به گزارش «سدید»؛ صنعت نشر در سالهای اخیر با موانع و مشکلات اقتصادی بسیاری روبرو بوده است؛ با این حال فعالان این عرصه کوشیدهاند تا به حیات خود به هر نحو ممکن ادامه دهند، در این میان کتابفروشان که حلقه نهایی صنعت نشر به شمار میروند، با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم میکنند.
از یک سو کُمیت فرهنگ کتاب و کتابخوانی با وجود دو دهه تلاش همچنان میلنگد و از سوی دیگر شرایط اقتصادی حال حاضر دست خیلیها را از کتاب کوتاه کرده است. با این حال در سالهای اخیر اقبال جامعه ایرانی به کتاب و مطالعه بیشتر از گذشته شده است. اما طبق آمارهای رسمی همچنان دسترسی به کتاب در ایران با نواقصی همراه است، بنا به گفته معاون فرهنگی وزارت ارشاد بیش از نیمی از مردم کشور به کتابفروشیها دسترسی ندارند.
توسعه ویترین کتاب در سطح کشور یکی از خواستههای به حق فعالان نشر در سالهای گذشته بوده است.توسعه کتابفروشیها اگرچه در تهران و در شهرهای بزرگ با سرعت بیشتری حرکت کرده است، اما در شهرستانها و نقاط کمتر برخوردار موفقیتها ناچیز است.
سرمایهگذاری برای تأسیس یک کتابفروشی به نظر میرسد که راهی پرخطر است؛ زیرا در سالهای اخیر اقتصاد کتابفروشیها صدمات بسیاری دیده و بسیاری از آنها تعطیبل شده یا تغییر کاربری دادهاند، وقتی پای درد و دل کتابفروشان بنشینیم، خواهیم دید که عوامل مختلفی برای عدم موفقیت کتابفروشیها در ایران وجود دارد، بسیاری از کتابفروشان به حضور پلتفرمهایی چون دیجیکالا در بازار فروش کتابسازان اشاره میکنند، غولهایی که در سایه اهمال سالهای اخیر وزارت ارشاد در صدور مجوزها سربرآوردهاند و حالا بازار صنعت نشر را بلعیدهاند.
از سوی دیگر برخی نیز به رقابت نابرابر باناشران مطرح و خوشنام حوزه کتاب که به دلیل مشکلات اقتصادی خود اقدام به فروش مستقیم آثارشان آنهم با تخفیف به مخاطبان میکنند، خرده میگیرند. اما موضوعی که این روزها به عنوان مهمترین عامل از آن یاد میشود، فروش با تخفیف کتاب است، چه توسط ناشر، چه ناشر کتابفروشها و چه پلتفرمهای مجازی.
پس عوامل مختلفی برای پاسخ به این پرسش که چرا کتابفروشیها در ایران جان نمیگیرند، وجود دارد، در گفتوگو با هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، به بررسی آنها و راهکار خروج از این بن بست پرداخته ایم. حسنپور در این گفتوگو با دفاع از حق کتابفروشان فروش با تخفیف کتاب را به لحاظ صنفی غیر قابل توجیه دانسته و میگوید مشکل اصلی با فروش کتاب با تخفیف بالا در پلتفرمها ایجاد شده است. این گفتوگو به شرح ذیل است:
جناب حسنپور، مشکلات نشر در سالهای اخیر نه تنها حل نشده بلکه از شکلی به شکل دیگر تغییر پیدا کرده است، امروز نشر به وضعیتی رسیده است که حلقههای بیرنی آن یعنی سیستم توزیع و کتابفروشیها نیز در عرض آسیب جدی قرار دارند، در این میان به نظر میرسد که کتابفروشان هم از حمایتهای اندکی برخوردار هستند و هم از سوی حلقههای دیگر نشر از جمله ناشران تهدید میشوند، یکی از این تهدیدها فروش با تخفیف کتاب است. تخفیفهایی که از توان کتابفروش خارج است اما هم توسط کتابسازان داده میشود و هم ناشران اصلی. به نظر شما آیا فروش با تخفیف کتاب ضرورتی دارد؟ آیا نباید کتاب با قیمت ثابت فروخته شود؟
فروش با تخفیف کتاب ریشه در فعالیت کتابسازها دارد، مشکل کتابسازها از تعداد بسیار مجوزهای نشر صادره ایجاد شده است، ناشران کتابساز یا کپیکار کتابهای پرفروش ناشران دیگر را کپیکرده و با مجوز وزارت ارشاد با قیمتهای نجومی منتشر میکنند و بعد 50 درصد تخفیف روی قیمت نجومی لحاظ میکنند که از قیمت کتاب ناشر اصلی نیز بیشتر است.
