوید که اتحادیه منتظر عملکرد وزارت ارشاد در برخورد با این پلتفرمهاست. او همچنین از سرمایههای عظیمی که برای ایجاد شبکه توزیع مناسب در این سالها در حوزه تأسیس کتابفروشی در بخش خصوصی وارد شده خبر داد و گفت که باید این سرمایهها را حفظ کرد، برگزاری چندین و چند نمایشگاه کتاب باضابطه و بیضابطه در طول سال منجر به از بین رفتن این سرمایهها میشود. این گفتوگو به شرح ذیل است:
آقای حسنپور مستحضرید که نمایشگاه کتاب دیجیکالا همزمان با نمایشگاه کتاب تهران و نمایشگاه کتاب مجازی در حال برگزاری است، پیش از این گفته بودید که 80 درصد فروش این پلتفرمها متعلق به کتابسازهاست، آیا در این دوره اتحادیه مذاکراتی در این خصوص رفع این موضوع داشته یا تلاشی برای احقاق حقوق ناشران کرده است؟
حقیت ماجرا این است که هرگونه برگزاری نمایشگاه مجازی و نمایشگاههای دیگر به نظر میرسد که باید مجوز را از وزارت ارشاد دریافت کنند، ما هم با فعالان مختلف در حوزه برگزاری چنین نمایشگاههایی مذاکره کردیم و هم اینکه این موضوع را به وزارت ارشاد منعکس کردیم، اکنون وزارت ارشاد نمایشگاه مجازی کتاب را با استانداردهای خاصی که سعی شده فضای نشر کشور صدمه نخورد، برگزار کرده است. شخص دیگری هم نمایشگاهی بدون هیچ استانداردی برگزار میکند که حتی این نمایشگاه مجازی وزارت ارشاد را نیز کاملا تحتالشعاع قرار داده است.
سرمنشأ به وجود آمدن کتابسازها آنجایی شد که وزارت ارشاد صدور پروانه نشر یا دادن غرفه در نمایشگاه کتاب را بر اساس تعداد آثار قرار داد و کیفیت را فدای کمیت کرد؛ در حالی که ممکن است کتابی آنقدر ارزشمند باشد که یک غرفه مجزا بگیرد تا مردم بیاییند از نزدیک آن را تورق کنند
ما نامهنگاری لازم در این زمینه را با وزارت ارشاد انجام دادیم، در دورههای گذشته این نمایشگاه نیز همکاران بسیاری به ما اعتراض خود را منتقل کردند و اکنون نیز همین اعتراضها پابرجاست، ما نیز اعتراضها را منتقل کردیم، اما تصمیم با وزارت ارشاد است، فضای مجازی فروش کتاب نباید خارج از کنترل وزارت ارشاد باشد وگرنه صنعت نشر ضررهای بسیاری متحمل خواهد شد.
کتابسازها در نمایشگاههای پلتفرمها حضور پررنگ دارند، آن هم به جهت تخفیفهایی که میتوانند قائل شوند و در نمایشگاه کتاب تعیین سقف تخفیف موجب کمرنگ شدن فعالیت آنها میشود، این تخفیفها که عمدتا کاذب هم هستند، چقدر در جذب مخاطب تاثیرگذار است؟
تاثیر بسیاری دارد، این اشتباه استراتژیکی است که مخاطب میکند، کتابسازها قیمت یک کتاب را چند برابر قیمت واقعی درج میکنند و بعد با 70 درصد تخفیف میفروشند، ناشر اصلی کتاب خود را با قیمت واقعی بدون تخفیف میفروشد در حالیکه قیمت کتاب اصلی از تخفیفخورده کتاب جعلی کمتر است، یکی از دوستان از یکی از این پلتفرمها کتابی را 274 هزار تومان خریده بود، با 70 درصد تحفیف! ناشر اصلی کتابش را با 82 هزار تومان چاپ کرده بود. ترجمهها نیز زمین تا آسمان به لحاظ کیفی با هم فرق میکرد.
چرا کتابسازها به وجود آمدند؟
سرمنشأ به وجود آمدن کتابسازها آنجایی شد که وزارت ارشاد صدور پروانه نشر یا دادن غرفه در نمایشگاه کتاب را بر اساس تعداد آثار قرار داد و کیفیت را فدای کمیت کرد؛ در حالی که ممکن است کتابی آنقدر ارزشمند باشد که یک غرفه مجزا بگیرد تا مردم بیایند از نزدیک آن را تورق کنند. هر چیزی که کمی میشود، طبیعتاً از کیفیتش کاسته میشود. این ناشران بدون اینکه زحمتی برای انتشار کتاب بکشند، کتابهای پرفروش ناشران را رونویسی میکنند و با قیمت گزافی منتشر میکنند و چون مجوز رسمی نشر دارند و از وزارت ارشاد نیز مجوز انتشار میگیرند، ظاهر کار قانونی است.
