به گزارش «سدید»؛ با وجود سپری شدن ۱۶ سال از مصوبه ساماندهی مدولباس، جریان مدولباس در کشور ما هنوز هم وارداتی است و همین وارداتی بودن موجب شده است با آسیبهای متعددی در حوزه مدولباس دست و پنجه نرم کنیم. واقعیت این است که سبک و سیاق امروزی کالای حجاب اگر چه توانسته بخشی از جامعه را به خود جذب کند، اما بخشهای دیگر جامعه در حوزه پوشش و پوشاک ایرانی- اسلامی کمتر با طرحهای خلاقانه مواجه میشوند و نتوانستهایم با عرضه مد ایرانی- اسلامی، ذائقه نسل جوان را پوشش دهیم و آنها را به داشتن حجاب و پوشش ترغیب کنیم، اما در این خلأ شکلگرفته جریانهای مدولباس زیرزمینی فعالند و از رهگذر فضای مجازی، لباسها و پوششهای ناهمخوان با فرهنگ ایرانی- اسلامی را در جامعه رواج میدهند. در واقع تقصیر بخشی از بدحجابیهای شکلگرفته در سطح جامعه به خلأ فرهنگسازی و کار فرهنگی برای تعمیق باورها و بخش دیگری از آن به خلأ ارائه طرحهای جذاب و خلاقانه پوشش در عرصه مدولباس بازمیگردد و در خلال این کمکاریهای داخلی با فعالیتهای گسترده و ساماندهی شده از سوی دنیای غرب مواجهیم تا بازار مصرفی را برای کالاهای تولیدی و همچنین فرهنگ خودشان در کشوری همچون ایران با تمام سوابق فرهنگی و تاریخی ایجاد کنند. برای واکاوی چالشهای عرصه مدولباس و تکالیفی که طبق مصوبه گسترش راهکارهای حجاب و عفاف شورای عالی انقلاب فرهنگی بر عهده اصناف و دستگاههای فرهنگی کشور است، سراغ دکتر مجید افتخاری، استاد دانشگاه و محقق و پژوهشگر مدولباس میرویم و با وی که عضو هیئت مدیره اتحادیه پوشاک تهران نیز است، به گفتگو مینشینیم.
آقای دکتر افتخاری! مصوبه ترویج عفاف و حجاب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۴ برای ۲۶ دستگاه تکالیف ایجابی تعیین میکند؛ تکالیفی برای فرهنگسازی و ذائقهسازی و تعمیق باورها که اگر دستگاهها در این زمینه کارشان را درست انجام داده بودند و باورها و نظام ارزشی دختران و پسران ما از همان کودکی به درستی چیده شده بود، وقتی با فضای مجازی رسانهای، تبلیغات و هجمهها علیه حجاب و عفاف مواجه میشدند، کمترین آسیب را میدیدند و رفتار و پوششی معقول را از آنان میدیدیم. از نگاه شما به عنوان مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه مدولباس چه اتفاقی افتاده است که امروز در جامعه با خانمهایی مواجهیم که به طور علنی روسریهایشان را برمیدارند؟
نکتهای که وجود دارد این است که تا قبل از سال ۸۴ مد یک تابو بود و قبح داشت تا اینکه رهبری به این مسئله ورود کردند و جمله حکیمانهای را فرمودند که «من خودم موافق و طرفدار مدم، اما مدی که برخاسته از داخل و ریشه در فرهنگ ایرانی- اسلامی داشته باشد.» این سخن بسیار درست و بجا بود و بعد از آن بود که کارگروه ساماندهی مدولباس شکل گرفت، اما ما باید بپذیریم که پوشش مردم در طول تاریخ و در هر کشوری، ریشه در فرهنگ آن کشور دارد و فرهنگ هم متأثر از خردهرویدادها و اتفاقاتی است که در سطح جامعه در زمان مورد نظر شکل میگیرد. این نکتهای است که من برای تعریف اینکه چرا به یک جایی میرسیم، میتوانم به آن اشاره کنم. سؤال من این است که چه کار فرهنگی را در این ۴۰ سال انجام دادیم که امروز به نقطهای رسیدهایم که برایمان ابهام ایجاد شده در جای درستی ایستادهایم یا نه! و چه تعاریفی کردهایم.