برای نمونه من ناشر کتاب 560 صفحهای را 190 هزار تومان قیمت میزنم، چه تخفیفی میتوانم بعد از این قیمت لحاظ کنم؟ هیچ. اما ناشر دیگری این کتاب را کپی میکند و 450 هزارتومان قیمت میزند، از وزارت ارشاد هم اعلام وصول میگیرد و با 50 درصد تخفیف 220 هزار تومان میفروشد، یعنی از قیمت کتاب اصلی هم بیشتر.
حتی در مواردی دیده شده که ناشر قیمت کتاب را درج کرده و بعد با علامت ضربدر قرمز قیمت دیگری درج کرده است. از سوی دیگر برخی ناشران کتاب را بدون قیمت منتشر میکنند، که قانونی است و نباید اعلام وصول داده شود.
اما موضوع دیگر که جریان بحرانی تخفیف را به راه انداخته است، حضور کتابسازها و فروش با تخفیف کتاب در پلتفرمهای مجازی است.
بله، بسیاری از کتابفروشان به ویژه کتابفروشان شهرستانی تعطیل میشوند، چون نمیتوانند با ناشر و دیجیکالا رقابت کنند، کتابفروشان بر این عقیده هستند که مشتریان در کتابفروشیها با کتاب آشنا میشوند، اما از دیجیکالا یا سایت ناشر کتاب میخرند. برای مقابله با این مشکل که تخیف کتاب به عنوان عاملی به ضرر نشر تمام میشود چه باید کرد؟
تمام افراد حرفهای نشر و توزیع کتاب در کشور در حوزهههای مختلف میدانند که اکوسیستم نشر کتابفروشی و تولیدکننده زنجیروار به هم متصل است. هر قسمتی را تحت فشار بگذاریم مابقی قسمتها را نیز تحت تاثیر قرار دادهایم و این آسیبی برای سایر بخشها نیز خواهد داشت.
گاهی عواملی ورود میکنند که موجب بر هم خوردن نظم این سیستم میشود، برای نمونه فروش با تخفیف کتاب توسط مجموعه یا پلتفرم یا ...
مثلا اگر در پلتفرمها کتابی از یک ناشر معروف را جستوجو کنید، خواهید دید که ابتدا کتاب مدنظر را به شما نشان میدهد و بعد چندین کتاب با عناوین یکسان یا مشابه را از ناشران دیگر که کمتر شناخته شده هستند نشان داده میشود که عمدتا از تخفیفهای بالا برخوردارند. ناشر اصلی قیمت استاندارد را زده است ولی ناشر کپیکار قیمت جعلی قرار داده است.
