بررسی اجمالی اشتراک فرهنگی میان هند و ایران دوران قبل از انقلاب؛
فیلم‌های هندی با ویژگی‌های خاصی که داشتند و همچنین سرمایه قابل توجهی که از آن‌ها حمایت می‌کرد، توانستند به بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران راه پیدا کنند. اشتراکات فرهنگی قابل توجه میان ایران و هند موجب شد تا جهان سینمایی آن‌ها نیز دست کم در بازنمایی و ترسیم محتوایی اثر و درون مایه و مضمون آن به هم نزدیک و شبیه شود و این مسأله امکان همذات پنداری بیشتر مخاطبان ایرانی با فیلم‌های هندی را در نسبت با سینمای هالیوود فراهم کرد.

گروه فرهنگ و هنر «سدید» مهسا مولائی پناه؛ در قسمت‌های گذشته، بیان شد که دو کشور ایران و هند دارای اشتراکات فرهنگی قابل توجهی هستند و تلاش کردیم تا این اشتراکات را در قالب بررسی ویژگی‌های عمومی و اختصاصی فرهنگ بیان کنیم.

همچنین از دوره‌ای بسیار خاص (قرون ۱۶ و۱۷ میلادی) در تاریخ دو کشور صحبت به میان آوردیم، دوره‌ای که روابط و تبادلات فرهنگی ایران و هند در اوج خود بود. از مهاجرت ایرانی‌ها به دربار هند و مواردی صحبت کردیم که حاصل تأثیرات فرهنگی قابل توجه ایران بر هند بود و بیان شد که ایران در طول تاریخ، در روابط فرهنگی خود با کشور هند، بیشترین و حائز اهمیت‌ترین تأثیرات را گذاشته است.

اما وعده کردیم به سوالی بسیار مهم پاسخ گوییم، این سوال که آیا ایران در قرن معاصر (بیستم و بیست و یکم) به مانند گذشته همچنان نیز توانسته بر هند تأثیرات عمیق فرهنگی و هنری و... بگذارد یا خیر؟ سهم هند در تأثیرات فرهنگی بر کشور ایران در این دوره چقدر بوده است؟ آیا همچنان نیز این تبادلات فرهنگی به صورت دو طرفه صورت می‌گیرد و در برخی موارد کفه ترازو به طرف فرهنگ ایران و در موارد دیگر به طرف هند سنگینی می‌کند یا خیر؟ آیا سیر این تاثیرات و تأثرات، سیری طبیعی و خود به خود بوده یا خیر؟ سعی کردیم پاسخ دقیق به این سوالات را در این نوشتار و نوشتار‌های آینده روشن کنیم.

 آغاز قرن بیستم، رسانه نوینی به نام سینما پا به عرصه وجود گذاشت. سینما به عنوان یکی از بزرگترین ابرقدرت‌های فرهنگ‌سازی در دنیا، به زودی و پس از گذشت چند سال توانست از طریق خود بسیاری از گرایش‌ها، خواست‌ها و راهبرد‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی را در سطحی جهانی اعمال کند

در آغاز قرن بیستم، رسانه نوینی به نام سینما پا به عرصه وجود گذاشت. سینما به عنوان یکی از بزرگترین ابرقدرت‌های فرهنگ‌سازی در دنیا، به زودی و پس از گذشت چند سال توانست از طریق خود بسیاری از گرایش‌ها، خواست‌ها و راهبرد‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی را در سطحی جهانی اعمال کند. ابعاد تاثیرگذاری سینما و دیگر تولیدات تصویری به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و نقش آن‌ها در ترویج افکار، رفتار، ارزش‌ها و باور‌ها در بین مخاطبان بسیار وسیع و قابل توجه است.

هند نیز از سال‌های نخستین ورود سینما، صاحب سینما شد و توانست به یکی از بزرگترین تولید کنندگان در عرصه سینما تبدیل شود. فیلم‌های هندی با ویژگی‌های خاصی که داشتند و همچنین سرمایه قابل توجهی که از آن‌ها حمایت می‌کرد، توانستند به بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران راه پیدا کنند.