*** از نگاه آسیبشناسی، ریشه مشکل را در کجا میبینید؟
بزرگترین آسیبشناسی که به نظر من وجود دارد این است که کسانی که در حوزه عفاف و حجاب تخصص نداشتند و بلد نبودند، وارد این عرصه شدند. از همان ابتدا و در مبانی نظری اختلافات علمی شدیدی وجود دارد. الزاماً عفاف با حجاب گره نخورده است. هر کس که حجاب دارد، عفیف نیست و برعکس، ما با در کنار هم آوردن این دو واژه و مباحثی که پیش آورد و روندهای آزمون و خطایی در این حوزه مواجهیم.
*** اینکه لزوماً هر فرد بدحجابی عفیف نباشد، نکته درستی است، اما بازنمایی افراد بدحجاب در جامعه سطحی از ناهنجاری را به نمایش گذاشته است که با عنایت به قانون حجاب در کشور، شایسته یک کشور اسلامی نیست.
بحث من این است که اگر ما ناهنجاریهایی را در سطح جامعه میبینیم، این ناهنجاریها به تدریج در جامعه ایجاد شده است و با هیچ دستورالعملی از بین نمیرود به جز با کار فرهنگی و به همان صورت تدریجی. پس به جای برخوردهای آنی و پلمپ کردن مغازههایی که لباسهای ناهنجار عرضه میکنند، باید ریشهیابی کنیم ببینیم تولید مد در کشور از کجا انجام میشود. این عارضه اصلی در این حوزه است و ما چشممان را به روی این مسئله بسته ایم و سراغ جایی رفتهایم که پیش چشممان است و برخورد با آن از همه سادهتر است. در صورتی که اگر ریشهای با مسئله مواجه نشویم، همین روند ادامه پیدا میکند.
*** شما به عنوان یک فرد دانشگاهی فعال در این عرصه، ریشههای بدحجابی در سطح جامعه را در کجا میبینید و معتقدید تولید مد در کشور ما در کجا انجام میشود؟
بخش عمده مد ما وارداتی است و از فرهنگ داخل تأثیر نمیگیرد، اما اینکه کجا عرضه میشود؟ باید بگویم فضای مجازی، مزونهای زیرزمینی و سطح قاچاق، محل عرضه مد ماست که ما به این سه سطح دسترسی نداریم.
*** چرا با این سه سطح عرضه مد نابهنجار برخورد نمیشود؟
چون دسترسی به فضای آنلاین خیلی سخت است. ورود به مزونهای زیرزمینی خانگی هم خیلی سخت است و هیچ نهادی حاضر نمیشود ورود کند و این حوزه متولی خاصی ندارد. سطح قاچاقی هم که به صورت دستفروشی در جاهای مختلف عرضه میشود، امکان ردیابی و برخورد ندارد. اینها یکسری محصول را به مردم ارائه میدهند که برخورد با آنها پیچیده است و به این راحتی نمیشود با این سه سطح که اتفاقاً ریشه عرضه مدی است که از خارج به کشور وارد میشود، برخورد کرد، بنابراین ما به برخورد با فروشگاههایی رو میآوریم که قانونی کار میکنند و دسترسی به آنها راحتتر است و در واقع میتوان گفت به قانونمندترین شکل کار میکنند.
*** یعنی شما با برخورد با فروشگاههایی که مدهای نابهنجار عرضه میکنند، موافق نیستید؟!
مطابق قانون، هفتهای ۲۵۰ تا ۳۰۰ فروشگاه به خاطر عرضه لباس نامناسب پلمب میشود، در حالی که این کار این شائبه را ایجاد میکند که مجریان کار نمیتوانند روی یکسری از بخشها نظارت درست داشته باشند و این مسئله موجب شده است کسانی که در فضای آنلاین انواع ساختارشکنی را میکنند یا مزونهای زیرزمینی خانگی همین طور به کار خود ادامه دهند و هیچ نظارت و برخوردی با آنها نمیشود و متولی خاصی برای این کار وجود ندارد، اما برای برخورد با اصناف هم قانون داریم و هم با آنها برخورد صورت میگیرد.