در چرخه نشر، شبکه توزیع و فروش کتاب تلاشهای فراوانی دارند، در طول سال کتابها را خودجوش به اکثر نقاط کشور ارسال میکنند، درست است که ممکن است به روستاها نرسانند اما روستائیان از شهرستانهای نزدیک خود کتاب میخرند، باید توجه داشت که اعتماد به کتابفروشان است که نشر را زنده نگه داشته است، کتابفروش و موزعان حرفهای هر کتابی را عرضه نمیکنند.این ارتباطات شخصی بین افراد موجب میشود، یک چرخه اخلاقی در صنعت نشر ایجاد شود.یک کتابفروش حرفهای هر کتابی را از هر ترجمهای نمیآورد. من کتابفروشهای بسیاری را دیدم که دنبال کار مرغوب میگردند. اما پلتفرمها چه؟ آیا آنها هم در این چرخه اخلاقی فعالیت میکنند؟
آن زمانی که ما دغدغهمند بودیم و میگفتیم هر پلتفرم و واحدی برای فروش کتاب باید جواز کسب دریافت کند، به این خاطر بود که جواز کسب چون الزامات و قواعدی دارد، اجازه نمیدهد هر کتابی را با هر درصدی به فروش برسد، پس کتاب بدون کیفیت عرضه نمیشود، از سوی دیگر پلتفرمها نیز در چارچوب قوانین صنفی اجازه ارائه کتاب با تخفیف بالا را نخواهند داشت و ناشر و کتابفروش نیز متضرر نخواهند شد.
ورود اتحادیههای صنفی به موضوع صدور مجوز برای فروش مجازی الزامی است
چند سال پیش اتحادیه در زمینه ورود به موضوع فروش کتاب از طریق پلتفرمها ورود کرد، نتیجه کار چه شد؟
اتحادیه کسب و کارهای مجازی سال 90 تاسیس شد و همه مجوزهای فروش اینترنتی را صادر میکرد. اتحادیهها مراکز تخصصی یک کار هستند، افراد هیئت مدیره افرادی هستند که سالها در این حرفه کار کردند و متخصص کار هستند، این اتحادیه بدون در نظر گرفتن تخصصها به پلتفرمها مجوز میدهد. ما بارها با مسئولان وزارت ارشاد در دولت قبل نامهنگاری کردیم که این پلتفرمها نشر را ویران خواهند کرد. حالا نیز اگر لازم باشد باز جلساتی برگزار خواهیم کرد، اما آیا رسیدگی شد؟ اتحادیه کسب و کارهای مجازی از نظر قانونی مجوز به پلتفرمها میدهد، اما ما بارها مطرح کردهایم که تخصص در فروش مهم است، اگر قرار است پلتفرمی اقدام به فروش کالایی کند، از اتحادیه مربوطه نیز مجوز کسب کند. برای نمونه اگر پلتفرمها از اتحادیه ناشران مجوز اخد کند، طبق قانون تنها میتواند با اجازه اتحادیه 4 بار در سال بین 3 تا 7 روز تخفیف دهد. چون نظم بازار به هم نمیریزد.
در پلتفرمهای مجازی نام فروشندگان مشخص نیست، اما طبق قانون تجارت الکترونیک و فیزیکی اسم فروشنده باید مشخص شود، صاحبان پلتفرمها اذعان میکنند که فروشنده نیستند و تنها احیا کننده شرایط و بستر فروش هستند. چه باید کرد؟, اگر تخلفی انجام شد باید بریم شکایت کنیم تا اسم فروشنده را عنوان کنند؟ این که خلاف قانون است.
اینچنین است که کتابفروشان نمیتوانند به تعهدات خود به ناشر عمل کنند و برآوردهای مالی درستی ندارند.در نتیجه صنعت نشر با این وضعیت در سایه قیمت کاغذ و مواد اولیه زمین میخورد.
البته نمیتوان همه تقصیر را برگردن پلتفرمها و عوامل بیرونی انداخت، بسیاری از ناشران مطرح که کمتر هم درگیر مشکلات اقتصادی هستند با ارائه با تخفیف کتاب خود به اقتصاد کتابفروشیها ضربه زدهاند.
من به هیچ عنوان از دادن تخفیف توسط ناشر دفاع نمیکنم. این بزه اتفاق افتاده است. قاطبه ناشران میتوانند کتاب خود را به فروش برسانند و اشکالی هم ندارد، اما بدون تخفیف، اگر توانست بدون تخفیف بفروشد به کتابفروش صدمه نمیزند، ناشر میگوید من 500 عنوان کتاب دارم، کتابفروش 30 عنوان آن را میفروشد، مابقی را خودم بفروشم. ما به عنوان اتحادیه میگوییم، باشد بفروش، اما بدون تخفیف. این ارائه گاه و بیگاه تخفیف موجب میشود، مخاطب سردرگم شود. هر حرکتی در هر قسمت زنجیره نشر موجب تاثیر بر سایر قسمتهای این زنجیره نیز خواهد شد.