اشتراکات فرهنگی قابل توجه میان ایران و هند (که قبلا هم مفصل به آن‌ها اشاره شد) موجب شد تا جهان سینمایی آن‌ها نیز دست کم در بازنمایی و ترسیم محتوایی اثر و درون مایه و مضمون آن به هم نزدیک و شبیه شود و این مسأله امکان همذات پنداری بیشتر مخاطبان ایرانی با فیلم‌های هندی را در نسبت با سینمای هالیوود فراهم کرد.

آغاز ورود فیلم‌های هندی به ایران

فیلم «دختر لر» به کارگردانی اردشیر ایرانی و نویسندگی عبدالحسین سپنتا در ۳۰ آبان سال ۱۳۱۲ در سینما‌های دیده‌بان (مایاک سابق) و سپه در خیابان لاله‌زار اکران شد. پس از آن فیلم‌های عبدالحسین سپنتا به ترتیب در سال‌های ۱۳۱۳ (فیلم فردوسی)، ۱۳۱۴ (فیلم شیرین و فرهاد)، ۱۳۱۵ (فیلم چشم‌های سیاه) و ۱۳۱۶ (فیلم لیلی و مجنون) در ایران اکران شدند.

این آثار، آغازی بر ورود فیلم‌های هندی به ایران به شمار می‌آیند. اگرچه این فیلم‌ها آثاری «ایرانی» محسوب می‌شوند، اما تاثیر عوامل فیلمسازی در هند بر آثار سپنتا و اردشیر ایرانی مشخص و غیرقابل انکار است. به همین جهت می‌توان این آثار را هندی به حساب آورد. اردشیر ایرانی و سپنتا، آثار سینمایی خود را در استودیو‌های هندی و با سرمایه هندی‌ها ساختند و در این پنج فیلم که در ایران به نمایش درآمدند، تم اصلی داستان، عشق پرسوز و گداز دو دلداده بود که این تم از تم‌ها و مضمون‌های مسلط سینمای هند محسوب می‌شده است.

نمایش مداوم فیلم‌های هندی در سینمای ایران، فیلم آواره راج کاپور

در حقیقت سال ۱۳۳۴ هجری شمسی، سال نمایش مداوم فیلم‌های هندی در سینمای ایران محسوب می‌شود. سالی که فیلم پرفروش و جهانی آواره (محصول ۱۹۵۱ م) که نقش اصلی آن را راج کاپور ایفا می‌کرد روی پرده آمد و اینگونه سینمای هند در بین خانواده‌ها رسوخ و نفوذی چشمگیر پیدا کرد. راج کاپور به عنوان قهرمان ماندگار فیلم‌های هندی برای ایرانیان از دوران پهلوی محسوب می‌شد

در حقیقت سال ۱۳۳۴ هجری شمسی، سال نمایش مداوم فیلم‌های هندی در سینمای ایران محسوب می‌شود. سالی که فیلم پرفروش و جهانی آواره (محصول ۱۹۵۱ م) که نقش اصلی آن را راج کاپور ایفا می‌کرد روی پرده آمد و اینگونه سینمای هند در بین خانواده‌ها رسوخ و نفوذی چشمگیر پیدا کرد. راج کاپور به عنوان قهرمان ماندگار فیلم‌های هندی برای ایرانیان از دوران پهلوی محسوب می‌شد. رونق اکران فیلم‌های هندی در ایران تا حدی بود که در تهران چند سینما صرفاً فیلم‌های هندی را اکران می‌کردند و مشتریان ایرانی فیلم‌های هندی برای تماشای آخرین تولیدات دوبله شده به فارسی صف می‌کشیدند. محبوبیت فیلم‌های هندی در دهه ۳۰ باعث شد راج کاپور، در سال ۱۳۳۵ جهت افتتاحیه فیلم مشهور و جهانی آقای ۴۲۰ (محصول ۱۹۵۵ م) به ایران سفر کرده و با استقبال فوق‌العاده‌ای هم از جانب مردم روبه‌رو شود. پس از رفتن راج‌کاپور، تاثیر سفر وی باقی ماند و مدل سینمایی که با فیلم آواره به ایرانی‌ها معرفی شده بود، تثبیت شد به گونه‌ای که تا سال‌های پس از آن به اشکال مختلف در ایران تکثیر شد. سینمای هند به گونه‌ای بازار سینمای ایران را قبضه کرد که فقط در سال ۱۳۳۵، ۲۱ فیلم هندی در تهران به نمایش درآمد.