*** آقای دکتر اگر مغازهای لباس نامناسب و ناهنجار عرضه نکند که با آنها برخورد نمیشود! برخوردها و پلمب شدن این مغازهها نشانهای از تخلف آنها از قانون و عرضه لباسهای نامناسب است. اینطور نیست؟
اصناف لباسهایی را عرضه میکند که تقاضا برایشان وجود دارد و اگر این تقاضا را پاسخ ندهند، این مشتری نیازش را از طریق شبکههای عرضه مد مثل فضای مجازی، ایسنتاگرام، تلگرام، دستفروش کنار خیابان یا مزونهای زیرزمینی تهیه میکند. این یک واحد اقتصادی است و به حیاتش فکر میکند و رفتار ما با معادلات اقتصادی نمیگنجد. نمیتوان از هر زاویهای به یک فعال اقتصادی فشار آورد. برای حل و فصل ریشهای باید فرهنگسازی کرد و این فرهنگسازی هم نیازمند کار پژوهشی و ریشهای و برنامهریزیهای بلندمدت است.
*** این فرهنگسازی و برنامهریزی بلندمدت چگونه باید انجام شود؟
اینکه بخواهیم یکشبه مشکل ۵۰ -۴۰ ساله را حل کنیم، امکانپذیر نیست و بعد از مدت کوتاهی ناگزیر به تغییر رویه خواهیم بود. به نظرم نیروی انتظامی و سایر نهادها میتوانند برنامهریزی مناسبی برای بحثهای فرهنگی و نظارتی عفاف و حجاب داشته باشند. نقش رسانه هم در این حوزه مهم است. گاهی ما با افرادی مواجه میشویم که میگویند به طور مثال دختر ۱۶ ساله من چیزهایی را که در مغازههای سطح شهر عرضه میشود، نمیپسندد و به دنبال لباسی مدرنتر و زیباتر و بهروزتر هستم. این نشان میدهد ما قبل از هر برخورد سلبی باید در جامعه فرهنگسازی کنیم و اشراف داشته باشیم مد چگونه در سطح جامعه ایجاد میشود و چه بخشی از آن مورد اقبال قرار میگیرد. امروز ما با مسیر پیچیدهای مواجهیم و باید برنامهریزی بلندمدت داشته باشیم. با برنامههای کوتاهمدت یک ساله و دو ساله نمیتوان به نتیجه رسید.
*** اشاره درستی به بحث فرهنگسازی داشتید. به طور نمونه من معتقدم دختر بچهای که با عروسک باربی و فرهنگ همراه با این عروسک بزرگ میشود، بدیهی است در نوجوانی هم دوست دارد شبیه باربی باشد و به سادگی زیر بار آن نمیرود که چادر بر سر کند. اگر بخواهیم مصداقیتر درباره این فرهنگسازی صحبت کنیم، شما به عنوان یک دانشگاهی و کسی که با دانشجویان عرصه مدولباس در ارتباط است، چه نگاهی در این رابطه دارید؟
مثال خیلی خوبی درباره باربی زدید. اگر بخواهیم باربی را کنار بگذاریم، باید دهها فعال این حوزه را بیاوریم تا شخصیتسازی و این شخصیتها را وارد قصهها کنند. این فکر میخواهد و اینگونه نیست که ما یک عروسک را درست کنیم و بگوییم این به جای باربی! آنها صنعتشان کنار فرهنگشان کار میکند.
