به گزارش «سدید»؛ چند اثر نمایشی ایرانی میشناسیم که ما را با خود به دنیای خیالانگیز قصهای با فضای فانتزی برده باشد؟ تعداد کمی از سریالهای تلویزیونی روایتگر قصههای تخیلی و فانتزی بهویژه برای بزرگسالان بودند و پر براه نیست بگوییم بیشتر آثار ساختهشده در این ژانرها مختص کودکان بوده است. سریال «مستوران» که بهتازگی روی آنتن شبکه یک سیما رفت با سفر به دنیای قصههای کهن، با حال وهوایی متفاوت ماجرایش را نقل کرد، همانطور که اشاره شد پیش از آن هم معدود آثاری داشتیم. برخی بر این باورند دلیل کمی این دست آثار، تضاد علاقه مخاطبان ایرانی با آن و کودکانهپنداشتنشان است. عدهای هم کمبود تجهیزات و دانش برای به تصویر کشیدن باورپذیر آنها را بیان میکنند و.... با مرور چند اثر تلویزیونی با این حالوهوا، با سارا خسروآبادی، فیلمنامهنویسی که در ژانرهای مختلف آثاری، چون نابرده رنج، تنگنا، چارخونه و... را روی آنتن فرستاده است درباره کم رغبتی کارگردانان و فیلمنامهنویسان برای تولید سریالهای تخیلی و فانتزی گپ زدیم.
عدهای بر این باورند که کمی تعداد آثار فانتزی و تخیلی در سیما بهدلیل کمرغبتی مخاطبان ایرانی به این ژانر است. سارا خسروآبادی، دانشآموخته رشته سینما گرایش کارگردانی است که سالهاست بهعنوان فیلمنامهنویس فعالیت دارد.
او در گفتگو در این مورد بیان میکند: فکر نمیکنم ذائقه مخاطبان ایرانی از اساس با سریالهای فانتزی و تخیلی زاویه داشته باشد. به گمانم به این دلیل است که ما بهعنوان متولیان کار، تبحر لازم را برای اجرای این ژانر نداریم. همچنین ممکن است به علت مسائل فرهنگی نتوانیم یکسری از فانتزیها را برای مخاطب باورپذیر نشان دهیم. معتقدم اگر درام خوب و باورپذیر باشد در هر ژانری میشود مخاطبان را جذب کرد و بینندگان میتوانند از آن لذت ببرند. کمااینکه در داستانهای قدیمی ایرانی و اسطورههایمان خیلی فانتزی داریم. برای مثال شاهنامه، فانتزی است، اما به جهت تکنیکی خیلی نمیتوانیم در سینما و تلویزیون به این موضوعات بپردازیم یا به لحاظ ضعف متن و کارگردانی نمیتوانیم آن را به زیبایی به تصویر بکشیم و به همین دلیل مخاطب پس میزند. او ادامه میدهد: یکی از دیگر دلایل این موضوع را میتوان این دانست که به یکباره میبینیم در جامعه ما جوی درست میشود و همه به سمت یک ژانر میروند. برای مثال ژانر اجتماعی که این روزها طرفداران زیادی در سینما دارد، در عالم سینما وجود خارجی ندارد. یعنی در کشورهایی که گونههای مختلف سینمایی وجود دارد، ژانر اجتماعی نداریم، ولی در ایران این ژانر هست و هر کسی را میبینی دارد فیلم و سریال اجتماعی میسازد! چون به نظرشان این فرم جا افتاده است و جواب میدهد پس همان را میسازند. تهیهکنندگان و خیلی از کارگردانان میترسند سراغ گونه جدید بروند. فانتزی هم از همین دست اتفاقات است.