دوره جدید استقبال ایرانیان، فیلم سنگام

فروش فیلم سنگام در سال ۱۳۴۳، مرحله دیگری از نمایش فیلم هندی در ایران را آغاز کرد. چنین فروشی در آن زمان و حتی بعد از آن، بی‌سابقه‌ترین فروش یک فیلم خارجی در ایران محسوب می‌شد.

سنگام در شهرستان‌ها و مراکز استان‌ها به فروش چشمگیری دست یافت و محبوبیت فیلم تا جایی پیش رفت که کتاب سنگام هم در قطع جیبی با چاپ عکسی از فیلم روی جلد، با تیراژ بالا منتشر شد و عکس‌های بازیگران فیلم در نقاط مختلف ایران به فروش می‌رسید. با اکران گنج قارون در سال ۱۳۴۴ و فروش قابل توجه آن، رقابت فیلم فارسی و هندی شدت گرفت. خانواده‌ها در این دوره فیلم‌های هندی را به دلیل نداشتن صحنه‌های غیراخلاقی به فیلم‌های ایرانی آن سال‌ها که به روش‌های غربی گرایش داشت ترجیح می‌دادند.

تأثیر سینمای هند بر فیلم فارسی

تأثیر سینمای هند طی این سال‌ها را می‌توان بر بخش قابل ملاحظه‌ای از سینمای فیلم‌فارسی مشاهده کرد. سوژه و مضمون داستان اکثر این فیلم‌ها به سبک فیلم هندی بودند، اما نه به گونه حرفه‌ای و مؤلف، بلکه به شیوه‌ای مقلدانه تولید می‌شدند. برخلاف فیلم‌های هندی که سیستم نظارتی و سانسوری خاص در آن دوران داشتند، فیلم فارسی‌ها عمدتا مروج ابتذال بوده و بعضا متضاد با اخلاق و فرهنگ ایرانی به حساب می‌آمدند. به جهت استقبال ویژه مردم ایران از فیلم‌های هندی، کارگردان‌های فیلم‌فارسی تصمیم گرفتند با کپی ناشیانه داستان فیلم‌های هندی، نمونه‌های مشابه آن را به فارسی بسازند، به‌طوری‌که تنها با کپی‌برداری فیلم «آواره» راج کاپور، سه فیلم‌فارسی ساخته شد. در کپی‌کاری‌هایی از این دست، فیلمنامه‌نویس حتی زحمت تطبیق شرایط فرهنگی داستان هندی با فضای ایرانی را به خود نداده و صرفا به تغییر نام آدم‌ها و مکان‌ها اکتفا می‌کرد.

نخستین فیلم مشترک هند با ایران، فیلم همای سعادت

در سال ۱۳۵۱، اولین تولید مشترک مهم سینمایی ایران با همکاری هندی‌ها به نام «همای سعادت» ساخته شد. این فیلم که در بالیوود با عنوان Subah-O-Shaam اکران شد، نتوانست موفقیت چندانی در هند کسب کند. بدین ترتیب، سینمای ایران در این دوره هرگز بازاری در هند به دست نیاورد و حتی تلاش تهیه‌کنندگان سینمای ایران برای تهیه محصولات مشترک با هند ناکام ماند. آخرین اوج حضور هندی‌ها در سینمای ایران به سال ۱۳۵۷ بازمی‌گردد که در آن سال، فیلم پر مخاطب و محبوب «شعله» اکران می‌شود.

در نهایت اینکه...

با مواردی که تا اینجا ذکر شد، مشخص شد در دوران قبل از انقلاب، کفه ترازوی اثرگذاری فرهنگی به طرف هند و سینمای آن کشور سنگینی می‌کند و تقریبا می‌توان گفت که ایران و سینمای ایران (به عنوان موثرترین ابزار فرهنگی ایران) در این دوره کوچکترین اثر فرهنگی قابل توجهی بر هند نگذاشته است.

