به گزارش «سدید»؛ بامداد روز هفتم آذر ۱۳۵۹ در یک نبرد شدید، نیروی دریایی ارتش موظف بود در یک عملیات با عنوان «مروارید» هدفهای دریایی عراق در حوزه خلیج فارس را منهدم و نابود کند. در این درگیری، هفت ناوچه بزرگ عراقی به اعماق دریا فرستاده شدند، همچنین چند فروند ناو، هواپیما و هلیکوپتر به وسیله رشادتهای عوامل ناوچه پیکان از بین رفتند. این روز در تقویم ملی ایران به نام روز نیروی دریایی نامگذاری شده است.
«راز مروارید» نوشته مونس عبدیزاده، نویسنده بوشهری، از معدود کتابهای منتشر شده با موضوع نیروی دریایی است که ضمن روایت خاطرات دوران دانشجویی تا بازنشستگی سعید کیوانشکوهی ناخدا دوم نیروی دریایی و از فرماندهان عملیات مروارید، نقش ناوچه پیکان در عملیات مروارید را بیان میکند.
عبدیزاده، نویسنده کتاب «راز مروارید» درنگارش این کتاب را یک دغدغه شخصی عنوان کرد و گفت: پدر من بازنشسته نیروی دریایی است؛ لذا قبل از نگارش این کتاب با عملیات مروارید آشنایی داشتم و از طریق برنامههایی که معمولا نیروی دریایی بوشهر برگزار میکرد، با روز هفت آذر -روز نیروی دریایی- آشنا بودم و میدانستم چه اتفاقاتی برای ناوچه پیکان افتاده است، در نتیجه این داستان برایم نامانوس نبود.
نویسنده کتاب «راز مروارید» ادامه داد: زمانی که تصمیم به کار نویسندگی گرفتم، چند سوژه برای نوشتن انتخاب کرده بودم که از جمله آنها نگارش کتابی درباره عملیات مروارید بود. البته «راز مروارید» شاید سوژه پنجم برای نوشتن بود و ابتدا دوست داشتم درباره شهدای استان بوشهر و چند سوژه از این دست بنویسم که به هر دلیل اتفاق نیفتاد.
وی افزود: همان زمان با سایتی به نام امتداد همکاری داشتم و برای آن مطلب میفرستادم که در همان سایت مجدد به نام عملیات مروارید برخوردم که بیش از دو یا سه سطر درباره آن توضیح ننوشته بود. با توجه به سبقهای که از این عملیات در ذهن داشتم و تعلقخاطری که به دلیل حضور پدرم در نیروی دریایی به این موضوع داشتم، تلنگری زده شد که حتما درباره این عملیات بنویسم، بنابراین نگارش این کتاب کاملا دغدغه شخصی بود و کسی این موضوع را بهعنوان کار به من پیشنهاد نداده بود.
عبدیزاده درباره چگونگی انتخاب ناخدا دوم سعید کیوانشکوهی بهعنوان راوی کتاب «راز مروارید» هم عنوان کرد: وقتی تصمیمم برای نگارش کتابی درباره عملیات مروارید قطعی شد، به سراغ نیروی دریایی بوشهر رفتم، تصمیم را با آنها در میان گذاشتم و گفتم دنبال راویهای عملیات مروارید میگردم. خوشبختانه آنها هم استقبال کردند و تعداد زیادی از نیروهای حاضر در این عملیات را بهعنوان راوی معرفی کردند، که خیلی از این راویها با اینکه بوشهری بودند به هر دلیلی حاضر به مصاحبه با بنده نشدند، اما سعید کیوانشکوهی با اینکه در تهران حضور داشتند به گرمی استقبال و همکاری کرد.
نویسنده کتاب «راز مروارید» با اشاره به اینکه نوشتن درباره عملیات مهمی، چون عملیات مروارید نیازمند اطلاعات مستند، موثق و جزئی است، افزود: قبل از مصاحبه با ناخدا دوم کیوانشکوهی، فاز پژوهشی کار و عملیات مروارید را بررسی کردم. نیرویی دریایی بوشهر یک کتاب با عنوان «تقویم تاریخ دفاع مقدس نزاجا» معرفی کرد که یک مجموعه چند جلدی است و جلد ۴ و ۵ و ۶ آن به کار من مربوط میشد؛ جلد ششم آن کامل درباره خود عملیات مروارید بود و تمام مکالمات بیسیمها، نامهنگاریها و حتی صحبتهایی که درباره چگونگی موفقیت عملیات انجام شده بود را با جزئیات بالا ذکر کرده بود و یک سند عالی برای نگارش کتاب درباره این عملیات است.
وی با اشاره به اینکه در این کتاب حتی روزنامههایی که درباره هفت آذر و عملیات مروارید نوشته بودند، هم گردآوری شده، اضافه کرد: این سه جلد خیلی در نگارش «راز مروارید» به من کمک کرد. سه کتاب هم نیروی دریایی تهران به من معرفی کردند که بیشتر در حوزه فعالیت نیروی هوایی در این عملیات بود چراکه عملیات مروارید یک عملیات مشترک بین نیروی دریایی و نیروی هوایی ارتش بود، اما بیشتر تکیه عملیات بر نیروی دریایی بود.