شنیدهایم که برخی سریالهای فانتزی را کودکانه قلمداد میکنند و نگاه جدی به آن ندارند و آن را فاقد ظرفیت برای بیان مفاهیم عمیق میدانند. خسروآبادی در اینباره میگوید: اگر اثر خوبی بسازیم این حس را به مخاطبان منتقل نمیکند؛ حتی اگر با پیشفرض منفی به تماشای اثر بنشیند وقتی سریال یا فیلم مفاهیمی داشته باشد که مخاطبان بزرگسال را راضی کند، دیگر این حرف را نمیزنند. بهترین تبلیغات، سینهبهسینه و زبانی است. مجموعهای از عوامل فرهنگی در ترس دستاندرکاران از استقبال نکردن و... موثر است. از آثاری مثل شاهنامه دور شدیم و به آنها کمتر میپردازیم. او درباره فضای ماورایی و مذهبی برخی آثار بیان میکند: فرهنگ ما پذیرای آثاری با مضامین ماورایی ــ مذهبی است و این دست آثار به باورهای ما نزدیک است، اما به هر صورت مخاطبان همیشه دوست دارند آثار خوب تماشا کنند و به باور من نسبت به هیچ ژانری و مضمونی گارد ندارد. داستان همیشه برای همه آدمهای دنیا جذاب است. دیدهایم گاهی برخی آثار برای ورود به فضای فانتزی، اسیر قصههایی با رگههایی از خرافه میشوند و این دو مبحث را خلط میکنند. عدهای این پیوند را مذموم میدانند و بعضی میگویند دنیای قصه و تخیل نویسنده، آزاد است. خسروآبادی بیان میکند: این خطر وجود دارد. ما در جامعهای هستیم که خرافهگرایی در برخی اقشار مردم وجود دارد. در سریالی مثل جیران شمایل فانتزی در قصه وجود دارد، اما بیشتر به خرافهگرایی میرسد و این خطرناک است. باید در این ژانر دست به عصا جلو رفت و مضمونی که قرار است بیان شود در تایید این فضاها نباشد، چون جامعه از منظر خرافه آسیب دیده است. او در مورد آثار موفق ایرانی که در این ژانر ساخته شدند، میگوید: زمانی آقای هنرمند در این فضا کارهای جذابی میساخت. آثاری به ظاهر برای بچهها ساخت، اما مخاطبان بزرگسال را هم درگیر میکرد در این ژانر آثار خوبی که سراغ داریم بیشتر کمدی ــ فانتزی هستند. برای مثال در تلویزیون سریال کمدی مسافران کار نسبتا موفقی بود.
مسافران فرازمینی
سال ۸۸ رامبد جوان با متنی به سرپرستی پیمان قاسمخانی، کمدی متفاوتی را روی آنتن شبکه سه سیما فرستاد. سریال مسافران، قصه حضور آدم فضاییها در زمین را روایت میکرد و در عین حال نگاهی نقادانه به رفتارهای انسانی داشت. از آنجا که قصه با دغدغههای اجتماعی گره خورد ارتباط بهتری با مخاطبان برقرار کرد و کمکم توانست آنها را با سکانسهای فانتزی هم همراه کند.
نبرد خیر و شر
در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ دو فصل از سریال تخیلی ــ ترسناک از شبکه دو سیما پخش شد که مخاطبان هدفش بیشتر کودکان بودند. فصل اول این قصه با نام کاش و کاشکی تخیلی و با بهرهگیری از عروسکهای متحرک و... ماجرایی هیجانانگیز از نبرد خیر و شر برای بچهها، آنها را با خود همراه کرده بود.
فصل دوم سریال که با محوریت تازه و با نام سرزمین آرزوها روی آنتن رفت، نتوانست مثل گذشته بیننده جذب کند و در خاطرهها بماند.
راوی قصه
کمتر سریالی داشتیم که برای مخاطبان بزرگسال و با ساختاری غیرپویانمایی در فضای فانتزی روایت شود. سریال مستوران که مدتی است راهی آنتن شبکه یک سیما شده است، این باور را شکست و قصههای کهن ایرانی را آمیخته با فانتزی و تخیل به تصویر کشید. این سریال تاکنون بازخوردهای نسبتا مثبتی از منتقدان دریافت کرده و در طرح افسانهها و همچنین به نمایش درآوردن مـــــــوجـــــــــــودات خیالی در حد قابل قبولی ظاهر شده است.
این زمینیها
سریال این زمینیها که بیشتر مخاطبان نوجوان را هدف قرار داده بود قصه یک آدم فضایی به اسم ستاره بود که همیشه علاقه داشت به زمین سفر کند و این آرزو بالاخره رنگ حقیقت میگیرد.
او در این کره خاکی وارد زندگی یک نویسنده میشود و با حضورش ماجراهای زیادی را رقم میزند. این سریال هم یکی از پرتکرارترین سوژهها برای آثار تخیلی و فانتزی یعنی باز کردن پای فضاییها به قصه را محور قرار داده بود.
ماوراییها
چند سالی است سریالهای ماورایی با مضامین مذهبی در مناسبتها راهی آنتن میشوند. این سریالها گرچه مبنای قرآنی دارند و ریشه در باورهای مردم دارند، اما برای ایجاد جذابیت بیشتر در درام، گاهی حالوهوای فانتزی به کارشان میبخشد و دنیای ماورا را به زندگی روزمره پیوند میزند اگر آنها را جزو این دست آثار قلمداد کنیم، میتوان گفت دست تلویزیون در این ژانر پرتر از دیگر مضامین با مایههای تخیلی بوده است.
انتهای پیام/