امروز، قیمت تمام شده کتاب بسیار بالا رفته است و از تحمل بازار کتاب خارج است. از آن طرف موزع باید کتاب را از ناشر بگیرد و توزیع کند، هزینههای حمل و نقل کتاب بالاست، هزینههای بستهبندی بالاست و ... با این همه کتاب توسط توزیعکننده به کتابفروش میرساند. کتابفروش کتاب را در ویترین میگذارد برای فروش اما میبیند که با 50 درصد تخفیف این کتاب توسط پلتفرمها عرضه شده است.
ویا توسط ناشر اصلی در سایت خود ناشر
بله، کلا ارائه کتاب با تخفیف یک عامل خانمان برانداز در حوزه نشر است چرا که سیستم نشر را بر هم زده است، ما در اتحادیه در جلسات مکرر به این موضوع پرداختهایم، اگر کتاب قیمتش هزار تومان است باید همان هزار تومان بفروش برود، مگر اینکه ناشر قیمت را تغییر دهد. ناشر در چاپ مجدد ممکن است کتاب را با قیمت بالاتری به دلیل گرانی کاغذ و ... چاپ کند، کتابهای چاپ قدیم را نیز برای برهم نخوردن نظم بازار با برچسب جدید قیمتگذاری کند. کتابفروش یا عامل توزیع اجازه تغییر قیمت کتاب را ندارد.
راهکار شما برای رفع معضل فروش با تخفیف کتاب در پلتفرمها چیست؟
ما از دولت و وزارت ارشاد خواستیم که وسایلی فراهم کند تا ما با اتحادیه کسب و کارهای مجازی ارتباط بیشتری داشته باشیم، تا اگر پلتفرمی تخفیف غیرمجاز میدهد اطلاعرسانی کنیم و آن پلتفرم قفل شود. در دولت قبل با شورای عالی فضای مجازی و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد جلساتی داشتیم و قرار شد که پروتکلی به امضا برسد، با تغییر دولت ما موضوع را هم با وزیر ارشاد و هم با معاونت فرهنگی مطرح کردیم، کار به سادگی قابل حل بود.
ما از دولت تقاضا کردیم که زمینهای فراهم شود که ما بتوانیم کنترلی روی فروش کتاب در فضای مجازی داشته باشیم.اگر چنین زمینهای فراهم شود، مطمئن هستم که مشکل برطرف خواهد شد. این موضوع فروش کالا از طریق پلتفرمهای مجازی و آسیبی که وارد میکند تنها به کتاب مرتبط نیست در انواع و اقسام کالاها رخ داده است.
یک نکتهای را هم بگویم و آن اینکه در پلتفرمها گاهی کتابهای ناشران مطرح نیز فروش میرود که توسط ناشر یا مرکز پخش به آنها داده نشده است. شخص دیگری کتاب را خریده و آنجا میفروشد، من خودم شخصا هیچ قراردادی ندارم ولی کتابم در پلتفرمها فروش میرود.
اکنون که دولت یکپارچه است و پای کار، وقت آن است که این مشکل برطرف شود، وزارت ارشاد اگر دغدغه ما را با شورای عالی فضای مجازی در میان بگذارد و شورا این دغدغه را درک کند، میتوانیم بازار فروش کتاب با تخفیف غیرمتعارف را جمع کنیم. ریشه این اقدام خانمان برانداز را با اصلاح قوانین و ضوابط درست میتوان قطع کرد.
