گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ مهسا مولائی پناه: پیش از این در گزارشی تحت عنوان «چطور به یک مصرفکننده محصولات کرهای در ایران مبدل شدیم؟» گفته شد که گسترش موج کرهای در ایران، تأثیر زیادی در تغییر نگرش و رفتار مصرفکنندگان محصولات کرهای گذاشته، بااینحال میزان پذیرش مردم متفاوت است؛ در این مقال بنا داریم با بررسی خاستگاههای مشترک فرهنگ ایران و کره به ریشهیابی گسترش محصولات کرهای در ایران بپردازیم.
ایرانیها به دنبال جواهری در قصر!
کشورهای خاور دور از نظر ساختار فرهنگی و اجتماعی شباهت زیادی با جامعه ایران داشته و به تبع آن، این شباهت در ساختار برنامهها و محصولات رسانهای آنها نیز دیده میشود. محصولات رسانهای در آغاز معمولا از کشورهایی، چون چین، ژاپن و هُنگ کُنگ وارد ایران شده و دوبله میشدند و دیگر کشورها سهمی در این واردات نداشته یا سهمی بسیار اندک داشتند تا اینکه سال ۱۳۸۵ شمسی برای اولین بار سریال جواهری در قصر از شبکه دوم سیما پخش شده و موج جدیدی از ورود سریالهای کرهای به ایران رقم زد.
پخش این سریال به دنبال محبوبیت فرهنگ کشور کره جنوبی در آسیا موسوم به موج کرهای (هالیو) اتفاق افتاد. ورود این موج، هم به مدد محبوبیت و فراگیری آن در آسیا و هم به دلیل رواج تفکر احترام به دیگر فرهنگها (گفتگوی تمدنها) که در ایران مورد توجه قرار گرفته بود روی داد و باعث شد مسئولان دولتی و دست اندرکاران صداوسیمای جمهوری اسلامی به فکر تبادل فرهنگ با کشور کره جنوبی افتاده و به تبع آن، واردات محصولات رسانهای کره جنوبی را در دستور کار قرار دهند.
اصطلاح هالیو برای اولین بار در اواسط سال ۱۹۹۹ در چین و توسط روزنامه نگاران پکن که از محبوبیت رو به رشد سرگرمی و فرهنگ کرهای شگفت زده شده بودند ابداع شد.
جالب اینجاست که اگرچه همه کشورهای آسیایی در ابتدا واکنش مشترکی نسبت به موج کره داشتند، اما بعدا هر یک از آنها دیدگاه متفاوتی به این پدیده بروز دادند که متناسب با ذائقه بومی و فرهنگی خاص هر کشور بود. دلیل این امر به گفته یکی از محققان به نام «کیم» این است که: «هر کشور اخلاق متفاوتی دارد و بر این اساس، مخاطبان آن محصولات فرهنگی را به روشهای مختلفی رمزگشایی میکنند و به آن پاسخ میدهند».
به عنوان مثال، در ایران و همچنین تایوان، سریال «جواهری در قصر» محصول ۲۰۰۳ میلادی، بهترین استقبال را در میان سریالهای درام کرهای هالیو داشت، در حالی که در ژاپن، The Korea Herald (یک روزنامه برجسته انگلیسیزبان که در سال ۱۹۵۳ بنیانگذاری شده و در سئول منتشر میشود) محبوبترین بود.
بر این اساس، محصولات فرهنگی کره به کاتالیزوری برای کنجکاوی در مورد فرهنگ کره و خود کره تبدیل شده است. درامهای کرهای به ویژه به عنوان پلی مهم برای کشورهای مختلف در مواجهه با فرهنگ کرهای عمل کردهاند.
به گفته ریو: «قرابتهای فرهنگی-منطقهای نیز به توضیح این پدیده کمک میکند به این معنا که موفقیت موج کرهای ارتباط نزدیکی با تواناییِ فرهنگ و رسانههای کره جنوبی در ترجمه فرهنگ غربی یا آمریکایی متناسب با ذائقه آسیایی دارد».
