به گزارش «سدید»؛ سخن گفتن از موسیقی مذهبی و آیینی یادآور نوحه و سوگوارههایی است که در مراسم عزاداری ائمه علیهمالسلام و بویژه ایام محرم به گوش میرسد؛ موسیقیهایی اصیل و ارزشمند که قدمت دیرینه در فرهنگ و هنر کشورمان دارد. این موسیقیهای آیینی، گنجینههایی از میراث معنوی ایران هستند که به صورت سینه به سینه به نسل امروز منتقل شده اما متأسفانه آنچه امروز با این عنوان بهگوش میرسد، آواهایی است متفاوت از روایت موسیقی آیینی که با گذشت زمان و تغییر نسلها تغییر یافته است. مانند هنر تعزیه که حافظ و میراثدار موسیقی ردیف دستگاهی ایران بوده، اما آنچه امروز از این هنر به گوش میرسد، متفاوت با اصالت گذشته آن است.
آیینهایی برخاسته از عواطف و احساسات
پیمان بزرگنیا، پژوهشگر، نوازنده و مدرس موسیقی نواحی ایران درخصوص جایگاه موسیقی مذهبی ایران در موسیقی اقوام کشورمان گفت: «از گذشته تا امروز، آیین در بطن و ذات مردم بوده و هست. بخشی از این آیینها براساس عواطف و احساسات مردم ایران زمین شکل گرفته است و ایرانیها از ابتدا در جلوه دادن این آیینها ذوق زیباشناسانهای داشتهاند. براین اساس وقتی آیینی شکل میگیرد، در نسلهای بعد از خود، سیر تکاملی به وجود میآورد و جنبهها و المانهای مختلفی را دربر میگیرد.
نکته دیگر اینکه بسیاری از آیینهایی که در ایام محرم اجرا میشوند، ریشه در اسطورهها و آیینهای ایران باستان دارند. به عنوان مثال «کتل» که از وسیلههای نمادین به کار رفته در آیین سوگواری عاشورا در میان شیعیان است، «از آیین سووشون» سووشون بوده و در حال حاضر هم در مراسم مذهبی منطقههای زاگرسنشین، بویژه در قوم لر وجود دارد و حتی اسبهای خود را با کتل آذینبندی میکنند و بهتر است بگویم تمام این نمادها از زمان سوگ سیاوش وجود داشته است و بعد از آنکه اسلام وارد ایران شد (در دوران صفویه که مذهب شیعه در ایران رواج پیدا کرد) این آیینها و تشریفات و اجتماعات، شکل مذهبی به خود گرفت. به طور مثال مراسم کربزنی همچنان در مناطق مازندران و گیلان اجرا میشود. یا اجرای مراسم «چاق چاقو» که از آیینهای سنتی عزاداری ماه محرم در حاشیه زایندهرود است. درواقع تمامی این آیینها ریشه در ایران باستان دارد. مانند هنر تعزیه که از زمان سوگ سیاوش وجود داشته و جایگاه ویژهای در اقوام ایرانی دارد و در هر منطقه از ایران، در ایام محرم، آیینهای خاص تعزیه اجرا میشود. مانند کُرنانوازی که یک ساز باستانی است و در میادین رزم اجرا میشد و همان طور که قبلتر اشاره کردم، ریشه این آیینها در ایران باستان بوده و این تشریفات آرامآرام شکل مذهبی به خود میگیرد.»
تلاش در جهت صیانت از آیینهای مذهبی
او در پاسخ به این سوال که آیا این آیینها، امروز هم اجرا میشوند یا در حال فراموشی است، اظهار کرد:«سال 1390 سوگواره عاشورایی را با حضور تعداد بسیاری از پیرغلامان این آیینها برگزار کردیم که امروز تعداد بسیاری از آنها دیگر در بین ما نیستند و باید بگویم در حال حاضر بخش بسیاری از این آیینها و مراسم منسوخ شده است. به عنوان مثال برای حفظ میراث ناملموس عاشورایی که بخش مهمی از فرهنگ و هنر دینی ما است، از سوی سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی این هنر، هیچ تلاشی درجهت صیانت از این فرهنگ و آیینها صورت نگرفته است و براین اساس برخی از این آیینهای مذهبی و عاشورایی در اغلب مناطق ایران کمتر و کمرنگتر شده تا آنجا که نسل جدید به سمت و سوی دیگری گرایش پیدا کردهاند و آن شکل اجتماع سنتی که در گذشته برپا بود، برگزار نمیشود.»
این پژوهشگر درادامه صحبتهای خود درباره نقش تعزیه و اثرگذاری آن در حفظ موسیقی دستگاهی بیان کرد: «تعزیه یک نمایش موسیقایی است که براساس لحن موسیقی دستگاهی ایرانی اجرا میشود و این هنر تعزیهخوانی همچنان در برخی از روستاهای دورافتاده، بر اساس دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی بوده و این موضوع در تقویت شنیداری موسیقی ملی ایران بسیار تأثیرگذار است و باید بگویم تعزیه در حفظ و انتقال موسیقی دستگاهی نقش بسیار ارزشمند و مهمی داشته و اگر تعزیه وجود نداشت، موسیقی دستگاهی این گونه حفظ نمیشد. بویژه آنکه در یک برهه از زمان، چون دوران صفویه، موسیقی ممنوعیت خاصی داشت و بر این اساس در آن دوران و شرایط حاکم، هنر تعزیه توانست موسیقی دستگاهی ایران را زنده نگه دارد، آن را حفظ کند و اشاعه دهد. چرا که هر تعزیهخوان، بر ردیف موسیقی ایرانی آشنا و مسلط بود و اسلوب و قواعد تعزیهخوانی را براساس موسیقی ردیف دستگاهی اجرا میکرد، اما امروزه این موارد، بسیار انگشتشمار رعایت میشود و تعزیهخوانهای امروزی، چندان پایبند موسیقی ردیف دستگاهی نیستند و تعزیه را براساس رپرتوارهای مناطق خود اجرا میکنند.