با دیجیکالا یا پلتفرمهای دیگر بر سر فروش بدون تخفیف کتاب مذاکراتی داشتهاید؟
بله بسیار. سیاستگذاریهای فرهنگی ما در بخش خصوصی و دولتی باید تغییر پیدا کند، سیستم فروش مجازی ما تجارت محور است و بر اساس اصول تجاری حرکت میکند، در کار فرهنگی اما تنها نمیتوان به دیده تجاری نگاه کرد، باید پایگاههای تجاری فرهنگی را قوی کرد،اما نباید بار فرهنگی را صفر کرد، که البته اکنون تا حدی این اتفاق رخ داده است. کتابهای جدید کمتر از تجدید چاپیها وارد بازار میشود. این یعنی ادبیات جامعه ما به سمت کوچک شدن پیش میرود، این همان نقصانی است که بعدا مشکلساز خواهد شد. در سیستم فروش اینترنتی کتابفروشی وجود ندارد که به مخاطب توصیه کند، این کتاب را بخر؟، آن کتاب را نخر. شناخت نسبت به نویسنده و مترجم و ... وجود ندارد.هوش مصنوعی بر اساس مشابهتهایی پیشنهاداتی را مطرح میکند.بنابراین تاثیرات سوء آن در درازمدت نمایان میشود.
چندی پیش یکی از روزنامهنگاران اسامی برخی ناشران را منشر و ادعا کرد که این ناشران کتابساز هستند، این فهرست چقدر مورد تایید اتحادیه است؟
من خودم شخصا با اسم بردن از ناشران مخالف هستم، اما به هر حال کتاب سازی پدیدهای غیر مبارک در نشر ما است، اگر بساط دستفروشها و کتابفروشهای همواره تخفیف را بررسی کنیم اسامی این ناشران مشخص میشود. اسم بردن از برخی از آنها موجب مصونیت ایجاد کردن برای بقیه میشود.
اگر اسامی این ناشران محرز است چرا صنف و وزارت ارشاد برخوردی با آنها انجام نمیدهند؟
اول باید بگویم که اینها را دستفروش نمیدانیم، اینها بساط گستر هستند، بعد از کرونا بسیاری از بساط گسترها در فضای مجازی شروع به فعالیت کردند.اینستاگرام، پلتفرمهای داخلی و ... مملو از این فروشندگان است، ما بارها به شهرداری انتقاد کردیم و اما اتفاقی رخ نداد. اکنون مقابل دانشگاه تهران پر از بساط گسترهاست، قوه قضائیه میگوید، مقابله با این کار از نظر قانونی وطیفه شهرداری است و باید شهرداری سد معبر کند.شهرداری هم اقدامی نمیکند، متاسفانه در برخی توجیهات اینگونه مطرح میشود که این افراد قشر ضعیف هستند، اما این قشر ضعیف به تعبیر آقایان چگونه حجم تولید کتابشان آنقدر بالاست که در تمام ایران توزیع میشود؟
در گذشته چند دستفروش شریف مقابل دانشگاه کتابهای ناشران را میفروختند، این اندازه وسیع و سازمانیافته نبود.ما چندین بار مقابله کردیم نیروی انتظامی چندین بار جمع کرد، ولی دوباره روز از نو روزی از نو . جمعآوری بساز گستردها کار شهرداری است.این بساط گستران ده تا کتاب غیرقانونی هم در بساطشان باشد مشکلی ندارد، اما اگر کتابفروش یک کتاب غیرقانونی بفروشد برخورد میشود این چه عدالتی است؟
فرمودید که مخالف انتشار اسامی ناشران کتابساز هستید، اما برای اطلاعرسانی به مخاطب نیز باید اقدامی کرد.
ما به عنوان یک نهاد صنفی وظیفه این را ندارم که موضوعی را اطلاعرسانی رسانهای کنیم، اما باید به وزارت متبوع خود توضیحاتی ارائه کنیم، که این کار را کردهایم. اکنون کسی در اداره کتاب و معاونت فرهنگی نیست که به این موضوع آگاه نباشد، موضوعی است که باید از اساس حل شود.
/انتهای پیام/