نمایشهای تلویزیونی و فیلمهای کره جنوبی مضامینی را به تصویر میکشند که مخاطبان آسیایی میتوانند راحتتر از سرگرمیهای غربی با آنها ارتباط برقرار کنند، زیرا «درامهای کرهای معمولاً به مسائل خانوادگی، عشق و احترام به والدین در عصر در حال تغییر تکنولوژی میپردازند و اغلب ارزشهای سنتی را تقویت میکنند. ارزشهایی تحت عنوان کنفوسیوسیسم». نمایشها و فیلمهای تلویزیونی کره جنوبی مضامینی را به کار میبرند که مخاطبان آسیایی میتوانند راحتتر از موضوعات سرگرمی غربی با آنها ارتباط برقرار کنند.
لیم توضیح میدهد که چگونه درامهای کرهای اشتراک فرهنگهای آسیایی را به تصویر میکشند: «اینها ارزشهای کنفوسیوسی مانند اهمیت خانواده، اطاعت و احترام به بزرگترها هستند. ارزشهایی که بسیاری از چینیها احساس میکنند از دست داده اند».
شاید بتوان اولین و مهمترین دلیل علاقهی مخاطبان ایرانی به فیلمها و سریالهای کرهای را تشابه فرهنگی این دو کشور در قرون مختلف تاریخی دانست بنابراین در این مطلب به خاستگاه مشترک فرهنگهای دو کشور ایران و کره در تاریخ و یافتههای باستانشناسی خواهیم پرداخت و دلایل همذاتپنداری عمیق ایرانیان با محصولات رسانهای هالیو را بهتر مشخص خواهیم کرد:
مطالعات تاریخی و باستانشناسی را میتوان به دو دوره مهم پیش از اسلام و پس از اسلام تقسیم کرد:
دوران پیش از اسلام
ریشه آشنایی ایرانیها و کرهایها به هزاران سال قبل میرسد. اگرچه در تاریخ کره، تجارت با ایران برای اولین بار، در دوران گوریو و در زمان سلطنت شاه هیونجونگ به طور رسمی ثبت شده است؛ اما محققان بر این باورند که دوکشور در قرن هفتم پیش از میلاد، به طورگستردهای با یکدیگر مبادلات فرهنگی و تجاری داشته اند که قدمت روابط آنها را به بیش از ۱۵۰۰ سال پیش باز میگرداند.
کشف آثار باستانی مربوط به قرون چهارم و پنجم پیش از میلاد نشان میدهد که کره و کشورهای حوزهی خاورمیانه در هزاران سال قبل از طریق دریا و مسیرهای زمینی با یکدیگر روابط تجاری و سیاسی داشتهاند. آثار باستانی بدست آمده از مقبرههای کهن شهر گیونگجو، پایتخت باستانی سلسلهی سیلا که به سبک ساسانیان ساخته شده، نشان از روابط تجاری و فرهنگی عمیق مابین ایران و کره است و صحتی بر این مدعاست.
حتی برخی از آثار باستانی کشف شده از مقبرههای شهر گیونگجو، مزین به تصویر الههی باستانی ایرانی یعنی آناهیتا و پیکرههای نقاشی شده از بازرگانان ایرانی و خاورمیانهای بودهاند. از دیگر اقلام کشف شده در حفاریهای باستانشناسی، خنجر طلایی ایرانیست. سامگوک ساگی (سنگنوشتهای تاریخی به زبان چینی کلاسیک که به وقایع نگاری رسمی دوران سه پادشاهی معروف کره پرداخته و در سال ۱۱۴۵ میلادی گردآوری شده) حاوی توضیحات بیشتری از اقلام تجاری فروخته شده توسط بازرگانان خاورمیانه است که به طور گسترده در جامعه سیلا استفاده میشده است.
همچنین تاثیر فرهنگ ساسانی به خصوص در حوزههایی، چون موسیقی، هنرهای تجسمی و ادبیات، عمیقا در فرهنگ و هنر باستانی کره قابل مشاهده است.
