به گزارش «سدید»؛ ۲۷اردیبهشتماه روز ملی ارتباطات است که چند سالی میشود در ادامه آن شاهد هفته ارتباطات هستیم. از آنجاییکه در جوامع امروزی، ارتباطات در بندبند لایههای زندگی مردم نفوذ پیدا کرده است، رابطه میان فرهنگ و ارتباطات و بهطور ویژهتر نقش رسانه را در فرهنگسازی مورد بررسی قرار دادیم.
«صبحنو» با سپهر پاشایی خامنه، فعال حوزه ارتباطات، فرهنگ و رسانه به گفتگو نشسته است که در ادامه میخوانید.
از نظر شما بهعنوان فردی که سالهاست در عرصه روابطعمومی فعالیت دارید، رابطهای بین فرهنگ و ارتباطات وجود دارد؟
ازآنجاییکه فرهنگسازی یک نوع فعل اجتماعی است که با طیف وسیعی از انسانها سروکار داشته و بنا دارد که بر رفتار و ذهنیت بشر تاثیر بگذارد، همین عمل نوعی روابطعمومی است، یعنی وقتی شما میخواهید بر ذهن آدمها تاثیر بگذارید، درواقع درحال یک کار روابطعمومی هستید که شناخت افکار عمومی و آمایش آنها در کنار تاثیر و نفوذی که برای اقناع بوده یکی از وظیفههای روابطعمومی است؛ لذا زمانی که قرار است فرهنگسازی انجام شود، شناخت افکارعمومی، نقش بسیار مهمی دارد که باید در ابتدا افکار قشر مخاطب را شناخت و بعد برای آنها برنامهریزی فرهنگی انجام داد. به همین دلیل است که فرهنگ و رفتار یک جامعه نشأتگرفته از تفکر و اندیشه حاکم بر اذهان مردم آن جامعه است و طبیعتا تغییر و اصلاح فرهنگ یک جامعه با تغییر و اصلاح فکر مردم ممکن میشود که نوع این کار، نوعی روابطعمومی است و به همین سبب است که گفته میشود روابطعمومی بهعنوان یک نماینده رسمی و علمی شناخت افکارعمومی، اهمیت مضاعفی دارد. درواقع زمانی که عنصر روابطعمومی تغییر پیدا میکند، به تبع آن، تمامی عناصر فرهنگی نیز تغییر میکند، در نتیجه میتوان گفت ارتباطات و فرهنگ دو مقوله جداشدنی از هم نیستند و ارتباط مستقیم با هم دارند.
به نظرتان رسانهها چه نقش مثبتی میتوانند در هدایت فرهنگ داشته باشند؟
رسانه بهعنوان یکی از ابزارهای روابطعمومی قطعا بیشترین تاثیر را در این بحث دارد. ازجاییکه ما الان در عصر ارتباطات یا به اصطلاح «دهکده جهانی» قرار داریم که کشورهای دورافتاده برای اولینبار در تاریخ به هم نزدیک شدهاند، ما در حال مشاهده جامعهای هستیم که فرازمان و فرامکان است. این در حالی است که همیشه حیات بشر در یک سیطره مکانی و زمانی اسیر بود و با آمدن دنیای رسانه، این قفل شکسته شده است و میتوان گفت که با کمک رسانه، «پیام» از یک نقطه دنیا به نقطه دیگر منتقل میشود. در این شرایط است که آگاهی انسانها نمایان میشود و به جای اینکه پیامی سینه به سینه ازسوی انسانها نقل شود، در لحظه این اتفاق میافتد و اتفاقاتی نظیر مقایسه فقیر و غنی، کشور توسعهیافته و توسعهنیافته و همه و همه به وجود میآید و همگی از حال هم خبردار میشوند.
بهنوعی میتوان گفت فرهنگ رسانهای با صنعت تولید فرهنگ مواجه شده است؛ یعنی رسانه با قدرت نفوذپذیری خود توانسته به درون نهادهای اجتماعی علیالخصوص خانواده راه پیدا کند و با شکافتن پوسته، وارد زندگی خانوادهها شود و به عمق آنها ورود پیدا کند که باعث تاثیرگذاری عمیقی در خانواده میشود.
همین موضوع (نفوذ رسانهای) سبب شده که فرهنگ افراد تغییر پیدا کند و به دنبال آن، انتظارات انسان و رضایتمندی خانواده دستخوش تغییر و تحول قرار بگیرد.
از جنبه منفی نقش رسانه در هدایت فرهنگی هم برای مخاطبان ما بگویید.
متاسفانه در بمباران اطلاعاتی که برحسب مطالعات هر هشت ساعت با بحران رسانهای مواجه هستیم، انسانی که تا دیروز راضی، سرخوش و سعاتمند بود، الان دیگر دچار دو معضل شیءمداری و بحران مدیریت شده است. به بیان واضحتر، انسان دچار خلائی میشود که از خود راضی نیست، حس عقبماندگی دارد و احساس متضاد حس خودشیفتگی، نارسیسم، تبرج و به نمایش گذاشتن زندگیاش را دارد که همگی این موضوعات سبب شده تا انسان امروز بهواسطه نفوذ رسانهها فرهنگی کاملا متفاوت پیدا کند.