به طور مثال در منطقه اسفراین، تعزیهخوانی براساس موسیقیهای مقامی جنوب خراسان اجرا میشود یا در تربت جام و دیگر مناطق هم به همین صورت است و نکته دیگر اینکه موسیقی دستگاهی از آبشخور موسیقی اقوام ایران گرفته شده است.»
بزرگنیا درباره پایبندی و رعایت اصول تعزیهخوانی در سالهای اخیر گفت: «در گذشته هر فردی نمیتوانست هنر تعزیهخوانی را اجرا کند و مانند امروزیها از سیستمهای صوتی استفاده نمیکردند و حتی از ترانههای موسیقیهای پاپ و تصنیفهای موسیقیهای استانبولی بهره نمیگرفتند و راین اساس تعزیههای امروزی، شکل سنتی خود را از دست داده و مخاطب چندانی ندارد. نکته دیگر استفاده از سازهای موسیقی در تعزیهخوانی است که در مناطق مختلف شکلهای متفاوت دارد، به طور مثال در چهارمحال و بختیاری و حتی در دزفول از سرنا و دهل استفاده میکنند اما سازهای ترومپت و طبل ریز که امروزه در تعزیهخوانی بسیار گسترش پیدا کرده از اواخر دوره قاجار وارد این هنر شد و متأسفانه در حال حاضر، شکل سنتی آن کمتر دیده میشود و البته رسانه هم در این زمینه نقش بسیار مهمی دارد و البته تعزیهخوانهای امروزی باید از دانش و علم تعزیهخوانهای پیشکسوت بهره بیشتری ببرند.
ثبت ملی آیینهای عاشورایی
نکته مهم این است که آیینهای عاشورایی باید ثبت ملی شوند، چرا که این آیینها جلوههای بصری منحصر به فرد فرهنگ شیعه هستند. خود من شخصاً درخصوص موسیقی عاشورایی و موسیقی مناطق مختلف ایران پژوهشهای بسیاری انجام دادهام، اما کار در خصوص موسیقیهای اصیل و ماندگار بسیار است و باید این پژوهشها گسترش یابد. مانند لحنهای عزاداری زنانه در مناطق مختلف ایران و جا دارد متولیان فرهنگی به این موضوع بیشتر بپردازند.»این پژوهشگر در ادامه بیان کرد: «متأسفانه طی این سالها موسیقی اقوام ایران بدرستی معرفی و شنیده نشده و کمتر به آن بها داده شده است و براین اساس چندان برای مخاطبان ملموس نیست. حتی بسیاری از نسلامروزیها نمیدانند که چنین موسیقیهایی وجود دارد اما این موسیقیها در طول تاریخ و در گذشتههای بسیار دور، در خاستگاه و جایگاه خود، بوده است چون در حال حاضر بدرستی به آن پرداخته نشده شناخت کمتری از آن دارند، اما راویان موسیقی اقوام ایران نگاه جدی به موسیقی مذهبی و عاشورایی دارند و با اجرای مقامهای موسیقی مناطق خود و سازهایی که مختص به آن مناطق است تأثیر بسزایی بر مخاطب میگذارند. نکته دیگر اینکه در گذشته مکتبخانههایی دایر بود که علاوه بر تعلیم و تربیت شاگردان، در ایام محرم به تربیت مداحی بومی و سوگواریهای مذهبی میپرداختند و خنیاگران مکتبخانهها این نوحهها را با خلوص نیت اجرا میکردند. براین اساس بخشی از موسیقی مذهبی ما مدیون این مکتبخانهها است و نسخ و شعرهایی که امروز در دسترس است از آن دوران سینه به سینه منتقل شده است.
ثبت و ضبط و حمایت از میراثداران هنر مذهبی
این مدرس بر این نظر است که برای حفظ تعزیه، باید این هنر کهن ثبت و ضبط شده و از محققانی که در این زمینه فعالیت میکنند، حمایت شود. بزرگنیا در ادامه گفت: «من پژوهشگر بالای 200 ساعت ضبط با کیفیت از پیرغلامان حسینی دارم که بسیاری از این عزیزان امروز در قید حیات نیستند، اما این آثار در آرشیو شخصی من باقی مانده درحالی که باید منتشر شود و در دسترس مردم علاقهمند قرار گیرد. همچنین برگزاری سوگوارههایی مرتبط با این موضوع تا مردم آشنایی بیشتری با آیینهای سنتی گذشته داشته باشند، چرا که موسیقی سوگ جایگاه ویژهای دارد و چون تقدس دارد طی سالیان دستخوش تغییرات نشده و همچنان اصالت خود را حفظ کرده است و براساس بیان عواطف و احساسات فردی بوده و میتواند متر و معیار بسیار ارزشمندی برای شناخت فواصل موسیقی مناطق مختلف ایران باشد. براین اساس ماه محرم فرصت مغتنمی است که این سوگوارهها و مراسم از سوی متولیان فرهنگی با حضور پیشکسوتان و بزرگان این هنر اجرا و برگزار شود.
/انتهای پیام/
منبع: روزنامه ایران