علاوه بر اینها، شهرت و محبوبیت طرحهای ایرانی در کره را میتوان در جواهرات مزین به کندهکاریهای برجسته و مرواریدنشان و استفاده زیاد کرهایها از این جواهرات مشاهده کرد. همچنین کشف آثاری در کره، استفاده کرهایها از خطوط و طرحهای متقارن به سبک ایرانیان باستان، تصاویر جانوران و اشکالی از الهههای باستانی ایرانی را نشان میدهد.
تمام این شواهد و آثار گواه بر این است که مدتها قبل از ظهور اسلام، کره و خاورمیانه روابط تجاری خود را از طریق راههای دریایی و زمینی مانند جاده ابریشم برقرار کرده بودند اگرچه ارجاعات کتبی در این زمینه بسیار اندک است، اما اسناد کافی برای نشان دادن وجود پیوندهای تجاری قابل توجه وجود دارد. یکی از نمونهها کشف جامهای شیشهای رومی و ایرانی در مقبرههای باستانی گیونگجو، پایتخت پادشاهی سیلا است. بطری کشف شده از مقبره، علاوه بر نمونههایی از شیشههای برش معمولی، تکنیک ساخت معمولی ایران در دوره ساسانی را نشان میدهد.
جالب است بدانیم که مجسمههای انسانی ایرانیان با چشمان درشت و بینی بلند در تعداد زیادی به عنوان مجسمههای خاکی در کره تولید شده است. این احتمال قوی وجود دارد که نگهبانان نظامی مقبره کوائرونگ کره از مجسمههای سفالی ایرانی الگوبرداری شده باشند. علاوه بر این، سربندهایی که منحصر به فرهنگ ایرانی یا مسلمان است، در مجسمههای سنگی مقبره کوائرونگ به دقت به تصویر کشیده شده است. در مجسمه سنگی دیگری که در مقابل مقبره کوجونگدونگ متعلق به دوره سیلا ایستاده، جنگجو به وضوح در حال بازی چوگان به تصویر کشیده شده است. این مجسمه سنگی سرنخ قابل توجهی را ارائه میدهد مبنی بر اینکه که طبقههای اشراف سیلا بازی چوگان را انجام میدادند، همچنین مطالب موجود در سامگوک ساگی به این واقعیت اشاره میکند که مردم سیلا از ورزش چوگان لذت میبردند. تمام اینها نشانه تماس مستقیم با ایرانیان در دوره پادشاهی سیلا میباشد.
اقلام ایرانی مانند فرش و پارچههای پشمی از دیگر محصولاتی هستند که توسط اشراف سیلا وارد و به طور گسترده مورد استفاده قرار میگرفتهاند. تشکهای نشیمن با طرح گل به سبک ایرانی در کره باستان بسیار محبوب بودند.
جالب است بدانیم که یونجه یا medicago lentilata، گیاه بومی قفقاز یا ایران، به شبه جزیره کره پیوند زده شد. به گفته سامگوک ساگی، چهار مزرعه دولتی در سیلا وجود داشت که در آنها یونجه یا موکسوک (به زبان کرهای) پرورش داده میشد.
علاوه بر این، طبق گزارشات دیگر، محصولات ایرانی مانند زمرد به نام se-se (瑟瑟)، همراه با آلو، عنبر، انار، کنجد، انگور، نعناع و گردو همگی به کره منتقل شدند. سامگوک ساگی همچنین شرح مفصلی از آلات موسیقی عجیب و غریب و محصولات تجاری که نشانگر انتقال فرهنگ ایرانی به کره هست را ارائه میدهد.
به نظر میرسد، ورود فرهنگ ایرانی و فرآوردههای آن به کره قبل از ظهور اسلام عمدتاً نتیجه تماس غیرمستقیم دو کشور کره و ایران بوده، اما تماس مستقیم نیز بین ایرانیان و آسیای میانه با شبه جزیره کره هر از گاهی برقرار میشد. علاوه بر این، در جریان کاوشهای باستانشناسی سالهای اخیر در کره، چندین نیم تنه سفالی که شکل آنها شبیه تاجران ایرانی با ریش و سبیل است، آشکار شده است.