کتابسازها در مقابل بدنه اصلی نشر چقدر جدی هستند؟ آیا حضور آنها نگران کننده است؟
بله، به نظر من یک بازار اقتصادی جدی درست کردهاند که بدنه اصلی نشر ما را خشک خواهد کرد.
چند سالی است که برخی از ناشران نیز همصدا با کتابفروشان به فروشگاهی شدن نمایشگاه کتاب تهران اعتراض دارند و حتی از شرکت در نمایشگاه نیز خودداری کردهاند، شما به عنوان رئیس اتحادیهای که هم کتابفروشان و هم ناشران را در زیرمجموعه خود دارد، راهحلی برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران به گونهای که هم به نفع ناشران باشد و هم به نفع کتابفروشان دارید؟
به درستی اشاره کردید که من جایی ایستادهام که میانه یک ترازو است، از یک طرف کسری شدید نقدینگی در بحث نشر را میبینم و از سوی دیگر بسته شدن فروشگاههای کتاب را میبینم. چندین سال پیش نمایشگاه کتاب برای کمبود ویترین ایجاد شد و قرار بود به طور موقت برگزار شود. باید در هر سال در شهرهای مختلف کتابفروشیهایی تاسیس میشد که این اتفاق نیفتاد، در حقیقت ما روی نشر سرمایهگذاری کردیم اما روی کتابفروشی نه.
کتاب خوب را نمیتوان با تخفیف فروخت، چون ناشر برای آن هزینه کرده است. تخفیف دادن به یک کالا در قانون تجارت تعریفی دارد، چون وضعیت مالی ناشران خراب است امکان دارد ناشر بخواهد در مقطعی به کالای خود تخفیف بزند که این در قانون نظام صنفی دیده شده است. هر فرد صنفی چهار بار در سال میتواند از اتحادیه خود برای تخفیف مجوز بگیرد، اما باید درصد مشخص برای خود تحفیف بگذارد نه اینکه کل مبلغ کتاب را تخفیف بدهد
هر گاه که نمایشگاه برگزار میشود، صدمه زیادی به کتابفروشیهایی میخورد که میخواهند روی پای خودشان بایستند.بودجه وزارت ارشاد درحوزه فرهنگ و بخش کتاب با سرمایهای که برای تاسیس کتابفروشیها میشود چه در حوزه سرمایه ملک و چه سرمایه محصول قابل قیاس نیست. بخش خصوصی در این سالها سرمایهگذاری خوبی در حوزه کتابفروشیها داشته اما ما در حال فراری دادن آنها هستیم.
برگزاری نمایشگاه کتاب تهران سالی یکبار اشکال ندارد، اما سایر نمایشگاهها و سایر بیضابطگیها باید جمع و جور شود. نمایشگاهی 100 میلیارد تومان میفروشد و بعد چند کتابفروشی که هر کدام 25 تا 30 میلیارد تومان سرمایه دارند، بسته میشود، این سرمایهها سرمایه بخش خصوصی است که وارد حوزه کتاب شده است، به نظر شما ما بردیم یا باختیم؟
من معتقدم که باید نقطه توازنی ایجاد کنیم. 355 روز برای کتابفروشان باشد و 10 روز برای نمایشگاه کتاب. اما دیگر سایر نمایشگاههای باضابطه و بیضابطه در طول سال جمع شود.
وقتی یک مشتری کتاب را با 50 درصد تخفیف میخرد، پیش خود میگوید، عجب پس کتابفروش میتوانسته به من اینقدر تخفیف بدهد و نداده است، البته مخاطب حرفهای ما شاید این برداشت را نکند ولی مشکل ما این است که مخاطبان جدید که همه حرفهای نیستند.
کسی که کتاب ناشر دیگری را کپی میکند و بدون زحمت و هزینه با اسم دیگری منتشر میکند، چون هزینه نکرده است با تخفیفهای بالا میفروشد، در حالیکه ناشر اصلی که هزینههایی برای انتشار کتاب داده است، کتابش نمیفروشد. در حوزه کتاب کارها باید تخصصی باشد، چرا داروخانه بصورت مجازی دارو نمیفروشد؟ چون فروش دارو یک کار تخصصی است. فروش کتاب هم برخلاف باور عموم یک کار تخصصی است.
کتاب خوب را نمیتوان با تخفیف فروخت، چون ناشر برای آن هزینه کرده است. تخفیف دادن به یک کالا در قانون تجارت تعریفی دارد، چون وضعیت مالی ناشران خراب است امکان دارد ناشر بخواهد در مقطعی به کالای خود تخفیف بزند که این در قانون نظام صنفی دیده شده است. هر فرد صنفی چهار بار در سال میتواند از اتحادیه خود برای تخفیف مجوز بگیرد، اما باید درصد مشخص برای خود تحفیف بگذارد نه اینکه کل مبلغ کتاب را تخفیف بدهد.
/انتهای پیام/