شاید بتوان به عنوان تنها اثر فرهنگی که فرهنگ ایران (و نه سینمای ایران) بر سینمای هند در طول این دوران گذاشته، تولیدات اقتباسی‌ای را نام برد که در دهه‌های ۴۰، ۵۰ میلادی و موارد اندکی در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی توسط سینمای هند انجام شدند. این تولیدات هم توسط عوامل هندی و بعضا ایرانی‌تبار هندی و تنها به جهت علاقه و اشتراکات فرهنگی هند و ایران صورت گرفتند. فیلم‌هایی که عمدتا در ژانر تاریخی بودند، چون شیرین و فرهاد (۱۹۵۶م) یا میرزا غالِب (۱۹۵۴م) و از این دست که نشان از علاقه عوامل سینمای هند به فرهنگ ایرانی در آن زمان داشت. اما مدیران فرهنگی و عوامل سینمای ایران حتی در آن زمان چنین آثاری را دوبله هم نکردند! و علاقه‌ای جهت حمایت از این دست آثار و آثار شاخص دیگر از خود نشان ندادند.

در دوران قبل از انقلاب با ورود و تثبیت سینما به عنوان یکی از مهمترین و اثرگذارترین ابزار انتقال دهنده فرهنگ، یک طرفه و یک سویه بوده و استقبال گسترده ایرانیان از فیلم‌های هندی، به خوبی نشان‌نگر این مطلب است. همچنین لازم به ذکر است که سینما به عنوان رسانه نوین قرن بیستمی، در تغییر معادلات تبادل دو کشور با یکدیگر نقشی به سزا داشته، پس می‌توان به جرأت گفت که سیر تبادلات فرهنگی هند و ایران در قرن بیستم، برخلاف دوره‌های پیشین، طبیعی و خود به خود نبوده است

پس مشاهده کردیم که تبادلات فرهنگی ایران با هند در دوران قبل از انقلاب با ورود و تثبیت سینما به عنوان یکی از مهمترین و اثرگذارترین ابزار انتقال دهنده فرهنگ، یک طرفه و یک سویه بوده و استقبال گسترده ایرانیان از فیلم‌های هندی، به خوبی نشان‌نگر این مطلب است. همچنین لازم به ذکر است که سینما به عنوان رسانه نوین قرن بیستمی، در تغییر معادلات تبادل دو کشور با یکدیگر نقشی به سزا داشته، پس می‌توان به جرأت گفت که سیر تبادلات فرهنگی هند و ایران در قرن بیستم، برخلاف دوره‌های پیشین، طبیعی و خود به خود نبوده است. بلکه سینما توانسته در طول یک قرن، این معادلات را به نفع کشوری تغییر دهد که از این قدرت نرم رسانه‌ای بیشتر و گسترده‌تر استفاده می‌کند یعنی کشور هند. حال باید دید که وضعیت تبادلات فرهنگی در دوران پس از انقلاب تا کنون به چه صورت است؟ آیا به همین صورت یک طرفه هست یا خیر؟ در قسمت بعدی سعی داریم برای این سوال، پاسخی صحیح و واضح بیابیم.

منابع:
مقاله انگلیسی
Movies and Culture:
https://open.lib.umn.edu/mediaandculture/chapter/۸-۳-movies-and-culture/
Bollywood films are big in Iran:
https://www.masala.com/bollywood-news/bollywood-films-are-big-in-iran-۱۷۳۴۰
Representation of Marginalization in Indian and Iranian Cinema:
https://www.igi-global.com/chapter/representation-of-marginalization-in-indian-and-iranian-cinema/۲۵۷۴۰۲
مقاله فارسی:
چرا ایرانی‌ها فیلم هندی دوست دارند؟، مجله دنیای اقتصاد
سینما و تأثیرات آن بر فرهنگ جامعه، خبرگزاری ایمنا
موج هندی‌سازی در سینمای ایران، جام جم آنلاین
دلخوش به بالیوود در بیدار شدن سینما از خواب، روزنامه جوان

/انتهای پیام/