دوران پس از اسلام
آثار باستانی قابل توجه قرن چهارم و پنجم هجری قمری، به تاریخ باستانی روابط تجاری و سیاسی بین کره و مردم خاورمیانه اشاره دارد که پس از تولد اسلام ادامه یافته است. اگرچه تاریخ دقیق ورود اولین مسلمانان به کره هنوز مشخص نشده، اما روابط بین کره و جهان اسلام را میتوان در اواسط قرن نهم جستجو کرد، زمانی که «ابن خرداد به» در کتاب «المسالک و الممالک» خود از پادشاهی کره باستانی یعنی سیلا یاد میکند.
با وجود سابقه طولانی روابط نزدیک فرهنگی و تجاری کره با خاورمیانه، بسیاری از کرهایها هنوز تصویری از اسلام و اعراب دارند که چندان مثبت نیست. تصورات نادرست در مورد جنبههای خاصی از اسلام - مانند تعدد زوجات، جایگاه پیامبر اسلام، نگرش نسبت به خشونت و تروریسم، حقوق بشر و نقش زنان- گسترده است و حتی به برخی از کتابهای درسی مدارس کره راه یافته است.
شاید باورش سخت باشد، اما یکی از واقعیتهای نقل شده مستند در تاریخ این است که یکی از رهبران مسلمان قرن پانزدهمی آیاتی از قرآن را تلاوت میکرده در حالی که برای پادشاه و ملت کره آرزوی عمر طولانی و سعادت داشته است این امر نشانگر این واقعیت است که تقویم سنتی کرهای احتمالاً تحت تأثیر تقویم علم اسلامی بوده است.
همچنین یک مسجد بزرگ در Gaegyeong، پایتخت پادشاهی قرن سیزدهم گوریو وجود دارد و تمامی این شرایط تاریخی در منابع معتبر کرهای و اسلامی ذکر شده است.
با تولد اسلام، تماس فرهنگی کره و کشورهای مسلمان به ویژه ایران سرعت بیشتری گرفته و روابط تجاری بیش از پیش تقویت شد. تصور میشود که تبادل فرهنگی بین کره و ایران پس از اسلام رسما از اواسط قرن هفتم آغاز شده و بدون ایجاد درگیری یا تضاد زیاد ادامه داشته، اما علیرغم تمام این واقعیتها، مطالعه نقش اسلام در جامعه کره به دلیل عدم وجود دانش علمی در این زمینه، نادیده گرفته شده است.
اسکان مسلمانان در جامعه سیلا
ارتباط مستقیم مسلمانان و کره ایها در شبه جزیره کره در ۲۳ منبع اسلامی که بین قرون نهم و شانزدهم نگارش یافته، شرح داده شده است. این اسناد شامل نوشتههای هجده تن از دانشمندان مسلمان از جمله ابن خردادبه، سلیمان التاجیر، مسعودی و دیگران میباشد.
ابن خرداد به اولین محقق ایرانی بود که اسکان مسلمانان در کره را در دوران سیلای متحد (۶۶۱-۹۳۵) شرح داد:
نوشتههای دمشقی، النویری و به ویژه مقریزی درخور توجه است. آنها داستان غافلگیر کننده گروهی از شیعیان (علویان) را نقل میکنند که پس از فرار از آزار و اذیت امویان (۷۵۰-۶۶۱) به شبه جزیره کره پناه بردند. معروف است که علویان تا سواحل جنوب شرقی چین سفر کرده اند. بر اساس تواریخ اواسط قرن هفتم نورالدین محمد العوفی، تعداد زیادی از شیعیانی که در بیعت علی (ع) بودند، اجتماع خود را در جزیره هاینان، واقع در جنوب چین تشکیل دادند. وجود این منطقه این احتمال را افزایش میدهد که برخی از یاران علی (ع) میتوانستند تا شبه جزیره کره پیشروی کرده و به دنبال مکانی آرامتر باشند.