گُل سرسبد عملیاتهای نیروی دریایی
عبدیزاده در ادامه ضمن اشاره به کم بودن کتابهایی با موضوع نیروی دریایی و عملیات مروارید، گفت: نیروی دریایی بهعنوان یک نهاد نظامی از سال ۵۹ که عراق به ایران حمله کرد تا پایان جنگ تحمیلی پابهپای نیروهای زمینی و هوایی و دیگر نیروها در دفاع از کشور جنگید و عملیاتهای مختلف و مهمی انجام داد که گل سرسبد این عملیاتها، عملیات مروارید بود. جنگ که تمام شد و همه به خانههای خودشان برگشتند فرماندهان عملیات مروارید هم هرکدام به سمتی رفتند، بعضی بازنشسته شدند. بعضی از آنها از جمله ناخدا دوم سعید کیوانشکوهی -راوی کتاب «راز مروارید» - وارد فعالیت اقتصادی شد لذا یک احتمال ضعیف این است که شاید دیگر برای آنها مهم نبود که خاطرات نظامی یا زمان جنگ خود را بازگو کنند.
نویسنده کتاب «راز مروارید» ادامه داد: بعضی هم به هر دلیلی پای کار نیامدند که فکر میکنم یکی از دلایل اصلی این کمکاری همین است. اینجا باید خود نیروی دریایی یا واحد عقیدتی و سیاسی آن پای کار میآمد و خاطرات این افراد ثبت و ضبط میکرد، اما این اتفاق نیفتاد.
عبدیزاده در بخش دیگر صحبتهای خود ضمن بیان اینکه شاید برای نویسندهها یک عملیات دریایی مانند عملیاتهای زمینی مهم و قابل توجه نباشد، اضافه کرد: به عنوان مثال شاید اگر از یک نویسنده سوال شود که دوست دارد درباره عملیات والفجر هشت بنویسد یا یک عملیات نیروی دریایی، عموما عملیات والفجر هشت را انتخاب میکند چراکه هم رادیو و تلویزیون بیشتر به آن پرداختهاند و هم کتاب بیشتری درباره این موضوع نوشته شده است. حتی افراد زیادی برای روایت عملیات والفجر هشت و کمک به نویسنده معرفی میشوند، اما درباره عملیاتهای نیروی دریایی این اتفاق نیفتاده است.
وی افزود: حتی بسیاری از نویسندهها سراغ خلبانان نیروی هوایی رفته و خاطرات آنها را نوشتهاند، اما کمتر سراغ نیروی دریایی رفتهاند، زیرا نیروی دریایی برای آنها یک نیروی گمنام است. در هفته دفاع مقدس هم تلویزیون بیشتر روی نیروی زمینی مانور میدهد و خیلی کم از نیروی دریایی گفته میشود؛ بنابراین شاید یکی از دلایل اصلی که نویسندهها سروقت سوژههای نیروی دریایی نمیروند، نتیجه همین عمل است.
اهمیت دریا برای نویسندگان
نویسنده کتاب «راز مروارید» اضافه کرد: از طرفی موضوع دریا برای فرد یا نویسندهای که مثلا در یزد یا اصفهان یا شیراز زندگی میکند، به اندازه نویسندهای که در بوشهر یا بندرعباس یا دیگر شهرهای ساحلی زندگی میکند، اهمیت ندارد.
عبدیزاده ضمن تاکید بر اینکه عملیات مروارید هنوز حرف برای گفتن و نوشتن بسیار دارد، افزود: مطمئنا برای منِ جنوبی که کنار دریا زندگی کردم و منبع اقتصادی مردم شهر و استانم بوده، موضوع دریا و اتفاقاتی که در آن رخ داده و میدهد، بسیار مهمتر است تا فردی که در یزد یا اصفهان یا جای دیگری زندگی میکند که شاید یک بار هم گذرش به دریا نیفتاده باشد؛ بنابراین شاید به همین دلیل موضوع نیروی دریایی برای خیلی از نویسندهها اهمیت نداشته باشد یا شاید آن نویسنده به اندازه ما بوشهریها و بندرعباسیها یا ساکنان شمال قدر دریا را نمیدانند.
نویسنده کتاب «راز مروارید» در بخش دیگر صحبتهای خود، خوشبرخورد بودن ناخدا دوم کیوانشکوهی و پشتکار، همت و شجاعت او را از دلایل انتخاب و توجه به او برای روایت کتاب خود عنوان کرد و گفت: در همین کتاب «راز مروارید» خاطرهای دارد که میگوید در یک دوره آموزشی که به جزیرهای در انگلستان رفته بودند، یک مسابقه برای آزمایش شجاعت نیروها برگزار شده و هر سرباز نیروی دریایی باید از یک ارتفاع مشخص خود را به پایین برساند. از آنجا که ارتفاع خیلی زیاد بوده، همه نیروهای انگلیسی با کمک طناب خود را به پایین میرسانند، اما کیوانشکوهی بدون طناب پایین میپرد که در نتیجه آن پای او دچار شکستگی میشود. وی با اینکه درد فراوانی را تحمل میکند، آن را در مقابل بقیه بروز نمیدهد و این نشان میدهد چقدر روح بلندی و بزرگی دارد. البته این تنها مورد از شجاعت و روح وسیع او نیست و در خلال کتاب و در عملیات مروارید هم چنین مواردی زیاد از ایشان نقل شده است.
انتهای پیام/
منبع:ایکنا