*** همچنانکه باربی تنها یک عروسک نیست و بازی، فیلم و انیمیشن آن هم وجود دارد تا شخصیت بچهها با آن شکل بگیرد.
شما کارتن باربی را نگاه کنید، کاری را که یک دختر ۱۷- ۱۸ ساله لاابالی انجام میدهد در قالب یک بچه هفتهشت ساله آوردهاند که به شکل دوبله شده در پلتفرمها در فضای مجازی است و در دسترس همه هم قرار دارد. با این انیمیشن از کودکی بچهها را با یک شخصیتی که در جذابترین حالت ظاهری است، همراه میشوند و بعد این شخصیت ذهن بچهها را هدایت میکند. من سال ۹۴ به عنوان یک پژوهشگر از یکی از مسئولان وزارت کشور خواستم شبکه «جم» را جمع کنند چراکه به عنوان یک پژوهشگر آسیبشناسی کردهام و میگویم این شبکه برای کشور فاجعه است. از سال ۹۴ تا الان هفت سال میگذرد، شما نگاه کنید ببینید سریالهای شبکه خانگی با سریالهای جم فرقی دارد یا نه؟ این در حالی است که ما برای بستن یا کنترل جم راه داشتیم یا میشد با مدیران این شبکه مذاکره کرد که نباید یکسری چیزها را تولید و پخش کنند. دوبلورهای این سریالها که همه در ایران هستند! این کار را میشد ۱۰ سال پیش مدیریت کرد، اما امروز به یک تقاضا تبدیل شده است و رفتارهای ناهنجاری که در ترکیه و کلمبیا هست را به یک بچه هفتهشت ساله دادهایم و این بچه که حالا در سنین ۱۸- ۱۷ سالگی قرار دارد، همان رفتارها را در جامعه تکرار میکند، چون با این شخصیتها بزرگ شده است. یک آمار جالبی به شما بدهم، اینکه بخش عمدهای از مردم ترکیه سریالهای سخیف ترکیهای را که در شبکه جم برای ما دوبله و پخش میشود، اصلاً نگاه نمیکنند و به خانوادههایشان اجازه نمیدهند این سریالها را ببینند، بنابراین ما یک فرهنگی را درست میکنیم که تأثیر آن ۱۰ سال آینده خود را نشان میدهد و بدیهی است به صورت یکشبه و با حرکتهای سلبی نمیتوان آن را جمع کرد.
*** بنابراین ما نیازمند یک برنامهریزی بلندمدت و استراتژیک هستیم و اگر شخصیتسازی میکنیم باید به گونهای باشد که بچهها با این قصه و داستان شخصیتها بزرگ شوند و مثلاً عروسک مورد علاقه آنها به سن تکلیف برسد و روسری و چادر سر کند، اما وقتی بچه ما با باربی بزرگ میشود، برایش قابل پذیرش نیست که بخواهد به یک باره شخصیت متفاوتی از خودش به نمایش بگذارد! درست است؟
دقیقاً، اما هنوز ما در کشورمان نپذیرفتهایم، تغییر فرهنگ یک فرآیند زمانبر است و به راحتی هم تغییر نمیکند. باید در این حوزه کار کنیم و بدانیم این شخصیتسازیها کار شده است و اگر ما یک شخصیت عروسکی میسازیم، اولاً فکر شده باشد و ثانیاً آن را رها نکنیم و برایش برنامه بلندمدت داشته باشیم. اگر شخصیتهایی که ما برای بچههایمان میسازیم با خارجیها مقایسه کنید، میبینید یا زشت هستند یا لمپن یا عجیب و غریب! در حالی که بچهها با این شخصیتها زندگی میکنند، اما ما راحت از ساختارهای فرهنگیمان میگذریم. به طور مثال ما این همه تیپهای شخصیتی در ۲۰ سال کلاه قرمزی درست کردیم، ولی بعد این را جمع کردیم! بحث هزینه هم مهم است. سال ۹۷ من در فراکسیون زنان مجلس از دبیرکارگروه ساماندهی مدولباس بودجه این حوزه را سؤال کردم و متوجه شدم هزینه یکی از هفتههای مد دنیا که سالی دو بار در بسیاری کشورها برگزار میشود و جریانهای مد دنیا را درست میکنند، بودجه یک بار برگزاریاش چندین برابر بودجه سالانه وزارت ارشاد است. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت کار فرهنگی دنبالهداری انجام شود و در برابر هجمههای موجود اثرگذار باشیم.
انتهای پیام/