گسترش ارتباطات مسلمانان با کره در دوران امپراتوری مغول
در طول حکمرانی حاکمان سلسله یوآن که از شعب امپراتوری مغول بودند و پس از آن، بسیاری از مسلمانان آسیای مرکزی به شرق آسیا نقل مکان کردند. از طریق احیای جاده ابریشم، فرهنگ عالی اسلامی به شرق آسیا معرفی شد. یوآن چین از نجوم اسلامی، پزشکی، علم تقویم، معماری و تسلیحات بهرههای فراوان برد. در همان زمان، در زمان سلسله گوریو (۱۳۹۲-۹۱۸)، بسیاری از مسلمانان به طور دائم در کره ساکن و جذب جامعه کره شدند. آنها همراه با اربابان مغول خود به منظور اهدافی رسمی، به عنوان تاجر یا مهاجر خصوصی به کره آمده بودند. یکی از نمونههای زیست یک مسلمان در جامعه کره، زندگی مردی به نام سامگا است که از تبار اویغورها بود (از اقوام تُرکتبار ساکن ایالت سینکیانگ یا تُرکستان شرقی در شمال غرب چین)، با یک زن کرهای ازدواج کرد و اکنون به عنوان مولد قبیله جانگ دوکسو شناخته میشود، که فرزندانش همچنان در کره کنونی زندگی میکنند.
مسلمانان در گوریو و اوایل چوسون (قرن سیزدهم تا پانزدهم)
مسلمانان طی قرون سیزدهم تا پانزدهم معادل با اواخر سلسله گوریو و اوایل چوسون (۱۹۱۰-۱۳۹۲) جوامع خود را تشکیل دادند در حالی که به آنها اجازه داده شده بود آداب و رسوم، فرهنگ، سنتها و آیینهای مذهبی خود را حفظ کنند. اعضای این جوامع صاحب مغازههایی بودند که محصولات سرزمینهای مسلمان را میفروختند و حتی مساجدی به نام یگونگ ساخته بودند. برخی از رهبران مسلمان به مقام و منزلتی دست یافتند که از آنها برای شرکت در مراسمهای درباری دعوت شد و توانستند در آن مراسم، اعمال مذهبی خود از جمله تلاوت قرآن را بگنجانند.
علاوه بر این، چندین دستاورد علمی اسلامی، مانند تقویم قمری، به طور گسترده در سراسر چین و کره پخش شد. با این حال، این آزادی هم دوامی نیاورد چرا که پس از سال ۱۴۲۷، سلسله چوسون فرمان سلطنتیای صادر کرد که طی آن انجام شعائر اسلامی و پوشیدن لباسهای سنتی ممنوع شد. در نتیجه، مهاجران مسلمان در کره ناچار شدند به تدریج لباس، آداب و رسوم و مناسکی را که هویت گروهی آنها را برای ۱۵۰سال شکل داده بود کنار بگذارند.
جامعه مسلمانان مدرن در کره
فعالیتهای اسلامی در کره در این دوره از دهه ۱۹۲۰ آغاز شد، زمانی که ترکهای فراری روسیه که از رژیم بلشویکی گریخته بودند، به کره آمدند. حدود ۲۵۰ مسلمان روسی، عمدتاً ترکهای قازان، در کره اقامتگاههای دائمی با مدارس، مساجد و گورستانهای خود ایجاد کردند. بسیاری از آنها از طریق تجارت منطقهای سودآور با منچوری، کره و ژاپن گذران زندگی کردند. با این حال، به دلیل نابسامانی اجتماعی که پس از عقب نشینی ژاپنیها در سال ۱۹۴۵ برای کره ایجاد شد، بیشتر این مهاجران ترک به کشورهای دیگر رفتند.
در نهایت اینکه...