اگر بخواهیم از بعد دشمنشناسی به این مساله بپردازیم باید به این نکته اشاره کنیم که عوامل و عناصر بیگانه با برنامهریزیهایی که از طریق ماهوارهها و پلتفرمهای مختلف انجام میدهند، میتوانند خوراک مدنظر خودشان را که یک استراتژی محتوایی است به ذهن مخاطب منتقل کنند، لذا فرهنگ یک جامعه ازسوی رسانهها بهراحتی میتواند دستخوش تغییر شود.
رسانهها در فرهنگ داخلی و بینالمللی تا چه حد موثر بودند؟
تفاوتهای فرهنگی در جوامع، نوع ارتباطات هر جامعه را مشخص میکند، یعنی این امکان وجود دارد یک نماد در فرهنگی حامل انتقال یک معنای خاص باشد و همان نماد در فرهنگی دیگر، معنای متفاوتی بدهد که این تفاوتهای فرهنگی نوع ارتباطات را مشخص میکند و طبیعتا همین بافت فرهنگی میتواند مشخص کند که رسانه تا چه حد در فرهنگسازی موثر باشد؛ البته ناگفته نماند که رسانهها میتوانند در تقریب فرهنگها به هم کمک کنند که مصداق این موضوع را میتوان در موضوع گردشگردی و شناخت افراد از فرهنگ کشورها مشاهده کرد.
فکر میکنید ارتباطات درحالحاضر چگونه فرهنگسازی میکند و در آینده آن را چطور پیشبینی میکنید؟
ارتباطات و فرهنگ یک پیوند همزیستگونه با هم دارند و هیچکدام بدون وجود دیگری قادر به بقا نیستند؛ به عبارت دیگر، بدون ارتباطات، فرهنگی وجود نخواهد داشت و ارتباطات محصول فرهنگ است و این دو با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند. درحالحاضر روابطعمومیها درحال فرهنگسازی با چندین نقش هستند؛ اولین مورد آن نقشهای نمایشی است مانند برگزاری نمایشگاهها، سخنرانیها، مراسمها راهپیماییها، بلیبوردها، تیزرها، آموزشها، موشنها و.... دومین مورد نقش اظهاری روابطعمومی است که از این طریق روابطعمومیها میتوانند از طریق خبرسازی، تولید خبر یا پاسخگویی به مردم این نقش را ایفا کنند. نقش مشورتی روابطعمومی نیز از نقشهای دیگر روابطعمومی است که درواقع با سیاستگذاری، تصمیمگیری و به اصطلاح تسهیلگری ارتباطات، نقش مشورتی را اجرایی میکنند. نقش دیگر روابطعمومی، نقش مذاکرهای است که به اصطلاح روابطعمومی با مخاطبشناسی خود میتواند تودههای مختلف مردم را اقناع کنند که در رویدادهای مختلف دیده میشود که مردم با هم همنظر نیستند؛ اینجاست که نقش مذاکرهای روابطعمومی سبب میشود منجر به سازشگری و تنویر افکار عمومی شود. نقش بعدی، نقش تفسیری روابطعمومی است که تجزیه و تحلیل و سنجش افکارعمومی را به عهده دارد تا در اختیار مدیران قرار گیرد که برای مسائل کلان کشور تصمیمگیری انجام شود.
در جوامع امروزی کدام نوع رسانه تاثیرگذاری بیشتری دارند؟
مشخص است که درحالحاضر، رسانههای مجازی تاثیرگذاری بیشتری دارند که اینستاگرام، توییتر، واتساپ، تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی در رأس هستند؛ چراکه در عصر ارتباطات قرار داریم و ما بیشتر از یکسوم وقت بیداری خود را در شبانهروز با این فضاها سپری میکنیم و مسلما تاثیرگذاری بسزایی دارند و همانطور که گفته شد بیشترین تاثیر را در پوسته خانواده دارند که البته خانواده باید هدایتکننده فرزندان باشند که فرزندان دنبالکننده کدام مسیر باشند. پس کشور ما باید بهسمت تولید محصولاتی برود که روی نسل آینده تاثیرگذاری زیادی داشته باشد و بتواند فرهنگ، تاریخ و مقولههای فراموششده کشورمان را با استفاده از المانهای ایرانی و اسلامی به دست بچهها برسانیم که روی بستر مناسب حرکت کنند؛ چراکه فقدان محتوای مناسب سبب میشود که تاثیرگذاری هجمه رسانههای نامناسب غربی را کاهش دهد. پس نمیتوان از تاثیر رسانهها در بستر شبکههای اجتماعی چشمپوشی کرد، چون وقتی از فرهنگ صحبت میشود نمیتوان از نقش رسانه غافل شد. آگاهی اجتماعی در گرو رسانههاست و رسانههای جمعی در شکلگیری اخلاق اجتماعی و نوع زیست اجتماعی شهروندان و مردم نقش بسزایی دارد.
انتهای پیام/