در نمونههایی از تماسهای فرهنگی که در این مطلب توضیح داده شد، به تعدادی از جنبههای جالب رابطه ۱۵۰۰ ساله کره با خاورمیانه از جمله ایرانیان اشاره شد. نتیجه اینکه برخلاف تصور رایج که بر این باور است اسلام در خلال جنگ کره به کرهایها معرفی شده، مشاهده شد که نفوذ فرهنگی اسلام در شبه جزیره کره، تاریخ بسیار طولانی تری دارد. همچنین مطالعه روابط میان ایران و کره و خاستگاههای فرهنگی مشترک این دو به خوبی در مطالعه آثار باستانی و سنگنوشتههای تاریخی مشخص گردیده و افزایش آگاهی از این پیوندهای تاریخی درک بهتری از جایگاه ایران و اسلام در جامعه کره ارائه میکند.
منابع:
Argüelles, A. & Kim, J. (۲۰۰۰) A Historical Literary and Cultural Approach to the Korean Language, Seoul: Hollym International Corporation.
Iglauer, Ph. (۲۰۱۶, ۳ February). Scholars reveal ancient Korean-Iranian diplomatic ties. Retrieved in ۵ May ۲۰۱۸ from http://www.koreaherald.com/view.php?ud=۲۰۱۳۰۲۰۳۰۰۰۲۰۳
Kim, J. Y. (۲۰۰۷). Rethinking media flow under globalisation: rising Korean wave and Korean TV and film policy since ۱۹۸۰s - Warwick Research Archive Portal. Welcome to Warwick Research Archive Portal - Warwick Research Archive Portal. Retrieved November ۲۰, ۲۰۱۰, from http://wrap.warwick. ac.uk/۱۱۵۳/
Lee, S. (۲۰۱۱). The KoreanWave: the Seoul of Asia. The Elone Journal of Undergraduate Research in Communications, ۲ (۱) , ۸۵-۹۳.
Lim, L. (۲۰۰۶, March ۲۶). South Korean Culture Wave Spreads Across Asia: NPR. NPR: National Public Radio: News & Analysis, World, US, Music & Arts: NPR. Retrieved November ۲۱, ۲۰۱۰, from http:// www.npr.org/templates/story/story.php?storyId=۵۳۰۰۹۷۰
Sheikhi, M. (۲۰۱۶, ۴may). Cultural ties put Iran, S Korea closer than ever for cooperation. Retrieved in ۲۲ April ۲۰۱۸ from https://en.mehrnews.com/news/۱۱۶۳۳۰/Cultural-ties-put-Iran-S-Koreacloser-than-ever-for-cooperation.
Sohn, H. (۲۰۰۶) Korean Language in Culture and Society, Hawai’i: University of Hawai’i Press
Ryoo, W. (۲۰۰۷). Globalization, or the Logic of Cultural Hybridization: The Case of the Korean Wave. Conference Papers -- International Communication Association, ۱-۲۷. Retrieved from Communication & Mass Media Complete database.
The Korean Wave: The Seoul of Asia
۱,۵۰۰ Years of Contact between Korea and the Middle East
پیرنیا، ح. (۱۳۰۸) ایران قدیم یا تاریخ مختصر ایران تا انقراض ساسانیان، تهران: وزارت معارف.
رجبزاده، ه. ۱۳۸۱. ژاپن در کوشنامه. مجله: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ۵۶ و ۵۷ (۵)، ۷۱-۶۵.
صفار مقدم، ا. ۱۳۸۸. مقایسه عناصر ادب در زبانهای کرهای و فارسی. فصلنامه تحقیقات فرهنگی، (۱) ۲، ۹۷-۷۷.
علوی مقدم، م و کیخسروی، ح. (۱۳۹۵). تحلیل تطبیقی داستان ضحاک بر اساس روایت کوشنامه. مجله: فصلنامه مطالعات نظریه و انواع ادبی (دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه حکیم سبزواری)، ۱ (۲)، ۲۰-۷.